شکنجه، هویت و حاکمیت: تحلیل تحولات معنایی و کارکردی شکنجه در نظام‌های سیاسی

راوی

شکنجه، هویت و حاکمیت: تحلیل تحولات معنایی و کارکردی شکنجه در نظام‌های سیاسی
Text Size

مقدمه

شکنجه یکی از پایدارترین ابزارهای قدرت در تاریخ بشری بوده است. از دوران باستان تا دولت‌های مدرن، همواره از شکنجه برای تحمیل رنج، تثبیت قدرت و القای ترس استفاده شده است. اما این ابزار در طول زمان دچار تحولاتی مفهومی شده است که درک ما را از آن تغییر داده است. در این جستار، پرسش اصلی این است که آیا شکنجه در گذر زمان به ابزاری مبتنی بر هویت قربانیان تبدیل شده است یا همچنان بر اساس فهم حکومت‌ها از اعمال حداکثر رنج باقی مانده است؟
برای پاسخ به این پرسش، این موضوع از دو منظر اصلی بررسی خواهد شد

چارچوب نظری مرتبط با قدرت، بدن و شکنجه، با تأکید بر اندیشه‌های فوکو و آگامبن
تحلیل تاریخی و فرهنگی معانی شکنجه در نظام‌های مختلف و بررسی اینکه آیا شکنجه به‌طور فزاینده‌ای هویتی شده است یا خیر
چهارچوب نظری
۱. قدرت، بدن و شکنجه در اندیشه‌ی فوکو
میشل فوکو در مراقبت و تنبیه (۱۹۷۵) شکنجه را در چارچوب تحول تاریخی قدرت تحلیل می‌کند. او استدلال می‌کند که در جوامع پیشامدرن، قدرت مستقیماً بر بدن اعمال می‌شد. مجازات‌های فیزیکی عمومی مانند شلاق، قطع عضو، و اعدام‌های نمایشی، بخشی از استراتژی حاکمیت بودند که نه‌تنها بدن مجرم را مجازات می‌کردند، بلکه پیام روشنی از قدرت مطلق حاکم را به جامعه می‌رساندند

در دوران مدرن، این نمایش‌های خشن از عرصه‌ی عمومی به درون نهادهایی مانند زندان‌ها منتقل شد. قدرت، به‌جای تأکید بر بدن، به کنترل انضباطی و نظارتی تبدیل شد. شکنجه، اگرچه از خیابان‌ها و میدان‌ها حذف شد، اما در شکل بازجویی‌های روانی، حبس انفرادی، و تکنیک‌های پیشرفته‌ی تخریب روانی باقی ماند

آگامبن “هومو ساکر”
جورجو آگامبن مفهوم زندگی برهنه را در هومو ساکر مطرح می‌کند، یعنی زندگی‌ای که از حمایت قانونی محروم شده و تنها در وضعیت استثنایی قرار دارد. از نظر آگامبن، دولت‌های مدرن با تعریف مخالفان به دشمنان داخلی خلق مشروعیت می‌کنند و به شکنجه آن ها می پردازند.یک زندگی یا بدت برهنه شخصی است که تحت لوای دولت قرار دارد اما از تمامی حقوقی که می توانست صاحب آن ها باشد خلع شده است.و فرصتی برای بازنمایی اشکال دیگر سلطه قدرت بر هویت و بدن او فراهم است

افراد در این وضعیت تحت شکنجه قرار می گیرند و این امر نه فقط برای تحمیل درد بلکه برای تبدیل کردن آن ها به یک هومو ساکر انجام می گیرد

: شکنجه در فرهنگ‌های مختلف
۲. شکنجه در جوامع باستانی
در جوامع باستانی مانند مصر، روم، و ایران، شکنجه به‌عنوان یک ابزار مجازات و بازجویی استفاده می‌شد. در روم باستان، شکنجه به‌طور خاص برای بردگان و مجرمان غیربورژوازی به کار می‌رفت، که نشان از تمایز طبقاتی در کاربرد این ابزار داشت

در امپراتوری ایران، شکنجه بیشتر برای بازجویی از جاسوسان و مخالفان سیاسی استفاده می‌شد. روش‌هایی مانند بریدن اعضای بدن و محبوس کردن در فضای تنگ، نشان‌دهنده‌ی درک حاکمان از شکنجه به‌عنوان ابزاری برای حذف دشمنان سیاسی و ایجاد درد جسمانی بود. به علاوه این، شکنجه عضو گناهکار امری رایج به حساب می آمد که نشان دهنده درک صریح و عیان قدرت های باستانی از شکنجه است

.۲ شکنجه در دوران مدرن
در دوران مدرن، شکنجه اشکال پیچیده‌تری به خود گرفته است. با رشد دولت-ملت‌ها و نهادهای قانونی، بسیاری از کشورها شکنجه را غیرقانونی اعلام کردند، اما این به معنای پایان یافتن آن نبود

در نظام‌های توتالیتر قرن بیستم، شکنجه عمدتاً بر مبنای ایدئولوژیک اعمال می‌شد. در شوروی استالینی، شکنجه برای “اعتراف‌گیری” از مخالفان استفاده می‌شد. در آمریکای لاتین، دیکتاتوری‌های نظامی از تکنیک‌های شکنجه برای سرکوب نیروهای چپ‌گرا و دگراندیشان بهره می‌بردند

از شکنجه‌ی فیزیکی به شکنجه‌ی هویتی
یکی از تغییرات عمده در شیوه‌های شکنجه، حرکت از شکنجه‌ی فیزیکی به شکنجه‌ی هویتی بوده است. در گذشته، شکنجه عمدتاً به هدف تحمیل رنج جسمی انجام می‌شد، اما در دوران مدرن، شکنجه به‌طور فزاینده‌ای متکی به هویت قربانی شده است

شکنجه‌ی هویتی بر مبنای ویژگی‌های شخصی، نژادی، مذهبی یا سیاسی قربانی طراحی می‌شود. برای مثال، در بازداشت‌گاه‌های جنگی، شکنجه‌هایی که بر هویت مذهبی قربانی تمرکز دارند (مانند توهین به اعتقادات یا اجبار به اعمال خلاف دین) بیشتر دیده می‌شود

تکنیک‌های شکنجه و فهم دولت‌ها از رنج
دولت‌ها هنوز هم شکنجه را به‌عنوان ابزاری برای تحمیل حداکثر رنج به کار می‌برند، اما این رنج دیگر فقط فیزیکی نیست. تکنیک‌هایی مانند

 

تخریب شخصیت (بی‌هویت‌سازی زندانیان، شکنجه‌ی روانی)
شکنجه‌ی جنسی (استفاده از تجاوز به‌عنوان ابزار تحقیر)
تحقیر فرهنگی (توهین به زبان، دین و هویت ملی قربانی)
این تغییر نشان می‌دهد که شکنجه در حال تبدیل‌شدن به ابزاری است که نه‌تنها بدن، بلکه هویت قربانی را هدف قرار می‌دهد. و همزمان به سمت شخصی سازی شدن بر اساس هویت قربانی پیش می رود.به علاوه یک دولت هرچه بتواند متکثر تر و خلاقانه و پیچیده تر شکنجه کنو این امر نشان دهنده اشراف امنیتی و شناختی آن است

: آینده‌ی شکنجه – تمرکز بر قربانی یا حاکمیت؟
در نهایت، این پرسش مطرح می‌شود که آیا شکنجه‌ی مدرن بیشتر مبتنی بر هویت قربانی خواهد شد، یا همچنان به درک حکومت‌ها از اعمال رنج و بازنمایی هویت آن ها وابسته خواهد ماند؟
بررسی تاریخی و تحلیلی نشان داد که اگرچه شکنجه در گذشته عمدتاً به‌عنوان ابزاری برای نمایش قدرت حکومت‌ها و تحمیل رنج جسمی به کار می‌رفت، اما در دوران مدرن، به ابزاری پیچیده‌تر تبدیل شده است که هویت قربانی را هدف قرار می‌دهد

با توجه به روندهای اخیر، به‌ویژه در جنگ‌های اطلاعاتی و تعارض‌های هویتی، به نظر می‌رسد شکنجه‌ی آینده بیشتر بر نابودی روانی و اجتماعی قربانیان متمرکز خواهد شد. اما این تغییر به معنای کاهش قدرت حکومت‌ها در استفاده از شکنجه نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی تحول روش‌های آنان برای تحمیل کنترل است

این پرسش همچنان باز می‌ماند
آیا شکنجه به‌تدریج به ابزاری برای هدف‌گیری هویتی و شخصی سازی شده برای قربانی تبدیل خواهد شد، یا همچنان به‌عنوان ابزاری برای اعمال قدرت و ایجاد ترس و بازنمایی هویت دولت باقی خواهد ماند؟

شکنجه، به‌عنوان ابزاری برای اعمال قدرت، در تقابل میان دو گرایش متناقض عمل می‌کند: از یک سو، دولت‌ها شکنجه را بر اساس فهم خود از امر رنج‌آور و چارچوب‌های فرهنگی و تاریخی غالب اعمال می‌کنند؛ از سوی دیگر، در دوران مدرن، با پیشروی جهان به سمت شخصی‌سازی، دولت‌ها به این درک رسیده‌اند که شکنجه‌ی مؤثرتر، شکنجه‌ای است که بر پایه‌ی هویت فردی قربانی و حساسیت‌های او شکل بگیرد. این تحول نشان‌دهنده‌ی تغییری عمیق در منطق سلطه است: دولت‌های مدرن نه‌تنها در اعمال قدرت انعطاف‌پذیرتر شده‌اند، بلکه شیوه‌های سرکوب خود را با الزامات عصر شخصی‌سازی منطبق ساخته‌اند

این تناقض ظاهری، در واقع، بازتابی از سازوکار درونی قدرت دولت‌های مدرن است که فوکو آن را در قالب «زیست‌قدرت» تبیین می‌کند. در این چارچوب، قدرت دیگر تنها بر بدن‌های مطیع اعمال نمی‌شود، بلکه به درون زیستِ افراد نفوذ کرده و آن‌ها را درونی‌سازی می‌کند. شکنجه نیز از یک ابزار تنبیهی عمومی به شیوه‌ای برای بازتعریف مرزهای هویت فردی تبدیل شده است. فرد شکنجه‌شده، دیگر صرفاً یک بدن معذب نیست، بلکه ابژه‌ای است که بر اساس ویژگی‌های منحصربه‌فردش به گونه‌ای متفاوت سرکوب می‌شود

در این وضعيت این ابژه که به‌ هومو ساکر تبدیل شده است و این گونه تعریف می‌شود که: هومو ساکر به فردی اطلاق می‌شود که از حمایت قانون خارج شده، اما همچنان تحت کنترل کامل آن قرار دارد—فردی که می‌توان او را کُشت، اما نمی‌توان برای او مراسم قربانی انجام داد. قربانی شکنجه های شخصی خواهد بود. در جوامع مدرن، این مفهوم بر گروه‌هایی اعمال می‌شود که از حوزه‌ی حمایت قانونی کنار گذاشته شده‌اند، اما در عین حال، هدف انواعی از خشونت سیستماتیک قرار دارند. شکنجه‌ی شخصی‌سازی‌شده، درواقع، تحقق مدرنِ همین وضعیت است: قربانی شکنجه درون وضعیت استثنایی قرار می‌گیرد، جایی که قانون برای او تعلیق شده، اما خودِ شکنجه در چارچوبی کاملاً تعریف‌شده و اتفاقا بر اساس رنج شخصی قربانی اعمال می‌شود

در این راستا، دولت‌های مدرن از شکنجه نه فقط برای مجازات، بلکه برای بازتعریف و کنترل مرزهای اجتماعی و سیاسی استفاده می‌کنند. آن‌ها با مطالعه‌ی روان‌شناختی، فرهنگی و زیستی قربانی، شکنجه‌ای متناسب با حساسیت‌های فردی او طراحی می‌کنند، اما این فرآیند نه به معنای رهایی از چارچوب‌های قدرت، بلکه نشانه‌ی تکامل آن است. این امر نشان می‌دهد که گرچه شکنجه در ظاهر به سمت فردیت‌گرایی حرکت کرده، در باطن همچنان تابع منطقی است که دولت‌ها برای اعمال سلطه‌ی خود برگزیده‌اند. بنابراین، آنچه به نظر نوعی تناقض در منطق شکنجه می‌آید، درواقع، بازتابی از سازگاری دولت‌های مدرن با مقتضیات زمانه است—مقتضیاتی که خود بخشی از گفتمان حاکمیت مدرن را شکل داده‌اند

 

راوی

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل