پـیـکـار (۱)

تـوفـان آراز

پـیـکـار (۱)
Text Size

دنـیـا از یـک ذره حـقـیـقـت و یـک انـدازۀ حـسـابـی دروغ
تـغـذیـه مـی کـنـد. روح انـسـان ضـعـیـف اسـت، نـمـی
تـوانـد بـا حـقـیـقـت خـالـص زیـد. لازم اسـت مـذهـبـش، اخـلاقـش،
دولـتـمـردانـش، نـویـسـنـدگـان، هـنـرمـنـدان حـقـیـقـت را
پـشـت دروغ پـنـهـان کـنـنـد. ایـن دروغ هـا در تـنـاسـب بـا جـهـت
هـای روحـی خـاص هـر یـک از نـژادهـا شـکـل مـی گـیـرنـد.
بـر طـبـق آن هـا مـاهـیـت شـان را تـغـیـیـر مـی دهـنـد.
رومـن رولان
( Romain Rolland)
( 1944 – 1866 )
(Jean – Christophe, IV )

———————————

۱
پـنـاهـنـدگـی و دانـمـارک

 

زمـان آشـفـتـۀ آوارگـی و پـنـاهـنـدگـی بـود.
تـوده ای از انـسـان هـای ضـرب دیـده از مـشـکـلات تـهـدیـدآمـیـز سـیـاسـی، اقـتـصـادی و جـنـگ بـا عـواقـب مـصـیـبـت بـارش، کـه شـمـارشـان بـر طـبـق آخـریـن آمـار مـنـتـشـرشـده از سـوی کـمـیـسـاریـای مـسـئـول امـور پـنـاهـنـدگـی سـازمـان مـلـل مـتّـحـد درخـور مـلاحـظـه بـود، از جـهـان مـو سـوم بـه سـوم(اصـطـلاح اطـلاقـی مـتـروپـول هـا(مـمـالـک صـنـعـتـی پـیـش رفـتـۀ غـربـی)ی اسـتـعـمـار طـلـب بـر کـشـورهـای عـقـب مـانـدۀ آسـیـا و آفـریـقـا و آمـریـکـای لاتـیـن) بـه غـرب پـنـاه مـی آوردنـد.
پــنـاهــنــدگـی یـک زخـم روحـی اسـت. پــنـاهــنـدگـی تــبـعـیــد خـود اسـت، و زنــدگـی در تــبـعـیــد سـخـتتـریـن مـجـازاتـی اسـت کـه یـک انـسـان مـی تـوانـد بـه آن تـن دهـد. تـبـعـیـد سـرکـوب روانـی غـیـرمـسـتـقـیـم اسـت. تـبـعـیـد چـون اکـثـر مـجـازات هـا زمـانـاً مـحـدود نـیـسـت. یـک پـنـاهـنـده هـرگـز واقـف نـیـسـت کـدام زمـان قـادر بـه بـازگـشـت بـه مـیـهـنـش خـواهـد بـود، و وی نـدرتـاً بـرخـوردار از امـکـانـات انـطـبـاق خـود بـا شـرائـط جـامـعـۀ بـیـگـانـه اسـت، جـامـعـه ای کـه بـدان از بـد حـادثـه بـه پـنـاه آمـده اسـت. مـعـمـولاً او شـنـاخـتـی از زبـان و نـظـام جـامـعـۀ بـیـگـانـه نـدارد، و جـزیـی از یـک اقـلـیـت مـی گـردد.
در دانـمـارک پـنـاهـنـدگـان تـازه وارد الـبـتـه بـه سـرنـوشـت پـنـاهـنـگـان قـدیـمـی، بـه اصـطـلاح جـذب شـده در جـامـعـه دچـار، و بـا مـسـائـل آن روبـه رو مـی گـشـتـنـد. در ایـن کـشـور پـنـاهـنـدگـان مـعـمـولاً بـه شـکـل نـاهـنـجـاری در جـامـعـه جـذب مـی شـدنـد.
بـسـیـاری از پـنـاهـنـدگـان دچـار مـسـائـل روانـی بـودنـد؛ مـسـائـلـی در ارتـبـاط تـنـگـاتـنـگ بـا روابـط اجـتـمـاعـی. پـنـاهـنـگـانـی کـه مـدتـی دراز در دانـمـارک مـقـیـم بـودنـد، بـا سـیـاسـت جـذب سـازی( ایـنـتـگـراسـیـون) نـادرسـت در مـنـازعـه قـرار داشـتـنـد.
پـنـاهـنـدگـان در ایـن جـامـعـۀ بـیـگـانـه حـس مـی نـمـودنـد، کـه بـایـد هـمـه چـیـز را از نـو بـیـآغـازنـد. آن هـا خـود را در عـرض یـک شـبـانـه روز یـک صـفـر مـی یـافـتـنـد. تـمـام آن چـه مـی دانـسـتـنـد و فـراگـرفـتـه بـودنـد، بـلـی، هـمـاد هـسـتـی پـیـشـیـن شـان بـه نـاگـاه بـی ارزش مـی گـشـت. هـویـت شـان از دسـت مـی رفـت. آن هـا هـیـچ امـکـانـی بـرای نـشـان دادن ایـن بـه مـحـیـط بـیـگـانـه را نـداشـتـنـد، کـه کـاری از دسـت شـان بـرمـی آیـد. آن هـا هـمـه وقـت و از هـمـه مـی شـنـیـدنـد، کـه ابـتـداء بـایـد بـیـآمـوزنـد.
در دانـمـارک نـوعـی بـازاجـتـمـاعـی سـازی پـنـاهـنـدگـان در جـریـان بـود، بـا ایـن پـیـش شـرط کـه پـنـاهـنـدگـان بـایـد از نـقـطـۀ صـفـر بـیـآغـازنـد. پـنـاهـنـدگـان افـراد بـدون ذخـایـر و ظـرفـیـت هـا بـه حـسـاب مـی آمـدنـد، و ایـن بـرخـورد نـیـز مـنـتـج بـه کـم بـهـاء دهـی بـه شـخـصـیـت شـان مـی گـردیـد. گـذشـتـۀ یـک پـنـاهـنـده تـنـهـا مـتـعـلـق بـه شـخـص او بـه شـمـار مـی آمــد. غـالـبـآً عـلاقـه ای بـه زنـد گـی پـیـشـیـن پـنـاهـنـده و آن ارزش هـایـی نـشـان داده نـمـی شـد، کـه در هـسـتـی پـنـاهـنـده مـوجـود بـوده اسـت. پـنـاهـنـده زمـان حـال را بـه گـونـۀ تـرکـیـبـی از یـک رشـتـه فـاصـلـه هـا و تـشـنـجـات تـجـربـه مـی نـمـود. او اصـلاً قـادر بـه تـصـور آیـنـده نـبـود. وی در بـحـبـوحـۀ دوره ای از حـیـاتـش قـرار مـی گـرفـت، کـه هـمـۀ امـور مـجـهـول و بـحـران زده مـی نـمـود. در آخـر تـنـهـا تـمـایـلـش بـازگـشـت بـه مـیـهـن، بـی تـفـاوت بـه اوضـاع در هـم ریـخـتـه و روابـط از هـم پـاشـیـدۀ آن بـود. او مـتـشـت شـده، در مـعـرض امـراض روانـی قـرار مـی گـرفـت.
بـسـیـاری از پـنـاهـنـدگـان بـه هـیـچ وجـه شـخـصـیـت شـان را تـکـامـل نـمـی دادنـد. آن هـا بـه رکـود کـشـیـده مـی شـدنـد. در جـریـان چـنـدیـن آزمـایـش جـذب سـازی در جـامـعـه قـرار مـی گـرفـتـنـد، بـی آن کـه از سـوی جـامـعـۀ بـیـگـانـه پـذیـرفـتـه شـونـد. و ایـن امـر مـنـجـر بـدان مـی گـردیـد، کـه پـنـا هـنـدگـان سـال هـا در دانـمـارک مـی زیـسـتـنـد، بـدون آن کـه ابـتـدایـی تـریـن چـیـزهـا دربـارۀ جـامـعـه را بـه دانـنـد، هـر چـنـد از حـیـث عـیـنـی جـزیـی از آن گـشـتـه بـودنـد، و مـی بـایـسـت گـشـتـه بـاشـنـد.
نـظـر بـه ایـن لازم بـود بـه بـررسـی جـوانـب گـونـاگـون زنـدگـی پـنـاهـنـدگـان در دانـمـارک پـردا خـت: جـذب سـازی در جـامـعـه بـه چـه شـکـل هـنـجـاری مـی بـایـد صـورت گـیـرد؟ جـامـعـه کــدام ذخـایـری را ارائـه مـی نـمـود؟ دانـمـارکـی هـا چـگـونـه مـی تـوانـسـتـنـد یـک درک ” فـرهـنـگـی غـیـرمـلـی گـرایـانـه” از دیـگـر انـسـان هـا از خـود نـشـان دهـنـد؟
در دانـمـارک نـیـاز بـه کـار بـسـیـار مـنـظـم تـری بـا پـنـاهـنـدگـان احـسـاس مـی شـد. آشـنـایـی بـیـش تـر دانـمـارکـی هـا بـا پـنـاهـنـدگـان بـه خـودی خـود کـافـی نـبـود. دانـمـارکـی هـا هـم چـنـیـن مـی بـایـد شـنـاخـتی از اوضـاع کـشـورهـای پـنـاهـنـدگـان بـیـابـنـد، و عـلـت گـریـخـتـن آن هـا و عـمـومـاً اوضـاع دنـیـای مـقـصـر در نـاکـامـی هـای آن هـا را درک کـنـنـد. دانـمـارکـی هـای زیـادی عـلاقـۀ بـس نـازلـی بـه شـرائـط انـسـان هـای جـزو جـهـان مـوسـوم بـه سـوم از خـود نـشـان مـی دادنـد.
اکـثـر پـنـاهـنـدگـان از جـوامـع بـا فـرهـنگ هـایـی مـی آمـدنـد، کـه در دانـمـارک بـه چـیـزی گـرفـتـه نـمـی شـدنـد. پـنـاهـنـدگـان در دانـمـارک خـود را کـم ارزش مـی یـافـتـنـد. آن هـا فـاقـد امـکـان بـیـان زبـانـی و فـرهـنـگـی خـویـش بـودنـد. چـنـیـن امـری تـنـهـا از ایـن جـا نـاشـی نـمـی گـشـت، کـه پـنـاهـنـدگـان بـه صـورت پـنـاهـنـدگـان در ایـن کـشـور مـقـیـم بـودنـد، امـا هـم چـنـیـن بـه ایـن سـبـب کـه آن هـا تـعـلـق بـه دنـیـایـی داشـتـنـد، کـه دانـمـارکـی هـا بـا آن دارای ارتـبـاط واقـعـی نـبـودنـد، و در واقـع ارزش چـنـدانـی نـیـز بـدان نـمـی گـذاردنـد.
ارتـبـاط تـاریـخـی اروپـای غـربـی بـا دنـیـای پـنـاهـنـدگـان بـا روح قـدرت اسـتـعـمـاری گـذشـتـه بـود1، و ایـن دلـیـل عـمـومـیـت دهـی بـه پـنـاهـنـدگـان در دانـمـارک و مـلاحـظـۀ آنـان بـه صـورت یـک تـودۀ بـزرگ، بـدون تـفـاوت هـای مـلـی و فـرهـنـگـی را تـشـکـیـل داده بـود. رابـطـه بـا پـنـاهـنـدگـان بـالادسـتـانـه و کـم بـهـاء دهـانـه بـود، رابـطـه ای کـه اروپـای غـربـی بـه طـور کـلـی هـمـواره بـا جـهـان مـوسـوم بـه سـوم داشـتـه اسـت.
وضـعـیـت بـی هـویـتـی ای کـه پـنـاهـنـدگـان در ایـن جـامـعـه بـه آن دچـار مـی گـشـتـنـد، مـبـیـن یـک رابـطـۀ تـبـعـیـضـی و مـرتـبـط بـا کـل اسـاس مـنـازعـات بـیـن دانـمـارکـی هـا و پـنـاهـنـدگـان بـود. در حـقـیـقـت مـنـازعـات نـه پُـرسـمـان تـفـاوت هـای فـرهـنـگـی، بـلـکـه پُـرسـمـان ایـن بـود، کـه چـه کـسـی صـاحـب قـدرت اسـت، چـه کـسـی غـلـبـه دارد و چـه کـسـی مـغـلوب اسـت. تـفـاوت هـای فـر هـنـگـی هـرگـز قـادر بـه جـداسـازی مـردم از یـکـدیـگـر نـیـسـتـنـد. آدمـی در صـورت تـمـایـل مـی تـوا نـد بـر آن هـا چـیـره شـود. ولـیـکـن قـدرت، سـروری و سـرکـوب جـداسـازنـدۀ انـسـان هـا از هـم مـی بـاشـنـد، و قـادرنـد ارتـبـاط و درک مـتـقـابـل را نـامـمـکـن سـازنـد. و مـی دانـیـم کـه ایـن دقـیـقـاً عـلـت آنـسـت کـه اصـلاً در دنـیـا پـنـاهـنـده یـافـت مـی شـود.
پـنـاهـنـدگـی تـنـهـا در دانـمـارک بـه صـورت یـک پُـرسـمـان درک نـمـی شـد، آن در سـرتـاسـر غـرب یـک پُـرسـمـان مـورد مـلاحـظـه قـرار مـی گـرفـت.
پـنـاهـنـدگـان از مـمـالـکـی مـی آمـدنـد، کـه در آن هـا رفـتـه رفـتـه بـه انـدازه ای وحـشـت زایـی و بـحـران حـاکـم گـشـته بـود، کـه بـرتـافـتـنـی نـبـودنـد. و مـا بـایـد بـه خـاطـر داشـتـه بـاشـیـم، کـه پـنـاهـنـدگـان در واقـع در نـتـیـجـۀ فـرجـام اعـمـال اسـتـعـمـاری غـرب در جـهـان مـوسـوم بـه سـوم روانـۀ اروپـا مـی گـردیـدنـد. مـنـازعـات جـاری در خـاورمـیـانـه مـی دانـیـم کـه از جـمـلـۀ بـرآیـنـدهـای اسـتـعـمـارطـلـبـی غـرب مـی بـاشـد.
بـعـضـی نـظـردهـان بـورژوایـی بـه شـکـل مـبـالـغـه آمـیـز پُـرسـمـان هـای اجـتـمـاعـی وضـعـیـت دنـیـای غـرب را بـه وضـعـیـت عـهـد امـپـراتـوری روم بـاسـتـان مـانـنـده مـی سـاخـتـنـد، یـعـنـی بـه زمـانـی کـه سـیـل ” بـربـرهـا ” بـه مـتـروپـول(روم) سـرازیـر مـی گـشـت. بـه قـول ایـن نـظـردهـان بـه هـمـان سـان سـیـل “بـربـرهـا”ی روزگـار مـا از جـهـان سـوم مـی رفـت تـا بـه مـتـروپـول هـای امـروز سـرازیـر شـود، و تـمـدن اروپـایـی را بـا خـطـر روبـه سـازد. مـی گـفـتـنـد تـاریـخ خـود را تـکـرار مـی کـنـد.
گـسـسـت دوره ای زمـان مـا در تـاریـخ جـهـان بـا آغـاز دوره ای جـدیـد بـه صـورت بـرآیـنـدش مـانـنـدگـی غـریـبـی بـا گـسـسـت دوره ای در عـهـد مـوسـوم بـه “مـهـاجـرت تـوده ای”، آغـازیـده در سـال 375 مـیـلادی دارد، کـه مـنـتـهـی بـه گـسـسـت تـاریـخ بـشـری از دورۀ دیـریـنـه و دخـول بـه دوره ای نـو گـشـتـه بـود. و جـوهـر ایـن مـانـنـدگـی مـلـمـوس پـدیـدۀ ” آمـیـزش فـرهـنـگـی” مـلـل و اقـوام گـونـاگـون در نـتـیـجـۀ مـهـاجـرت و تـحـولات مـهـم بـر اثـر آن مـی بـاشـد. الـبـتـه مـقـصـود ازایـن مـقـایـسـۀ دو دورۀ مـذکـور بـه مـعـنـای یـکـسـان سـازی آن هـا نـیـسـت، چـه، تـفـاوت هـای کـمّـی و کـیـفـی ادوار مـورد نـظـر بـه خـودی خـود آن قـدر بـدیـهـی اسـت کـه نـیـاز بـه روشـنـگـری نـداشـتـه بـاشـد. در عـهـد حـاضـر تـحـقـق ” آمـیـزش فـرهـنـگـی” مـلـل جـریـانـی بـه مـراتـب سـهـل تـر از عـهـد ” مـهـاجـرت تـوده ای” اسـت، بـه ایـن عـلـت سـاده، کـه در عـهـد کـنـونـی فـرهـنـگ هـای مـلـی تـا درجـه ای در رابـطـۀ فـعـل و انـفـعـالـی نـزدیـک قـرار گـرفـتـه انـد، کـه اسـاس یـک ” آمـیـزش فـرهـنـگـی” مـدت هـاسـت بـه خـودی خـود ایـجـاد گـشـتـه؛ حـال آن کـه درجـۀ ضـعـف ایـن رابـطـۀ فـعـل و انـفـعـالـی فـرهـنـگ هـای مـلـی در دورۀ دیـریـنـه بـه دلایـل روشـنـی – و مـهـم – درنـتـیـجـۀ قـرار داشـتـن فـرهـنـگ هـا در مـراحـل ابـتـدایـی تـکـامـل شـان، عـامـل تـعـیـیـن کـنـنـده ای بـوده، کـه تـحـقـق ” آمـیـزش فـرهـنـگـی” مـلـل را مـشـروط بـه یـک جـریـان سـخـت و پـیـچـیـده سـاخـتـه بـوده، و کـمـبـود اسـاس چـنـیـن امـری نـیـز بـر پـیـچـیـدگـی آن افـزوده بـوده اسـت.

 

***

ورود امـواج پـنـاهـجـویـان بـه دانـمـارک درجـۀ شـکـیـبـایـی دانـمـارکـی هـا در بـرابـر خـارجـیـان مـوسـوم بـه جـهـان سـومـی و فـرهـنـگ شـان را بـه بـوتـۀ آزمـایـش گـذارد.
و بـرآیـنـد ایـن آزمـایـش مـتـأسـفـانـه مـنـفـی بـود. دانـمـارکـی هـا بـه وضـوح نـشـان دادنـد، کـه تـا چـه انـدازه در بـرابـر ایـن گـونـه خـارجـیـان نـاشـکـیـبـایـنـد، و دارای چـه درک نـازلـی از فـرهـنـگ و دنـیـای آنـانـنـد.
هـمـیـن درک نـازل زایـنـدۀ هـراس از خـارجـیـان در بـسـیـاری از دانـمـارکـی هـا و فـاصـلـه گـیـری اجـتـمـاعـی شـان از آنـان بـود.
هـراس دانـمـارکـی هـا از خـارجـیـان مـوسـوم بـه جـهـان سـومـی ابـتـداء مـوجـد خـشـم شـمـار زیـادی از آنـان گـشـت، و خـشـم رفـتـه رفـتـه بـه نـفـرت و نـفـرت نـیـز بـه نـژادپـرسـتـی بـدل گـشـت.
و تـکـامـل نـژادپـرسـتـی در دانـمـارک شـگـفـت انـگـیـز بـود. بـه گـزارش یـک کـمـیـسـیـون تـحـقـیـقـاتـی وابـسـتـه بـه بـازار مـشـتـرک اروپـا (پـیـشـرو اتّـحـادیّـۀ اروپـا(European Union(EU)) امـروز) در 1989، دانـمـارک در مـقـایـسـه بـا سـایـر کـشـورهـای غـربـی دارای بـیـش تـریـن نـژاد پـرسـت هـا بـود. دانـمـارکـی هـا از نـظـر نـفـرت از خـارجـیـان مـقـام دوم را پـسـا بـلـژیـک در اروپـا دارا بـودنـد.
در یـک تـحـقـیـقـات وسـیـع بـیـن سـاکـنـیـن و شـهـرونـدان مـمـالـک بـازار مـشـتـرک اروپـا تـوسـط یـک سـازمـان تـحـقـیـقـاتـی بـه نـام ارو بـارومـتـرا (Euro – Barometra) در 1989 از 13600 دانـمـارکـی درمـورد خـارجـیـان سـئـوال گـشـتـه بـود. روشـن شـده بـود، کـه16% دانـمـارکـی هـا مـسـتـقـیـمـآً حـامـیـان سـازمـان هـا و احـزاب نـژادپـرسـتـانـه انـد. مـیـزان 16% آشـکـارا بـیـش از حـد مـیـان گـیـن در اروپـا بـه مـیـزان 11% بـود. 47% دانـمـارکـی هـا از خـارجـیـان نـفـرت داشـتـنـد. در ایـن تـحـقـیـقـات شـهـرداری ایـس هـای بـه عـنـوان مـثـال وحـشـتنـاکـی بـر رشـد نـژادپـرسـتـی در دانـمـا رک ذکـر شـده بـود.
دانـمـارکـی هـا خـود بـه تـکـامـل نـگـران کـنـنـدۀ نـژادپـرسـتـی در کـشـورشـان مـعـتـرف بـودنـد. آنـکـر یـورگـنـسـن (Anker Jørgensen)، نـخـسـت وزیـر اسـبـق دانـمـارک از حـزب سـوسـیـال دمـوکـرات (Socialdemokratiet)، در مـصـاحـبـه ای در ژوئـن 1990 بـا روزنـامـۀ بـی.تـی.(B.T.) از جـمـلـه گـفـتـه بـود: ” رابـطـۀ دانـمـارکـی هـا بـا خـارجـیـان ثـابـت مـی کـنـد، کـه دانـمـارکـی هـا بـه هـیـچ وجـه بـهـتـر از آمـریـکـایـی هـا نـیـسـتـنـد، کـه بـا نـظـر تـحـقـیـرآمـیـز بـه سـیـاهـپـوسـتـان مـی نـگـرنـد. ایـن یـک مـوضـوع جـدّی اسـت، کـه دانـمـارکـی هـا قـادر بـه تـحـمـل نـژادهـای دیـگـر نـیـسـتـنـد.”
از عـوامـل مـهـم تـکـامـل نـژادپـرسـتـی در دانـمـارک افـسـانـه سـازی دربـارۀ خـارجـیـان و اشـاعـۀ آن هـا، مـسـخ واقـعـیـات و قـدرت گـرفـتـن دروغ هـا بـیـن مـردم بـود. بـه قـول نـویـسـنـدۀ بـزرگ سـدۀ پـیـشـیـن رولان: ” هـر نـژادی، هـر نـوعـی از هـنـر شـکـل ریـاء خـاص خـود را دارد. (…) دروغـهـا یـنـد کـه تـفـاهـم نـژادهـای مـخـتـلـف انـسـانـی را چـنـیـن دشـوار سـاخـتـه انـد، و آن هـا را بـه نـفـرت ورزیـدن از هـم واداشـتـه انـد. حـقـیـقـت هـمـه جـا یـکـسـان اسـت؛ ولـی هـر مـلـتـی دروغ خـود را دارد، کـه آرمـان خـویـش مـی نـامـد، و هـر فـردی از تـولـد تـا مـرگ بـا هـمـان مـی زیـد.”2
طـی جـنـگ جـهـانـی دوم(45-1939) چـنـد مـیـلـیـون یـهـودی مـعـدوم گـشـتـنـد. در آلـمـان نـفـرت از یـهـودیـان چـنـد سـال پـیـشـا جـنـگ بـروز کـرد. ایـن نـفـرت بـا خـشـم ابـتـدایـی از یـهـودیـان آغـاز شـد. آن هـا مـتـفـاوت بـودنـد. بـیـنـی هـای بـزرگ داشـتـنـد. جـامـه هـای مـتـفـاوت مـی پـوشـیـدنـد. بـه عـادات و رسـوم شـان مـؤمـن بـودنـد، کـه بـه عـادات و رسـوم آلـمـان هـا مـانـنـده نـبـودنـد. ایـن امـر تـوأم بـا تـکـامـل بـحـران اقـتـصـادی در آلـمـان پـیـش رفـت. خـشـم ابـتـدایـی بـه نـفـرت، بـه افـسـانـه هـا و مـسـخ واقـعـیـات بـدل گـشـت، و گـنـاه وضـعـیـت بـحـرانـی بـه یـهـودیـان داده شـد. افـسـانـه هـا و دروغ هـا بـیـن اکـثـریـت مـردم ریـشـه دوانـد، و بـرآیـنـد، روانـه سـاخـتـن انـبـوه یـهـودیـان بـه اتـاق هـای گـاز در ار دوگـاه هـای کـار اجـبـاری بـود. مـوضـوع مـربـوط بـه تـنـهـا یـک نـسـل پـیـش ایـن اسـت، و آن واقـعـه نـیـز نـه در “خـاورمـیـانـه”، کـه در اروپـا رخ داده اسـت. مـا امـروز دریـافـتـه ایـم، کـه واقـعـیـات مـسـخ شـده و افـسـانـه هـای جـعـلـی در صـورت تـکـرار مـی تـوانـنـد جـانـشـیـن حـقـیـقـت گـردنـد. هـنـوز کـه هـنـوز اسـت، آلـمـان هـا دچـار عـذاب وجـدان انـد. آیـا امـروزه در بـحـث هـا حـول پـنـاهـنـدگـان و مـهـاجـران در اروپـا مـانـنـدگـی ای بـا ایـن رویـداد وجـود نـدارد؟ در دانـمـارک نـیـز نـژادپـرسـتـی بـا خـشـم ابـتـدایـی از خـارجـیـان آغـاز گـردیـد، و بـا اشـاعـۀ افـسـانـه هـا و مـسـخ واقـعـیـات مـسـتـمـراً ادامـه یـافـت.
و شـمـار افـسـانـه هـای سـاخـتـگـی در دانـمـارک در تـاریـخ ایـن داسـتـان مـا بـسـیـار بـود. افـسـانـه ای حـاکـی از ایـن بـود، کـه خـارجـیـان مـسـبـبـیـن افــزایـش مـخـارج اجـتـمـاعـی مـی بـاشـنــد. واقـعـیـت نـافـی ایـن افــسـانـه بـود: در 1988 در دانـمـارک 8 مـیـلـیـارد کـرون صـرف پـرداخـت مـسـاعـدۀ اجـتـمـاعـی بـه دانـمـارکـی هـا و خـارجـی هـا گـشـتـه بـود. از ایـن مـبـلـغ سـهـم پـنـاهـنـدگـان صـرفـاً 620 مـیـلـیـون کـرون بـوده اسـت، یـعـنـی در بـرابـر هـر 10 کـرون بـه یـک دانـمـارکـی 78 اوره (سـکـۀ آن وقـت رایـج در دانـمـارک مـعـادل یـک صـدم کـرون) بـه یـک پـنـاهـنـده تـعـلـق گـرفـتـه بـود.3 در 1988 12012 پـنـاهـنـده مـسـاعـدۀ اجـتـمـاعـی(بـر طـبـق مـادۀ بـی.ال – 37(BL-37) قـانـون) دریـافـت داشـتـه بـودنـد؛ در صـورتـی کـه در هـمـان سـال مـسـاعـدۀ اجـتـمـاعـی بـه 235818 دانـمـارکـی پـرداخـت شـده بـود، یـعـنـی 1 پـنـاهـنـده در ازاء 20 دانـمـارکـی مـسـاعـدۀ اجـتـمـاعـی دریـافـت نـمـوده بـود.4 افـسـانـۀ دیـگـری حـاکـی از ایـن بـود، کـه مـراقـبـت از خـارجـیـان سـالانـه بـه بـهـاء 12 تـا 15 مـیـلـیـارد کـرون بـرای دولـت دانـمـارک تـمـام مـی شـود. ایـن جـا نـیـز واقـعـیـت دیـگـر بـود. کـل مـخـارج دولـت در 1988 نـاشـی از پـنـاهـنـدگـان تـقـریـبـاً 2/2 مـیـلـیـارد کـرون، یـعـنـی فـقـط 1 اوره از هـر 1 کـرون بـوده اسـت.5 افـسـانـۀ بـی پـایـۀ دیـگـری در رابـطـه بـا کـار و بـیـکـاری بـود. واقـعـیـت ایـن مـوضـوع آن کـه از نـوامـبـر 1984 تـا اکـتـبـر 1987 بـیـکـاری بـیـن دانـمـارکـی هـا 16% کـاهـش یـافـتـه بـود، امـا بـیـن خـارجـیـان تـنـهـا 5/2%. بـیـکـاری بـیـن دانـمـا رکـی هـا تـقـریـبـاً 9% و بـیـن خـارجـیـان 5/28% را نـشـان مـی داد.6 بـرخـلاف آن چـه ادعـا مـی گـردیـد، یـا بـه نـظـر مـی رسـیـد، دانـمـارک نـه بـیـش تـریـن تـعـداد پـنـاهـجـویـان در اروپـا را پـذیـرفـتـه بـود، و نـه آن کـه دانـمـارک کـشـور دلـخـواه پـنـاهـجـویـان بـه شـمـار مـی رفـت. در تـاریـخ ایـن داسـتـان مـا آلـمـان و انـگـلـسـتـان 6/86% کـل پـنـاهـجـویـان مـوسـوم بـه جـهـان سـومـی را پـذیـرفـتـه بـودنـد. دانـمـارک صـرفـاً 1 از هـر 1275 پـنـاهـجـو را پـذیـرفـتـه بـود.7
جـوّ ضـدخـارجـیـان مـوسـوم بـه جـهـان سـومـی در دانـمـارک در 1990 بـه نـقـطـه ای رسـیـده بـود، کـه شـمـار قـابـل تـوجـهـی از مـردم ایـن کـشـور آشـکـارا خـواسـتـار بـرگـزاری یـک نـظـرخـواهـی عـمـومـی دربـارۀ ایـن خـارجـیـان بـودنـد. یـک چـنـیـن نـظـرخـواهـی عـمـومـی ای بـرگـزار نـگـشـت، امـا در عـوض احـزاب تـشـکـیـل دهـنـدۀ دولـت بـا حـزب مـحـافـظـه کـار (Det Konservative Folkeparti) و حـزب لـیـبـرال(Venstre) در رأس شـانکـوشـشـی بـرای بـازنـگـری در قـانـون پـنـاهـنـدگـی و مـهـاجـرت دانـمـارک به عـمـل آوردنـد. نـظـر لـیـبـرال هـا ایـن بـود، کـه دانـمـارک تـنـهـا بـایـد پـنـاهـجـویـان تـحـت تـعـقـیـب سـیـاسـی را بـه پـذیـرد؛ پـنـاهـجـویـان اقـتـصـادی را رد کـنـد؛ الـحـاق خـانـواده بـه پـنـاهـنـده در دانـمـارک را مـحـدود سـازد. و از جـمـلـۀ پـیـشـنـهـادات مـحـافـظـه کـاران درمـورد تـغـیـیـر سـیـاسـت پـنـاهـنـدگـی دانـمـارک در اوت 1990 بـودنـد: 1- تـبـدیـل وضـعـیـت پـنـاهـنـده بـه مـهـاجـر و اعـطـاء اجـازۀ اقـامـت دائـم پـسـا 4 سـال اقـامـت در دانـمـارک، بـرخـلاف 2 سـال کـنـونـی. 2- سـخـت شـدن مـقـررات اخـراج خـارجـیـان از کـشـور بـا ارتـکـاب جـنـایـت. 3- نـزدیـک سـاخـتـن قـانـون پـنـاهـنـدگـی دانـمـارک بـه قـوانـیـن کـشـورهـای بـازار مـشـتـرک اروپـا. 4- بـازپـس فـرسـتـادن سـریـع تـر پـنـاهـنـدگـان بـه کـشـور هـای شـان. مـحـافـظـه کـاران، ضـمـنـاً، پـرداخـت مـسـاعـدۀ اجـتـمـاعـی بـرابـر بـا دانـمـارکـی هـا بـه خـارجـی هـا را نـامـعـقـول مـی دانـسـتـنـد.
در 1990 بـسـیـاری از پـنـاهـجـویـان بـا خـطـر بـازپـس فـرسـتـاده شـدن بـه کـشـورهـای شـان روبـه رو بـودنـد، و تـعـدادی نـیـز بـازپـس فـرسـتـاده شـدنـد.
مـوضـوع نـحـوۀ بـرخـورد بـه پـنـاهـجـویـان در دانـمـارک اثـبـاتـگـر ایـن نـکـتـۀ مـهـم بـود، کـه حـتـی پـارلـمـانـتـاریـسـتـی تــریـن نـظـام هـا در بــه اصـطـلاح دمـوکـراسـی هـای بـورژوایـی غــرب بـه هـیـچ وجـه از خـطـر سـرایـت نـژادپـرسـتـی مـصـون نـیـسـتـنـد.
چـگـونـگـی رفـتـار مـقـامـات رسـمـی دانـمـارک بـا دسـتـجـاتـی از پـنـاهـجـویـان، بـه ویـژه لـبـنـانـی هـا، بـه مـرز نـژادپـرسـتـی عـلـنـی نـزدیـک شـده بـود. مـقـامـات ایـن کـشـور بـا حـیـلـه و تـزویـر پـنـاهـجـویـان را از دانـمـارک دَک مـی کـردنـد: آن هـا را بـه کـشـورهـای بـه اصـطـلاح “مـطـمـئـن” مـی فـرسـتـادنـد، و آن هـا از آن جـاهـا بـه مـمـالـک شـان بـازپـس فـرسـتـاده مـی شـدنـد! در تـقـریـبـاً هـشـتـاد درصـد مـوارد شـورای پـنـاهـنـدگـان(Flygtningenævnet) بـا ردّ تـقـاضـای پـنـاهـنـدگـی از سـوی مـدیـریّـت امـور خـارجـیـان(Direktoratet for Udlændinge) مـوافـقـت مـی نـمـود. نـظـام رسـمـی بـا وزارت خـارجـه در رأسـش دارای سـاز و کـارهـای مـحـیـلانـۀ ویـژۀ خـود بـرای تـحـدیـد تـعـداد پـنـا هـنـدگـان در دانـمـارک بـود. واقـعـیـت در دانـمـارک در حـوزۀ پـنـاهـنـدگـی از 1985 بـه بـعـد چـنـیـن بـوده اسـت: عـدم تـمـایـل سـیـاسـی بـه رسـیـدگـی تـقـاضـای پـنـاهـجـویـان، و تـمـایـل بـاطـنـی بـه خـراب کـاری در کـل نـظـام کـار بـا پـنـاهـنـدگـان. مـسـئـولـیـت هـمـاد رویـدادهـای تـأسـف انـگـیـز در رابـطـه بـا پـنـاهـنـدگـی بـرعـهـدۀ دولـت و سـیـاسـتـمـداران ایـن کـشـور بـود. سـیـاسـتـمـداران بـه عـوض نـقـض آشـکـار پـیـمـان 1951 ژنـو درخـصـوص پـنـاهـنـدگـی – کـه وانـگـهـی دانـمـارک یـکـی از اولـیـن مـمـالـک امـضـاء کـنـنـدۀ آن بـوده اسـت – چـهـره هـای مـزورشـان را پـشـت نـقـاب یـک قـانـون گـزاری بـی رحـمـانـه در حـوزۀ پـنـاهـنـدگـی پـنـهـان سـاخـتـه بـودنـد: قـانـونـی کـه تـنـهـا در ظـاهـر امـر انـسـانـی بـه نـظـر مـی رسـیـد. ایـنـان در واقـع جـزء آن نـظـام حـقـوقـی ای در مـمـالـک بـه اصـطـلاح دمـوکـراتـیک غـرب بـودنـد، کـه بـازیگـران سـیـاسـی در پـشـت نـظـام تـصـمـیـم گـیـران حـقـیـقـی و تـعـیـیـن کـنـنـدۀ کـارکـرد آن مـی بـاشـنـد، نـه خـود نـظـام! شـورای پـنـاهـنـدگـان آمـادۀ بـازپـس فـرسـتـادن لـبـنـانـی هـا بـه کـشـورشـان بـود، و ایـن بـا وجـود گـزارشـات سـازمـان عـفـو بـیـن الـمـلـل(Amnesty International) درمـورد اسـلـوب هـای شـکـنـجـۀ بـه کـار رفـتـه تـوسـط سـوریـان و فـعـالـیـت شـدیـد شـبـکـۀ جـاسـوسـی وسـیـع شـان در لـبـنـان. بـه هـیـچ روی قـابـل قـبـول نـبـود، کـه مـقـامـات دانـمـارک عـلـی رغـم دسـت رسـی کـامـل بـه اطـلاعـات ضـرور شـمـار زیـادی از لـبـنـانـی هـا را بـیـش از دو سـال در وضـع مـأیـوسـانـه و در انـتـظـار نـگـاه مـی داشـتـنـد. مـأمـوریـن پـلـیـس بـه صـورتـی پـنـاهـجـویـان را اسـتـفـسـار مـی کـردنـد، کـه گـفـتی تـبـهـکـاران بـالـقـوه انـد! واقـعـیـت درخـصـوص لـبـنـانـی هـا کـامـلاً فـرق مـی کـرد، بـه طـوری کـه 95% تـقـاضـاهـای پـنـاهـنـدگـی آن هـا از طـرف مـدیـریّـت امـور خـار جـیـان ردّ مـی شـد. و زمـان انـتـظـار آن هـا نـیـز بـیـش از پـنـاهـجـویـان بـا مـلـیـت هـای دیـگـر بـود. بـسـیـاری از لـبـنـانـی هـایـی کـه در پـائـیـز 1987 بـه شـورای پـنـاهـنـدگـان مـراجـعـه کـرده بـودنـد، در 1985 بـه دانـمـارک آمـده بـودنـد، یـعـنـی تـا زمـان مـراجـعـه بـه آن شـوری دو سـال تـمـام در انـتـظـار بـه سـر بـرده بـودنـد!
امــا مـهـم تــریـن مـثـال بــر نــزدیـکـی نـظـام دانـمـارک بــه نــژادپــرسـتـی قــضـیـۀ مــوســوم بـه ” تـامـیـل”(Tamil – Sagen) بـود.8
پُـرسـمـان هـای اقـتـصـادی و اجـتـمـاعـی – کـه بـه مـراتـب بـیـش از دانـمـارکـی هـا دامـنـگـیـر خـارجـی هــا مـی گـشــت – عـامــل دیـگــری در تـکــامـل نـژادپــرسـتـی بـود. مــردم بـه جـای سـعـی شـنـاخـت عـلـل اصـلـی ایـن پُـرسـمـان هـا و مـبـارزه عـلـیـه آن هـا، خـارجـی هـا را در وضـعـیـت مـقـصـر مـی دانـسـتـنـد.
در ایـن کـشـور بـیـش از 300000 نـفـر بـیـکـار وجـود داشـتـنـد. دولـت چـنـد صـد مـیـلـیـارد دلار بـه خـارج بـدهـکـار بـود. شـمـار آوارگـارن روز بـه روز افـزایـش مـی یـافـت، و زمـان انـتـظـار مـردم بـرای بـه دسـت آوردن مـسـکـن طـولانـی تـر و طـولانـی تـر مـی گـردیـد. سـطـح زنـدگـی طـبـقـۀ کـارگـر و بــازنـشـسـتـگـان پـایــیـن مـی رفـت. بـه گـزارش بـنـگـاه تـحـقـیـقـات اجـتـمـاعـی(Socialforsk ningsinstituttet)، بـه ریـاسـت دکـتـر یـورگـن هـانـسـن (Jørgen Hansen)، دربـارۀ فـقـر در دانـمـارک – یـکـی از کـشـورهـای ثـروتـمـنـد جـهـان! – سـطـح زنـدگـی 25% مـادران زیـر خـط فـقـر قـرار داشـت. تـعـداد ایـن افـراد 120000 نـفـر یـا 5/2% جـمـعـیـت جـامـعـه بـود. طـبـق آمـار رسـمـی وزارت امـور اجـتـمـاعـی دانـمـارک، در ایـن کـشـور 12000 آواره وجـود داشـتـنـد.
سـیـاسـت صـرفـه جـویـی اقـتـصـادی دولـت از جـمـلـه دارای عـواقـب سـویـی بـرای بـخـش هـای درمـانـی و بـهـداشـتـی بـود. در اثـر ایـن سـیـاسـت ظـرفـیـت بـسـتـری سـاخـتـن بـیـمـاران روانـی در بـیـمـارسـتـان هـا بـه نـصـف کـاهـش یـافـتـه بـود. در 1977 امـکـان بـسـتـری شـدن 9660 بـیـمـار در بـیـمـارسـتـان هـای روانـی وجـود داشـت، ایـن رقـم در 1991 بـه 4575 تـنـزل یـافـتـه بـود، کـه بـه مـنـزلـۀ 53% کـاهـش ظـرفـیـت طـی 14 سـال بـود. در نـتـیـجـه بـیـمـاران روانـی بـا وضـعـیـت انـتـقـاد آمـیـز بـه حـال خـود رهـا مـی گـشـتـنـد. ایـن بـیـمـاران بـه جـمـع آوارگـان مـی پـیـوسـتـنـد. 20% کـل آوارگـان را دیـوانـگـان تـشـکـیـل مـی دادنـد.
در چـنـیـن جـوّی سـازمـان هـا و احـزاب نـژادپـرسـتـانـه و نـازیـسـتـی نـو بـه شـدت بـه جـنـب و جـوش درآمـده بـودنـد. ایـن سـازمـان هـا و احـزاب بـا تـبـلـیـغـات نـژادپـرسـتـانـۀ مـسـمـوم شـان در جـامـعـه بـه وحـشـت زایـی مـی پـرداخـتـنـد، و فـعـالـیـت تـهـیـیـج گـرانـۀ شـان مـحـرک حـمـلات جـسـمـانـی بـه خـارجـیـان و خـانـواده هـای شـان مـی گـردیـد. عـنـاصـر تـلـخـکـام مـتـعـلـق بـه اقـشـار تـحـتـانـی اجـتـمـاع بـه انـتـقـام کـشـی از خـارجـیـانِ مـعـرفـی شـده بـه عـنـوان مـسـبـبـیـن حـقـیـقـی مـشـکـلات تـحـریـک و تـرغـیـب مـی گـردیـدنـد.
جـوانـان مـتـأثـر از تـبـلـیـغـات نـژادپـرسـتـان گـروه هـایی از قـبـیـل ” کُـت سـبـزهـا “(Grønnejakker) تـشـکـیـل داده، بـا مـولـوتـوف کـاکـتـل و گـاز اشـک آور بـه مـنـازل و اقـامـتـگـاه هـای پـنـاهـجـو یـان حـمـلـه ور مـی شـدنـد. بـه عـنـوان فـقـط یـک نـمـونـه، در اکـتـبـر 1990 چـنـد تـن نـژادپـرسـت یـک بـمـب سـاعـتـی قـوی را در شـعـبـه ای از سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان(Flygtningehjælpen) واقـع در وسـط شـهـر آلـبـورگ در خـیـابـان کـسـتـه کـار گـذاشـتـه بـودنـد. ایـن بـمـب خـوشـبـخـتـانـه بـه نـحـو کـامـلاً اتـفـاقـی کـشـف، و از کـار انـداخـتـه شـده بـود. حـمـلات نـژادپـرسـتـان بـه خـارجـیـان در دانـمـارک در سـپـتـامـبـر 1982 بـه اوج رسـیـده، واقـعـۀ خـونـیـنـی را در نـورابـرو، مـنـطـقـۀ داخـلـی کـپـنـهـاگ، آفـریـد، کـه بـه وقـایـع نـژادی در هـمـان سـال در بـرایـکـسـتـون( لـنـدن)، اسـتـکـهـلـم و اسـن مـانـنـده بـود. حـزب مـوسـوم بـه تـرقّـی (Fremskridtpartiet)9 نـیـز دارای نـقـش مـؤثـری در انـفـجـارات خـشـونـت آمـیـز نـژادپـرسـتـی در دانـمـارک بـود، و تـبـلـیـغـات گـسـتـرده ای بـرای اخـراج کـارگـران خـارجـی و پـنـاهـجـویـان مـوسـوم بـه جـهـان سـومـی از ایـن کـشـور بـه پـیـش مـی بـرد. یـک بـار نـمـایـنـده ای سـرشـنـاس از ایـن حـزب بـه نـام هـلـیـه دورمـان(Helge Dohrman) بــا پـیـشـنـهـاد جـنـجـالـیـش بـه مـجـلـس شـورای دانـمـارک(Folketinget) مـبـنـی بـر ضـرورت اخـراج کـارگـران خـارجـی از کـشـور بـا پـرداخـت مـقـداری پـول بـه آنـان مـاهـیـت واپـس گـرایـانـۀ تـمـام عـیـار حـزبـش را نـمـایـانـد. پـیـشـنـهـاد او شـامـل حـال 30000 کـارگـر خـارجـی بـا مـلـیـت هـای تُـرک، پـاکـسـتـانـی، مـراکـشـی، یـوگـسـلاویـایـی و عـرب مـی گـردیـد. بـنـا بـر ایـن پـیـشـنـهـاد کـارگـران خـارجـی در صـورت عـدم تـرک اخـتـیـاری دانـمـارک در بـرابـر دریـافـت وجـهـی بـالـغ بـر 25000 کـرون رایـج مـمـلـکـت، مـی بـایـد از حـق دریـافـت کـمـک مـالـی بـیـکـاری مـحـروم گـردنـد، مـگـر آن کـه بـه تـبـعـیـت رسـمـی دولـت دانـمـارک درآیـنـد. گـفـتـی ایـن سـیـاسـتـکـار مـاکـیـاولـیـسـت مـجـلـس نـشـیـن بـه هـمـان سـادگـی از یـاد بـرده بـود، کـه دولـت خـود او در دهـۀ 60، یـعـنـی دورۀ شـکـوفـایـی اقـتـصـاد غـرب، هـمـاد ایـن کـارگـران خـارجـی را بـه اقـتـضـای نـیـاز مـبـرم سـرمـایـه بـه نـیـروی کـار ارزان در صـنـعـت، خـاصـه در صـنـعـت سـنـگـیـن، بـه هـدف افـزایـش سـود بـه ایـن کـشـور دعـوت نـمـوده بـود. دشـوار تـریـن کـارهـا را در ازاء پـرداخـت مـزدی پـایـیـن و وانـگـهـی تـحـت شـرایـط نـامـسـاعـدی بـه ایـنـان مـحـول سـاخـتـه بـود. و ایـن کـارگـران خـارجـی بـا سـال هـا زحـمـت و رنـج و بـا عـرق جـبـیـن در ایـن کـشـور سـرمـایـه داری تـوانـسـتـه بـودنـد یـک زنـدگـی کـارگـری عـادی بـرای خـود بـه سـازنـد. بـا آغـاز بـحـران روزافـزون در غـرب از اواخـر 1973 اکـثـر ایـن کـارگـران خـارجـی نـیـز نـخـسـتـیـن دسـتـۀ طـبـقـۀ کـارگـر بـودنـد کـه از کـارشـان اخـراج و بـه آغـوش گـشـودۀ بـیـکـاری پـرتـاب گـشـتـه بـودنـد.10
مـسـلـمـاً نـژاپـرسـتـی پـدیـده ای نـه مـنـحـصـراً نـمـونـۀ دانـمـارک، کـه نـمـونـۀ غـرب – وارث بـیـش از 400 سـال تـاریـخ بـرده داری و اسـتـعـمـار بـا جـنـایـات وحـشـت انـگـیـز از یـادنـرفـتـنـیـش نـسـبـت بـه دو سـوم بـشـریـت – بـود، و مـبـارزه عـلـیـه آن روشـنـگـری مـوضـوعـات قـدرت، سـروری طـلـبـی، سـرکـوب و سـرکـوب شـدگـی را اقـتـضـاء مـی کـرد.

***

یـکـی از شـهـرهـایـی در دانـمـارک کـه در آن هـا نـژادپـرسـتـی تـکـامـل واقـعـاً نـگـران کـنـنـده ای یـا فـتـه بـود، شـهـر ریـبـه، واقـع در جـنـوب غـربـی شـبـه جـزیـرۀ یـولـنـد(خـاک اصـلـی دانـمـارک) بـود. اکـثـر مـردم ایـن شـهـر بـه نـژادپـرسـتـی گـرویـده بـودنـد.
در ریـبـه، هـمـان جـا کـه ایـن داسـتـان مـا روی مـی دهـد، کـشـیـش مـلـی گـرای مـعـروف سـورن کـراروپ(Søren Krarup)(مـلـقـب بـه ” کـشـیـش سـیـاه”(den sorte præst )) – کـه الـبـتـه در چـنـد کـیـلـومـتـری ریـبـه، در دهـکـدۀ سـیـم اقـامـت داشـت – و خـانـم بـزرگ حـزب نـازی نـو یـتـه هـانـسـن (Jette Hansen) تـوطـئـه گـران صـحـنـه سـاز و کـارگـردانـان اصـلـی وقـایـع نـژادپـرسـتـانـه بـودنـد. بـنـابـرایـن، مـا بـه آشـنـایـی مـخـتـصـری بـا نـظـرات کـشـیـش کـراروپ دربـارۀ نـژادپـرسـتـی و سـازمـان کـمک بـه پـنـاهـنـدگـان مـی پـردازیـم؛ آن گـاه زنـدگـیـنـامـۀ خـانـم بـزرگ حـزب نـازی نـو را بـه کـوتـاهـی ورق مـی زنـیـم.

———————————

۲
نـظـرات کـشـیـش سـورن کـراروپ

 

در دانـمـارک کـراروپ یـکـی از شـخـصـیـت هـای دسـت راسـتـی تـنـدرویـی بـود، کـه فـعـالـیـت شـدیـدی در عـرصـۀ پـنـاهـنـدگـی و مـهـاجـرت بـه پـیـش مـی بـرد.
کـراروپ پـویـش(کـمـپـیـن) گـسـتـرده ای عـلـیـه خـارجـیـان بـا مـطـالـبـۀ مـتـوقـف شـدن آنـی پـذیـرش پـنـاهـنـده تـرتـیـب داده بـود. او هـم چـنـیـن بـا فـعـالـیـت در کـمـیـتـۀ ضـدقـانـون پـنـاهـنـدگـی (Komiteen mod Flygtningeloven) بـه مـبـارزه عـلـیـه قـانـون پـنـاهـنـدگـی، نـیـز عـلـیـه سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان پـرداخـتـه بـود.
کـراروپ چـون اتّـحـادیّـۀ دانـمـارک(Den Danske Forening) – کـراروپ عـضـو ایـن اتـحـادیـه بـود، و بـه اتـحـادیـه در خـاتـمـۀ ایـن فـصـل بـازخـواهـیـم گـشـت – از دیـدگـاه فـرهـنـگـی – تـاریـخـی، بـه عـلـل مـلـی گـرایـانـه پـویـش ضـدپـنـاهـنـدگـیـش را تـرتـیـب داده بـود، و عـمـلـی مـی سـاخـت، امـا ایـن پـویـش بـه زودی در عـمـل مـاهـیـت نـژادپـرسـتـانـه یـافـتـه، بـه ایـن تـرتـیـب بـسـیـار از دیـدگـاه اصـلـی کـراروپ مـنـحـرف گـشـتـه بـود.
ضـدنـژادپـرسـتـان دانـمـارک آغـاز بـه حـمـلـه بـه کـراروپ را نـمـوده بـودنـد. از جـمـلـه در 1985 تـور آ. بـاک (Thor A. Bak) از سـوی سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان کـراروپ را بـه نـژادپـرسـتـی مـتـهـم، و از مـقـامـات درخـواسـت دسـتـگـیـری و تـعـقـیـب قـانـونـی او را نـمـوده بـود. جـامـعـه شـنـاس فـرهـنـگـی ژاک بـلـوم (Jacques Blum) نـیـز کـراروپ را بـه اتـهـام نـژادپـرسـتـی بـه پـلـیـس گـزارش داده بـود. و اعـضـایـی از مـجـلـس شـوری از بـلـوم طـرف داری نـمـوده بـودنـد.
کـراروپ لـجـوجـانـه نـژادپـرسـتـانـه بـودن نـظـراتـش را عـلـی رغـم اثـبـات گـشـتـن آن بـراسـاس تـحـلـیـل اجـتـمـاع شـنـاسـان انـکـار مـی نـمـود، و بـه آن مـعـتـرض بـود.
کـراروپ در یـک رشـتـه مـقـالـه درصـدد مـبـری سـاخـتـن خـویـش از اتـهـام نـژادپـرسـتـی بـرآمـده بـود. ازجـمـلـۀ ایـن مـقـالات یـکـی بـا عـنـوان “Racisme” (نـژادپـرسـتـی) بـود، کـه در کـتـاب Hvad med Danmark?( دانـمـارک چـی؟)(1987)، شـامـل شـمـاری مـقـالـه مـربـوط بـه سـیـاسـت مـهـاجـرت و قـانـونـگـزاری در عـرصـۀ پـنـاهـنـدگـی انـتـشـار یـافـتـه بـود. در مـقـالـۀ مـذکـور کـراروپ بـر ایـنـسـت، کـه در دانـمـارک اصـطـلاح “نـژادپـرسـتـی” از مـفـهـوم حـقـیـقـیـش تـهـی گـشـتـه، و در بـحـث هـای عـمـومـی ایـن اصـطـلاح بـه وسـیـلـه ای بـرای تـشـنـج زایـی بـر ضـد شـرکـت کـنـنـدگـان در بـحـث هـا بـه کـار گـرفـتـه مـی شـود. بـه نـظـر او در سـال هـای اخـیـر هـر مـبـارزۀ مـعـنـوی و تـبـادل نـظـر در رابـطـه بـا پُـرسـمـان هـای مـلـی بـه یـک جـریـان جـنـایـی بـدل گـشـتـه اسـت، کـه در ضـمـن آن حـریـف بـه اتـهـام نـژادپـرسـتـی بـه پـلـیـس گـزارش شـده، و سـعـی بـه عـمـل آمـده اسـت او را بـا فـحـاشـی و جـار وجـنـجـال تـشـنـج آمـیـز از مـیـدان بـه در کـنـنـد. کـراروپ مـی گـویـد، کـه شـنـاخـت فـرهـنـگ و تـوده شـنـاسـی(فـولـکـلـور) دانـمـارک نـژادپـرسـتـی نـامـیـده مـی شـود، و درک زنـدگـی بـه صـورت پُـرسـمـان روح، کـه در آن انـسـان بـا مـسـئـولــیـت و گـنـاه مـی زیــد، و در یـک رابـطـۀ تـاریـخـی واقـعـی قـرار داده شـده اسـت، از سـوی عـمـومـیـت و رسـانـه هـا “نـژادپـرسـتـی” خـوانـده مـی شـود.
کـراروپ بـرعـلـیـه نـظـر انـتـقـادی ضـدنـژادپـرسـتـان دانـمـارک مـبـنـی بـر ایـن کـه سـیـاسـت مـهـا جـرت دانـمـارک از دیـدگـاه کـراروپ مـبـتـنـی اسـت بـر ایـن کـه دانـمـارکـی بـودن بـهـتـریـن چـیـزسـت، آن چـه کـه بـیـان بـرتـری نـژادی و مـلـی گـرایـی دانـمـارکـی اسـت، مـوضـع گـرفـتـه، مـی گـویـد، کـه ایـن نـظـر احـمـقـانـه اسـت، زیـرا دانـمـارکـی بـودن یـک امـر مـعـنـوی، تـعـلـق داشـتـن بـه یـک رابـطـۀ تـاریـخـی و مـلـی و پُـرسـمـان خـود بـودن اسـت. بـه نـظـر کـراروپ ضـدنـژادپـرسـتـان دانـمـارکـی بـودن را بـه یـک پُـرسـمـان “نـژادی” تـبـدیـل نـمـوده انـد، و بـا تـبـدیـل هـویـت انـسـانـی و مـلـی بـه پُـرسـمـان نـژادی، انـسـان را بـه سـطـح حـیـوان کـاهـش داده انـد، و ایـن امـر قـادرسـت در نـهـایـت در جـامـعـه اوضـاعـی خـالـصـاً حـیـوانـی ایـجـاد نـمـایـد! در ایـن حـالـت، بـه نـظـر کـراروپ، زنـدگـی عـمـومـی بـه پُـرسـمـان قـدرت تـبـدیـل مـی گـردد؛ بـحـث عـمـومـی، کـه بـایـد فـرصـتـی بـرای بـرخـورد انـدیـشـه هـا و تـبـادل نـظـر بـاشـد، بـه امـکـانـی بـرای وحـشـت زایـی بـا سـوء تـعـبـیـرات بـی مـلاحـظـه تـبـدیـل مـی گـردد. در مـقـالـۀ نـامـبـرده کـراروپ در سـعـی ردّ نـژادپـرسـتـانـه بـودن انـدیـشـه هـایـش بـه بـررسـی انـتـقـادی چـنـد ایـدئـولـوژی و انـدیـشـه هـای دانـشـمـنـدان طـبـیـعـیـات و فـلـسـفـه پـرداخـتـه، ادعـا مـی کـنـد، کـه ایـن ایـدئـولـوژی هـا بـه شـدت ضـدنـژادپـرسـتـان را هـنـایـانـده انـد، ایـدئـولـوژی هـایـی کـه دارای مـاهـیـت نـژادپـرسـتـانـه انـد. او از جـمـلـه بـه انـتـقـاد از چـارلـز دارویـن (Charles Darwin)(82- 1809) مـی پـردازد، و مـی نـویـسـد، کـه دارویـن انـسـان هـا را بـه نـژادهـا مـنـقـسـم مـی سـازد. بـه نـظـر دارویـن انـسـان یـک نـوع حـیـوان اسـت، و اصـطـلاحـات آزادی و مـسـئـولـیـت بـرای او مـجـهـول انـد. فـرق انـسـان و حـیـوان در حـس مـسـئـولـیـت مـی بـاشـد. طـبـیـعـیـات نـمـی تـوا نـد چـیـزی را در بـیـرون از طـبـیـعـت بـه پـذیـرد. طـبـیـعـیـات اصـولاً قـادرسـت انـسـان را تـنـهـا بـه صـورت یـک مـیـمـون، یـک مـورد اجـتـمـاع شـنـاخـتـی درک کـنـد. و کـراروپ در انـتـقـاد از مـارکـسـیـسـم ازجـمـلـه مـی گـویــد، کـه در “دسـت نـویـس هـای اقـتـصـادی – فـلـسـفـی” کـارل مـارکـس(Karl Marx)(83- 1818) رابـطـه بـا دارویـن کـامـلاً واضـح اسـت. ایـن جـا انـسـان بـه یـک حـیـوان بـا کـارکـرد اجـتـمـاعـی کـاهـش داده شـده، و بـه ایـن صـورت عـاری از آزادی یـا مـسـئـولـیـت اسـت. ایـن جـا زنـدگـی انـسـان در جـامـعـه، بـنـابـرایـن، در تـصـویـر جـنـگـل اجـتـمـاعـی مـلاحـظـه مـی گـردد، آن جـا کـه قـوی ضـعـیـف را نـابـود مـی سـازد، و اربـابـان جـامـعـه حـق دارنـد انـسـان را بـه بـهـانـۀ مـلاحـظـۀ اجـتـمـاعـی یـا ضـرورت تـاریـخـی تـحـت تـبـدل قـرار دهـنـد، و مـعـدوم سـازنـد.
کـراروپ در ادامـۀ مـقـالـۀ مـذکـورش بـه مـوضـوع ورود پـنـاهـجـویـان مـسـلـمـان بـه دانـمـارک پـرداخـتـه، مـی نـویـسـد، کـه ورود نـامـحـدود مـسـلـمـانـان از قـبـیـل ایـرانـی هـا و فـلـسـطـیـنـی هـا بـه یـک کـشـور مـسـیـحـی بـه عـمـل مـی آیـد، و دانـمـارکـی هـا آغـاز مـی کـنـنـد نـسـبـت بـه آیـنـدۀ آرام مـیـهـن شـان و مـوجـودیـت و حـقـوق کـشـورشـان بـیـمـنـاک گـردنـد. و سـیـاسـتـمـداران، روزنـامـه نـگـاران و مـقـامـات بـا مـشـاهـدۀ عـلایـم ایـن تـرس مـردم بـلافـاصـلـه داد مـی کـشـنـد: نـژادپـرسـتـی! فـقـط ایـدئـولـوژی نـژادی بـاقـی اسـت. زمـانـی کـه مـردم عـادی دسـتـخـوش نـگـرانـی از امـکـان آتـی شـان بـرای خـویـش بـودن مـی گـردنـد، نـظـر عـمـومـی ایـن نـگـرانـی را نـژادپـرسـتـی مـی نـامـد. بـه سـر روسـتـایـیـان دانـمـارکی که می بـیـنـنـد روسـتـاهـای شـان به اقـامـتـگـاه های خـارجـیـان بـدل گـشـتـه اسـت، و بـه ایـن امـر اعـتـراض مـی کـنـنـد، داد مـی زنـنـد: نـژادپـرسـت هـا! رادیـوی دانـمـارک بـه آن هـا مـی گـویـد، کـه تـرس و نـگـرانـی شـان نـاشـی از نـژادپـرسـتـی اسـت.
در پـاسـخ بـه ایـن گـفـتـه هـای گـرت پـتـرسـن(Gert Petersen)، رهـبـر اسـبـق حـزب سـوسـیـا لـیـسـت خـلـق(Socialistisk Folkeparti)، مـنـدرج در روزنـامـۀ Jyllands – Posten (پُـسـت یـولـنـد) در اوت 1986، کـه ” صـرف نـظـر از ایـن کـه بـه چـه بـهـایـی تـمـام شـود، مـا هـر شـکـل نـژادپـرسـتـی و نـفـرت از خـارجـیـان را مـحـکـوم مـی کـنـیـم، و عـلـیـه آن مـبـارزه مـی کـنـیـم. تـمـام انـسـان هـا بـرابـر بـه دنـیـا آمـده انـد، بـی تـفـاوت بـه رنـگ پـوسـت، زبـان، مـذهـب یـا عـادات خـوردن و آشـامـیـدن. ایـن عـبـارت اسـاسـی در کـل فـرهـنـگ مـاسـت.”، کـراروپ مـی گـویـد، کـه انـسـان هـا بـرابـر نـیـسـتـنـد. آن هـا بـه غـایـت مـتـفـاوتـنـد؛ در زمـان هـا و کـشـورهـای مـخـتـلـف، تـحـت شـرایـط گـونـاگـون بـه دنـیـا آمـده انـد، و انـسـان هـا را نـمـی تـوان بـا یـک ایـدئـولـوژی بـرابـری، کـه مـتـنـاقـض واقـعـیـت اسـت، یـکـسـان سـاخـت.
هـمـان گـونـه کـه در پـیـش اشـاره شـد، هـدف دیـگـر پـویـش کـراروپ دشـمـنـی بـا سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان بـود. او عـلـنـاً بـه ایـن سـازمـان اعـلان جـنـگ داده بـود.
سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان در 1956 بـه صـورت یـک سـازمـان چـتـری، بـه ابـتـکـار تـشـکـیـلات و مـؤسـسـات مـهـمـی چـون عـفـو بـیـن الـمـلـل و صـلـیـب سـرخ(Red Cross) بـه وجـود آمـده، و تـا تـاریـخ آغـاز ایـن داسـتـان مـا بـه قـضـایـای بـیـش از 20000 پـنـاهـجـو بـا مـلـیـت هـای گـو نـاگـون رسـیـدگـی نـمـوده بـود. بـودجـۀ ایـن سـازمـان بـخـشـاً از طـریـق رسـمـی – دولـتـی(عـمـدتـاً وزا رت امـور اجـتـمـاعـی دانـمـارک)، بـخـشـاً از طـریـق غـیـرسـمـی – خـصـوصـی تـأمـیـن مـی گـردیـد. بـرنـامـۀ سـازمـان عـبـارت بـود از جـذب پـنـاهـنـگـان در جـامـعـه در عـرض 18 مـاه.11
کـراروپ در مـبـالـغـۀ مـضـحـکـش از مـوقـعـیـت سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان تـا جـایـی مـی رود، که آن را ” دولـتی در دولـت” مـی نـامـد! او در مـقـالـه ای بـا هـمـیـن عـنـوان،”Dansk Flygtningehjælp en stat i staten” ( سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان دانـمـارک دولـتـی در دولـت) بـه شـدت بـه ایـن سـازمـان حـمـلـه مـی کـنـد. کـراروپ در ایـن مـقـالـه مـی پـرسـد، کـه یـک سـازمـان پـشـتـیـبـانـی کـنـنـده چـگـونـه مـی تـوانـد یـک عـامـل تـشـکـیـل نـظـر در جـامـعـه گـردد، و رسـانـه هـا، خـصـوصـاً رسـمـی، را وادارد بـرای هـدف مـشـخـصـی تـبـلـیـغ نـمـایـنـد؟ کـراروپ در رابـطـه بـا سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان و پـنـاهـنـدگـان سـازمـان را عـمـده شـده مـی دانـد. او بـر ایـنـسـت، کـه سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان مـجـبـور از اثـبـات ضـرورت وجـود خـود مـی بـاشـد. و شــرط لازم ایـن امــر نـیـز وجـود پـنـاهــنـدگـان اسـت، یـعـنـی سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان بـه نـام ” قـضـیـه” بـایـد بـه فـشـار مـداوم بـر جـامـعـه و عـمـومـیـت بـرای دسـت و پـا کـردن پـنـاهـنـدگـان بـه پـردازد. روشـن اسـت کـه بـدون وجـود پـنـاهـنـدگـان، سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـگـان بـیـهـوده مـی گـردد. امـا ایـن سـازمـان تـصـویـب نـمـوده اسـت، کـه بـیـهـوده نـیـسـت. بـه دانـمـارک فـشـار مـی آورد، کـه پـنـاهـجـویـان را بـه کـشـور راه دهــد، یـعـنـی افــرادی را کـه عـلـت وجـود ایــن سـازمـان هـسـتـنـد. کـراروپ در تـعـریـف ” قـضـیـه”ی سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان مـی نـویـسـد، کـه طـبـیـعـت مـوضـوع ایـن اسـت، کـه هـر سـازمـانـی بـا یـک ” قـضـیـه” درصـدد پـیـشـبـرد تـبـلـیـغ در مـحـیـط بـرمـی آیـد، و مـی تــوان گـفـت، کــه سـازمـان کـمـک بــه پـنـاهـنـدگـان در زمـان بـرقــراریـش بـیـن دانـمـارکـی هـا نـوعـی کـار تـبـلـیـغـاتـی انـجـام داده اسـت. کـراروپ بـر ایـنـسـت، کـه اگـر قـرار بـاشـد سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان خـود را بـیـش تـر از آن کـه مـسـتـقـر سـاخـتـه اسـت، اسـتـقـرار بـخـشـد، و از کـارکـرد ثـابـت آتـی بـرخـوردار گـردد، تـا درجـۀ تـعـیـیـن کـنـنـده ای در قـانـونـگـزاری مـربـوط بـه پـنـا هـنـدگـان – کـه دارای اهـمـیـت خـاصـی اسـت – نـفـوذ خـواهـد نـمـود، و بـنـابـرایـن طـولـی نـخـواهـد کـشـیـد کـه سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان آغـاز بـه نـفـوذ بـر مـحـتـوی و اجـرای قـانـون مـذکـور نـیـز خـواهـد کـرد. کـراروپ مـی نـویـسـد، کـه عـنـصـری مـوقـت در تـوسـعـۀ قـدرت سـازمـان کـمـک بـه پـناهـنـدگـان پـذیـرش مـیـزان ثـابـت پـنـاهـنـده بـه مـوجـب قـانـون مـالـی 1979 بـوده اسـت، کـه بـه تـوسـط آن سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان بـخـشـاً بـه صـورت یـک ارگـان رسـمـی درآمـده، بـخـشـاً پـذیـرش سـالـیـانـه 500 پـنـاهـنـده را بـرای خـود تـضـمـیـن نـمـوده اسـت. آخـر راه پـیـمـایـی سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان از طـریـق سـیـاسـت پـنـاهـنـدگـی بـه خـودی خـود روشـن اسـت: یـک قـانـون پـنـاهـنـدگـی نـو کـه بـا اصـول سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان تـدویـن شـود، و مـبـیـن دیـدگـاه هـای نـظـری ایـن سـازمـان بـاشـد. و سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان بـا قـانـون خـارجـیـان مـصـوب 1983 در واقـع کـامـلاً بـر دولـت پـیـروز شـده اسـت. و کـراروپ در انـتـقـاد از قـانـون پـنـاهـنـدگـی جـدیـد دانـمـارک مـعـتـقـدسـت، کـه اصـل در ایـن قـانـون در حـقـیـقـت ایـن بـوده اسـت، کـه هـر مـلاحـظـه ای بـه دانـمـارک و مـنـافـع دانـمـارکـی هـا کـنـار گــذاشـتـه شـده، و در آن بــه پـنـاهـنـدگـان الـویـت داده انـد. و ادامـه مـی دهـد، کـه ایـن قـانـون را ” انـسـانـی” نـامـیـده انـد، و بـا قـانـون 1983 مـربـوط بـه خـارجـیـان در واقـع امـر مـقـامـات مـمـلـکـت از بـازی کـنـار گـذاشـته شـده انـد. بـه نـظـر کـراروپ تـصـویـب مـیـزان پـنـاهـنـده پـذیـری نـه بـه نـفـع دانـمـارک، کـه بـه نـفـع سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـددگـان بـوده، کـه مـوجـودیـت، وضـعـیـت و اقـتـصـادش را از طـریـق ایـن پـیـروزی بـر دولـت و مـنـافـع آن تـضـمـیـن نـمـوده اسـت. کـراروپ ادامـه مـی دهـد، کـه سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان بـه صـورت یـک سـازمـان خـصـوصـی بـا وضـعـیـت رسـمـی و راه بـه صـنـدوق هـای دولـت و قـدرت اداری بـه انـدازه ای بـه حـال دمـوکـراسـی دانـمـارک خـطـرنـاک اسـت، کـه بـایـد بـه زودی تـشـکـیـلات آن تـغـیـیـر داده شـود. کـراروپ در انـتـقـاد از سـیـاسـت پـنـاهـنـدگـی ” انـسـانـی” مـی نـویـسـد، کـه آن در حـقـیـقـت سـیـاسـتـی اسـت، کـه پـنـاهـنـده را بـر دولـت بـرتـری مـی دهـد، و بـه ایـن تـرتـیـب یـک سـیـاسـت پـنـاهـنـدگـی انـسـانـی بـسـیـار آرمـان گـرایـانـه اسـت، امـا بـایـد پـرسـیـد: آیـا ایـن آرمـان گـرایـی بـدیـن مـعـنـا نـیـسـت، کـه خـارجـیـان را بـه فـرزنـدان مـمـلـکـت مـا بـرتـری مـی دهـنـد، و مـگـر رهـبـران دولـت بـه فـرزنـدان مـمـلـکـت مـتـعـهـد نـیـسـتـنـد؟ دولـت در نـفـس خـود چـیـزی مـگـر سـازمـانـی از یـک مـلـت نـیـسـت. بـرتـری داده شـدن پـنـاهـنـدگـان بـر دولـت بـدیـن مـعـنـاسـت، کـه مـردم بـه نـفـع خـارجـیـان کـنـار گـذاشـتـه شـونـد. یـک سـیـاسـت پـنـاهـنـدگـی انـسـانـی بـه مـنـزلـۀ نـادیـده گـرفـتـن عـامـدی مـردم مـمـلـکـت اسـت، و بـه ایـن تـرتـیـب مـردم بـومـی در مـمـلـکـت خـویـش بـه پـنـاهـنـدگـان تـبـدیـل مـی گـردنـد. بـه نـظـر کـراروپ سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهــنـدگـان بـه صـورت یـک “صـنـعـت پـنـاهـنـدگـی” درآمـده اسـت. ایـن سـازمـان بـه زیـان مـردم دانـمـارک اسـت، کـه بـیـش از ایـن بـه نـظـر نـمـی رسـد اربـابـان مـمـلـکـت و شـهـرهـای خـود بـاشـنـد.
کـراروپ آن گـاه پـیـشـنـهـاد مـی نـمـایـد: 1- دولـت سـیـاسـت جـذب خـارجـیـان نـایـل شـده بـه پـنـاهـنـدگی در جـامـعـه را بـرعـهـده گـیـرد؛ 2- مـیـزان پـنـاهـنـدگـی ثـابـت سـازمـان کـمک بـه پـنـاهـنـدگـان
از آن سـلـب ، و از قـانـون مـالـی حـذف شـود؛ 3- نـفـوذ سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان در ارگـان هـای اداری، بـه کـارکـرد مـحـدود مـشـاورتـی کـاهـش داده شـود، آن چـه کـه در صـلاحـیـت یـک سـاز مـان خـصـوصـی اسـت؛ 4- دولـت بـه طـور کـلـی ایـن وظـیـفـه را بـه رسـمـیـت بـه شـنـاسـد، کـه سـیـا سـت پـنـاهـنـدگـی مـمـلـکـت وظـیـفـۀ دولـت اسـت، و بـه ایـن تـرتـیـب پـیـش از هـمـه مـلاحـظـۀ شـهـرونـدان خـود کـشـور مـمـکـن بـاشـد.
کـراروپ در خـاتـمـۀ مـقـالـه اش مـی نـویـسـد، کـه جـریـان پـنـاهـنـدگـی پـیـش از هـمـه بـه وضـوح تـوسـط نـیـروهـایـی هـدایـت مـی گـردد کـه دارای مـنـافـع اقـتـصـادی و سـیـاسـی انـد، و دقـیـقـاً آگـاهـنـد، کـه آسـان تـریـن امـکـان بـه دسـت آوردن پـنـاهـنـده در حـال حـاضـر کـجـاسـت. یـک بـازی بـا کـشـور هـای اروپـای غـربـی مـی شـود، و آن هـا بـه آرامـی آغـاز بـه احـسـاس آن مـی کـنـنـد.
در آغـاز ایـن فـصـل یـادآور گـردیـدیـم، کـه کـراروپ عـضـو اتّـحـادیّـۀ دانـمـارک بـود. بـه جـاسـت خـاتـمـتـاً نـگـاهـی بـه ایـن اتـحـادیـه بـیـفـکـنـیـم.
اتّـحـادیّـۀ دانـمـارک در 18 مـارس 1987 تـوسـط تـعـدادی بـازنـشـسـتـه بـا مـدارج عـالـی تـحـصـیـلـی و شـغـلـی تـأسـیـس گـشـتـه بــود. ریـیـس اتـحـادیـه پـروفـسـور اولـه هـاسـل بـالـک(Ole Hassel Balk) بـود.
مـواضـع اتـحـادیـه بـه شـکـل مـخـتـصـر و دقـیـق عـبـارت بـودنـد از: دانـمـارک یـک مـلـت واحـد اسـت، و ایـن هـمـآهـنـگـی قـومـی را بـایـد حـراسـت نـمـایـد. از تـبـدیـل گـشـتـن دانـمـارک بـه یـک کـشـور چـنـدمـلـیـتـی بـایـد جـلـوگـیـری ، و خـارجـیـان مـسـبـب ایـن امـر را از دانـمـارک اخـراج نـمـود.
مـطـالـبـات عـمـدۀ اتـحـادیـه عـبـارت بـودنـد از: مـتـوقـف شـدن ورود خـارجـیـان، اعـم از پـنـاهـجـو یـان، مـهـاجـران و کـارگـران خـارجـی. اخـراج پـنـاهـنـدگـان و مـهـاجـران کـنـونـی مـقـیـم دانـمـارک بـه هـر وسـیـلـه. تـشـکـیـل کـمـیـسـیـونـی بـه هـدف بـررسـی عـواقـب حـضـور خـارجـیـان در دانـمـارک، و چـگـونـگـی مـقـابـلـه بـا هـنـایـشـات زنـدگـی خـارجـیـان در کـشـور.
سـاخـت تـشـکـیـلاتـی اتـحـادیـه: ایـن اتـحـادیـه بـدون کـنـگـره و مـجـمـع بـوده، بـه وسـیـلـۀ تـعـدادی عـضـو اداره مـی گـردیـد. گـزارشـی مـالـی یـا گـزارشـی اداری درخـصـوص کُـنـشـگـری هـای اتـحـادیـه در اخـتـیـار اعـضـاء قـرار داده نـمـی شـد. شـمـار اعـضـای اتحـادیـه دقـیـقـاً مـشـخـص نـبـود، امـا حـدس زده مـی شـد تـقـریـبـاً 4000 تـن بـاشـنـد. در زمـرۀ اعـضـای اتـحـادیـه شـخـصـیـت هـای عـالـی رتـبـه از سـیـاسـتـمـداران، نـویـسـنـدگـان، خـبـرنـگـاران، وکـلای دعـاوی و قـضـات دادگـاه هـا، افـسـران ارتـش و پـلـیـس وجـود داشـتـنـد.
شـرط عـضـویـت در اتـحـادیـه: بـه هـر دانـمـارکـی اجـازۀ عـضـویـت در اتحـادیـه داده نـمـی شـد. پـیـش از عـضـویـت فـرد، صـلاحـیـت او مـی بـایـد اثـبـات گـردد. در رابـطـه بـا صـلاحـیـت افـراد از جـمـلـه شـرط ” دانـمـارکـی خـالـص”(ægte dansker) بـودن( بـدون اصـل و نـسـب خـارجـی) وجـود داشـت.
وضـعـیـت سـیـاسـی اتـحـادیـه: اتـحـادیـه یـک اجـتـمـاع سـیـاسـی نـبـود؛ امـا کـلـیـۀ سـیـاسـتـمـداران مـدافـع پـنـاهـنـدگـان و مـهـاجـران را بـه خـیـانـت بـه مـیـهـن مـتـهـم مـی سـاخـت. اتـحـادیـه بـا حـزب تـرّقـی(نـژادپـرسـت) دارای روابـط حـسـنـه بـود.
از جـمـلـۀ کُـنـشـگـری هـای اتـحـادیـه: انـتـشـار نـشـریـۀ Danskeren( دانـمـارکـی). نــامـه نـگـاری بـا نـشـریـات و جـرایـد دربـارۀ مـوضـوع ” خـطـر خـارجـیـان” و ضـرورت اخـراج آن هـا از کـشـور. تـحـت نـظـر گـرفـتـن دایـمـی نـشـریـات خـارجـیـان، در صـورت لـزوم اغـوای نـشـریـات شـان و فـراهـم سـاخـتـن مـشـکـلات بـرای مـوجـودیـت شـان. تـحـت نـظـر گـرفـتـن کُـنـشـگـری سـازمـان کـمـک بـه پـنـا هـنـدگـان و مـشـکـل تـراشـی بـرای آن.
ایـن نـکـتـه را نـیـز بـیـفـزایـیـم، کـه نـفـوذ نـازی هـای نـو دانـمـارک در اتّـحـادیّـۀ دانـمـارک تـولـیـد یـک رسـوایـی سـیـاسـی در 1991 در کـشـور نـمـود.
روشـن گـردیـد، کـه چـنـدیـن نـازی نـو رسـمـاً بـه عـضـویـت ایـن اتـحـادیـه درآمـده انـد. در زمـرۀ آن هـا یـک نـازی عـالـی رتـبـه، بـه اصـطـلاح پـیـشـوای پـیـشـیـن جـنـبـش نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـتـی دانـمـارک( دی.ان.اس.بـی)(Danmarks Nationalsocialistiske Bevægelse(DNSB)) در یـولـنـد، هـم چـنـیـن هـنـریـک اولـیـنـگ(Henrik Olling)، یـکـی از دسـتـیـاران وفـادار بـه اصـطـلاح پـیـشـوای نـازی هـای نـو دانـمـارک بـه نـام پـول هـیـنـریـش ریـس کـنـودسـن(Povl Heinrich Riis-Knudsen)، سـاکـن آلـبـورگ، بـودنـد. نـیـز یـک عـضـو رهـبـری کـنـنـدۀ دی.ان.اس.بـی بـه نـام یـونـی هـانـسـن(Jonni Hansen) از آغـاز تـأسـیـس اتّـحـادیّـۀ دا نـمـارک بـا شـمـارۀ عـضـویـت 24 عـضـو آن بـوده اسـت.

———————————

۳
خـانـم بـزرگ حـزب نـازی نـو

 

در 9 آوریـل 1940 نـیـروهـای آلـمـان نـازی بـه دانـمـارک حـمـلـه، و ایـن کـشـور را بـا تـسـلـیـمـش بـدون مـقـاومـت اشـغـال نـمـودنـد.
اشـغـال دانـمـارک – کـه هـمـزمـان بـا اشـغـال نـروژ بـود – بـه اقـتـضـای نـقـشـۀ آدولـف هـیـتـلـر (Adolf Hitler)(1945- 1889)، پــیـشـوای جـنـبـش نـازیـسـم، هـیـنـریـش هـیـمـلـر(Heinrich Himmler)
(45- 1900)، ریـیـس دسـتـگـاه پـلـیـس آلـمـان نـازی، آلـفـرد روزنـبـرگ (Alfred Rosenberg)(1946- 1893)، ایـدئـولـوژ نـازی، مـبـنـی بـر ایـجـاد امـپـراتـوری بـزرگ ژرمـن صـورت پـذیـرفـت. سـیـاسـت آلـمـان در پـرتـو مـحـتـوای ایـدئـولـوژیـک نـژادی، مـاشـیـن دولـت غـیـراخـلاقـی، خـودکـامـه اش، نـیـز نـقـشـۀ تـوسـعـه طـلـبـانـۀ بـی حـد و مـرزش خـطـری بـه مـراتـب بـیـش از آلـمـان قـیـصـری پـیـشـیـن عـلـیـه اروپـا و بـشـریـت تـولـیـد نـمـوده بـود.
9 آوریـل 40 واقـعـه ای فـاجـعـه بـار در تـاریـخ دانـمـارک و یـک ضـربـۀ روحـی بـرای دانـمـارکـی هـا بـود.
واقـعـۀ اشـغـال دانـمـارک فـصـل مـهـم و تـعـیـیـن کـنـنـده ای از سـرگـذشـت یـتـه هـانـسـن را تـشـکـیـل داد. یـتـه هـانـسـن نـام واقـعـی خـانـم بـزرگ بـود. پـسـا جـنـگ و بـازسـازمـان دهـی شـدن حـزب نـازی در دانـمـارک عـمـدتـاً در نـتـیـجـۀ کـوشـش هـانـسـن، اعـضـای حـزب بـه نـشـانـۀ احـتـرام بـه او لـقـب ” خـانـم بـزرگ حـزب” دادنـد.
هـانـسـن در 9 آوریـل 40 امـکـانـی اسـتـثـنـایـی بـرای کُـنـشـگـری سـیـاسـی و جـامـۀ عـمـل پـوشـانـدن بـه انـدیـشـه هـا و آرمـان نـژادپـرسـتـانـۀ خـود را تـشـخـیـص داد.
ایـن انـدیـشـه هـا و آرمـان در سـنـیـن زود در ذهـن او شـکـل گــرفـتـه، بـا رشــد وی تـکـامـل و نـضـج یـافـتـه بـودنـد، و فـرصـت مـنـاسـبـی بـرای تـحـقـق طـلـب مـی نـمـودنـد.
هـانـسـن در یـک خـانـوادۀ مـتـمـول بـا اصـل اشـرافـی در ریـبـه بـه دنـیـا آمـده، بـا اخـلاق نـژادپـرسـتـانـه فـرهـیـخـتـه شـده بـود. پـرسـتـش نـژاد بـرتـر سـفـیـد بـشـر، ایـمـان بـه مـأمـوریـت تـاریـخـی آن و پـسـت نـگـری بـه سـایـر نـژادهـای بـشـر اجـزایـی لایـنـفـک از ایـن اخـلاق را تـشـکـیـل مـی دادنـد. پـدرش شـخـصـاً بـه حـد افـراط نـژادپـرسـت و دارای گـرایـش شـدیـد یـهـودسـتـیـزی بـود. وی پـس از انـتـقـال دادن خـانـواده اش بـه کـپـنـهـاگ عـضـو انـجـمـنـی گـردیـده بـود، کـه انـدیـشـه هـا بـر مـحـور انـسـان هـای بـرگـزیـده، اسـتـثـنـایـی و یـهـودسـتـیـزی را تـرویـج مـی نـمـود. پـدر هـانـسـن از اوان کـودکـی دخـتـرش نـژادپـرسـتـی و یـهـودسـتـیـزی را بـه ذهـن او تـزریـق کـرده بـود. انـضـبـاط سـفـت و سـخـتـی در خـانـوادۀ هـانـسـن حـاکـم بـود. پـدر یـتـه بـرای هـمـه چـیـز مـقـررات تـخـطـی نـاپـذیـر وضـع نـمـوده بـود. او حـتـی در امـر گـزیـنـش دوسـتـان یـتـه دخـالـت مـی کـرد. ایـن انـضـبـاط، کـه در جـوانـی هـانـسـن شـکـلـی آزاردهـنـده و مـردم آزارانـه بـه خـود گـرفـتـه بـود، او را مـوجـود مـتـعـصـب و بـیـش از حـد مـتـعـارف جـدّی بـارآورد، و تـکـامـل پـاره ای عـواطـف طـبـیـعـی را در او راکـد گـذاشـت.
هـانـسـن از کـودکـی عـلاقـۀ وافـری بـه کـتـاب یـافـتـه بـود. زمـانـی کـه بـه سـنـیـن جـوانـیـش پـای گـذارد، بـه خـوانـدن کـتـب جـدّی، بـه ویـژه سـیـاسـی، پـرداخـت، و از طـریـق کـتـب تـدریـجـاً شـنـاخـت سـیـاسـی یـافـت. هـمـزمـان زبـان هـای انـگـلـیـسـی و آلـمـانـی، خـاصـه آلـمـانـی، را بـه خـوبـی فـراگـر فـت. آن گـاه آغـاز بـه نـوشـتـن کـرد.
در بـیـن کـتـبـی کـه مـطـالـعـه نـمـود، کـتـاب Mein Kampf (نـبـرد مـن)(II-I: 27- 1925) اثـر مـشـهـور هـیـتـلـر بـود، کـه در آن انـدیـشـه هـای مـلـی گـرایـانـۀ ژرمـن، ضـدمـارکـسـیـسـتـی و یـهـودسـتـیـزانـه اش را بـیـان مـی کـنـد. ایـن کـتـاب هـنـایـش سـرنـوشـت سـازی در هـانـسـن نـمـود. او در ایـن کـتـاب تـعـمـیـق و تـفـسـیـر انـدیـشـه هـای خـویـش و آن ایـدئـولـوژی را یـافـت، کـه جـوابـگـوی رؤیـاهـا و انـتـظـارات سـیـاسـی خـود او بـود. آشـنـایـی بـا نـبـرد مـن هـیـچ دلـیـلـی بـرای انـکـار ایـن واقـعـیـت در هـانـسـن بـاقـی نـگـذارد، کـه او بـه طـور طـبـیـعـی یـک نـازیـسـت اسـت. بـه ایـن تـرتـیـب راه آیـنـدۀ هـانـسـن تـعـیـیـن گـشـتـه بـود.
هـانـسـن مـلـهـم از نـبـرد مـن مـقـالـه ای دربـارۀ اصـول نـژادپـرسـتـی و دولـت آیـنـدۀ نـازی نـوشـت، و آن مـقـالـه – کـه در ضـمـن مـبـیـن اسـتـعـداد و انـدیـشـگـی روشـنـش بـود – در یـک نـشـریـۀ نـژادپـرسـتـانـه بـه چـاپ رسـیـد. آن اولـیـن و جـدّی تـریـن مـطـلـب سـیـاسـی، نـوشـتـۀ هـانـسـن تـا بـه آن تـاریـخ بـود. هــانـسـن سـپـس یـک داسـتـان سـیـاسـی بـه رشـتـۀ تـحـریـر درآورد، کـه درون مـایـۀ آن نـیـز نـژادپـرسـتـی بـود. او داسـتـانـش را بـرای پـی بـردن بـه نـظـر نـویـسـنـدۀ مـشـهـور وقـت کـنـوت هـامـسـون (Knut Hamsun)(1952- 1859)، کـه او نـیـز دارای گـرایـش نـازیـسـتـی بـود، و بـه هـمـیـن عـلـت پـسـا آزادی نـروژ از اشـغـال آلـمـان بـه مـحـاکـمـه کـشـانـده شـد12، بـه او در نـروژ ارسـال داشـت. هـامـسـون در نـامـۀ جـوابـیـۀ تـشـویـق آمـیـزش بـه هـانـسـن داسـتـان او را تـحـسـیـن نـمـود، و آن را قـطـعـاً درخـور چـاپ و نـشـر دانـسـت.
ایـن داسـتـان هـانـسـن مـنـتـشـر گـردیـد، و بـه دسـت عـنـاصـر نـازی دانـمـارک رسـیـد. آنـان در وجـود او یـک نـازیـسـت مـعـتـقـد تـشـخـیـص دادنـد. بـا وی ارتـبـاط بـرقـرار سـاخـتـنـد، و بـه جـمـع خـویـش جـذبـش نـمـودنـد. هـانـسـن بـه زودی دریـافـت، کـه بـا آنـان دارای آرمـان و اهـداف مـشـتـرک اسـت، و مـکـان سـیـاسـیـش در جـمـع هـمـانـان مـی بـاشـد.
هـانـسـن بـه عـضـویـت حـزب کـارگـر نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـت دانـمـارک( دی.ان.اس.آ. پـی)(Danmarks Nationalsocialistiske Arbejderparti(DNSAP))، کـه بـه تـازگـی در 16 نـوامـبـر 1930 تـأسـیـس گـردیـده بـود، درآمـد. ایـن حـزب تـقــلـیـدی از حــزب کـارگـر نــاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـت آلـمـان (ان.اس.دی.آ.پـی)(Nationalsozialistische Deutsche Arbeiterpartei(NSDAP)) بـود. حـتـی بـرنـامـۀ حـزب بـه تـقـلـیـد از بـرنـامـۀ حـزب آلـمـانـی تـدویـن شـده، و سـیـاسـتـش نـیـز بـه طـور کـلـی مـلـهـم از سـیـاسـت هـیـتـلـر بـود. آن از تـخـصـص در یـهـودسـتـیـزی بـرخـوردار بـود، و روزنـامـۀ مـنـفـور Kamptegnet( عـلامـت مـبـارزه) را – کـه مـورد عـلاقـۀ بـسـیـار هـانـسـن بـود – مـنـتـشـر مـی سـاخـت. حـزب نـازی دانـمـارک در انـتـخـابـات 1939 بـرای نـخـسـتـیـن بـار بـا اخـذ 31000 رأی (8/1% کـل آراء) مـوفـق گـردیـد 3 نـمـایـنـده بـه مـجـلـس شـورای دانـمـارک ارسـال دارد. تـحـت اشـغـال دانـمـارک شـمـار اعـضـای حـزب از تـقـریـبـاً 5000 در آوریـل 1940 بـه تـقـریـبـاً 21000 در مـارس 1943 افـزایـش یـافـت، امـا در زمـان انـحـلالـش در مـه 1945 شـمـار اعـضـاء بـه 12500 کـاهـش پـیـدا کـرد. اعـضـای حـزب در دهـۀ 30 عـمـدتـاً مـتـعـلـق بـه مـنـاطـق روسـتـایـی و طـبـقـۀ مـتـوسـط، و تـحـت اشـغـال مـتـعـلـق بـه شـهـرهـای بـزرگ و کـارگـران بـودنـد. حـزب در زمـان اشـغـال دارای هـمـکـاری نـزدیـک و هـمـه جـانـبـه بـا مـقـامـات آلـمـانـی در دانـمـارک بـود، و از اوت 1940 بـه بـعـد از آلـمـان کـمـک اقـتـصـادی دریـافـت مـی داشـت، کـه در اوقـاتـی بـه 200000 کـرون (مـبـلـغ قـابـل تـوجـه) بـالـغ مـی گـشـت.13 بـه اصـطـلاح پـیـشـوای حـزب فـریـتـس کـلاوسـن(Fritz Clausen) نـام داشـت.
درخـور ذکـرسـت، کـه عـلاوه بـر حـزب نـازی، چـنـد حـزب کـوچـک نـازی نـیـز در ایـن کـشـور کُـنـشـگـر بـودنـد، کـه مـهـم تـریـن شـان بـه اصـطـلاح حـزب سـوسـیـالـیـسـت دانـمـارک(Dansk Socialistiske Parti(DSP)) نـام داشـت. ایـن گـونـه احـزاب زمـانـی کـه هـانـسـن یـک چـهـرۀ نـازی شـنـاخـتـه شـده گـردیـد، او را، هـر چـنـد عـضـو رسـمـی شـان نـبـود، جـزیـی از خـود مـی دانـسـتـنـد، و احـتـرام بـسـیـاری بـه شـخـص او و کُـنـشـگـری هـای سـیـاسـیـش قـایـل بـودنـد.
هــانـسـن در زمــرۀ مـوجـدیـن ارگـان مـرکـزی حـزب نـازی دانـمـارک، روزنـامـۀ Fædrelandet (مـیـهـن)، بـود. تـیـراژ مـیـهـن 10000 نـسـخـه بـود. در 1941 سـهـام اکـثـریـت روزنـامـه در اخـتـیـار یـک شـرکـت آلـمـانـی قـرار گـرفـت، کـه نـمـایـنـدۀ وزارت امـور خـارجـۀ آلـمـان بـود. هـانـسـن در مـیـهـن بـهـتـریـن امـکـان قـابـل فـکـر بـرای درج و نـشـر انـدیـشـه هـای نـژادپـرسـتـانـه و یـهـود سـتـیـزانـه اش را بـه دسـت آورد. مـرتـبـاً در هـر شـمـارۀ روزنـامـه مـقـالـه ای از وی بـه چـاپ مـی رسـیـد. هـانـسـن، در ضـمـن، جـزو هـیـئـت تـحـریـریـۀ ثـابـت روزنـامـه بـود.
نـازیـسـت هـای دانـمـارک بـه هـانـسـن بـه دیـدۀ یـک رفـیـق حـزبـی مـؤمـن مـی نـگـریـسـتـنـد، او را وسـیـلـۀ خـوبـی بـرای پـخـش و نـشـر انـدیـشـه هـا و اهـداف شـان بـه شـمـار مـی آوردنـد، و وی را بـه نـگـارش مـقـالات تـبـلـیـغـی – تـهـیـیـجـی بـرای نـازیـسـم تـرغـیـب مـی نـمـودنـد.
هـانـسـن نـیـروهـای اشـغـالـگـر نـازی را نـیـروهـای آزادیـبـخـش تـلـقـی مـی نـمـود، و در جـمـع آلـمـان گـرایـان و نـازیـسـت هـایـی بـود، کـه در 9 آوریـل 40 در کـپـنـهـاگ بـه اسـتـقـبـال گـرم و پـرشـور نـیـروهـای اشـغـالـگـر شـتـافـتـنـد.
هـانـسـن بـه زودی بـه جـامـعـۀ نـازی هـای آلـمـانـی در دانـمـارک جـذب شـد. و ایـن امـر کـامـلاً طـبـیـعـی بـود، زیـرا در ایـن جـامـعــه ایــدئـولـوژی و اخـلاقــی حـکـومـت مـی کــرد کـه ایــدئـولـوژی و اخـلاق خـود هـانـسـن بـود. در هـمـان مـاه هـای اول اشـغـال دانـمـارک رابـطـۀ نـزدیـکـی بـیـن هـانـسـن و اس.اس(SS)هـای مـقـیـم کـپـنـهـاگ بـرقـرار گـردیـد. هـانـسـن شـیـفـتـۀ اس.اس هـا، خـیـر، بـهـتـرسـت گـفـت عـاشـق آن هـا گـشـتـه بـود. چـنـدی نـگـذشـتـه رابـطـۀ جـنـسـی نـیـز مـیـان او و اس.اس هـا بـه وجـود آمـد، و جـزء ثـابـت عـیـاشـی هـای آن هـا شـد.
در 30 ژوئـن 1940 هـانـسـن بـا شـرکـت در یـک جـلـسـۀ پـرجـار و جـنـجـال بـرگـزار شـده در شـهـر رو سـکـیـلـده بـه ایـراد سـخـنـرانـی ای آتـشـیـن دربـارۀ نـظـام نـویـن آیـنـده پـرداخـت. در جـریـان ایـن جـلـسـه زد و خـورد بـیـن نـازیـسـت هـای مـورد حـمـایـت سـربـازان آلـمـانـی بـا افـراد پـلـیـس روی داد. مـشـابـه ایـن واقـعـه مـتـعـاقـبـاً در شـهـر هـادراسـلـو نـیـز پـدیـد آمـد.
در پـی رو حـمـلـۀ آلـمـان نـازی بـه اتـحـاد شـوروی پـیـشـیـن در 1941، آلـمـان هـا در دانـمـارک یـک کـارزار تـهـیـیـجـی گـسـتـرده بـرضـد کـمـونـیـسـم و کـمـونـیـسـت هـا بـه پـیـش بـردنـد. هـانـسـن، یـک شـرکـت کـنـنـده در ایـن کـارزار، عـلاوه بـر نـوشـتـن یـک رشـتـه مـقـالـۀ بـه شـدت ضـد کـمـونـیـسـتـی در روزنـامـۀ مـیـهـن، در چـنـدیـن گـردهـم آیـی نـازیـسـتـی شـرکـت جـسـت، و سـخـنـرانـی هـای تـنـدی در ضـدیـت بـا کـمـونـیـسـت هـا ایـراد نـمـود، از آن جـمـلـه دو سـخـنـرانـی در اتّـحـادیّـۀ دانـمـارک – آلـمـان (Dansk – Tysk Forening)، تـأسـیـش شـده در 1940، تـعـطـیـل شـده در 1943. نـازیـسـت هـا از دولـت وقـت دانـمـارک مـطـالـبـۀ دسـتـگـیـری و حـبـس آنـی کـمـونـیـسـت هـای رهـبـری کـنـنـده، تـوأمـاً سـه کـمـونـیـسـت نـمـایـنـدۀ مـجـلـس شـوری، نـیـز مـمـنـوع شـدن حـزب کـمـونـیـسـت دانـمـارک (Danmarks Kommunistiske Parti) و قـطـع گـردیـدن رابـطـۀ دانـمـارک بـا اتـحـاد شـوروی را نـمـودنـد. کـارزار نـازی هـا در اوت 1941 بـه تـهـیـیـجـگـری بـرای” قـانـون کـمـونـیـسـت” (Kommnistloven) – کـه هـانـسـن مـقـالـۀ تـبـلـیـغـی مـفـصـلـی دربـاره اش در ارگـان مـرکـزی حـزب نـازی نـوشـت – مـنـتـهـی گـردیـد، کـه مـقـتـضـی مـمـنـوعـیـت هـمـاد کُـنـشـگـری کـمـونـیـسـتـی در دانـمـارک بـود. سـرانـجـام کـارزار نـازی هـا بـه بـرآیـنـد مـطـلـوبـش رسـیـد. 300 کـمـونـیـسـت دسـتـگـیـر شـدنـد، کـه از آن هـا 100 تـن بـه اردوگـاهـی در هـورسـه رود ارسـال گـردیـدنـد. درخـور ذکـرسـت، کـه پـیـمـان مـوسـوم بـه “عـدم تـجـاوز” بـیـن آلـمـان نـازی و اتـحـاد شـوروی پـیـشـیـن در 1939، و هـمـکـاری دو کـشـور بـه اقـتـضـای آن، هـمـزمـان مـوجـب شـگـفـتـی و خـشـم کـمـونـیـسـت هـای دانـمـارک گـردیـد، و روی گـردانـی کـمـونـیـسـت هـا از حـزب شـان در دانـمـارک در نـتـیـجـۀ حـمـلـۀ شـوروی بـه فـنـلانـد در 1939 و پـشـتـیـبـانـی حـزب کـمـونـیـسـت دانـمـارک از شـوروی در رابـطـه بـا ایـن تـجـاوز تـشـدیـد شـد. در اوایـل اشـغـال دانـمـارک حـزب کـمـونـیـسـت ایـن کـشـور آرا مـشـش در بـرابـر آلـمـان هـا را حـفـظ نـمـود، امـا بـه شـدت بـر ضـد دولـت ائـتـلافـی مـوضـع گـرفـت. 22 ژوئـن 1941 وضـعـیـت کـمـونـیـسـت هـا را اسـاسـاً تـغـیـیـر داد. مـقـاومـت قـهـرمـانـانـۀ روس هـا در بـرابـر مـهـاجـمـیـن آلـمـانـی، حـمـلات نـازی هـا بـه حـزب کـمـونـیـسـت دانـمـارک و مـقـاومـت مـصـمـمـانـۀ حـزب در بـرابـر قـدرت اشـغـالـگـر بـرانـگـیـزنـدۀ طـرف داری بـزرگـی، حـتـی از سـوی غـیـرکـمـونـیـسـت هـا، از حـزب گـردیـد. حـزب کـمـونـیـسـت دانـمـارک بـه اقـتـضـای پـیـمـان ” عـدم تـجـاوز” تـا 22 ژوئـن از فـعـالـیـت ضـدآلـمـانـی خـودداری ورزیـده بـود، و جـنـگ جـهـانـی دوم را یـک جـنـگ بـیـن قـدرت هـای بـزرگ سـرمـایـه داری تـلـقـی مـی نـمـود. حـزب زمـیـنـۀ گـذارش بـه وضـعـیـت غـیـرقـانـونـی را فـراهـم سـاخـتـه بـود. و در وضـعـیــت غـیـرقـانــونـیـش بــه آن چـیـزی بــدل گـشـت کـه در وضـعـیـت قـانـونـیـش هـرگـز نـمـی تـوانـسـت بـاشـد: عـامـل اصـلـی در سـیـاسـت دانـمـارک.
حـمـلـۀ آلـمـان نـازی بـه اتـحـاد شـوروی پـیـشـیـن مـوجـب کُـنـشـگـری تـازۀ عـنـاصـر نـازی هـا در دانـمـارک گـشـت. در 28 ژوئـن 1941 جـوخـۀ آزاد دانـمـارک(Frikorps Danmark) از جـمـلـه بـا کُـنـشـگـری تـهـیـیـجـی – تـبـلـیـغـی شـدیـد هـانـسـن تـشـکـیـل گـردیـد. ایـن جـوخـه تـحـت وافـن اس.اس (Waffen ss) قـرار داشـت، و هـدف سـربـازگـیـری بـرای جـبـهـۀ شـرق را دنـبـال مـی کـرد. جـوخـه بـه شـدت در مـیـان مـردم ایـجـاد نـفـرت و انـزجـار نـمـود، و کـارش نـیـز مـقـرون بـه مـوفـقـیـت چـنـدانـی نـگـردیـد.
در آوریـل 1945 جـمـعـاً 7220 یـهـودی دانـمـارکـی بـه سـوئـد گـریـخـتـنـد.
از 1942 بـه مـحـاذات کُـنـشـگـری هـای مـقـاومـت مـردم، عـمـلـیـات خـراب کـاری صـورت گـرفـت. سـازمـان هـای خـراب کـاری مـخـتـلـفـی پـدیـد آمـدنـد، کـه از بـیـن آن هـا بـوپـا (Bopa) در کـپـنـهـاگ، هـالگـای دانـمـارکی (Holger Danske) در کـپـنـهـاگ و بـاشـگـاه چـرچـیـل (Churchill-Club) در آلـبـورگ بـودنـد.
عـمـلـیـات خـراب کـاری خـشـم شـدیـد هـانـسـن و سـایـر نـازیـسـت هـا را بـرانـگـیـخـتـه بـود. هـا نـسـن آن عـمـلـیـات را، کـه بـه اشـکـال گـونـاگـون نـیـروهـای اشـغـالـگـر را مـضـروب مـی سـاخـتـنـد، خـیـانـت مـسـتـقـیـم بـه زادبـوم و نـیـروهـای آزادی بـخـش( نـازی هـا) مـی دانـسـت، و بـه سـخـتـی مـحـکـوم شـان مـی سـاخـت. او جـزوه ای بـا عـنـوان ” خـائـنـیـن بـه زادبـوم” را در گـرمـاگـرم عـمـلـیـات خـراب کـاری سـازمـان هـای مـقـاومـت انـتـشـار داد، کـه تـشـویـق شـدیـد نـازی هـا و آلـمـان گـرایـان را بـرانـگـیـخـت. ایـن جـزوه بـه دسـت ورنـر بـسـت (Werner Best)(89- 1903)، ژنـرال اس. اس و فـرمـانـدار تـام الاخـتـیـار آلـمـان نـازی در دانـمـارک از نـوامـبـر 1942 تـا پـایـان اشـغـال دانـمـارک، نـیـز رسـیـد، و تـحـسـیـن او را نـسـبـت بـه نـویـسـنـده اش، هـانـسـن، زاد. بـسـت عـلاقـۀ زیـادی بـه مـلاقـات شـخـصـی بـا هـانـسـن ابـراز کـرد، و او را بـه مـقـرّ اس.اس دعـوت نـمـود. هـانـسـن کـه ایـن دعـوت را یـک افـتـخـار تـلـقـی مـی کـرد، در حـالـی کـه از شـادی سـر از پـا نـمـی شـنـاخـت، روز مـقـرر بـه دیـدار خـصـوصـی فـرمـانـدار نـازی شـتـافـت.
زمـان کـوتـاهـی پـسـا اعـزام شـدن ژنـرال وی. هـانـکـن (V. Hanneken) بـه عـنـوان رهـبـر نـیـرو هـای آلـمـان نـازی بـه دانـمـارک – مـقـامـی کـه هـانـکـن تـا آخـریـن مـاه هـای اشـغـال حـفـظ نـمـود – هـانـسـن در جـریـان یـک شـب نـشـیـنـی نـازی هـا بـا حـضـور هـانـکـن در اتّـحـادیّـۀ دانـمـارک – آلـمـان بـا هـانـکـن آشـنـا گـشـت، و دو دور بـا او رقـصـیـد. از هـمـان نـخـسـتـیـن نـگـاه هـای هـانـسـن و هـانـکـن بـه یـکـدیـگـر آتـش عـشـق در قـلـوب شـان بـرافـروخـتـه شـد، و ایـن عـشـق سـریـعـاً کـار هـر دو شـان را سـاخـت. دو هـفـتـه بـعـد از آن شـب نـشـیـنـی هـانـسـن بـه مـعـشـوقـۀ ثـابـت هـانـکـن تـبـدیـل گـردیـد. دیـرتـر هـانـسـن از او صـاحـب پـسـری نـیـز شـد، کـه مُـرده بـه دنـیـا آمـد.
مـبـارزۀ مـقـاومـت اقـشـار مـخـتـلـف مـردم بـه اشـکـال گـونـاگـون – کـه بـه طـور جـدّی از 1943 آغـاز گـشـت(مـثـال خـوبـی مـاه اوت هـمـان سـال) – عـلاوه بـر آلـمـان هـا بـر ضـد نـازیـسـت هـای دا نـمـارکـی نـیـز بـود؛ حـمـلات خـشـونـت آمـیـز شـدیـدی بـه نـازیـسـت هـا، مـنـازل و مـغـازه هـای شـان بـه عـمـل آمـد. یـکـی از ایـن حـمـلات بـه ادارۀ روزنـامـۀ مـیـهـن صـورت گــرفـت. در جـریـان آن حـمـلـه هـانـسـن تـصـادفـاً در ادارۀ روزنـامـه بـود، و در اثـر پـرتـاب شـدن بـمـبـی از پـنـجـره بـه داخـل اتـاق او بـه سـوخـتـگـی هـایـی دچـار، و دو هـفـتـه در بـیـمـارسـتـان بـسـتـری گـردیـد.
آلـمـان هـا در بـرابـر مـقـاومـت مـردم مـطـالـبـاتـی از دولـت بـر سـر کـار دانـمـارک نـمـودنـد، کـه هـانـسـن بـه نـوبـۀ خـود در مـقـالـه ای بـه تـوجـیـه شـان پـرداخـت. ایـن مـطـالـبـات عـبـارت بـودنـد از: مـمـنـوعـیـت گـردهـم آیـی اشـخـاص بـیـش از 5 نـفـر؛ مـمـنـوعـیـت اعـتـصـاب؛ مـمـنـوعـیـت بـرگـزاری جـلـسـات؛ مـمـنـوعـیـت خـروج شـبـانـه؛ مـمـیـزی جـرایـد زیـر نـظـر آلـمـان هـا؛ بـرقـراری دادگـاه هـای ویـژه، و مـحـکـومـیـت مـرگ بـرای خـراب کـاری. هـانـسـن در مـقـالـه خـاصـه بـه تـوجـیـه مـطـالـبـۀ مـحـکـومـیـت مـرگ بـرای خـراب کـاری پـرداخـتـه، در کـوشـش مـحـقـانـه نـمـودن آن بـرآمـد. دولـت دا نـمـارک مـطـالـبـات آلـمـان هـا را اتـمـام حـجـت تـلـقـی، و رد کـرد. واکـنـش آلـمـان هـا بـلافـاصـلـه بـود: تـرور در کـشـور و بـرقـراری وضـعـیـت اسـتـثـنـایـی بـا ایـن مـقـررات: “1) ادامـۀ اشـتـغـال هـمـاد کـار کـنـان دولـت بـه کـارشـان. 2) مـمـنـوعـیـت گـردهـم آیـی هـای بـیـش از 5 نـفـر. 3) مـمـنـوعـیـت تـردد شـبـانـه در سـراسـر کـشـور از آغـاز شـب. 4) مـمـنـوعـیـت اسـتـفـاده از پـسـت و تـلـگـراف و تـلـفـن. 5) مـمـنـوعـیـت اعـتـصـاب. مـجـازات مـرگ بـرای اعـتـصـاب.”14 دولـت دانـمـارک در اثـر وضـعـیـت اسـتـثـنـایـی بـرقـرار شـده از سـوی آلـمـان هـا عـمـلاً فـلـج گـردیـد.
اوضـاع نـاشـی از اشـغـال دانـمـارک تـشـدیـد کـنـنـدۀ مـقـاومـت مـردم بـود. مـقـاومـت مـردم رفـتـه رفـتـه شـکـل مـنـظـم و سـازمـان یـافـتـه بـه خـود گـرفـت، و چـنـد سـازمـان مـقـاومـت زیـرزمـیـنـی رهـبـری آن را بـه دسـت گـرفـتـنـد، کـه در شـمـار آن هـا دانـمـارک آزاد(Frit Danmark)، دانـمـارکـی هـای آزاد(De frie danske)، حـلـقـه(Ringen)، مـجـمـع دانـمـارکـی(Dansk Samling)، اس.او.ای (SOE) بـودنـد. در 1943 شـورای آزادی دانـمـارک (Danmarks Frihedsråd) جـهـت هـمـآهـنـگ سـا زی کُـنـشـگـری هـای سـازمـان هـای مـقـاومـت تـأسـیـس گـردیـد. ایـن شـوری بـبـش از هـمـۀ نـازیـسـت هـا نـفـرت هـانـسـن را بـرانـگـیـخـت. او شـوری را تـهـدیـد مـسـتـقـیـمـی بـه آرمـان و اهـداف خـود بـه شـمـار آورد، و در مـقـالات و سـخـنـرانـی هـای خـود بـدان حـمـلـه نـمـود. یـک بـار عـلـنـاً در مـیـدان جـلـوی مـجـلـس شـوری بـرعـلـیـه شـورای آزادی دانـمـارک سـخـنـرانـی شـدیـدالـلـحـنـی نـمـوده، شـوری را ” مـجـمـع خـائـنـیـن” خـوانـد.
در 1943 نـازی هـای دانـمـارک مـنـتـخـبـی از مـقـالات هـانـسـن بـا مـوضـوع مـرکـزی نـژادپـرسـتـی را، کـه در روزنـامـۀ مـیـهـن بـه چـاپ رسـیـده بـودنـد، بـه زبـان هـای آلـمـانـی و سـوئـدی بـرگـردانـدنـد، و بـه صـورت کـتـاب مـنـتـشـر سـاخـتـنـد. کـتـاب نـام هـانـسـن را در مـجـامـع نـازیـسـتـی آلـمـان و اسـکـانـدیـنـاوی ورد زبـان هـا نـمـود، و از آن پـس ارگـان هـای مـرکـزی احـزاب نـازی آن کـشـورهـا بـه چـاپ نـوشـتـارهـای هـانـسـن پـرداخـتـنـد.
تـا جـایـی کـه بـه کُـنـشـگـری مـطـبـوعـاتـی مـربـوط مـی شـود، تـحـت اشـغـال دانـمـارک جـمـعـاً 540 جـریـدۀ غـیـرقـانـونـی انـتـشـار مـی یـافـتـنـد. بـزرگ تـریـن شـان دانـمـارک آزاد بـود، کـه در بـهـار 1945 150000 نـسـخـه تـیـراژ داشـت.15 ایـن جـریـده بـه کـرّات بـه افـشـای مـاهـیـت و درون مـایـۀ واپـس گـرایـانـۀ مـقـالات هـانـسـن در روزنـامـۀ مـیـهـن پـرداخـتـه، هـانـسـن را در زمـرۀ مـنـحـط تـریـن دشـمـنـان مـردم دانـمـارک نـامـیـد.
گـونـتـر پـانـکـه(Günther Pancke)، رهـبـر عـالـی اس.اس و پـلـیـس آلـمـان در دانـمـارک انــدکـی پـیـشـا ژوئـیـه 1943 هـانـسـن را بـه مـقـرّ اس.اس دعـوت نـمـوده، بـا او دربـارۀ تـرورهـایـی کـه نـقـشـۀ شـان را کـشـیـده بـود، بـه گـفـت و گـو پـرداخـت، و بـه هـانـسـن تـوصـیـه نـمـود ضـرورت پـیـشـبـرد آن تـرورهـا را بـا نـگـارش مـقـالاتـی تـوجـیـه نـمـایـد. و هـانـسـن چـنـیـن کـرد. او در مـقـالاتـی ایـن تـرورهـا را داروی عـلاج بـیـمـاری خـیـانـت بـه مـیـهـن و کـمـونـیـسـم نـامـیـد، و از مـردم دعـوت نـمـود در بـرابـر تـرورهـای در راه بـه مـقـاومـت بـیـهـوده نـپـردازنـد.
در 1944 تـرور گـسـتـرده ای بـه فـرمـان شـخـص هـیـتـلـر بـه وسـیـلـۀ پـانـکـه در دانـمـارک بـه عـمـل آمـد. زیـر نـظـر پـانـکـه گـروه هـای ویـژه ای از نـازیـسـت هـای آلـمـانـی – دانـمـارکـی بـرای ایـن عـمـلـیـات تـشـکـیـل داده شـدنـد. در زمـرۀ قـربـانـیـان بـسـیـار تـرور نـویـسـنـدۀ مـشـهـور کـای مـونـک(Kaj Munk)(مـقـتـ.1944- 1898) بـود، کـه تـرورش هـنـایـش ژرفـی در مـردم داشـت.
هـانـسـن در جـوار نـویـسـنـدگـی و کُـنـشـگـری سـیـاسـی، بـه طـور خـودکـار سـرگـرم جـاسـوسـی بـرای آلـمـان هـا نـیـز بـود، و بـه ایـن جـهـت مـرتـبـاً بـه سـتـاد گـسـتـاپـو (Gestapo) در عـمـارت شـل (Shell-huset) در کـپـنـهـاگ – کـه در مـارس 1945 بـه وسـیـلـۀ هـواپـیـمـاهـای جـنـگـی انـگـلـیـس بـمـبـاران گـردیـد – تـردد داشـت.
هـانـسـن در کـوشـش حـزب نـازی دانـمـارک بـرای نـفـوذ در سـازمـان هـای جـوانـان و جـنـبـش سـنـدیـکـایـی بـه هـدف نـازی سـازی اعـضـای آن هـا شـریـک بـود. جـزوه ای بـا مـوضـوع آیـنـدۀ جـوانـان و سـنـدیـکـاهـا در دولـت آیـنـده از او انـتـشـار یـافـت، کـه عـمـدتـاً مـورد اسـتـقـبـال سـازمـان جـوانـان حـزب مـحـافـظـه کـار، کـه گـرایـش درخـور تـوجـهـی بـه فـاشـیـسـم و نـازیـسـم نـشـان مـی داد، قـرار گـرفـت.
تـحـت اشـغـال دانـمـارک چـنـد بـار احـزاب نـازی آلـمـان و کـشـورهـای اسـکـانـدیـنـاوی از هـانـسـن بـرای سـخـنـرانـی و تـهـیـیـج دعـوت بـه عـمـل آوردنـد.
کُـنـشـگـری سـیـاسـی هـانـسـن مـاهـیـت مـتـعـصـبـانـه یـافـتـه بـود، و او بـا عـشـق خـامـوشـی نـاپـذ یـر بـه ایـدئـولـوژی نـازی و کـار بـرای تـحـقـق آن در دانـمـارک، بـا روح و جـسـمـش در وقـایـع شـرکـت داشـت.
هـانـسـن بـا مـقـالاتـی در روزنـامـۀ مـیـهـن از تـشـکـیـل گـردیـدن شـعـبـات تـهـاجـمـی نـازی اس.آ (SA) – گـرچـه بـیـش از 1000 تـا 2000 عـضـو در دانـمـارک نـیـافـتـنـد – بـه گـرمـی اسـتـقـبـال نـمـود.
او هـم چـنـیـن سـعـی رخـنـه در جـنـبـش زنـان را داشـت، و کـار تـهـیـیـجـیـش در ایـن حـوزه از جـمـلـه بـه در بـاز بـیـن الـمـلـل (Open Door International)، یـک مـجـمـع زنـان کـه از 1930 در دانـمـارک نـمـایـنـدگـی یـافـتـه بـود، نـیـز بـه جـامـعـۀ زنـان دانـمـارک (Dansk Kvindesamfund) و اتـحـادیـه هـای زنـان خـانـه دار مـتـوجـه بـود. حـزب نـازی دانـمـارک بـه هـانـسـن مـأمـوریـت ایـجـاد یـک سـازمـان آزادیـبـخـش نـازیـسـتـی زنـان بـا بـرنـامـۀ تـصـفـیـۀ نـژادی را بـه تـقـلـیـد از چـنـیـن سـاز مـانـی در آلـمـان مـحـول سـاخـتـه بـود.
از خـدمـات دیـگـر هـانـسـن بـرای آلـمـان هـا کـار تـهـیـیـجـی جـهـت جـوخـه ای مـوسـوم بـه هـیـپـو (Hipo-Korpset) بـود. ایـن جـوخـه بـه دنـبـال دسـتـگـیـری افـراد پـلـیـس دانـمـارک بـه دسـتـور پـانـکـه در سـپـتـامـبـر 1944 تـشـکـیـل گـردیـد، و هــدف مـبـارزه عـلـیـه عـمـلـیـات جـنـبـش مـقـاومـت و تــرور را دنـبـال مـی کـرد. هـیـپـوهـا در امـر شـکـنـجـۀ زنـدانـیـان سـیـاسـی نـیـز شـرکـت داشـتـنـد.
1945، سـال شـکـسـت آلـمـان نـازی و پـیـروزی مـتـفـقـیـن از راه رسـیـد. در 30 آوریـل آن سـال هـیـتـلـر در پـنـاهـگـاهـش در کـنـسـولـگـری رایـش در بـرلـیـن خـودکُـشـی نـمـود. ایـن خـبـر ضـربـۀ روحـی سـخـتـی بــر هـانـسـن بــود. بـه ایـن مـنـاسـبـت از او اعـلانـیـه ای بـا عـنـوان ” پـیـشـوایـی کـه تـا ابـد زنـده خـواهـد مـانـد” در آخـریـن شـمـارۀ روزنـامـۀ مـیـهـن بـه چـاپ رسـیـد.
5 مـه سـال مـزبـور آلـمـان هـای اشـغـالـگـر در دانـمـارک بـلاشـرط بـه نـیـروهـای مـتـفـقـیـن تـسـلـیـم گـشـتـنـد. ایـن رویـداد بـرانـگـیـزنـدۀ یـک جـشـن مـلـی شـد. اعـضـای جـنـبـش مـقـاومـت بـا بـازوبـنـدهـای شـان در خـیـابـان هـا ظـاهـر گـشـتـنـد.
اکـنـون وقـت تـسـویـه حـسـاب بـا خـائـنـیـن بـه مـیـهـن( نـازیـسـت هـا، آلـمـان گـرایـان و دسـتـیـاران رنـگـارنـگ شـان) بـود. اعـضـای جـنـبـش مـقـاومـت بـا یـاری مـردم بـه دسـتـگـیـری خـائـنـیـن پـرداخـتـنـد. در مـیـان ایـنـان شـمـاری زنـان و دخـتـران نـیـز بـودنـد، کـه بـا آلـمـان هـا رابـطـۀ جـنـسـی یـا روابـط دیـگـری داشـتـنـد. مـردم ایـن زنـان و دخـتـران را، کـه بــه ” مـعـشـوقـۀ آلـمـانـی” (tyskertøs) مـلـقـب سـاخـتـنـد، در خـیـابـان هـا دسـتـگـیـر مـی نـمـودنـد، یـا از مـنـازل شـان بـیـرون مـی کـشـیـدنـد، در مـلاء عـام لـبـاس هـای شـان را از تـن شـان مـی کـنـدنـد، آن گـاه در حـالـی کـه مـردم بـه روی آنـان تُـف مـی انـداخـتـنـد، مـوهـای شـان را بـا قـیـچـی مـی بـریـدنـد، و روی بـدن هـای بـرهـنـۀ شـان بـه نـشـانـۀ تـحـقـیـر صـلـیـب شـکـسـتـۀ نـازی نـقـش مـی نـمـودنـد.16
هـانـسـن کـه از تـصـمـیـم اعـضـای جـنـبـش مـقـاومـت درمـورد دسـتـگـیـری او اطـمـیـنـان داشـت، در هـمـان روز 5 مـه بـه حـومـۀ کـپـنـهـاگ گـریـخـتـه، در مـنـزل آشـنـایـی مـخـفـی گـشـت. نـیـمـه شـب او را بـا اتـومـوبـیـل بـه بـنـدر هـلـسـیـنـگـور بـردنـد، و بـا یـک کـشـتـی کـوچـک بـه سـوئـد راهـیـش سـاخـتـنـد.
هـانـسـن بـه وضـعـیـت روحـی انـتـقـادآمـیـزی دچـار گـردیـده بـود. بـحـران روانـی فـرایـش گـرفـتـه بـود. شـکـسـت آلـمـان شـکـسـت خـود او بـود، و ایـن شـکـسـت او را تـقـریـبـاً ازپـادرآورده بـود. دنـیـای نـویـنـی بـا اخـلاق و ایـدئـولـوژی نـژادپـرسـتـانـه، کـه او امـکـان بـنـای ارکـانـش را یـافـتـه بـود، چـون کـاخ مـقـوایـی فـروریـخـتـه بـود. بـه آن دنـیـا او خـود را، هـسـتـیـش را ایـثـار نـمـوده بـود. تـمـام امـیـد هـا، آرزوهـایـش در آن دنـیـای رؤیـایـی بـود. آن دنـیـا بـه او نـویـد یـک زنـدگـی بـهـشـتـی داده بـود. در آن دنـیـا تـاریـخ بـشـری مـی بـایـد از نـو و بـا خـون بـه نـگـارش درآیـد. آن دنـیـا دنـیـای نـازیـسـم بـود. بـرای سـاخـتـن دنـیـای رؤیـایـی امـثـال هـانـسـن بـود کـه مـردانـی بـا اونـیـفـورم هـای چـشـمـگـیـرنـازی، بـا پـیـشـوایـی بـه نـام هـیـتـلـر بـه پـا خـاسـتـه بـودنـد، و مـی گـفـتـنـد دارای مـأمـوریـتـی جـهـانـی انـد. آن مـردان تـاریـخ را خـوانـده بـودنـد، ولـی نـه بـرای آمـوخـتـن از آن، تـنـهـا بـرای شـنـاخـت ضـمـنـی آن و از طـریـقـش یـافـتـن حـامـیـانـی بـرای نـظـرات ثـابـت شـان. آن هـا قـادر بـه پـذیـرش ایـن نـکـتـه نـبـودنـد، کـه تـاریـخ را مـی تـوان بـه گـونـۀ یـک رشـتـۀ انـتـقـادی مـطـالـعـه کـرد. نـظـر آن مـردان دربـارۀ هـمـه چـیـز حـکـمـی ، مـتـصـبـانـه و نـاشـکـیـبـایـانـه بـود. هـر سـخـنـی دربـارۀ روح بـشـر و اشـکـال گـونـاگـون آن از رازگـرایـی گـرفـتـه تـا دانـش بـرای آنـان بـیـگـانـه بـود. اسـاس ایـمـان سـیـاسـی آن مـردان دارویـنـیـسـم ابـتـدایـی بـود. آنـان اسـتـعـداد تـوسـل بـه و حـفـظ یـک بـرتـری تـعـیـیـن کـنـنـده در مـبـارزه بـرای بـقـاء را در انـدیـشـۀ نـژاد بـیـان مـی نـمودنـد، آن چـه کـه در ایـدئـولـوژی شـان نـقـش مــرکـزی داشـت. مـی گـفـتـنـد هـر آن چـه بـشـریـت بـه دسـت آورده اسـت، اثـر نـژاد آریـایـی اسـت. آن مـردان هـسـتـۀ بـرگـزیـدگـان را در مـلـت آلـمـان تـشـکـیـل داده بـودنـد، کـه نـمـایـنـده اش حـزب نـازی و بـه ویـژه اس.اس بـود. آن مـردان بـه ایـن نـتـیـجـه رسـیـده بـودنـد، کـه اصـطـلاح مـلـت بـی مـعـنـاسـت. ایـن اصـطـلاح جـعـلـی را بـایـد حـذف کـرد، و اصـطـلاح نـژاد را بـه جـای آن نـشـانـیـد. بـا اصـطـلاح نـژاد، نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـم خـواهـد تـوانـسـت انـقـلابـش را در جـهـان گـسـتـرش دهـد، و شـالـودۀ یـک نـظـام نـویـن را بـه ریـزد. آن مـردان هـدف را تـوجـیـه کـنـنـدۀ وسـیـلـه مـی شـمـاردنـد. آنـان رایـش سـوم را بـنـا کـرده بـودنـد. بـرای نـشـر مـرام شـان مـرزهـای مـلـل را زیـر زنـجـیـرهـای تـانـک هـای شـان شـکـسـتـه بـودنـد. دول مـلـی را سـاقـط کـرده، دسـت نـشـانـدگـان شـان را بـر سـر کـار آورده بـودنـد. طـومـار اسـتـقـلال مـردمـان را درهـم پـیـچـیـده بـودنـد. بـه مـقـاومـت مـردم بـا تـرور و شـکـنـجـه پـاسـخ گـفـتـه بـودنـد. مـنـابـع مـلـل را غـارت کـرده بـودنـد. چـنـد مـیـلـیـون یـهـودی را در اتـاق هـای گـاز در اردوگـاه هـای کـار اجـبـاری شـان مـعـدوم سـاخـتـه بـودنـد. بـا انـدیـشـه بـه چـنـان مـردانـی بـود، کـه فـیـلـسـوف فـریـدریـش ویـلـهـلـم نـیـچـه (Friedrich Wilhelm Nietzsche)(1900- 1844) نـوشـتـه بـود: ” مـردان نـیـرومـنـد، سـروران جـهـان، واجـد وجـدان بـیـغـش جـانـور شـکـاریـنـد. ایـنـان غـولانـی شـادکـامـنـد و مـی تـوانـنـد از اعـمـال هـراس انـگـیـز پـیـاپـی از قـبـیـل آتـش زدن امـاکـن بـزرگ، هـتـک نـامـوس زنـان، شـکـنـجـه دادن دیـگـران، بـا هـمـان شـادی و نـشـاط و رضـای خـاطـری بـازگـردنـد کـه گـوئـی در شـوخـی شـاگـردان مـدارس شـرکـت جـسـتـه بـودنـد … وقـتـی مـردی تـوانـایـی فـرمـانـروایـی دارد، وقـتـی او ذاتـاً ” آقـا ” اسـت، در رفـتـار و اعـمـال خـویـش جـابـر و قـاهـر اسـت پـیـمـانـهـا در دیـدۀ او چـه ارج و بـهـایـی دارنـد؟ … بـرای آنـکـه دربـارۀ اصـول اخـلاقـی بـدرسـتـی داوری کـنـیـم، بـایـد دو مـفـهـوم را کـه از دانـش جـانـورشـنـاسـی بـه عـاریـت گـرفـتـه ایـم جـانـشـیـن اصـول مـذکـور کـنـیـم: آن دو مـفـهـوم رام کـردن یـک جـانـور و پـرورش نـوع ویـژه ای اسـت.”17
بـحـران روانـی هـانـسـن یـک سـال بـه طـول انـجـامـیـد. او طـی آن سـال بـه کـشـمـکـش بـا خـود مـشـغـول بـود، و بـه نـدرت از مـنـزل خـارج مـی گـردیـد.
امـا، آتـش مـبـارزه در وجـود هـانـسـن نـمُـرده بـود. ایـن آتـش هـنـوز در روحـش روشـن بـود، و فـرصـتـی بـرای شـعـلـه ور شـدن دوبـاره مـی خـواسـت.

***

چـنـد سـال در رکـود گـذشـت؛ سـال هـایـی کـه بـرای هـانـسـن بـه نـوعـی شـکـنـجـۀ روحـی مـی مـانـد نـد. زمـانـی کـه در اروپـا آب هـا از آسـیـاب افـتـاد، نـازیـسـت هـا از نـو بـه جـنـب و جـوش درآمـدنـد، و آغـاز بـه سـازمـان دهـی مـجـدد خـود نـمـودنـد.
ایـن وضـعـیـت فـصـلـی نـو در زنـدگـی هـانـسـن گـشـود. او دوبـاره جـان گـرفـت، و بـا حـرارت شـگـفـتـی آغـاز بـه کُـنـشـگـری کـرد. بـه نـگـارش مـقـالات تـازه ای پـرداخـت، کـه در نـشـریـات پـراکـنـدۀ بـیـش تـر گـاهـنـامـه مـانـنـد و بـا انـتـشـار بـدون تـاریـخ مـنـظـم نـازی هـای اسـکـانـدیـنـاوی چـاپ و مـنـتـشـر گـشـتـنـد. در جـلـسـات سـخـنـرانـی نـمـود. بـه نـروژ و آلـمـان سـفـر کـرد، و در گـردهـم آیـی هـای نـازی هـا شـرکـت جـسـت. سـفـر کـوتـاهـی نـیـز بـه انـگـلـسـتـان نـمـود، و در آن جـا یـک رشـتـه سـخـنـرانـی دربـارۀ احـیـای جـنـبـش نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـتـی جـهـانـی ایـراد کـرد.
هـانـسـن از جـمـلـه در یـک گـردهـم آیـی سـرّی نـازیـسـت هـای نـو در اسـتـکـهـلـم شـرکـت جـسـت. در زمـرۀ حـاضـریـن در ایـن جـا نـازیـسـت هـای مـشـهـور مـیـکـائـل کـوهـنـن(Michael Kühnen) و گـرت لائـوف(Gert Lauf) بـودنـد. حـضـار اونـیـفـورم هـای نـظـامـی سـبـز بـر تـن و چـکـمـه هـای بـلـنـد در پـا داشـتـنـد. ابـتـداء یـکـی از حـضـار بـه هـانـسـن خـوش آمـد گـفـت، و آن گـاه هـانـسـن یـک سـخـنـرانـی بـا عـنـوان ” مـارش نـو” ایـراد کـرد، کـه مـربـوط بـه حـرکـت نـویـن نـاسـیـونـال سـوسـیـا لـیـسـم بـیـن الـمـلـلـی بـود. ایـن سـخـنـرانـی او بـا کـف زدن هـای شـدیـد حـضـار روبـه رو گـشـت. در رأس دسـتـور کـار گـردهـم آیـی مـبـارزه در راه یـک آلـمـان بـزرگ نـو، نـاسـیـونـال سـوسـیـالـیـسـتـی قـرار داشـت، و راهـبـرد نـازیـسـت هـای نـو بـه ایـن شـکـل تـهـیـه شـده بـود، کـه آن هـا بـا اعـمـال تـرو ریـسـتـی، حـمـلات جـسـمـانـی و غـیـره بـه کـمـک سـازمـان هـای زیـرزمـیـنـی مـی بـایـد بـرای نـیـل بـه اهـداف شـان مـبـارزه نـمـایـنـد.
مـدت کـوتـاهـی بـعـد از آن، گـردهـم آیـی سـرّی نـازیـسـت هـای نـو نـروژ از هـانـسـن بـه عـنـوان مـهـمـان افـتـخـاری بـرای شـرکـت در جـلـسـه ای کـه قـرار بـود در اسـلـو بـرگـزار گـردد، دعـوت بـه عـمـل آوردنـد. در ایـن جـلـسـه رهـبـر نـازی هـای نـو نـروژ بـه نـام یـان اولـه گـورد(Jan Ødegård) از جـمـلـه گـفـت: ” عـلـیـه مـهـاجـران بـا تـمـام وسـایـل بـایـد مـبـارزه شـود.”
نـازی هـای نـو بـیـکـاری بـزرگ در اسـکـانـدیـنـاوی را بـه صـورت وسـیـلـۀ مـنـاسـبـی بـرای نـفـرت زایـی نـسـبـت بـه خـارجـیـان بـه کـارگـرفـتـنـد، و از هـدف پـس فـرسـتـادن کـلـیـۀ ” غـیـر سـفـیـدهـا ” از اروپـای شـمـالـی بـه مـمـالـک شـان، مـمـنـوعـیـت بـه فـرزنـدخـوانـدگـی ” غـیـرسـفـیـد” و تـصـفـیـۀ یـهـودیـان از هـمـاد مـواضـع قـدرت و مـوقـعـیـت هـای نـفـوذ سـخـن گـفـتـنـد. هـانـسـن مـقـالـه ای تـهـیـیـجـی از خـود بـا عـنـوان ” خـارجـیـان، دُمـل هـا بـر بـدن تـنـدرسـت شـمـال” را خـوانـد، کـه در آن نـظـر خـارجـی سـتـیـزانـۀ نـازی هـای نـو را بـیـان داشـتـه بـود. مـقـالـۀ هـانـسـن بـا اسـتـقـبـال گـرم حـاضـریـن روبـه رو گـردیـد.
زمـانـی رسـیـد کـه نـازیـسـت هـای نـو دانـمـارک نـیـز هـنـایـیـده از جـنـبـش نـویـن نـازی هـای اروپـا بـه جـنـب و جـوش درآمـده، آغـاز بـه سـازمـان دهـی مـجـدد خـود کـردنـد. کـوشـش هـای نـازی هـای دانـمـارکـی در ایـن جـهـت بـه تـشـکـیـل یـافـتـن حـزب نـازی نـو مـنـتـهـی گـردیـد. اعـضـای حـزب از بـیـن نـازی هـای قـدیـم و جـوان بـودنـد. نـازی هـای نـو دانـمـارک پـول هـیـنـریـش ریـس – کـنـودسـن را بـه عـنـوان بـه اصـطـلاح پـیـشـوای حـزب بـرگـزیـدنـد، و هـانـسـن را نـیـز غـیـابـاً بـه عـضـویـت حـزب درآوردنـد، و – چـنـان کـه در پـیـش ذکـر شـد – بـه نـشـانـۀ احـتـرام بـه او لـقـب ” خـا نـم بـزرگ حـزب” دادنـد. بـرنـامـه و سـیـاسـت حـزب نـازی نـو دانـمـارک در واقـع کـپـی بـرنـامـه و سـیـاسـت حـزب نـازی مـنـحـلـه بـود؛ تـنـهـا یـک عـنـصـر تـازه بـه آن اضـافـه شـده بـود: مـبـارزه عـلـیـه مـهـاجـران ” غـیـرسـفـیـد”.
خـانـم بـزرگ حـزب نـازی نـو پـسـا چـنـد سـال اقـامـت در سـوئـد بـه دانـمـارک بـازگـشـت، و در زادگـاهـش ریـبـه در خـانـه ای ویـلایـی، کـه اعـضـای حـزب بـرای او خـریـده بـودنـد، سـکـونـت گـزیـد.
خـانـم بـزرگ از طـریـق بـیـن الـمـلـل سـیـاه در ارتـبـاط بـا چـنـد شـخـصـیـت بـرجـسـتـۀ نـازی نـو در دنـیا، عـمـدتـآً در آلـمـان، قـرار گـرفـت. هـم چـنـیـن با نـازی آلـمـانـی مـشـهـور تـیـس کـریـسـتـوفـرسـن (Thies Christofersen)، مـقـیـم کـولـونـد در دانـمـارک، رابـطـۀ دوسـتـانـه بـرقـرار سـاخـت. در آن زمـان کـریـسـتـوفـرسـن در کـتـابـش بـا عـنـوان “دروغ هـای آئـوشـویـتـس” مـوضـوع وجـود اتـاق هـای گـاز در اردوگـاه هـای کـار اجـبـاری را عـلـنـاً انـکـار نـمـوده بـود.
بـه ابـتـکـار خـانـم بـزرگ شـعـبـه ای از مـاهـنـامـۀ Nationalisten( مـلّـت پـرسـت)، ارگـان مـرکـزی حـزب مـلّـی(Nationalt Folkeparti) نـازیـسـتـی در نـروژ، در دانـمـارک دایـر گـردیـد، و خـانـم بـزرگ خـود جـزو هـیـئـت تـحـریـریـۀ آن بـود. شـعـبـۀ دیـگـری از ایـن مـاهـنـامـه در سـوئـد انـتـشـار مـی یـافـت. مـاهـنـامـه مـی بـایـد رفـتـه رفـتـه بـه ارگـان کـلـیـۀ نـازی هـای نـو اسـکـانـدیـنـاوی تـبـدیـل گـردد.
خـانـم بـزرگ بـه شـدت بـه نـویـسـنـدگـی مـشـغــول بـود. مـقـالات او بـه زبـان هـای مـخـتـلـف بـر گـردانـده شـده، در نـشـریـات نـازیـسـتـی نـو غـرب بـه چـاپ مـی رسـیـدنـد؛ هـم چـنـیـن دو مـقـالـه از او بـا نـام مـسـتـعـار در دانـمـارکـی(نـشـریـۀ اتّـحـادیّـۀ دانـمـارک) چـاپ شـدنـد.
کُـنـشـگـری سـیـاسـی خـانـم بـزرگ در دانـمـارک تـوأمـاً شـامـل مـبـارزۀ او عـلـیـه قـانـون و سـیـا سـت پـنـاهـنـدگـی دانـمـارک بـود، و او دو بـار شـخـصـاً بـا کـراروپ – کـه او را از ایـن پـس بـه جـای نـامـش کـشـیـش خـواهـیـم نـامـیـد – مـلاقـات، و بـا او دربـارۀ مـوضـوعـات پـنـاهـنـدگـی و قـانـون مـهـاجـرت دانـمـارک مـفـصـلاً بـه بـحـث پـرداخـت. در ایـن بـحـث هـا آن دو از حـیـث سـیـاسـی بـا نـظـرات یـکـدیـگـر مـوافـق بـودنـد.

———————————


روشـنـگـری هـا و پـانـوشـت هـا

1 جـزیـی از تـاریـخ اسـتـعـمـاری اروپـا را دانـمـارک تـشـکـیـل مـی دهـد. در عـهـد پـیـش بـرد سـیـاسـت تـجـاری در سـده هـای هـفـدهـم و هـجـدهـم دانـمـارک بـه یـک قـدرت اسـتـعـمـاری در مـنـاطـق گـرمـسـیـری تـبـدیـل گـردیـد. اسـتـیـلای اسـتـعـمـاری دانـمـارک شـامـل شـهــر تـجـارتـی تــرانـکـبـار در شـبـه قــارۀ هـنــدوسـتـان(1845- 1620)؛ یـک قــلـعـه در سـاحـل طـلا( گـانـا امـروز) در آفـریـقـای غـربـی(1850- 1659)؛ سـه جـزیـرۀ هـنـد غـربـی تـصـرف شـده در کـارائـیـب (1917- 1672)؛ شـهـر تـجـارتـی سـرامـپـور در شـبـه قـارۀ هـنـدوسـتـان(1854- 1755)، بـه عـلاوۀ جـزایـر تـصـرف شـدۀ گـریـنـلـنـد، ایـسـلـنـد و فـارو مـی گـردیـد( ایـن اسـتـیـلای اسـتـعـمـاری، الـبـتـه تـا درجـۀ ضـعـیـف تـری از گـذشـتـه، هـنـوز در گـریـنـلـنـد و فـارو بـرقـرار اسـت).
طـی سـدۀ هـجـدهـم دانـمـارک بـه بـسـط تـجـارت اسـتـعـمـاری مـثـلـث بـیـن دانـمـارک، سـاحـل طـلا و جـزایـر هـنـد غـربـی پـرداخـت. دانـمـارک اولـیـن کـشـور اروپـایـی بـود کـه حـمـل بـردگـان بـا کـشـتـی از سـاحـل طـلای آفـریـقـای غـربـی بـه هـنـد غـربـی را آغـاز نـمـود، و مـنـظـمـاً ادامـه داد. جـمـعـاً 100000 بـرده در سـدۀ هـجـدهـم بـه جـزایـر هـنـد غـربـی دانـمـارک حـمـل شـدنــد. ایـن مـوضـوع اسـاس سـه رمـان مــرتـبـط بــا عـنـاویـن Slavernes kyst( سـاحــل بــردگـان) (1967)، Slavernes skibe ( کـشـتـی هـای بـردگـان)(1968)، Slaveøer( جـزایـر بـردگـان)(1970) اثـر نـویـسـنـدۀ پـژوهـشـگـر تـورکـیـلـد هـانـسـن (Thorkild Hansen)(89- 1927) را تـشـکـیـل داده اسـت.
2 Jean – Christophe, IV, p.28, Paris, 1906
3 Rune Bech: Kan det virkelig passe …, s.12, Danmark, 1990
4 هـمـان، صـص 11-10.
5 هـمـان، ص 13.
6 هـمـان، ص 19.
7 هـمـان، ص 7.
8 ” قـضـیـۀ تـامـیـل” در سـال هـای 88- 1987 در دورۀ وزیـر دادگـسـتـری اسـبـق دانـمـارک اریـک نـیـن-هـانـسـن(Erik Ninn-Hansen) در دولـت دسـت راسـتـی پـول اشـلـوتـر(Poul Schlüter)(2021- 1929)، نـخـسـت وزیـر( 93- 1982) و رهـبـر حـزب مـحـافـظـه کـار پـدیـد آمـده، بـه یـک رسـوایـی سـیـاسـی و سـقــوط دولـت اشـلـوتــر مـنـجـر گـردیـد. قــضـیـه از
ایـن قـرار بـود، کـه نـیـن-هـانـسـن در 1987 نـقـشـۀ بـازگـشـت دادن اجـبـاری تـامـیـل هـای پـنـاهـجـو بـه سـری لانـکـا را کـشـیـد، و در نـتـیـجـه امـکـان اجـازۀ اقـامـت بـه تـامـیـل هـا از آن هـا سـلـب گـردیـد، و از رسـیـدگـی بـه تـقـاضـاهـای قـانـو نـی تـامـیـل هـا درمـورد الـحـاق خـانـواده هـای شـان بـه آن هـا در دانـمـارک خـودداری بـه عـمـل آمـد. تـحـقـیـق ” قـضـیـۀ تـامـیـل”، کـه نـاشـی از نـقـض مـسـتـقـیـم قـانـون پـنـاهـنـدگـی بـود، در 1990 آغـازشـد. گـزارش نـهـایـی تـحـقـیـق حـاکـی بـود، کـه نـیـن-هـانـسـن بـه صـورت غـیـرقـانـونـی عـمـل کـرده، و ایـن عـمـل او عـامـدی بـوده اسـت. در 1993 مـجـلـس شـوری تـصـمـیـم مـحـاکـمـۀ نـیـن-هـانـسـن را در دادگـاه رسـمـی کـشـوری تـصـویـب نـمـود، بـا ایـن نـتـیـجـه کـه او بـه چـهـار مـاه زنـدان مـشـروط مـحـکـوم گـردیـد.
9 مـؤسـس و رهـبـر حـزب تّـرقـی از 1972 تـا 1983 مـوگـنـس گـلـیـسـتـروپ(Mogens Glistrup)، یـک نـژادپـرسـت بـدنـام، نـمـایـنـدۀ مـجـلـس شـوری(90- 1973) بـود. سـوء اسـتـفـادۀ مـالـیـاتـی گـلـیـسـتـروپ و رسـیـدگـی قـانـونـی بـه آن در 1983 مـنـتـج بـه مـحـکـومـیـت او در دادگـاه عـالـی بـه 3 سـال زنـدان و پـرداخـت جـریـمـۀ نـقـدی بـه مـبـلـغ 1000000 کـرون دا نـمـارک گـردیـد. ضـمـنـاً در مـجـلـس از او سـلـب اعـتـمـاد شـد. وی در 1991 از حـزب تـرّقـی اخـراج گـردیـد. یـک گـفـتـۀ واپـس گـرایـانـۀ مـشـهـور او بـود: ” مـسـلـمـانـان در دانـمـارک بـایـد دسـتـگـیـر و در اردوگـاه هـا گـردآوری شـونـد، و بـه کـسـانـی کـه بـیـش تـر بـه پـردازنـد، فـروخـتـه شـونـد.”(Muhamedanere skal indfanges, og samles i lejre og sælges til dem, der vil betale mest. )
10 در ایـن رابـطـه مـقـالـۀ ” کـار و پـنـاهـنـدگـان” از مـهـران وهـمـن در روزنـامـۀ مـهـاجـر(کـپـنـهـاگ)، ش3، 1987 درج شـده اسـت.
11 اطـلاعـات بـیـش تـر دربـارۀ سـازمـان کـمـک بـه پـنـاهـنـدگـان ازجـمـلـه در کـتـاب Flygtningekundskab( دانـش دربـارۀ پـنـاهـنـدگـان) تـألـیـف یـان یـارنـو(Jan Hjarnø)(1987) بـه دسـت داده شـده اسـت .
12 ایـن مـوضـوع را تـورکـیـلـد هـانـسـن در اثـر پـژوهـشـی سـه جـلـدیـش تـحـت عـنـوان Processen mod Hamsun( مـحـا کـمـۀ هـامـسـون)، کـپـنـهـاگ، 1978 بـررسـیـده اسـت.
13 Besættelsen og frihedskampen 1940 – 45, bd.1, Jørgen Hæstrup, s.112, København, 1979
14 هـمـان، ص 53.
15 هـمـان، ص 61.
16 پـژوهـشـی دربـارۀ سـرنـوشـت نـافـرجـام ایـن زنـان و دخـتـران را آنـتـه واریـنـگ(Anette Warring) در کـتـابـی بـا عـنـوان Tyskerpiger – under besættelsen og retsopgør( دخـتـران آلـمـان هـا – تـحـت اشـغـال و رویـارویـی حـقـوقـی)، کـپـنـهـاگ، 1994 بـه عـمـل آورده اسـت.
17 نـقـل از ویـلـیـام ال. شـایـرر(William L. Shirer)(93- 1904):The Rise and Fall of the Third Reich – A History of Nazi Germany ( ظـهـور و سـقـوط رایـش سـوّم – یـک تـاریـخ آلـمـان نـازی)(نـیـو یـورک،1959)، تـرجـمـۀ ابـوطـالـب صـارمـی، چ3، صـص 29- 128، تـهـران، 1348.

 

 

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل