بخشهای پیشین سری مقالات جنبش نازی نو به نوشته توفان آراز:
رابـطـۀ نـوردیـک
پـژوهـشـگـر و مـورخ سـوئـدی هـلـن لـوو (Heléne Lööw)(و. 1961) عـامـداً کـتـابـش دربـارۀ نـازیـسـم نـو در سـوئـد در فـاصـلـۀ سـال هـای 97- 1980 را Nazismen i Sverige ( نـازیـسـم در سـوئـد)(2015) نـامـیـده اسـت. بـه نـظـر او صـحـبـتـی بـر سـر نـازیـسـم نـو نـیـسـت. نـازیـسـم هـمـیـشـه در سـوئـد در درجـات بـالا یـا پـایـیـن و ریـشـه دارتـر از سـایـر مـمـالـک نـوردیـک، بـه ویـژه بـه ایـن عـلـت کـه در سـوئـد بـرخـلاف دانـمـارک و نـروژ هـرگـز نـازیـسـت هـا پـس از جـنـگ تـحـت تـعـقـیـب قـانـونـی قـرار نـگـرفـتـنـد، وجـود داشـتـه اسـت. بـنـابـرایـن نـازیـسـم در سـوئـد پـس از جـنـگ جـهـانـی دوم هـیـئـت غـیـرعـلـنـی یـافـتـه، در مـوضـع انـتـظـار قـرار گـرفـت، ولـی دیـگـر بـار طـی دهـه هـای 70 و 80 تـکـامـل یـافـت، و در دهـۀ 90 بـه نـقـطـۀ انـفـجـارش رسـیـد.
تـحـت جـنـگ نـازیـسـم از پـشـتـیـبـانـی قـوی در روسـتـاهـا، بـیـن دهـقـانـان و اشـراف سـوئـد بـرخـوردار بـود. مـثـلاً از هـمـان نـقـاط بـود کـه بـرای جـوخـۀ ” گـارد آهـنـیـن” (Jerngarden) – یـک جـوخـۀ فـرمـان شـبـیـه اس.آ، کـه مـی بـایـد بـرای وارد عـمـل شـدن پـس از پـیـروزی آلـمـان در جـنـگ آمـاده بـاشـد – عـضـوگـیـری مـی شـد. بـرخـی از سـران ایـن جـوخـه پـس از جـنـگ یـاور رفـقـای نـازی آلـمـانـی شـان در فـرار بـه آرژانـتـیـن گـردیـدنـد.
یـک چـهـرۀ اصـلـی نـازیـسـم سـوئـد در نـخـسـتـیـن سـال هـای پـسـا جـنـگ پـیـر انـگـدال (Per Engdahl) اهـل مـالـمـو بـود. او در 1946 سـازمـان جـنـبـش سـوئـد نـو (Nysnenska Rörelsen) – یـک جـنـبـش بـه شـدت دسـت راسـتـی تـنـدرو، مـروج دولـتـی بـا رژیـم دیـکـتـاتـوری و بـا یـک سـیـاسـت نـژادی پـذرفـتـار حـاکـمـیـت سـوئـدی و پـاکـی نـژادی در سـوئـد – را تـأسـیـس نـمـود. آن سـپـس شـاخـه ای بـه نـام جـنـبـش مـالـمـو (Malmö – rörelsen) یـافـت. شـعـبـۀ دانـمـارکـی آن خـود را جـنـبـش اصـلاح طـلـب دانـمـارک(Dansk Reform bevægelse) خـوانـد. امـا طـرح انـگـدال هـرگـز بـا مـوفـقـیـت جـدّی ای روبـه رو نـگـشـت، هـرچـنـد او طـی سـال هـای بـعـد یـکـی از سـران نـازیـسـم سـوئـد بـه شـمـار مـی رفـت. انـگـدال بـلافـاصـلـه پـس از جـنـگ بـا ایـن پـیـشـنـهـاد کـه یـهـودیـان مـی بـایـد از کـلـیـۀ مـشـاغـل مـدیـریـت در سـوئـد بـرکنـار گـردنـد، و نـبـایـد بـه یـهـودیـان اجـازۀ ورود بـه سـوئـد داده شـود، شـنـاخـتـه گـشـت.
ولـیـکـن انـگـدال و جـنـبـش مـالـمـو کـوشـش مـجـدانـه ای در جـهـت اسـتـقـرار بـه شـکـل کـانـون نـازیـسـم اروپـا بـه عـمـل آوردنـد. در هـفـتـمـیـن یـکـشـنـبـۀ پـس از عـیـد پـاک مـسـیـحـی(Pinse) در 1951 انـگـدال از 60 سـران نـازی و نـمـایـنـدگـان احـزاب فـاشـیـسـتـی بـرای شـرکـت در یـک جـلـسـۀ سـرّی در مـالـمـو مـوسـوم بـه ” دومـیـن بـیـن الـمـلـل اروپـایـی” بـه مـنـظـور بـحـث درمـورد یـک راهـبـرد نـو دعـوت بـه عـمـل آورد. در جـلـسـه جـنـبـش اجـتـمـاعـی اروپـا تـشـکـیـل داده شـد، کـه هـدف از آن سـرنـگـون سـازی دمـوکـراسـی هـا در اروپـا و مـجـری کـردن یـک رهـبـری مـلـی دسـت راسـتـی از بـالا بـود.
در ضـمـن طـرح انـگـدال مـورد پـشـتـیـبـانـی سـرمایـه دار بـزرگ و مـیـلـیـونـر سـوئـدی کـارل ای. کـارلـبـرگ(Carl E. Carlberg) قـرار گـرفـت، کـه بـا گـشـاده دسـتـی تـمـام در تـدارک اسـاس مـالـی ابـتـکـارات دسـت راسـتـی تـنـدرو گـونـاگـون سـهـیـم بـود.
کـارلـبـرگ در جـوانـی در دهـۀ 30 از سـتـایـشـگـران مـوسـولـیـنـی و هـیـتـلـر و نـاشـر مـطـبـوعـات بـود، و در سـال هـای جـنـگ بـه نـشـر چـاپ سـوئـدی مـجـلـۀ آلـمـانـی نـازیـسـتـی Signal( اخـطـار) اشـتـغـال داشـت. انـتـشـارات او مـوسـوم بـه ” انـتـشـارات سـوئـد سـلـطـنـتـی” (Svea Rikes Förlag) در پـخـش و نـشـر نـوشـتـارهـای نـژادپـرسـتـانـه تـخـصـص یـافـت. کـارلـبـرگ هـم چـنـیـن شـریـک انـتـشـارات نـازیـسـتـی ” مـلـت اروپـا “(Nation Europa) بـود، و از طـریـق آن یـک سـری نـوشـتـار نـژادپـرسـتـانـه و یـهـودسـتـیـزانـه بـه چـنـد زبـان گـونـاگـون مـنـتـشـر سـاخـت. پـس از جـنـگ هـزیـنـۀ چـاپ و نـشـر نـوشـتـارهـای نـازیـسـتـی مـنـتـشـرشـده از سـوی انـتـشـارات ” دورر” (Dűrer) در بـوئـنـوس آیـرس را تـأمـیـن کـرد. او خـود نـیـز قـلـم فـرسـایـی مـی نـمـود. در 1949 در یـکـی از نـشـریـاتـش شـعـار فـراخـوانـانـه داد: ” بـرای جـنـگ عـلـیـه فـرهـنـگ لـیـبـرالـیـسـتـی – مـارکـسـیـسـتـی، اسـتـنـبـاط اجـتـمـاعـی، نـژادی و حـقـوقـی، نـیـز عـلـیـه رؤیـای احـسـاسـاتـی لـیـبـرالـیـسـتـی – دمـوکـراتـیـک!” آن مـیـلـیـونـر نـازیـسـت هـم چـنـیـن پـشـت یـک گـروه فـرمـان نـازیـسـتـی بـا مـأمـوریـت تـرور در سـوئـد بـود، امـا گـروه پـیـش از تـوفـیـق انـجـام عـمـلـیـات تـرور بـه وسـیـلـۀ روزنـامـۀ Expressen( ویـژه) افـشـاء شـد. انـدکـی پـیـش از مـرگ کـارلـبـرگ در 1962 پـلـیـس ضـمـن تـفـتـیـش مـنـزل او بـه بـرنـامـه ای دقـیـق بـرای آموزش یـک نـیـروی نـازیـسـتـی زبـده، کـه بـا دیـکـتـاتـوری سـیـاسـی راه را بـر ادارۀ نـازیـسـتـی سـوئـد هـمـوار سـازد، دسـت یـافـت.
در 1955 گـروه تـازه ای بـا نـام حـزب مـشـتـرک الـمـنـافـع نـوردیـک (Nordiska Rikspartiet)، مـتـشـکـلـه بـه وسـیـلـۀ گـوران(Göran) و ورا اوردسـون (Vera Oredsson) ظـاهـر گـشـت. ایـن حـزب سـیـاسـی، کـه شـمـار اعـضـایـش از چـنـدصـد نـفـر تـجـاوز نـکـرد، دچـار تـفـرقـۀ داخـلی گـردیـد. در حـزب یـک فـراکـسـیـون شـبـه نـظـامـی مـوسـوم بـه ” گـروه
عـمـلـیـات مـشـتـرک الـمـنـافـع”(Riksaktionsgruppen) شـکـل گـرفـت، کـه یـک رشـتـه حـمـلات جـسـمـانـی بـه مـهـاجـران، چـپـی هـای شـنـاخـتـه شـده و هـمـجـنـس بـازان بـه عـمـل آورد. آن هـم چـنـیـن مـرتـکـب چـنـد سـوء قـصـد بـا بـمـب آتـش زا گـردیـد. پـس از حـبـس شـمـاری از اعـضـاء گـرو در زنـدان، آن مـنـحـل شـد، و بـقـیـه کُـنـشـگـری هـای شـان را در تـشـکـیـلات نـازیـسـتـی دیـگـر ادامـه دادنـد.
طـی دهـۀ 60 چـنـدیـن گـروه دسـت راسـتـی در سـوئـد مـوجـود بـودنـد. بـعـضـی از آن هـا بـا اسـامـی ای از قـبـیـل حـزب اصـلاح طـلـب (Reformpartiet)، حـزب عـقـیـده (Opinions Partiet)، اتّـحـاد دمـوکـراتـیـک (Demokratisk Allians)، عـمـلـیّـات سـوئـد (Operation Sverige) و مـأمـوریّـت اسـلاو (Slaviska Missionen) کـوشـش شـان را در جـهـت مـنـحـرف سـاخـتـن سـیـاسـت سـوئـد بـه سـمـت راسـت تـنـدرو بـه عـمـل آوردنـد.
مـنـشـعـبـیـن از حـزب تـرقّـی(Framstegspartiet) در 1979 سـازمـان سـوئـد را سـوئـدی حـفـظ کـن ( بـی.بـی.اس) (Bevara Sverige Svenskt(BBS)) را پـدیـد آوردنـد. سـپـس احـزاب دیـگـری چـون حـزب سـوئـد (Sverige Partiet)، دمـوکـرات هـای سـوئـد (Sverige Demokraterne) و حـزب تـرقّـی سـوئـد (Svenska Framstegspartiet) ظـاهـر گـشـتـنـد. هـمـگـی آن هـا تـجـمـعـگـاه دسـت راسـتـی هـای تـنـدرو بـودنـد، کـه در سـراسـر اسـکـانـدیـنـاوی بـه جـنـب و جـوش درآمـده بـودنـد، و طـی دهـۀ 80 بـه تـجـمـعـگـاه نـازیـسـت هـای قـدیـم و جـوانـان مـلـی گـرای دسـت راسـتـی شـبـه نـظـامـی تـبـدیـل گـردیـدنـد. ابـتـداء در دهـۀ 80 نـازیـسـم سـوئـد بـه طـور جـدّی در هـیـئـت یـک جـنـبـش شـبـه نـظـامـی و خـشـونـت کـار عـرض انـدام نـمـود. آن از جـمـلـه در نـتـیـجـۀ تـعـویـض نـسـل مـایـل بـه هـمـکـاری شـبـکـه ایِ بـیـن الـمـلـلـی گـسـتـرده بـود.
در هـمـان دوره چـنـد جـنـبـش دیـگـر در جـنـاح راسـت در کُـنـشـگـری بـودنـد. گـروهـی از بـی مـویـان در سـودرتـالـیـه (Södertälje) در حـومـۀ اسـتـکـهـلـم در 1986 آغـاز بـه انـتـشـار مـجـلـۀ Streetfighter (مـبـارز خـیـابـان) نـمـود. مـطـالـب مـجـلـه از جـمـلـه مـربـوط بـود بـه کُـنـشـگـری هـای گـروه هـای خـارجـی از قـبـیـل جـنـبـش بـریـتـانـیـا (British Movement) و جـبـهـۀ مـلّـی (National Front) در انـگـلـسـتـان و گـروه هـای آمـریـکـایـی چـون مـلّـت هـای آریـانـی (Aryan Nations)، جـبـهـۀ آزادیـبـخـش نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـت (National Socialist Liberation Front)، گـروه عـمـلـیّـات اس.اس (SS Acti-on Group) و بـه ویـژه مـقـاومـت آریـانـی سـفـیـد (White Aryan Resistance).
در 1966 بـرادری آریـانـی ( آ.بـی) (Ariska Bröderskapet(AB)) بـه وسـیـلـۀ 3 زنـدانـی تـشـکـیـل یـافـت. آن هـا خـود را ” زنـدانـیـان سـیـاسـی”، مـحـکـوم شـده در جـریـان مـبـارزه بـرعـلـیـه جـامـعـۀ اداره و کـنـتـرل شـده بـه وسـیـلـۀ صـهـیـونـیـسـت هـا تـلـقـی مـی کـردنـد.
تـکـامـل نـازیـسـم نـو در سـوئـد در رابـطـۀ تـأثـیـر مـتـقـابـل کـوشـش در جـهـت ایـجـاد یـک جـنـبـش مـرکـزی، و – از طـرف دیـگـر – یـک رشـتـه گـروه مـحـلـی نـافـرمـانـبـردار از ادارۀ مـرکـزی بـوده اسـت. در 1955 کـوشـش تـازه ای بـرای ایـجـاد گـردهـم آیـی مـلّـی پـس از آزادی کـریـسـتـوفـر رانـجـنـه (Christopher Rangne)، یـکـی از سـران پـیـشـیـن مـقـاومـت آریـانـی، از زنـدان صـورت گـرفـت. او ابـتـکـار تـشـکـیـل اتّـحـاد مـلّـی ( ان.آ)(National Alliansen(NA)) را بـه عـمـل آورد. ان.آ از بـدو تـشـکـیـل بـه گـونـۀ یـک سـازمـان زبـدگـان در نـظـر گـرفـتـه شـده بـود، کـه بـا انـضـبـاط سـخـت مـی بـایـد مـبـارزه را بـه پـیـروزی رهـنـمـون گـردد. امـا آن سـال بـعـد از تـشـکـیـل مـتـزلـزل شـده، اعـضـاء تـرکـش کـردنـد.
تـا جـایـی کـه بـه نـروژ مـربـوط مـی گـردد، نـازیـسـم در آن جـا تـحـت جـنـگ جـهـانـی دوم بـسـیـار قـوی بـوده اسـت. بـخـش اعـظـم نـیـروی پـلـیـس نـروژ بـه نـازیـسـم سـمـپـاتـی داشـت. تـخـمـیـن زده شـده اسـت، کـه کـم و بـیـش نـیـمـی از نـیـروی پـلـیـس در اسـلـو یـا سـمـپـات هـیـتـلـر یـا حـزب نـازی نـروژ بـه رهـبـری ویـدکـون کـوئـیـسـلـیـنـگ (Vidkun Quisling) (مـقـتـ. 1945- 1887) بـوده انـد. حـتـی افـراد پـلـیـس زیـادی در آن حـزب داشـتـه انـد.
پـس از جـنـگ چـنـدیـن نـازیـسـت سـرشـنـاس نـروژی یـا بـه خـارج گـریـخـتـنـد، یـا نـقـل مـکـان نـمـودنـد. بـعـضـی بـاقـی مـانـدنـد، و بـی سـر و صـدا و مـخـفـیـانـه بـه ایـجـاد شـبـکـۀ کـمـک مـتـقـابـل پـرداخـتـنـد. طـی دهـه هـای 50 و 60 نـازیـسـت هـای نـروژی زنـدگـی مـخـفـی داشـتـنـد.
در دهـۀ 70 تـکـامـل سـریـعـی در جـنـاح راسـت نـروژ صـورت گـرفـت. پـدیـده ای خـاص حـزب آنـدرس لانـگـه ( آ.ال. پـی) (Anders Langes Parti(ALP)) بـود، کـه بـه تـجـمـعـگـاه جـمـاعـت دسـت راسـتـی نـاراضـی، هـم چـنـیـن سـمـپـات هـای نـازیـسـم و فـاشـیـسـم تـبـدیـل گـردیـد. لانـگـه شـخـصـاً بـیـش تـر مـجـذوب مـوسـولـیـنـی بـود تـا هـیـتـلـر، و او چـنـد سـال بـا گـروه هـایـی مـتـمـایـل بـه فـاشـیـسـم هـمـکـاری داشـت. در دهـۀ 50 آغـاز بـه انـتـشـار روزنـامـۀ خـود نـمـود. در 1974 مُـرد. بـسـیـاری از رفـیـقـان او عـضـو حـزب تـرقّـی (Fremskridts Parti) گـردیـدنـد، کـه رهـبـر اغـفـال کـنـنـده اش کـارل آی. هـاگـن (Carl I. Hagen)، در پـیـش دبـیـر حـزب لانـگـه، بـود.
جـبـهـۀ نـروژ (Norsk Front) تـحـت رهـبـری اریـک بـلـوچـر (Erik Blűcher) طـی دهـۀ 70 اسـتـقـرار یـافـت. در پـایـان دهـۀ 70 حـزب تـقـریـبـاً دارای 1300 عـضـو بـود، ولـی در نـتـیـجـۀ چـنـد مـنـازعـۀ داخـلـی و مـبـارزات فـراکـسـیـونـی دچـار تـفـرقـه گـردیـد. بـلـوچـر ابـتـداء عـازم انـگـلـسـتـان و بـعـد سـوئـد شـد. در سـوئـد بـه یـک شـخـص مـرکـزی مـیـان نـازیـسـت هـای نـو تـبـدیـل گـردیـد.
بـلـوچـر بـه غـایـت کُـنـشـگـر، هـم چـنـیـن مـسـئـول نـشـریـۀ انـگـلـیـسـی زبـان Nordic Order( نـظـم نـوردیـک) بـود، کـه در سـال هـای 1984 و 1985 انـتـشـار مـی یـافـت، و مـقـصـود از نـشـریـه کـاربـری آن بـه صـورت وسـیـلـۀ هـمـبـسـتـگـی تـنـگـاتـنـگ بـیـن احـزاب نـازی نـو نـوردیـک بـود. بـلـوچـر در نـشـریـه نـظـر لـزوم وحـدت احـزاب نـازی سـه مـمـلـکـت نـوردیـک را مـطـرح سـاخـت.
طـی چـنـد سـال نـازیـسـم نـو نـروژ دسـتـخـوش تـفـرقـه بـود. ابـتـداء در سـال هـای 87- 1986 بـا تـشـکـیـل یـافـتـن جـنـبـش مـردمـی بـرضـد مـهـاجـرت ( اف.ام.آی) (Folkebevegelsen mot Invandring(FMI)) تـحـرکـی در جـنـبـش نـازیـسـم نـو نـروژ رخ داد. جـنـبـش در نـتـیـجـۀ ورود مـهـاجـران بـیـش تـر بـه نـروژ رشـد کـرد، و بـه زودی بـه تـجـمـعـگـاهـی بـرای نـازیـسـت هـای نـو درمـانـدۀ امـیـدوار ایـام بـهـتـری تـبـدیـل شـد. پـلـیـس وارد عـمـل گـردیـده، افـشـاء کـرد، کـه رهـبـر اف.ام.آی، آرنـه مـیـردال(Arne Myrdal)، در چـنـد نـقـشـۀ سـوء قـصـد بـرعـلـیـه مـخـالـفـیـن سـیـاسـی شـرکـت داشـتـه اسـت.
چـنـد گـروه نـازی نـروژی بـا اسـامـی ای از قـبـیـل اتّـحـاد انـتـخـابـات سـفـیـد (Hvid Valgallianse)، مـلّتی گـرایـان مـتّـحـد (Forente Nasjonalister) و حـزب مـتّـحـد مـیـهـن پـرسـت (Det Patriotiske Enhedsparti) سـعـی بـی نـتـیـجـه ای در جـهـت بـسـیـج خـود ز یـر چـتـر مـوسـوم بـه اتّـحـاد مـلّـی (Nasjonal Alliansen) بـه عـمـل آوردنـد.
بـه بـرآورد روزنـامـه نـگـار فـیـن شـوئـه(Finn Sjue)، کـه طـی چـنـد سـال بـا جـنـاح راسـت نـروژ اشـتـغـال داشـتـه اسـت، در سـال 2000 قـریـب 25 گـروهـک راسـت تـنـدرو در نـروژ وجـود داشـتـنـد. امـا بـا مـشـکـلات شـان روبـه رو بـودنـد.
نـازیـسـت هـای نـو نـروژ بـه ویـژه در اسـلـو مـتـمـرکـز شـده بـودنـد. آن هـا هـم چـنـیـن بـه طـور پـراکـنـده در شـرق، جـنـوب و جـنـوب غـربـی کـشـور پـراکـنـده بـودنـد. بـه نـظـر مـی رسـد قـریـب 1000 تـن بـوده بـاشـنـد. نـازیـسـت هـای واقـعـی ظـاهـراً تـنـهـا از 200 تـن مـرکـب بـودنـد. بـقـیـه از سـمـپـات ها، نـژادپـرسـتـان خُـرد و دسـت راسـتی های ناراضـی تـشـکـیـل مـی یـافـتـنـد.
مـشـخـصـۀ بـارز مـحـیـط هـا سـه گـرایـش یـا ” گـروه بـنـدی” بـود. گـروهـی خـود را ” مـیـانـه رو” تـلـقـی مـی کـرد، و آن گـرایـش بـه پـارلـمـانـتـاریـسـم داشـتـه، تـمـرکـز را بـر مـبـارزه عـلـیـه مـهـاجـران گـذارده بـود. آن مـثـلاً مـرکـب از اعـضـای حـزب مـیـهـن (Fedrelandspartiet) و اتّـحـادیّـۀ نـروژ (Norsk Forening) بـود. گـروه دیـگـری بـه یـک نـوع بـازی دو گـانـه سـرگـرم بـود، بـدیـن مـعـنـا کـه خـود را مـیـانـه رو و طـرف دار مـبـارزه بـه شـکـل دمـوکـراتـیـک وانـمـود مـی سـاخـت، درحـالی کـه هـمـزمـان تـفـاهـم شـدیـدی بـا نـازیـسـت هـای شـبـه نـظـامـی بـروز مـی داد. ایـن گـرایـش بـه عـنـوان مـثـال در دایـرۀ مـسـئـول مـجـلـۀ Frit Forum( مـیـدان آزاد) بـه چـشـم مـی خـورد، کـه رهـبـر غـیـررسـمـی اش مـیـکـائـل کـنـوتـسـون (Michael Knutson) بـود. او اغـلـب نـظـراتـی بـسـیـار مـشـابـه نـظـرات سـیـاسـتـمـدار جـنـاح راسـت فـرانـسـه لـه پـن – کـه عـلـنـاً سـتـایـش اش مـی کـرد – بـیـان داشـتـه اسـت. و بـالاخـره هـسـتـۀ سـخـت نـازیـسـت هـای نـو وجـود داشـت. بـرخـی از آن هـا دارای والـدیـن یـا والـدیـن بـزرگ نـازیـسـتِ مـعـتـقـد بـودنـد. دیـگـرانـی در گـروه زورن 88 (Zoren 88-gruppen )، پـیـشـرو جـنـبـش نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـت نـروژ ( ان.ان.اس.بـی)(Norges Nasjonalsocialisti-ske Bevegelse(NNSB)) و گـروه وایـکـیـنـگ (Viking)( امـروز مـنـحـل شـده) یـا در شـاخـۀ نـروژی خـون و افـتـخـار بـا رهـبـری بـلـوچـر ( در سـوئـد نـامـش را بـه اریـک نـیـلـسـن(Erik Nilsen) تـغـیـیـر داد) کُـنـشـگـر بـودنـد. ولـی ایـن ” گـروه هـسـتـه ای” نـیـز دچـار تـفـرقـه و تـضـادهـای داخـلـی گـردیـد. بـسـیـاری از اعـضـاء آن عـاقـبـتِ بـازنـدگـان اجـتـمـاعـی یـا الـکـلـی شـده یـافـتـنـد. بـرآیـنـد کـوشـش بـرای خـلـق یـک روح مـبـارزۀ نـویـن گـروه ضـدّ آفـا (Anti-Afa) در 1993 بـود. گـروه بـا تـلاش مـخـفـی نـگـاه داشـتـن عــیـق کُـنـشـگـری هـایـش، از جـمـلـه لـیـسـتـی از ” دشـمـنـان خـونـیـن”، یـعـنـی مـخـالـفـیـن سـیـاسـی ای کـه مـی بـایـد ایـذاء یـا مـسـتـقـیـمـاً نـابـود گـردنـد، تـهـیـه کـرده بـود. در داخـل ضـدّ آفـا شـمـاری اشـخـاص بـه شـدت تـبـهکـار یـافـت مـی شـدنـد. در 1995 گـروه بـرچـیـده شـد، ولـی در 1999 از نـو بـرقـرار گـردیـد. در زمـرۀ اعـمـال گـروه ارسـال نـامـه هـای تـهـدیـدآمـیـز بـه چنـدیـن روزنـامـه نـگـار و سـیـاسـتـمـدار بـود.
در نـروژ بـرخـوردهـای خـشـونـت آمـیـزی بـیـن نـازیـسـت هـا و ضـدنـژادپـرسـتـان روی داده اسـت. دو بـار اقـامـتـگـاه ” خـودمـخـتـاران” مـوسـوم بـه بـلـیـتـس (Blitz) مـورد سـوء قـصـد بـا بـمـب قـرار گـرفـتـه اسـت. زمـانـی کـه جـنـبـش ضـد نـژادپـرسـتـان نـروژ در 1995 لـیـسـتـی بـا عـکـس هـا و نـشـانـی هـای نـازیـسـت هـای نـو شـنـاخـتـه شـده را مـنـتـشـر کـرد، نـازیـسـت هـای نـو بـا حـمـلـه بـا چـاقـو و طـپـانـچـه بـه چـنـد کُـنـشـگـر دسـت چـپـی از خـود واکـنـش نـشـان دادنـد. هـمـان گـونـه کـه در سـوئـد و دانـمـارک بـعـضـی روابـط و تـوافـقـات بـیـن نـازیـسـت هـای نـو و احـزاب دسـت راسـتـی ای چـون حـزب تـرقّـی و حـزب مـردم دانـمـارک وجـود داشـتـه اسـت، در نـروژ نـیـز روابـط و تـوافـقـاتـی بـیـن حـزب تـرقّـی و نـازیـسـت هـای نـو نـروژ مـشـهـود بـوده اسـت. شـوئـه در یـک شـمـارۀ مـوضـوعـی مـجـلـۀ Politik i Norden ( سـیـاسـت در شـمـال) مـتـعـلـق بـه شـورای وزیـران نـوردیـک، در آوریـل 2000 دربـارۀ نـازیـسـم نـوشـت: ” پـیـشـرو حـزب تـرقّـی امـروز، حـزب آنـدرس لانـگـه بـاد در بـادبـانـش افـتـاد. بـه مـحـاذات آن جـبـهـۀ نـروژ بـه رهـبـری بـلـوچـر رشـد یـافـت.”
بـحـث حـول نـازیـسـم نـو در سـوئـد هـنـایـشـش را در نـروژ نـیـز داشـتـه اسـت. در 2000 وزیـر دادگـسـتـری وقـت نـروژ از پـلـیـس خـواسـتـار ارائـۀ گـزارشـی دربـارۀ کُـنـشـگـری هـای سـازمـان هـای نـازیـسـتـی نـو در نـروژ گـردیـد. بـه گـزارش پـلـیـس، کُـنـشـگـری هـای ایـن سـازمـان هـا در سـال هـای اخـیـر کـم تـر از پـیـش بـوده اسـت. بـه تـشـخـیـص پـلـیـس، مـحـیـط نـازیـسـت هـای نـو در نـروژ کـوچـک، بـه بـدی سـازمـان یـافـتـه و مـشـحـون از تـفـرقـه بـود. ضـعـف مـشـهـود مـعـلـول هـنـایـش یـک رشـتـه کـارزار ضـدنـژادپـرسـتـانـۀ هـدفـمـنـد در مـحـیـط هـای مـورد تـردّد نـازیـسـت هـای نـو تـوضـیـح داده شـد.
رابـطـۀ آمـریـکـا
آمـریـکـا هـمـواره مـسـکـن چـنـدیـن جـنـبـش دسـت راسـتـی تـنـدرو بـوده اسـت – از کـو کـلـوکـس کـلان، جـامـعـۀ جـان بـیـرچ تـا حـزب نـازی آمـریـکـا ( آن.ان.پـی) (American Nazy Party(ANP)) -، و یـکـی از آخـریـن شـان گـروه دسـت راسـتـی تـنـدرویـی کـه مـسـئـول مـنـفـجـر کـردن بـک سـاخـتـمـان دولـتـی بـا بـمـب در آوریـل 1995 در اُکـلاهُـمـا(Oklahoma) بـوده اسـت.
در ادوار درازی ایــن گـونـه جـنـبـش هــا در دول جـنـوبـی آمــریـکــا مـتـمـرکــز بــوده انـد، آن چـه کــه مــرتــبـط بــا جـنـگ داخـلـی آمـریـکـا، یـعـنـی جـنـگ بـیـن دولـت هـای شـمـالـی عـلـیـه دولـت هـای جـنـوبـی اتـازونـی از 1861 تـا 1865 بـوده اسـت.
در دهـۀ 30 نـخـسـتـیـن حـزب نـازی رسـمـی در ایـالات مـتـحـدۀ آمـریـکـا تـشـکـیـل یـافـت. آن خـود را ” اتـحـادیـه” خـوانـد، و شـمـار اعـضـائـش چـنـدهـزار تـن بـود. حـزب تـحـت جـنـگ جـهـانـی دوم بـرچـیـده شـد، خـاصـه پـس از آن کـه اف.بـی.آی (مـخـفـفِ ادارۀ تـحـقـیـق فـدرال (Federal Bureau of Investigation(FBI))) بـه دسـتـگـیـری چـنـد رهـبـر نـازی پـرداخـت.
پـس از اتـمـام جـنـگ نـازیـسـت هـای آمـریـکـا از نـو ظـاهـر شـدنـد. در ژوئـیـه 1946 سـازمـانـی بـا نـام بـی طـرف اتّـحـاد گـزیـنـنـدگـان بـرای آمـریـکـایـیـان بـا اصـل خـارجـی (Voters Alliance for Americans of foregin Descent) تـأسـیـس نـمـودنـد. سـپـس حـزب تـجـدّد مـلّـی ( ان.آر.پـی)(National Renaissance Party(NRP)) ایـجـاد شـد، کـه در ارتـبـاط بـا دوایـر نـازیـسـتـی نـو آلـمـان قـرار گـرفـت. در زمـرۀ مـؤسـسـیـن حـزب دو وکـیـل دعـاوی پـولـدار، ادوارد آ. فـلـکـنـشـتـیـن (Edward A. Fleckenstien) و اچ. کـیـت تـامـپـسـون(H. Keith Thompson) بـودنـد، کـه بـه کـرّات بـرای گـروه هـای نـازیـسـت نـو در آلـمـان پـول ارسـال کـردنـد. ان.آر.پـی در نـخـسـتـیـن بـرنـامـۀ حـزبـیـش ایـن شـعـارهـا را بـه پـیـش کـشـیـد: ” ازدواج یـهـودیـان و نـژاد سـفـیـد حـاکـم غـدغـن شـود!”، ” شـکـل دولـت پـارلـمـانـتـاریـسـتـی لـغـو و جـای آن را زبـدگـآن آمـوزش دیـده بـا روحـیـۀ مـلـب بـگـیـرد!” و ” یـک نـژاد، یـک مـلـت، یـک پـیـشـوا!” ان.آر.پـی هـم چـنـیـن آغـاز بــه انـتـشـار چـنـد نـشـریــه نـمـود، کــه در خـارج نـیــز پـخـش شــدنــد، از قـبــیـل National Renaissance Bulletin ( آگـاهـی نـامـۀ تـجـدّد مـلّـی) و نـشـریـۀ یـهـودسـتـیـز The Cross and the Flag( صـلـیـب و پـرچـم).
در 1959 راکـول حـزب نـازی آمـریـکـا را تـأسـیـس کـرد؛ حـزبـی کـه صـریـح تـر از اسـلافـش انـدیـشـه هـالی هـیـتـلـر را اسـاس و پـایـۀ خـود قـرار داد. از بـدو تـأسـیـس حـزب، آن تـحـت مـراقـبـت دائـم اف.بـی.آی بـود، و بـه رغـم کُـنـشـگـری پـرحـرارت راکـول – کـه ضـمـنـاً سـرانـجـام بـه دسـت یـکـی از رفـیـقـانـش کُـشـتـه شـد – حـزب هـرگـز بـه مـوفـقـیـت دسـت نـیـافـت. حـزب بـعـد بـه حـزب نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـت سـفـیـدپـوسـتـان (National Socialist White Peopleʹs Party) تـغـیـیـر نـام داد. راکـول در بـدو امـر رؤیـای یـک جـنـبـش جـهـانـی، اتـحـادیـۀ بـیـن الـمـلـلـی نـازیـسـت هـا را در سـر پـرورده بـود. او از طـرف حـزب مـخـفـیـانـه بـه انـگـلـسـتـان سـفـر کـرد تـا بـا هـمـکـاران نـازیـسـتـش کـالـیـن جـوردان (Colin Jordan) و جـان تـیـنـدال (John Tyndall)، اعـضـاء جـنـبـش نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـت بـریـتـانـیـا ( بـی.ان.اس.ام) (British National Socialist Movement(BNSM)) مـلاقـات نـمـایـد. در جـلـسـه ای در گـلاسـتـرشـایـر (Gloustershire) بـا شـرکـت کـم و بـیـش 40 نـازیـسـت، اتّـحـادیّـۀ نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـت هـای دنــیـا ( دابــلـوی.یــو.ان.اس)(Worlds Union of National Socialists (WUNS)) تــأسـیـس گــشـت. قــرارداد مــوســوم بــه ” کـوتـسـوولـد”(Cotswold) بـه امـضـاء رسـیـد، کـه از جـمـلـه تـأکـیـد داشـت، کـه صـلـیـب شـکـسـتـه بـایـد نـمـاد عـالـی بـاشـد، و ” پـیـشـوایـی نـمـادیـن هـیـتـلـر” از سـوی کـلـیـۀ اعـضـاء و سـازمـان هـای عـضـو بـه رسـمـیـت شـنـاخـتـه شـود. سـاخـتـار سـازمـان سـلـسـلـه مـراتـبـی بـود. در سـنـد مـؤسـسـان آن ذکـر شـده بـود: ” فـقـط یـک رهـبـر و یـک گـروه از هـر مـلـت مـی تـوانـد اجـازۀ عـضـویـت در دابـلـوی.یـو.ان.اس را داشـتـه بـاشـد.” و جـلـوتـر آمـده بـود، کـه طـرح عـبـارت بـود از ایـجـاد ” یـک دسـتـگـاه قـدرت مـبـارزیـن سـفـیـد“، کـه از جـمـلـه بـایـد “ عـلـیـه مـاشـیـن قـدرت یـهـودی جـهـانـی [بـخـوان: صـهـیـونـیـسـم] بـسـتـیـزد. شـرکـت کـنـنـدگـان در جـلـسـه، کـه ضـمـنـاً از طـرف پـلـیـس اسـتـراق سـمـع مـی شـدنـد، هـیـجـان زده گـشـتـنـد، و آیـنـده ای ظـفـرمـنـدانـه بـرای جـنـبـش پـیـشـگـویـی نـمـودنـد. شـرح آن جـلـسـۀ ” تـاریـخـی” بـا جـزئـیـاتـش در مـجـلـۀ The Stormtrooper( سـواره نـظـام یـورش)، از نـشـریـات حـزب نـازی آمـریـکـا، گـذارده شـد. شـرکـت کـنـنـدگـان در جـلـسـه پـشـت ظـاهـر رفـیـقـانـۀ شـان بـه یـکـدیـگـر شـکـاک بـودنـد. تـوأمـاً درمـورد ایـن کـه چـه کـسـی مـی بـایـد جـنـبـش جـهـانـی را رهـبـری نـمـایـد، مـوافـقـتـی وجـود نـداشـت. آن هـا بـا فـقـدان وسـایـل بـنـای یـک سـازمـان تـوانـمـنـد روبـه رو بـودنـد. در ضـمـن جـلـسـه پـایـان نـاراحـت کـنـنـده ای در نـتـیـجـۀ دسـتـگـیـری راکـول بـه دسـت پـلـیـس یـافـت. او کـه قـاچـاقـی از طـریـق ایـرلـنـد بـه انـگـلـسـتـان وارد گـردیـده بـود، بـه آمـریـکـا بـرگـشـت داده شـد.
یـک مـهـمـان بـرجـسـتـه در جـلـسـه نـازیـسـت آلـمـانـی بـرونـو لـوتـکـه(Bruno Lűdtke) بـود، کـه بـه ویـژه بـه صـورت انـدیـشـمـنـد ایـدئـولـوژیـک در دوایـر نـازی آلـمـان از احـتـرام بـرخـوردار بـود. از او جـزوات و مـقـالات چـنـدی مـنـتـشـر شـده بـود، از جـمـلـه در سـتـایـش فـیـلـسـوف فـریـدریـش ویـلـهـلـم نـیـچـه (Friedrich Wilhelm Nietzsche)(1900-1844) – کـه هـم چـنـیـن مـورد سـتـایـش هـیـتـلـر بـوده اسـت. لـوتـکـه در آن جـلـسـه بـه شـرکـت کـنـنـدگـان اطـمـیـنـان خـاطـر داد، کـه در حـال تـجـدیـد حـیـات دادن بـه نـازیـسـم آلـمـان اسـت، ولـی حـقـیـقـت آن بـود، کـه او هـرگـز قـادر بـه تـحـقـق چـنـان امـری نـگـردیـد.
پـس از بـه قـتـل رسـیـدن راکـول، مـت کـوهـل (Matt Koehl) رهـبـری نـازیـسـت هـای آمـریـکـا، هـم چـنـیـن ریـاسـت دابـلـوی.یـو.ان.اس را بـرعـهـده گـرفـت، و رابـط عـمـدۀ آن اتـحـادیـه بـا تـوأمـاً ریـس – کـنـودسـن، از رهـبـران نـازی نـو دانـمـارک، در آن دوره گـردیـد.
دابـلـوی.یـو.ان.اس عـلاقـۀ بـسـیـار بـه رابـطـۀ دانـمـارک نـشـان مـی داد. ریـس – کـنـودسـن در ارتـبـاط دائـم بـا رهـبـری آن اتـحـادیـه بـود. از آن جـا کـه او هـم چـنـیـن بـه شـکـل بـیـن الـمـلـلـی کـار مـی کـرد، دابـلـوی.یـو.ان.اس بـرای او یـک طـرف هـمـکـاری طـبـیـعـی مـحـسـوب مـی گـشـت. ریـس – کـنـودسـن بـه خـوبـی از سـوی دابـلـوی.یـو.ان.اس پـذیـرفـتـه شـده، بـه دبـیـرکـلـی در آن بـرگـزیـده گـردیـد. او بـه عـنـوان نـمـایـنـدۀ اتـحـادیـه در اروپـا وظـیـفـۀ تـضـمـیـن ارتـبـاط بـیـن اتـحـادیـۀ آمـریـکـا بـا چـنـدیـن سـازمـان بـرادر نـازی در اروپـا را بـرعـهـده گـرفـت. ایـن وظـیـفـۀ آسـانـی نـبـود. هـیـچ پـولـی کـه لازمـۀ صـرف مـخـارج کـار بـود، از آمـریـکـا بـه دسـت رهـبـر نـازی دانـمـارک نـرسـیـد. او فـقـط احـکـام را دریـافـت مـی داشـت. وانـگـهـی اکـثـر احـزاب نـازی در اروپـا نـیـز حـاضـر بـه اطـاعـت از احـکـام از آمـریـکـا نـبـودنـد. ریـس – کـنـودسـن چـنـد بـار بـه مـنـظـور بـحـث حـول یـک راهـبـرد مـشـتـرک بـه آمـریـکـا سـفـر کـرد.
اسـاس حـزبـی نـویـن بـه جـای قـرارداد ” کـوتـسـوولـد” (1962)، کـه هـرگـز بـه ابـزار ادارۀ مـطـلـوب، بـمـانـاد قـراردادی کـه مـورد احـتـرام گـروه هـای نـازیـسـتـی نـو در اروپـا قـرار گـیـرد، تـبـدیـل نـگـردیـد، تـهـیـه شـد. راهـبـرد نـویـنـی را، کـه ریـس – کـنـودسـن نـیـروی هـادی آن بـود، دابـلـوی.یـو.ان.اس بـه مـثـابـۀ ارگـان رهـبـری کـنـنـده بـیـن سـازمـان هـای نـازیـسـتـی نـو در سـراسـر جـهـان پـذیـرا شـد، و تـأکـیـد نـمـود، کـه کـلـیـۀ سـازمـان هـای مـرتـبـط بـلاشـرط بـایـد بـه اطـاعـت از ” فـرامـیـن” صـادر شـده از رهـبـری دابـلـوی.یـو.ان.اس بـه پـردازنـد. امـا ایـن بـرنـامـه از پـیـش مـحـکـوم بـه شـکـسـت بـود، و تـفـرقـۀ داخـلـی فـزایـنـده در حـزب نـازی آمـریـکـا نـیـز در آن نـاکـامـی سـهـیـم گـردیـد.
در 1979 کـوهـل نـقـشـۀ سـازمـان دهـی مـحـدود حـزبـش را ریـخـت. حـزب مـی بـایـد مـرکـزیـت بـیـش تـری بـیـابـد، و خـود او را بـه صـورت شـخـص اصـلـی اش داشـتـه بـاشـد. او درمـورد نـقـشـه اش بـا ریـس – کـنـودسـن بـه مـشـاوره پـرداخـت. ولـی وضـع حـزب بـه وخـامـت بـیـش تـری گـرایـیـد. 83-1982 چـنـدیـن عـضـو مـهـم حـزب را، کـه نـام جـدیـد نـظـم نـویـن (New Order) را بـه خـود گـرفـت، تـرک گـفـتـنـد. ایـن هـم چـنـیـن بـه مـنـزلـۀ عـقـیـم مـانـدن رؤیـای بـزرگ دابـلـوی.یـو.ان.اس بـود. مـسـئـولـیـت ریـس – کـنـودسـن مـبـنـی بـر نـمـایـنـدگـی آن اتـحـادیـه در اروپـا صـورت ظـاهـری بـه خـود گـرفـت. او بـه عـوض آن بـا نـیـروی تـازه ای خـود را بـا ان.اس.بـی در دانـمـارک مـشـغـول سـاخـت. در 1988 سـرانـجـام از دبـیـرکـلـیـش در دابـلـوی.یـو.ان.اس اسـتـعـفـاء نـمـود، و ایـن بـیـش تـر در نـتـیـجـۀ مـخـالـفـت هـای ایـدئـولـوژیـک بـا کـوهـل. کـوهـل حـزبـش در آمـریـکـا را بـه سـمـت بـیـش از پـیـش ” مـذهـبـی” گردانـده، و در نـتـیـجـۀ آن هـیـتـلـرپـرسـتـی ابـعـاد تـقـریـبـاً مـاوراء زمـیـنـی یـافـتـه بـود. ریـس – کـنـودسـن و بـسـیـاری از سـایـر نـازیـسـت هـای نـو اروپـا تـرجـیـح مـی دادنـد بـه کـار مـسـتـقـیـمـاً سـیـاسـی مـشـغـول بـاشـنـد، و اعـضـاء نـویـن جـذب کـنـنـد.
یـک سـازمـان آمـریـکـایـی مـلـهـم از نـازیـسـم نـیـز، کـه شـاخـه هـای اروپـایـی ازجـمـلـه در سـوئـد یـافـت، کـلـیـسـای آفــریـنــنـده ( ثـی.او.تـی.ثـی)(Church of the Creator(COTC)) نـام داشــت، کــه در 1973 بــه وسـیــلـۀ بــن کـلاسـن (Ben Klassen) تـأسـیـس شـد. او سـابـقـاً آمـوزگـار، دهـقـان و مـهـنـدس و در اصـل از اعـضـاء سـازمـان دسـت راسـتـی تـنـدرو جـامـعـۀ جـان بـیـرچ بـود. در 1968 او بـرای جـمـهـوریـخـواه دسـت راسـتـی جـورج والاس (George Wallace)( 98- 1919) و حـزب وی حـزب مـسـتـقـل آمـریـکـا (American Independence Party) کـار مـی کـرد. کـلاسـن چـنـد عـنـوان کـتـاب بـه قـلـم آورده اسـت، کـه بـعـضـی شـان بـه زبـان هـای اروپـایـی بـرگـردانـده شـده انـد. او بـه عـنـوان نـویـسـنـده حـائـز اهـمـیـت زیـادی بـرای جـنـبـش زیـرزمـیـنـی رادیـکـال راسـت در آمـریـکـا بـوده اسـت. ثـی.او.تـی.ثـی نـیـز چـون سـانـتـولـوژی(Scientology) درصـدد مـتـقـاعـد سـاخـتـن مـقـامـات در ایـن خـصـوص بـود، کـه کُـنـشـگـری اعـضـایـش دارای مـاهـیـت مـذهـبـی اسـت، زیـرا کُـنـشـگـری هـایـی از آن قـبـیـل در آمـریـکـا از مـعـافـیـت مـالـیـاتـی بـرخـوردار هـسـتـنـد. امـا در 1987 مـقـامـات از مـلاحـظـۀ ثـی.او.تـی.ثـی بـه مـثـابـۀ سـازمـان مـذهـبـی صـرف نـظـر کـردنـد. ثـی.او.تـی.ثـی تـدریـجـاً اعـضـاء جـوان بـیـش تـری، ازجـمـلـه از بـی مـویـان نـژادپـرسـت بـه دسـت آورد. از 1983 سـازمـان بـه انـتـشـار مـجـلـۀ Racial Loyality( وفـاداری نـژادی) پـرداخـت. سـازمـان در 1988 در سـوئـد مـعـرفـی گـشـت، و تـامـی ریـدن(Tommy Rydén)، سـابـقـاً کُـنـشـگـر در چـنـد گـروه راسـت تـنـدرو، در رأس آن قـرار گـرفـت.
شـخـصـیـت عـمـدۀ نـازیـسـم نـو آمـریـکـا گـری رکـس لائـوک(Gary Rex Lauck)، آلـمـانـی الاصـل، بـود. او چـنـد نـوبـت بـه دیـدار دوسـتـان نـازی دانـمـارکـیـش بـه آن کـشـور رفـت. او را مـی تـوانـسـتـنـد نـوعـی نـمـایـنـدۀ نـازیـسـم تـلـقـی کـنـنـد. بـه قـول بـاب ولـفـسـون(Bob Wolfson)، از یـک سـازمـان ضـدفـاشـیـسـتـی آمـریـکـا، لائـوک را مـمـکـن بـود “پـاسـخ جـنـبـش نـازیـسـتـی نـو بـیـن الـمـلـلی بـه گـوبـلـس” بـه شـمـار آورد. لائـوک بـیـش از 20 سـال مـوفـق بـه کُـنـشـگـری بـدون روبـه رویـی بـا مـزاحـمـت مـقـامـات گـردیـد. او عـضـو حـزب نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـت کـارگـر آلـمـان، کـه غـدغـن شـد، بـود، و خـود در 1972 حـزب دابـلـوی.اس.دی.آ.پـی – آ.او(WSDAP – AO) را یـجـاد نـمـود. در 1974 از آلـمـان غـربـی( پـیـشـیـن) بـه عـلـت شـرکـت در یـک رشـتـه کُـنـشـگـری نـازیـسـتـی غـیـرقـانـونـی اخـراج گـردیـد. سـپـس در آمـریـکـا تـشـکـیـلات جـدیـدی بـه مـنـظـور سـازمـان دهـی کُـنـشـگـری هـای نـو تـشـکـیـل داد. او از آن پـایـگـاه بـا شـایـسـتـگـی زیـاد بـه قـرار دادن نـشـریـات در اخـتـیـار سـازمـان هـای نـازی در دنـیـا یـا شـرکـت در تـوزیـع نـشـریـات آن سـازمـان هـا سـرگـرم شـد.
امـروزه نـازیـسـم نـو آمـریـکـا بـه شـکـل چـنـدیـن دسـتـه و گـروه بـه مـوجـودیـتـش ادامـه مـی دهـد، بـدون آن کـه بـرخـوردار از مـرکـز تـجـمـعـی بـاشـد. وضـع گـروه هـای رادیـکـال راسـت نـیـز از هـمـیـن قـرار اسـت، بـه عـنـوان نـمـونـه گـروهـی کـه نـقـشـۀ مـنـفـجـر کـردن یـک سـاخـتـمـان دولـتـی بـا بـمـب در اُکـلاهُـمـا را طـرح و اجـراء کـرد، و آن مـنـجـر بـه کُـشـتـه شـدن 160 نـفـر بـی گـنـاه گـردیـد. در جـریـان تـحـقـیـقـات پـلـیـس ازجـمـلـه روشـن شـد، کـه اکـثـر شـرکـت کـنـنـدگـان در آن واقـعـۀ تـروریـسـتـی دارای پـیـشـیـنـۀ عـضـویـت در چـنـد سـازمـان نـازیـسـتـی آمـریـکـا بـوده انـد. شـخـص اصـلـی آن عـمـلـیـات تـیـمـوتـی مـک ویـگ (Timothy McVeigh) بـه حـبـس ابـد مـحـکـوم گـردیـد. مـأمـوریـن اف.بـی.آی ضـمـن تـفـتـیـش مـنـزل او بـه مـقـادیـری نـشـریـات و نـوشـتـجـات نـازیـسـتـی دسـت یـافـتـنـد.
تـجـدیـدنـظـر طـلـبـی
یـک کـتـاب مـشـهـور دربـارۀ انـعـدام نـازیـسـتـیِ یـهـودیـان خـاطـرات روزانـۀ آن فـرانـک(Anne Frank)(1942) بـود.
4 اوت 1944 افـراد پـلـیـس آلـمان به خـانه ای پـنـهـان در پـشـت سـاخـتـمـانـی در شـهـر آمـسـتـردام (Amsterdam) در هـلـنـد، کـه در آن دخـتـرک یـهـودی آن فـرانـک و خـانـواده اش از بـیـم آلـمـانـی هـای اشـغـالـگـر مـخـفـی شـده بـودنـد، هـجـوم بـردنـد، و آن هـا را دسـتـگـیـر سـاخـتـنـد. خـانـوادۀ فـرانـک در یـک کـامـیـون ارتـشـی بـه اردوگـاه تـرانـزیـتـی وسـتـبـورک (Westbork) حـمـل شـدنـد، تـا بـعـد بـه اردوگـاه کـار اجـبـاری مـخـوف و مـرگ آفـریـن آئـوشـویـتـس (Auschwitz) مـنـتـقـل گـردنـد. امـا آن بـه هـمـراه خـواهـرش بـه اردوگـاه کـار اجـبـاری بـرگـن – بـلـسـن (Bergen – Blesen) ارسـال شـدنـد، و در آن جـا در مـارس 1945 در اثـر ابـتـلاء بـه تـیـفـوس درگـذشـتـنـد. تـمـام اعـضـای خـانـوادۀ فـرانـک بـه اسـتـثـنـاء پـدر بـه اتـاق گـاز روانـه گـردانـده شـدنـد.
شـرح زنـدگـی روزانـۀ خـانـوادۀ فـرانـک و انـدیـشـه هـای دخـتـرک آن بـه یـک کـتـاب پـرفـروش تـبـدیـل گـردیـد. ولـیـکـن بـعـد واقـعـی بـودن خـاطـرات از سـوی نـازیـسـت هـای قـدیـم و مـتـحـدیـن نـویـن شـان، تـجـدیـدنـظـر طـلـبـان، مـورد مـنـازعـه قـرار گـرفـت. آن هـا ادعـای وجـود چـنـد ” اشـتـبـاه” در کـتـاب را بـه پـیـش کـشـیـدنـد. مـنـتـقـدان نـیـز تـأکـیـد کـردنـد، کـه در چـنـد بـرگـردان و چـاپ هـای گـونـاگـون کـتـاب بـیـش از آن کـه بـایـد دخـل و تـصـرف و تـقـلـب قـابـل تـأیـیـد اسـت. بـرخـلاف ایـنـان، هـیـچ پـژوهـشـگـری دلـیـلـی بـرای رد کـردن واقـعـی بـودن خـاطـرات نـداشـتـه اسـت.
یـکـی از اولـیـن تـجـدیـدنـظـرطـلـبـان پـول راسـیـنـیـه(Paul Rassinier)(67- 1906) بـود، کـه بـه ” پـدر تـکـذیـب هـولـوکـاسـت(Holocaust)” مـلـقـب شـد. جـالـب ایـن کـه راسـیـنـیـه خـود در زمـان جـنـگ یـکـی از زنـدانـیـان در یـک اردوگـاه کـار اجـبـاری بـوده اسـت! او در 1943 بـه دسـت آلـمـانـی هـا دسـتـگـیـر و بـه اردوگـاه کـار اجـبـاری بـوچـنـوالـد (Buchenwald) ارسـال گـشـتـه بـود. سـپـس بـه اردوگـاه کـوچـک تـر دورا(Dora) مـنـتـقـل گـردیـده بـود. او پـس از جـنـگ وارد سـیـاسـت شـد. دوره ای از طـرف سـوسـیـال دمـوکـراسـی فـرانـسـه بـه نـمـایـنـدگـی در ” مـجـمـع عـمـومـی” بـرگـزیـده شـد. او از زمـان پـیـشـا جـنـگ نـفـرت عـمـیـقـی از یـهـودیـان انـدوخـتـه بـود. وی دادگـاه نـورنـبـرگ(Nűrnberg) را خـالـصـاً یـک نـمـایـش نـامـیـد، کـه بـه وسـیـلـۀ مـتـفـقـیـن پـیـروز بـا هـدف بـاورانـیـدن ایـن کـه آلـمـانـی هـا مـرتـکـب یـک رشـتـه جـنـایـت، تـوأمـاً انـعـدام انـبـوه گـردیـده انـد، تـرتـیـب داده شـده بـوده اسـت. کـلـیـۀ شـهـادت هـا بـه نـظـر او یـا جـعـلـی یـا غـیـرمـسـتـنـد بـوده انـد. در 1961 از راسـیـنـیـه دو کـتـاب انـتـشـار یـافـتـنـد، کـه هـر دو درمـورد اطـلاعـات مـنـتـشـره درخـصـوص اردوگـاه هـای کـار اجـبـاری بـه شـدت انـتـقـادآمـیـز بـودنـد. بـه ادعـای کـتـاب هـا رقـم 6مـیـلـیـون یـهـودی نـابـود شـده کـامـلاً اغـراق آمـیـز، ” یـک دروغ ” بـه هـدف ” پـیـش بـردن قـدرت شـیـطـانـی یـهـودیـان “، و اخـبـار دربـارۀ اتـاق هـای گـاز ” یـک اتـهـام وحـشـت نـاک و رذیـلانـۀ سـاخـتـۀ یـک یـهـود لـهـسـتـانـی” بـوده اسـت. کـتـب راسـیـنـیـه بـه شـدت تـهـیـیـج کـنـنـده و اغـفـالگـرانـه، تـرکـیـبـی از نـیـمـه واقـعـیـت هـا و تـفـاسـیـر احـسـاسـاتـی مـی بـاشـنـد. در 1967 آخــریــن کــتـاب او انــتــشـار یــافــت، کــه در آن ادعـا کــرده بــود، یـهـودیـان خــود در بــلایـای شـان مـقـصـر بــوده انــد. ” جـامـعـۀ یـهـودیـان و یـهـودیـت بـیـن الـمـلـلـی بـه هـیـتـلـر اعـلان جـنـگ کـرده بـودنـد، و هـیـتـلـر بـطـور مـنـطـقـی مـجـبـور از دفـاع از خـود گـردیـده بـوده اسـت.”
کـتـاب مـنـتـشـرشـدۀ دیـگـری در 1964 تـحـت عـنـوان Wahrheit fűr Deutschland ( حـقـیـقـت بـرای آلـمـان) بـه یـک نـوع نـوشـتـۀ مـذهـبـی بـرای بـسـیـاری نـازیـسـت نـو آلـمـانـی و سـمـپـات هـای شـان در آلـمـان تـبـدیـل گـردیـد. کـتـاب نـوشـتـۀ اودو والـنـدی (Udo Walendy)(2022- 1927) بـود، کـه خـود را مـورخ و ” مـتـخـصـص” در واکـاوی نـوشـتـه و تـصـویـر قـلـمـداد مـی نـمـود. والـنـدی در کـتـابـش در سـعـی اثـبـات ایـن بـود، کـه بـسـیـاری از عـکـس هـای انـعـدام یـهـودیـان جـعـلـی بـوده انـد. و عـکـس هـایـی نـیـز کـه بـه طـور کـامـل جـعـلـی نـبـوده بـاشـنـد، عـکـس هـایـی بـوده انـد از ثـمـرات جـنـایـات کـمـونـیـسـت هـا تـحـت جـنـگ جـهـانـی دوم. بـه عـقـیـدۀ والـنـدی کـلـیـۀ عـکـس هـای وحـشـت نـاک از اردوگـاه هـای کـار اجـبـاری و تـلّ اجـسـاد تـنـهـا بـه مـقـصـود ” مـغـزشـویـی” آلـمـانـی هـا و واداشـتـن آن هـا بـه احـسـاس گـنـاهـکـاری بـوده اسـت. والـنـدی هـم چـنـیـن یـکـی از نـویـسـنـدگـان ثـابـت در Journal of Historical Review ( مـجـلّـۀ تـجـدیـدنـظـر تـاریـخـی)، سـخـن گـوی رسـمـی تـجـدیـدنـظـرطـلـبـان نـو، بـود.
در آمـریـکـا نـویـسـنـده و ” مـورخ” هـاری الـمـر بـارنـس (Harry Elmer Barnes)(1968- 1889) یـکـی از چـهـره- هـای اصـلـی جـنـبـش تـجـدیـدنـظـرطـلـبـی مـحـسـوب مـی گـردیـد. از او در 1966 کـتـاب Revisionism – A Key to Peace( تـجـدیـدنـظـرطـلـبـی – یـک کـلـیـد صـلـح ) انـتـشـار یـافـت، کـه در آن بـه تـبـرئـۀ نـازیـسـت هـا از گـنـاه آغـاز جـنـگ جـهـانـی دوم پـرداخـتـه بـود. بـه قـول او آلـمـانـی هـا تـحـریـک بـه دفـاع از خـود شـده بـودنـد، و انـدیـشـه هـای شـریـفـانـۀ هـیـتـلـر دربـارۀ امـپـراطـوری بـزرگ آلـمـان یـک سـیـاسـت خـارجـی بـلـنـدپـروازانـۀ عـادی بـوده اسـت. بـارنـس، کـه بــرخـلاف سـایــر تـجـدیــدنـظـرطـلـبـان مـشـهــور ضـمـن تـکــذیـب هــولــوکـاسـت خـود از صـحـت ایـن تـکـذیـب کـامـلاً
مـطـمـئـن نـبـوده، تـوصـیـفـات از کُـشـتـار انـبـوه بـه دسـت آلـمـانـی هـا را بـه شـدت اغـراق آمـیـز دانـسـتـه بـود. کـتـاب بـارنـس هـنـوز بـه وسـیـلـۀ آمـریـکـایـی هـای دسـت راسـتـی تـنـدرو مـورد مـطـالـعـه قـرار مـی گـیـرد.
در صـحـنـۀ آمـریـکـا هـم چـنـیـن نـویـسـنـده و مـحـقـق آرتـور آر. بـوتـس (Arthur R. Butz)(و. 1933) مـورد تـوجـه بـوده اسـت. در 1967 کـتـاب او بـا عـنـوان The Hoax of the Twentieth Century ( فـریـب شـوخـی آمـیـز سـدۀ بـیـسـتـم ) مـنـتـشـر شـد، کـه در آن بـا بـه اصـطـلاح واکـاوی عـلـمـی زبـانـی هـولـوکـاسـت را تـکـذیـب کـرده بـود. بـه تـشـخـیـص او کـلـیـۀ واژه هـای مـعـطـوف بـه جـنـایـات آلـمـانـی هـا مـربـوط بـه رویـدادهـای دیـگـری هـسـتـنـد. ” راه حـل نـهـایـی” (Endlösnung) فـقـط بـدیـن مـعـنـا بـوده اسـت، کـه یـهـودیـان بـه سـرزمـیـن هـای دیـگـر و اردوگـاه هـای دیـگـر جـابـه جـا شـونـد. ضـمـنـاً بـوتـس نـیـز بـر ایـن بـود، کـه خـاطـرات روزانـۀ آن فـرانـک جـعـلـی اسـت، امـا بـی آن کـه چـون دیـگـر تـجـدیـدنـظـرطـلـبـان ادعـایـش را ثـابـت کـنـد.
کـتـاب تـجـدیـدنـظـرطـلـبـانـۀ دیـگـری اثـر تـیـس کـریـسـتـوفـرسـن (Thies Christophersen)(97- 1918) و تـحـت عـنـوان Die Auschwitz-Lűge ( دروغ آئـوشـویـتـس)(1973) بـود، کـه بـه یـک پـرفـروش تـبـدیـل گـردیـد. ظـاهـراً بـایـد نـیـم مـیـلـیـون نـسـخـه از آن در دنـیـا بـه فـروش رسـیـده بـاشـد. کـریـسـتـوفـرسـن در آلـمـان بـه جُـرم ” تـهـمـت زدن بـه دولـت در ضـدیـت بـا قـانـون اسـاسـی” و تـبـلـیـغـات نـازیـسـتـی مـحـکـوم گـشـت. جـنـگ تـغـیـیـری در رویـکـرد سـیــاسـی و ایـدئـولـوژیـک او نـداده بـود، نـه حـتـی اسـنـاد بـسـیـار از جـنـایـات وحـشـت نـاک جـنـگـی نـازیـسـت هـا. او در امـر تـشـکـیـل سـازمـان نـظـم نـویـن اروپـا( ان.او.ای) در 1950 شـرکـت داشـت؛ سـازمـانـی کـه خـود را ” دایـرۀ مـطـالـعـات بـرای دفـاع از اشـتـراک نـژاد آریـانـی” مـعـرفـی نـمـود، و بـا یـک افـسـر اس.اس پـیـشـیـن بـه عـنـوان رهـبـر مـسـتـقـر شـد. کـریـسـتـوفـرسـن بـه کُـنـشـگـری هـایـش ادامـه داد، و هـر از چـنـد گـاه بـه ایـن یـا آن گـروه نـازیـسـتـی وابـسـتـگـی داشـت. او بـه یـک چـهـرۀ اصـلـی نـزد نـازیـسـت هـای نـو در اسـکـانـدیـنـاوی و سـراسـر اروپـا تـبـدیـل گـشـت. او پـس از انـتـشـار کـتـاب فــوق الـذکـرش انـبــوهـی مـادۀ تــبـلـیـغـاتـی نـازیـسـتـی نـشــر داد، و از طــریـق دو نـشـریـه اش، Kritik ( نـقـد) و Die Bauernschaft ( دهـقـانـان) در تـلاش مـتـقـاعـد سـاخـتـن خـوانـنـدگـانـش در ایـن مـورد بـرآمـد، کـه جـنـایـات دورۀ هـیـتـلـر چـیـزی جـز دروغ هـای سـاخـتـه شـده نـیـسـت.
در پـی کـتـاب کــریـسـتــوفــرســن، در 1973 از ریــچـارد ورال(Richard Verall)(و. 1948) کــتـاب Did Six Million Really Die? ( واقـعـاً شـش مـلـیـون مُـردنـد؟) مـنـتـشـر گـردیـد. او نـیـز در کـتـابـش مـوضـوعـات بـحـث کـریـسـتـوفـرسـن را بـه کـار بـرد. کـتـاب او نـیـز دارای تـیـراژ بـزرگـی بـود، و کـسـب مـحـبـوبـیـت کـرد. کـتـاب بـه وسـیـلـۀ تـجـدیـدنـظـر طـلـب مـعـروف ارنـسـت زونـدل (Ernst Zűndel) انـتـشـار یـافـت. و زونـدل بـه جُـرم انـتـشـار دادن آن کـتـاب تـکـذیـب کـنـنـدۀ انـعـدام انـبـوه یـهـودیـان بـه دسـت آلـمـانـی هـا بـه دادگـاه کـشـانـده شـد. در ضـمـن زونـدل دارای هـمـکـاری نـزدیـکـی بـا روبـرت فـائـوریـسـون (Robert Faurisson)، پـروفـسـور ادبـیـات، بـود، کـه در رابـطـه بـا کـوشـش دوسـتـش زونـدل بـرای پـاک سـازی آلـمـان هـیـتـلـری از ” تـهـمـت هـا ” گـفـت: ” بـه ایـن گـونـه زونـدل ردّ پـای [ گـالـیـلـئـو][Galileo] گـالـیـلـه((Galilei[1642- 1564] را دنـبـال کـرد.” ایـن پـروفـسـور و تـجـدیـدنـظـرطـلـب ضـمـنـاً ادعـای سـاخـتـگـی بـودن انـعـدام شـش مـیـلـیـون یـهـودی بـه هـدف بـخـشـاً اِعـمـال فـشـار بـر مـتـفـقـیـن بـرای بـرقـراری یـک دولـت یـهـودی و بـخـشـاً دریـافـت غـرامـات هـنگـفـت جـنـگ از دولـت فـدرال آلـمـان را تـکـرار کـرد.
امـا عـالِـم بـیـن تـجـدیـدنـظـرطـلـبـان نـو مـورخ دیـویـد ایـرویـنـگ (David Irving)(و. 1938) مـی بـاشـد. ایـرویـنـگ یـک مـورخ نـسـبـتـاً مـحـبـوب بـا خـوانـنـدگـان بـسـیـار بـوده اسـت. امـا ایـن مـوقـعـیـت او بـا انـتـشـار کـتـابـی از وی بـا عـنـوان Hitlerʹs War ( جـنـگ هـیـتـلـر) در 1977 تـغـیـیـر یـافـتـه اسـت. وی در کـتـاب ادعـا کـرده، کـه هـیـتـلـر اصـلاً از مـوضـوع انـعـدام یـهـودیـان بـی خـبـر بـوده اسـت. ایـرویـنـگ بـرای کـسـی کـه بـه تـوانـد فـقـط یـک سـنـد اثـبـات کـنـنـدۀ آگـاهـی هـیـتـلـر از ” راه حـل نـهـایـی”، بـمـانـاد از آگـاهـی او از انـعـدام هـای انـبـوه ارائـه کـنـد، وعـدۀ پـرداخـت 1000 پـونـد بـه عـنـوان پـاداش را داده اسـت. ایـرویـنـگ ادعـا کـرده، کـه انـعـدام بـرنـامـه مـنـدی هـرگـز در کـار نـبـوده اسـت. او دیـرتـر بـه طـور کـلـی واقـعـیـت انـعـدام یـهـودیـان را تـکـذیـب کـرده اسـت. بـه نـوشـتـۀ او مـرگ هـای زیـادی را فـقـط مـی– تـوان ” مـعـلـول امـراض واگـیـردار و کـمـبـود اغـذیـه” دانـسـت، و سـبـب مـشـکـل اغـذیـه را نـیـز بـمـبـاران مـداوم خـطـوط ذخـیـرۀ آلـمـانـی هـا بـه وسـیـلـۀ مـتـفـقـیـن ذکـر کـرده اسـت. ایـرویـنـگ نـیـز صـحـت قـضـیـۀ شـش مـیـلـیـون یـهـودی مـعـدوم شـده را تـکـذیـب کـرده، در یـکـی از کـتـبـش نـوشـتـه اسـت: ” کـل مُـردگـان بـیـش از شـمـار مُـردگـان آلـمـانـی در هـامـبـورگ (Hamburg) در جـریـان یـک شـب بـمـبـاران شـهـر نـیـسـت.” ایـرویـنـگ بـه عـلـت ایـن ادعـایـش بـه یـک قـهـرمـان مـحـبـوب نـازیـسـت هـای نـو در دنـیـا تـبـدیـل شـده اسـت. او نـاطـق مـاهـر و مـؤثـری اسـت. از او اغـلـب بـرای حـضـور در گـرد هـم آیـی هـای بـسـتـۀ نـازیـسـت هـا دعـوت بـه عـمـل مـی آیـد. او در سـال 2000 دارای هـمـکـاری نـزدیـکـی بـا گـروه هـای نـازیـسـتـی بـوده. درآمـد وی از کـتـبـش قـابـل تـوجـه بـوده اسـت. یـکـی از آخـریـن آثـار مـحـبـوبـش بـیـن نـازیـسـت هـای نـو شـرح حـال گـوبـلـس تـحـت عـنـوان Goebbels 1897 – 1933 ( گـوبـلـس 1933 – 1897) مـی– بـاشـد.
امـروزه ایـنـتـرنـت خـود را مـؤثـرتـریـن ابـزار اشـاعـۀ نـقـطـه نـظـرات تـجـدیـدنـظـرطـلـبـان نـشـان داده اسـت. ” بـنـیـاد اروپـایـی پـژوهـش تـاریـخـی”(European Foundation for Free Historical Research) بـا پـایـگـاه مـرکـزیـش در بـلـژیـک یـکـی از نـقـاط گـرد هـم آیـی مـرکـزی ایـنـتـرنـتـی بـرای تـجـدیـدنـظـرطـلـبـان نـو مـی بـاشـد.
تـوفـان آراز
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل