نامه ای از سهیل عربی زندانی آنارشیست به مناسبت پنجشنبه سیاه اوین از زندان تهران بزرگ

نامه ای از سهیل عربی زندانی آنارشیست به مناسبت پنجشنبه سیاه اوین از زندان تهران بزرگ
Text Size

«فروردین یکی از پنجشنبه ها و روزهای سیاه اوین
روز زندانی سیاسی و فراتر از آن، روز مقاومت
ما متحد، شجاع و با درایت بودیم که توانستیم اندکی از حقوق پایمال شده خود را بازپس گیریم.
اگرچه بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتیم و چند روز در سلولهای انفرادی شکنجه های مضاعف را تحمل کردیم، اما تمام ما با غرور و افتخار از ۲۸ فروردین یاد می کنیم و آن را از بهترین روزهای زندگی خود می‌دانیم.
مهم ترین درس ۲۸ فروردین برای من این بود که اتحاد شجاعت و درایت هر سه، برای انسان و هر جامعه انسانی ضروری هستند. اما هیچیک به تنهایی کافی نیست و از نظر من استفاده درست و تو‌‌أمان از هر سه مورد بود که منجر به پیروزی زندانیان سیاسی علیه جلادان حکومت خامنه‌ای شد.
نخست به این دلیل که مورد نقد قرار بگیرم، و درستی و اشتباه اعمال خود را بدانم، و دوم با هدف در اختیار قرار دادن تجربه خود به جوانان، آنچه از آن روز مهم به یاد می آورم را شرح می دهم.

پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳ چند روز پس از اولین نوروزی که برای نخستین بار در زندان بودم، در سلول شماره ۱ بند ۳۵۰ در حال مطالعه بودم که افرادی با اندامهای نخراشیده و بسیار درشت، ریشهای نتراشیده و پیراهنهای یقه بسته که داخل شلوار نرفته بود، با شتاب و عصبانیت شدید به اتاق ما حمله کردند. جوری که انگار می‌خواستند تعدادی سارق مسلح یا قاتل زنجیری را دستگیر کنند. در حالی که تمام اعضای اتاق ما معلم، دانشجو، کارگر، نویسنده، شاعر، عکاس، هنرمند و فرهنگی بودند. تمام ما به دلیل فعالیتهای مدنی و سیاسی و دفاع از حقوق بشر محکوم به تحمل حبس شده بودیم. از بین ما حتی یک نفر هم سیگار نمی کشید. اما آنها به طور وحشیانه ای شروع به بازرسی اتاق ما کردند.

یکی فیلمبرداری می‌کرد. یک نفر افراد داخل اتاق را بازرسی میکرد و دیگری وسایل اتاق را به بهانه بازرسی نابود می کرد. نخست وسایل داخل یخچال را روی فرش ریخت. مثل آبلیمو، ماست، رب گوجه، کدو، خیار و هویج ها را با عصبانیت نصف می کرد. وقتی می دید داخل آنها چیزی نیست، آنها را با خشم روی زمین می کوبید و بعد به سراغ کتاب های داخل گنجه رفت. آنها را یکی یکی پاره کرد و روی خوراکی هایی که وسط اتاق ریخته بود پرتاب کرد.

آن یکی که به ظاهر قصد بازرسی افراد داخل اتاق را داشت، لحظاتی پس از ورود به اتاق، پس از اینکه به چهره ما با خشم و کنجکاوی نگریست، با یک دست گوش امیر قاضیانی را گرفت و با دست دیگر او را از تخت ۳ پایین کشید. او آنقدر بلند و درشت بود که مثل پایین آوردن یک متکای سبک امیر را که بیش از ۱۸۰ سانتیمتر قد داشت را پایین انداخت و سپس از گوش او هدفون را با خشم بیرون کشید. امیر که به شدت متعجب و شوکه شده بود، رادیو را از جیب بیرون کشید و گفت این رادیو را از فروشگاه خریدم به خدا مجاز است. اما مامور سپاه که خیلی شبیه به گانگسترهای فیلم های سینمایی بود، بدون توجه به دفاعیات امیر رادیو را زیر پای خود له کرد و سپس با خشم فریاد کشید: همه به هواخوری بروند. می خواهیم اتاق را بازرسی کنیم.

مسئول اتاق ما زنده یاد غلامرضا خسروی به آنها گفت: «شما در حضور خود ما وسایلمان را که به سختی تهیه کرده ایم نابود می کنید. وای به وقتی که در اتاق نباشیم. ما از اتاق بیرون نمی رویم و به شما هشدار می دهم که در صورت تخریب وسایلمان از شما شکایت خواهیم کرد.»

بجز سه نفر که از اتاق خارج شدند بقیه ما ضمن تایید گفته‌های مسئول اتاقمان به آنها گفتیم: «در اتاق می‌مانیم و اجازه نمی دهیم وسایلمان را تخریب کنند. ما هیچ وسیله ممنوعه ای نداریم و تمام کتاب ها و لوازم ما با مجوز وارد زندان شده است. شما نیز می توانید در حضور ما هر چندبار که می خواهید لوازم مان را بازرسی کنید.»
آنها خشمگین تر شدند. شروع به تهدید کردند و گفتند: «در صورت عدم خروج گارد را وارد می کنیم.» ما نیز گفتیم: «ترسی از گارد نداریم و می‌خواهیم از وسایل خود مراقبت کنیم.»
دقایقی بعد آنها از گارد ضد شورش زندان خواستند که به اتاق ما هم حمله کنند و علاوه بر گارد و روسای زندان نیز به ما حمله کردند.
من و امیر قاضیانی را که در جلوی اتاق نشسته بودیم به شکل عجیبی از اتاق خارج کردند. یکنفر با ملافه های خودمان دستهایمان را از پشت بست. یک نفر چشمانمان را بست و دو نفر دستانشان را زیر زانوانمان حلقه کردند و ما را از روی زمین بلند کرده از اتاق بیرون بردند.
وقتی بیرون اتاق رسیدیم، گارد ضدشورش که مثل یک توده انسانی در راهرو بند روبروی هم ایستاده بودند، به دستور رئیس زندان با لگد و باتوم به سر و صورت ما کوبیدند. سپس همین طور که از بینی و دهان ما خون سرازیر شده بود، ما را تا مقابل میز افسر نگهبانی کشاندند.
وقتی به مقابل دیوار رسیدیم، یکی از سربازها سرم را به دیوار کوبید. بار دوم که خواست سرم را به دیوار بکوبد، یکی دستش را گرفت و گفت کاری به این نداشته باش برو به بقیه برس.
وقتی سرباز دور شد این شخص که شبیه به یکی از بازجوهای ۲- الف بود، گفت: «تو چرا قاطی اینها شدی؟ اینها منافق و فتنه گرند. تو محکوم به اعدام شده ای و حضور در این شورش به معنی عناد با نظام مقدس است. اینگونه هرگز نمی توانم کمک کنم که حکم اعدام برایت صادر نشود. قطعا اشد مجازات به اتهام معاندت با نظام و فعالیت تبلیغی در انتظارت خواهد بود.»
به او گفتم: «ما هرگز شورش نکردیم آنها وسایلمان را تخریب کردند و ما هم فقط از حقوق خود دفاع کردیم.»
با خشم گفت: «زندانی امنیتی که حقوق ندارد. همین که تاکنون اعدام نشده اید رأفت اسلامی است. معاند نظام مستحق اعدام است.»

گفتم: «آنجا که آزادی بیان نیست آنجا عدالت و برابری برای مردم چون سراب است. زنده ماندن برای من با اعدام شدن فرق چندانی ندارد. من از شما می‌خواهم که هیچ وقت مشمول رأفت اسلامی نشوم. من همین چند دقیقه پیش فقط به جرم اینکه می خواستم از کتب دفاتر و لوازم خود مراقبت کنم مشمول رأفت اسلامی قرار گرفتم و خونریزی ناشی از رأفت اسلامی هنوز ادامه دارد حرفم را قطع کرد و گفت پس خودت می خواهی همراه دیگر فتنه گران در جایی بدتر از اینجا محبوس شوی. مثل سلول انفرادی. داشت میرفت که به او گفتم خوشا عشق و خوشا از عاشقی مردن.»

دقایقی بعد دیگر هم اتاقی هایم را به آنجا، کنار دیوار روبه روی میز افسر نگهبانی آوردند .
نخست امیر را که چشمانش بسته بود آوردند کنار هم قرار گرفتیم. پرسید تو کی هستی. زمانی که فهمید من هستم کمی تعجب کرد و گفت: اصلا فکر نمی کردم آن سه نفر با آن همه ادعا بروند و تو که جدیدالورود هستی بمانی و مقاومت کنی. مطمئن باش که پیروزی از آن ماست. آفرین.
لحظاتی بعد غلامرضا خسروی را به آنجا آوردند. چشم هایمان بسته بود. اما به راحتی می شد صدای کوبیده شدن باتوم به تن او را شنید. اما حتی یک آخ هم نمی‌گفت و نمی خواست آنها را خوشحال کند. سرش را محکم به دیوار کوبیدند. به همسر و مادرش فحاشی کردند.
غلامرضا چند بار گفت: «الملک لایبقی مع الظلم» و فریاد کشید: «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»
ما نیز با او همراه شدیم و صدای فریاد ما شیشه ها را می لرزاند. «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»
سایر اعضای بند نیز مخصوصا رفقای اتاق ۳ که آنها هم مثل ما از اتاق خارج شده بودند، شروع به فریاد کشیدن کردند و ما مقابله با عوامل سپاه و گارد کردیم. درگیری شدیدی بین زندانیان و جلادان رخ داد. دستهای ما بسته بود. از پشت آنها با مشت و لگد و با توم ما را شکنجه می‌کردند. هر چند دقیقه یک بار یکی از هم قفسهایمان را با دستها و چشمهای بسته روبه روی میزِ آن دیوارِ خونین می آوردند.
خون از لب و بینی ما سرازیر شده بود و تنمان مجروح و مصدوم از ضربات جلادها بود. اما با هم می خواندیم:
«سر میاد زمستون
می شکفه بهارون
گل سرخ خورشید میاد و شب میشه گریزون.»
سپس ما را سوار اتوبوس کردند و به شمال شرقی ساختمان ۲۴۰ منتقل شدیم. ساختمانی ۴ طبقه که در طبقه همکف زانوانمان را روی پله کوبیدند و به شکل وحشیانه و تحقیرآمیز مو و سیبیل هایمان را تراشیدند. در طبقه سوم لباسهایمان را در آوردند و از ما خواستند بدون هیچ لباسی بشین و پاشو برویم که این کار را انجام ندادیم و به همین دلیل باز با لگد و باتوم به تنهای بی لباسمان کوبیدند و دقایقی پس از این مهمان نوازی به سلولهای انفرادی برده شدیم.
هر یک در سلولی محبوس شدیم و در روی ما بسته شد. پس از سلول های انفرادی بندهای ۲- الف و ۲۰۹ این سومین تجربه بودن در سلول انفرادی است.
اما با این که پیش از این ۱۰۰ روز را در سلول انفرادی تحمل کرده بودم، باز هم بودن در آنجا اگر چه سرشار از حس غرور و افتخار بود، اما همچنان عذاب آور.
بیش از این سختی محرومیت از ملاقات، دلواپسی برای فرزند و همسرم بود. زیرا ما در بند ۳۵۰ محروم از تماس تلفنی بودیم و فقط هر دوشنبه می توانستیم از حال خانواده خود باخبر شویم و اینجا علاوه بر تلفن، از ملاقات نیز محروم بودیم. اما با سرود خواندن و علامت دادن به همدیگر سعی می کردیم روحیه خود را حفظ کنیم. شبها با صدای بلند سرود میخواندیم. سرود هایی مثل یار دبستانی من، مرغ سحر، سراومد زمستون، از خون جوانان وطن لاله دمیده، زده شعله در چمن در شب وطن خون ارغوان ها، تو ای بانگ شورافکن تا سحر بزن شعله تا کرانها، قفس را بسوزان، رها کن پرندگان، را بشارت دهندگان را، که لبخند آزادی خوشه شادی تا سحر بروید. می خواندیم و زنده بودنمان، شاد بودنمان علیرغم فشار زندان باعث خشم جلادان می شد.
بازجویان هر چند روز یکبار برای بازجویی به سراغ ما می آمدند.

به امید روزی که هیچ کس به دلیل نواندیش بودن و آزادی خواهی در زندان نباشد و در واقعیت زندانی عقیدتی سیاسی نداشته باشیم.
۲۸ فروردین فقط یکی از روزهای سیاه اوین بود و از این روزها سیاهتر نیز به خود دیده بود. مثل اعدام ها، سنگسارها، به دار آویختن ملی کش ها، تیرباران ها. اما آنچه باعث ماندگاری این روز شد، مقاومت، شجاعت، درایت و اتحاد زندانیان ۳۵۰ و البته همدلی و حمایت مردم بود.

نکته:
از اواخر سال ۱۳۹۱ عوامل اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات و سازمان زندانها مصمم به جمع آوری و از هم پاشیدن ۳۵۰ شدند. زیرا ۳۵۰ تبدیل به یک رسم شد و برای حاکمیت خطری بزرگ به حساب می آمد. هر بار که خبری از بند ۳۵۰ منتشر می شد، جامعه به وجد می آمد. مردم زندانیان سیاسی را پیشرو می دانستند و تولید محتوایی که توسط زندانیان سیاسی انجام می شد، به مثابه راه کار ایجاد دگرگونیهای بنیادین تلقی می شد. ترجمه ها مقاله ها و حتی ادامه تحصیل دادن اعضای بند ۳۵۰ به معنای مقاومت آنها و شکستن حصار و غلبه بر محدودیتها بود. این برای جامعه روحیه بخش بود. علاوه بر اینها، ۳۵۰ تبدیل به دانشگاه فلسفه و علوم سیاسی شده بود. مبارزان جوان کنار کنشگران و مبارزان با تجربه به پختگی می رسیدند.
جمهوری اسلامی که مثل هر حکومت ستمگر و فاسدی هرگز نمی خواهد به داشتن زندانی سیاسی و عقیدتی اعتراف کند، سعی در پخش زندانیان ۳۵۰ به بقیه زندانها و حتی زندان های شهرستانها کرد. نخست بهایی‌ها، سپس اهل سنت و بعد مسیحیان و نوکیشان. در چند مرحله، هر بار یک اقلیت مذهبی یا گروه سیاسی به زندانی دیگر تبعید شد و ۲۸ فروردین نیز تیر آخر آنها برای رهایی از گروههای پرطرفدارتر بود.
نشانه گیری آنها نخست روی اتاق های ۳ و ۱ بود که اکثر اعضای آن معلم، دانشجو، کارگر و البته کاملا مخالف نظام جمهوری اسلامی و انقلابی بودند.
دوماه پس از پنجشنبه سیاه اکثر اعضای اتاق ۱ به زندان گوهردشت تبعید شدند و دست کم هفت تن از اعضای اتاق های ۳ و ۴ نیز با آنها رفتند.
جاسوس‌های ولایی را به بند ۷ سالن ۱۲ منتقل کردند. آنها را از کنشگران سیاسی جدا کردند. البته بین افرادی که به بند ۷ منتقل شدند، تعدادی انسان شریف هم بودند که هیچیک جاسوس نبودند. فقط به دلیل عدم همکاری با جمهوری اسلامی و عوامل آن متهم به ارتباط با دول متخاصم شده بودند. آن افرادی خیلی پاک و نخبه بودند
پس از مدتی سالن پایین بند ۳۵۰ کاملا بسته شد. سالن ۱ معروف به سالن براندازها که عوامل جمهوری اسلامی دل پری از آنها داشتند. حال در اواسط سال ۹۳ از بیش از ۲۰۰ زندانی عقیدتی فقط نزدیک به ۷۰ نفر مانده بودند که خیلی زود با آزاد شدن اصلاح طلب ها و عوامل سابق رژیم این تعداد به کمتر از ۱۰ نفر رسید که اکثر این ۱۰ نفر برانداز و محکوم به اعدام بودند.
از ابتدای سال ۹۳ تا روزی که این بند بسته شد ۳۵۰ تبدیل به جزیره ای متروکه شد که نه ورودی داشت و نه خروجی. اما این کار کاملا به ضرر حاکمیت تمام شد. زیرا جدایی ما از یکدیگر به تکثیر ما ختم شد. ما کنار زندانیان ستمدیده قرار گرفتیم و توانستیم صدای آنها باشیم و این هزینه سنگینی برای حکومت داشت. قطعا اگر هنوز همه ما در بند ۳۵۰ بودیم، هیچیک از جنایتها و فساد عوامل زندان تهران بزرگ یا زندان رجایی شهر باخبر نمی شدیم. البته که با افراد زیادی گفتگو کردیم و آنها را جذب افکار خود کردیم. هنوز شانس زیادی برای نجات آنها داریم.
امروز ما می دانیم در تیپهای ۵ و ۴ بیش از ۵۰۰ زندانی که در هر بند ۱۶ سلول دارد و در هر سلولش ۱۵ فرد محبوس شده اند و این یعنی بیش از دوبرابر ظرفیت استاندارد.
از کف خوابی، کریدورخوابی، خوراک بی کیفیت زندانی، عدم رسیدگی پزشکی، اعزام زندانیان به مراجع قضایی با تحقیر، دستبندها و پابندها، کشیدن زندانیان بر روی زمین با دستبندها و پابندهای تیز گزارش تهیه می کنیم. اینگونه هزینه ای گزاف برای شکنجه گران ایجاد می کنیم.

به امید روزی که نه محبسی باشد و نه محبوسی، نه زندان باشد و نه زندانی

فروردین ۹۹
سهیل عربی
زندان تهران بزرگ»

 

———————————————————————————————–

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان

Anarchist Union of Afghanistan and Iran, May 24, 2018

P.S:The possibility of joining new people and groups of anarchists will be permanent

The Union has many social media and other communication channels. You will find them at the bottom of this page

۱- آدرس عصر آنارشیسم در اینستاگرام

https://instagram.com/asranarshism/

—————————————-

۲- آدرس عصر آنارشیسم در تلگرام

https://telegram.me/asranarshism

—————————-
۳- عصر آنارشیسم در توئیتر
———————————–
۴ – فیسبوک عصر آنارشیسم
—————————————
۵ – فیسبوک بلوک سیاه ایران

————————————————–

۶ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidaritywiththeRojava

https://www.facebook.com/%D8%A2%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%88%DA%98%D8%A7%D9%88%D8%A7-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%88%D8%B1-Anarchists-in-solidarity-with-the-Rojava-434646579975914

———————————————————-

۷ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی

https://www.facebook.com/sedaye.bisedayan

————————————————————

۸ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران

https://www.facebook.com/irananarchistlabors

——————————————————

۹- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی

https://www.facebook.com/anarchistlibraryfa

————————————————–

۰ ۱– فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان

https://www.facebook.com/anarchistinsupportbaluchistan

—————————————————–

۱۱ – فیسبوک  هنرمندان آنارشیست

https://www.facebook.com/anarchistartistss

————————————————-

۱۲ – فیسبوک دانشجویا ن آنارشیست

https://www.facebook.com/anarchiststudents

——————————————-

۱۳ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک

https://www.facebook.com/shahre.shahin

———————————————–

۱۴ – فیسبوک آنتی فاشیست

https://www.facebook.com/ShahinShahrPolitik

————————————————

۱۵ – آدرس آنارشیستهای مریوان در کانال تلگرام

https://t.me/anarchyinmarivan

———————————

۱۶-آدرس تماس با ماcontact us

asranarshism@protonmail.com

info@asranarshism.com

———————————

۱۷ – سایت عصر آنارشیسم

——————————————–

۱۸ – آدرس کانال آنارشیستهای کردستان در تلگرام


بڵاوکردنەوەی بیرو هزری ئانارکیستی

——————————-

۱۹- فیسبوک میتینگ دهه هفتاد و هشتادی ها

https://www.facebook.com/%D9%85%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7-505093803031731/

——————————————

۲۰ – گوگل پلاس عصر آنارشیسم

https://plus.google.com/u/0/114261734790222308813

——————————————-

۲۱ –  ساوندکلاود رادیو آنارشی

——————————————

۲۲- آدرس ” دختران آنارشیست افغانستان ” در اینستاگرام

https://www.instagram.com/dokhtarananarshist_afghanestan

———————————————————–

۲۳- آدرس “دختران آنارشیست افغان ” در فیسبوک

https://www.facebook.com/Afghan-Anarchist-Girls-116992605591873

————————————————————–

۲۴- آدرس آنارشیستهای رشت در اینستاگرام

https://www.instagram.com/anarshist.rasht

———————————————————

۲۵ –  آدرس پیج آنارشیستهای شهر بوکان (  ئانارکیسته کانی بوکان ) در اینستاگرام

https://www.instagram.com/bokan_anarchy

———————————————————–

۲۶- آدرس آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر در تلگرام

https://t.me/Anarshistsh2

————————————————

۲۷ – آدرس آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر در اینستاگرام

https://www.instagram.com/anarshistshahinshahr

—————————————————

۲۸- آدرس آنارشیستهای شیراز در تلگرام

https://t.me/ShirazAnarchist

—————————————————

۲۹ – آدرس آنارشیستهای شیراز در اینستاگرام

https://www.instagram.com/anarchy_shz_ism

——————————————————

۳۰ – آدرس آنارشیستهای گیلان در اینستاگرام

https://www.instagram.com/guilan_anarchism

——————————————————-

۳۱ – آدرس کانال جامعه دگرباشان فارسی زبان در تلگرام

https://t.me/IRLGBT_COM

————————————————-

۳۲ – آدرس کانال ” جوانان آنارشیست ” در تلگرام

https://t.me/young_anarchists

————————————————

۳۳- آدرس آنارشیستهای مشهد در کانال تلگرام

https://t.me/anarchismera

————————————————-

۳۴ -آدرس کانال آنارشیستهای تهران در تلگرام

t.me/tehran_anarchists

——————————————–

۳۵ – آدرس بلوک سیاه Iranian Black Bloc

twitter.com/anarshist

————————————

آنارشیستهای جنوب یکی از اعضای تشکیل دهنده ” اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان” می باشند که در ایران حضور دارند.

———————————————————

۳۷ – آدرس پیج” آنارشیستهای خراسان “در اینستاگرام

https://www.instagram.com/khurasan_anarch

آنارشیستهای خراسان یکی از اعضای تشکیل دهنده ” اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان” می باشند که در ایران حضور دارند.

——————————————————————————

۳۸ – آدرس بالاچه عصر آنارشیسم در بالاترین

https://www.balatarin.com/b/anarchismera

———————————————————————-

۳۹ – آدرس پیج جوانان آنارشیست در اینستاگرام

https://www.instagram.com/javanane_anarshist

————————————————————————

۴۰ – آدرس اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان در فیسبوک

https://www.facebook.com/TAUAI/?modal=admin_todo_tour

————————————————————————————–

۴۱ – آدرس اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان در اینستاگرام

https://www.instagram.com/union9387

—————————————————————————————

۴۲ – آدرس پیچ آنارشیستهای اهواز در فیسبوک

https://www.facebook.com/%D8%A2%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2-2021321021440113

—————————————————————————–

۴۳ – آدرس پیچ آنارشیسم سبز در فیسبوک

https://www.facebook.com/Green-Anarchism-%D8%A2%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B3%D8%A8%D8%B2-229749814516765

 

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل