[یک]
یکی از روش های مبارزه در قیام ها و شورش های مردمی، و به ویژه در قیام های سراسری علیه حاکمیت های استبدادی، دیکتاتوری و فاشیستی، این بوده که نیروهای مبارز ، همیشه و از دیرباز نیروهایی کم تحرک و حتی ایستا بوده اند. و به ندرت به روش های تهاجمی اندیشیده اند. به این معنا که فقط در “جبهه های دفاع و مقاومت” بوده و ایستاده اند، و نه در “جبهه های پیشروی و مبارزات تهاجمی” جنگیده باشند.
تهاجمی به منزله ی مبارزات، تظاهرات و اعتصابات مدنی و پیوسته ی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی. به عبارتی همیشه منتظر سنگربندی های “دفاعی” جدید در مقابل “تهاجم” دشمن بوده اند. تا از خود صرفا مقاومت “نشان” دهند! مقاومتی که تنها برای “زنده ماندن” بوده و نه مقاومت برای “تحول و تکامل”. و این دقیقا همان تنها جریان، برنامه، رویه و سیاست اشتباه و مبتذلی بوده است که سال ها و همواره در طول تاریخ مبارزاتی این کشورها تکرار شده، ثابت مانده و نه تنها همیشه به سود اقلیتِ حاکمِ ظالم پیش رفته، که بدل به سرگرمی ها و بازی های کثیفی نیز برای تخلیه ی عقده های روانیِ حکامِ سیاسیِ سرمایه دار از طریق استفاده های تسلیحاتی و غیرتسلیحاتی شده است.
اصولا در رژیم های سرمایه داری، تمامیت خواه و فاشیستی، نه تنها توجهی به اصلاحات ساختاری، سیاسی و اقتصادی و… نمی شود، که هر نوع حرکت اصلاح خواهانه ای نیز به شدت سرکوب می شود. در این نوع حکومت ها؛ زمین، پول، دادوستد و حقوق پدیدآورندگان و ابزارهای تولیدی در انحصار و مالکیت های خصوصی یا مافیاهای اقتصادی حکومتی قرار می گیرد، و نیز اقلیت های ملی تحت سیستم آسیمیلاسیون حذف و سرکوب می شوند، و تبعیض ها و استفاده های جنسیتی نیز هر روز افزایش می یابد. در چنین رژیم هایی به ضرب و زور وحشیانه، قوانین نابرابر و تبیعض آمیز به همه تحمیل می شود و خشونت مانع و سد تغییرات و پیشرفت های عملی افراد جامعه و بخصوص آرمان های اقلیتی ها می شود، و هر حرکتی از جانب آنان را قدغن می کند و به نوعی همه ی مردم را خواه ناخواه به انقیاد تحت استثمار و بقای نهادهای موجود خود وادار می کند.
علاوه بر این ها، نابودی محیط زیست و خطر انقراض هزاران گونۀ جانوری و گیاهی که این سیستمها برای سود آوری بیشتر در حال بهره وری لجام گسیخته از آنها هستند را نیز باید اضافه کرد. در این سیستم ها چون ساختار سلسله مراتبی است، چنانچه عاملی چیدمان را تهدید کند، مولفهها که هرکدام به نوبه ی خود و نسبت به مولفههای پایین دستی سروری دارند، احساس خطر می کنند، بنابراین همواره در حال به زاویه راندن پدیدههای انقلابی هستند.
از سوی دیگر، پلیس، ارتش، زندان ها، و قوه ی قضاییه نیز در این نوع رژیم ها، نهادهای نیرومندی برای شرارت اند که با طرز کار انگلی عمل می کنند.
در ساختار این نوع حکومت ها؛ جایی برای گفتگو، مذاکره و تضمینِ تغییر، وجود ندارد و جنبش های اعتراضی و صداهای مدنی و مخالف نیز همیشه یا سرکوب و حذف، و مبارزین نیز تبعید، زندانی، کشته و یا اعدام می شوند.
در این صورت مبارزه و تحرکات اصلاحی، در چنین کشورهایی دیگر بی اساس است، چرا که این نوع حرکات، خاص جوامع و کشورهای اصلاح پذیر و غیر استبدادی می باشد، و اینجاست که انقلاب اجتناب ناپذیر می شود.
بنابراین؛ تا زمانی که مطالبات و خواست های مردمی در این نوع کشورها به صورت انقطاعی و نه انقلابی پیش برود، پیوسته و مداوم نباشد، و تنها در یک برهه ی زمانی خاص بخروشد، بایستی گفت که عمدتا ناکام می ماند. چرا که بیشتر به سود حاکمیت و یک نوع تخلیه ی هیجانی از سوی مردم می انجامد. اینجاست که دیگر دفاع و مقاومتِ پیوسته کافی نیست، بلکه مبارزه ی مداوم زندگی ست.
[دو]
متن، انقلاب است. به عبارتی تعهد نوشتار است. و تعهد متن چیزی جز شورش در نوشتار نیست. شورش علیه فرم ها، ساختارها، ریختارها، ارزش ها و معانی کهنه و اقدامات جایگزینی. جایگزینی به منزله ی نابودکردن و زدایش هر آنچه بوده، و خلق و آفرنیش هر آنچه نیست.
نوشتار، کنش است. شورش است.گاهی کنش بر ضد گزاره ها، ساختمان ها، تصاویر و توصیف های کهنه و فرسوده، و خلق اشکال مدرن و شورش در متن و نوشتار، و گاهی کنش علیه دستگاه های سانسور، سیستم های کشتار واژگان، قیچی های حکومتی، و خلق شیوه های نوین مبارزاتی و شورش در بطن و واقعیت.
متن، ذاتا و همواره فراتر می رود. فراتر از باورها و اندیشه های یک نویسنده. اما تعهد نویسنده در سطح واقعیت و همصدایی و همگامی با مردم در این حالت مشخص نیست: تعهد نویسنده به انسان در هر زمان. و مهمتر از هر زمان: در وضعیت های انقلابی.
بنابراین در چنین وضعیتی تشخیص یک نویسنده ی مردمی و انقلابی از یک نویسنده ی حکومتی و بزدل نیز آسان نخواهد بود. مگر این که معیار-مکانی برای تشخیص وجود داشته باشد. که این جز در یک سطح خود را نشان نمی دهد: “خیابان”
مهم ترین عرصه و مکان برای ممکن کردن ناممکن ها. به عبارتی یگانه وعده گاهِ آکنده از انواع تفسیرها و کنش های آنارشیستی. یگانه امکان و مکان برای وادار کردن یک نویسنده ی واقعی و خودگردان به تجدید تعهدات انسانی خود. تا از متن به بطن واقعیت و جامعه بیاید، از متن و مردم خود دفاع، و حمایت خود را اعلام کند. این جاست که عملِ واقعی نوشتار پدیدار می شود، و متن به سطح و بطن واقعیت می رسد، شورش می کند و علیه شرارت های استبداد می شورد. و به نوعی متن، ملت می شود و بدل به مبارزه و طغیان و طوفان توده ها. چرا که بدیل واقعی رویکردی است که میگوید: چیزی را که در واقعیت وجود دارد، باید در واقعیت شروع به کنار زدن و جایگزین نمودن کرد. نه در سخن سرایی های بینتیجه و بیانتها.
دیگر نکته ی قابل تامل این که: در متن، دفاع و مقاومت در برابر استبداد و سانسور بی معناست. به عبارتی متن ناب، همیشه جنبشی تهاجمی، انقلابی، و نه دفاعی علیه استبداد، و یک وجدان مردمی و یک حرکت همیشگی و تازه است. دفاع و مقاومت در متن همچون سکوت و سکونی فرسوده نگریسته می شود و یک گام به عقب رفتن است. به همین خاطر است که متن باید همیشه ساختارشکن، مدرن و شورشی باشد، تا پیشگام، امیدبخش و تر و تازه بماند، جلوه کند و محرک، مشوق و برانگیزاننده باشد.
[سه]
انسان باید به حقوق دیگران احترام بگذارد. حق دارد هر آنچه میخواهد انجام دهد؛ و هر چه آزادی وی را سلب کند، نابود گرداند. نه فقط در جبهه های جنگ، که حتی در بسیاری از جهات زندگی نیز، هر نوع مقاومتی اگر حالتی دفاعی و سنگرگونه داشته باشد، و همواره و از همه سو مورد تهاجم قرار بگیرد، همیشه شکست خورده و شکست می خورد. ولو حتی در جنگی به اصطلاح پیروز برون آید. که این نه تنها پیروزی نیست که مرگی هر روزه و تدریجی است.
مبارزات خیابانی و قیام های مردمی که امروزه در کشورهای مختلف در جریان است، تا زمانی که همراه با مقاومت، متوسل به روش های تهاجمی نیز نشوند «یعنی مبارزات، اعتصابات و تظاهرات مدنی پیوسته»، هر اندازه گاها ادامه داشته باشند، هر اندازه در گوشه پس گوشه هایی مبارزانی تکثیر شوند و به تعداد نیروهای مبارز افزوده شود، و با توجه و در کنار فعالیت های سازماندهی شده و رهبری شده، فاقد خودآگاهی و کنش های فردی و خودگردان باشند، به صورت های پراکنده ی فردی و گروهی و غیرمتمرکز نتوانند وارد عمل، فعال و اکتیو شوند، و تنها هدف مبارزه شان، مبارزه ای مداوم، به روز و همیشگی علیه دیکتاتوران نباشد، و باری تهاجمی صورت ندهند، نه تنها هیچ تغییری اساسی ایجاد نخواهد شد، که رفته رفته توان شان نیز کم، درون وضعیت ذوب، قوت شان تحلیل رفته، و باری سنگین بر خود می مانند و به مرور توان ایستادگی شان از بین می رود.
حاکمیت یا اقلیت انحصارگر سرمایه دار؛ چون که از یک سو همچنان به انباشت ثروت و تمرکز قدرت با چاشنی سلطه ی سرسام آور مذهب، بر اندیشه و زندگی انسان بویژه در مقابل توده ی مردم ادامه می دهد، و از سوی دیگر نیز، به ارتش و سپاه و پلیس سرکوب گر در مقابل جوانان مبارز مجهز است، بنابراین دیگر خوب می داند که چگونه فعالیت های سازمانی و گروهی مبارزین را کنترل، جلوگیری و خنثی کند.
این جاست که باید روش ها و کنش های نوین مبارزاتی از سوی سازمان های مبارز ابداع و به روز شود، و نیروهای خودگردان نیز به صورت های فردی و هماهنگی شده، دست به ابتکار مبارزاتی بزنند. و این نکته نیز تکرار مکررات خواهد بود: که در انتظار هیچ نیرو و قدرت خارجی و آسمانی نباشند.
این یکی از مهم ترین واقعیت ها و حقیقت های تلخ خاورمیانه است. خاورمیانه ای که از همه سو جراحت برداشته، روز به روز بر عمق شکاف زخم هایش افزوده شده و دست های حیله گرانه و به دروغ التیام بخشِ مافیاهای دولتی ای همچون روسیه و امریکا و چین «یا مثلث سود»، نمکِ همیشه بر زخم هایش «بوده» و شده، و همچون گرگ در پوستین میش، فروش تولیدات و تسلیحات سبک و سنگین و تجارت خود را همیشه بر تجاهل رهبران این منطقه بنا نهاده است. و اولویتش نه نجات جان انسان های تحت استبداد و ستم، که روغن کاری چرخه ی تولید تسلیحات و سرمایه خود بوده است. که اتفاقا در وضعیت های اضطراری و انقلابی نیز بیش از هر زمانی کسب سود کرده و می کند.
نکته ی مهم دیگر این که؛ یک مبارزه ی مستمر، انسانی و واقعی، رسیدن و دستیابی به یک مقصود نیست. و یک مبارز انسانی نیز هیچوقت در انتظار چشم داشت نیست. مبارزِ راستین کسی است که همواره و مداوم برای آزادی نوع بشر و برای زیبایی جهان مبارزه می کند. و مبارزه اش همواره راهی برای ارتقای مادی و اخلاقی است، چون نیروی اصلی انقلابی قابل اتکا همین است. بنابراین وجود و جایگاه یک مبارز انسانی در یک جامعه ی بسته به معنای لغو استثمار و ستم انسان بر انسان است، و همچنین حضورش به معنای نابودی فلاکت ها و خرافات و نفرت هاست.
درحقیقت، یک مبارزه ی انسانی و یا یک اعتصاب انسانی و واقعی، از سوی افراد یک جامعه، دیگر مثل سابق نیست. نیازی به رهبری و سازماندهی های خاصی ندارد. و اتفاقا اینجاست که مبارزه، فردیت پیدا می کند، و مبارزان واقعی خود مستقلا، مستقیما و عملا وارد عرصه شده، در کنار فراخوان ها و اعلامیه ها و سازمان دهندگان خاصی که مسئول جنبه های تدارکاتی هستند، با و بدون تابعیت از آن ها، عمل و کنش ایجاد کرده، راه های نوین مبارزاتی و فردی ابداع کرده، و انجام می دهند. که این در نوع خود می تواند یکی از موثرترین روش ها و اشکال ممکن مبارزاتی نوین و به روز باشد، و در کنار روش های مورد استعمال و قدیمی قرار بگیرد. و از سویی نیز اشکال و روش های برخورد و سرکوب حکومتی را ناکام، منهدم و خنثی کند. و هم این که توانِ برخورد، مقابله، کنترل و قابلیت شناساییِ را برای تمام سازمان های سرکوب و پلیسی، بسیار دشوار کند. چرا که این روش یک مبارزه ی مشخص از سوی یک سازمان شناخته شده و خاص نیست، در یک مکان خاص و مشخص حرکت نمی کند و یک مبارزه ی فردی و پراکنده است. و همچنین از قدرت کثرت و تکثیر برخوردار است. و تاثیرگزاری، انعکاس و تسلط اش نیز بسیار بیش از روش های قدیمی خواهد بود.
اشکال و روش های مبارزاتی اعم از: اعتراضات، تظاهرات و اعتصابات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در کشورهای تحت حاکمیت های استبدادی و فاشیستی، برخلاف کشورهای توسعه یافته و پاسخگو، باید همواره، پیوسته و مستمرا تغییر کنند. به دلیل این که روش های قدیمی، دیگر از سوی سازمان ها و پلیس های ضد شورش شناخته شده محسوب شده، پوچ و مردود هستند. چرا که سریع کنترل و خنثی می شوند. و با نگاهی به عملکرد این نهادها مشخص می شود که پلیس و سازمانی که برای خدمت به استبداد مسلح است، کاری جز بررسی روش های مبارزاتی و کنترل و خنثی کردن آن ها ندارد. و بایستی گفت که کاملا با ترفندها، روش ها، حرکت ها، جنبش ها، نوع خیزش ها و قیام های مردمی آشناست. مخصوصا با کمک و از طریق دوربین ها، برنامه ها و تکنولوژی های مدرن و صنعتی امروزی. و چیزی که رژیم های تمامیت خواه هیچ گاه قائل به پذیرش آن نمی شوند این است که: امرسکوب شده، همیشه بازخواهدگشت و از هر روزن و دریچه ای که گشوده شود برمی خیزد!.
حال باید توجه داشت که هر ناحیه ای، هر جایی و هر نوع حرکتی که متحمل بیشترین و شدیدترین سرکوب از سوی رژیم دیکتاتوری شد، بدون شک آن جا و آن حرکت، مهمترین نقطه در آسیب پذیری آن رژیم بوده و خواهد بود.
از سوی دیگر، امروزه بسیاری از اپوزوسیون و احزاب سیاسی کشورهای مختلف پایگاه های خود را در میان قشر زیادی از مردم از دست داده اند، و اگر از دست نداده باشند نیز به ندرت این احزاب یا گروه های وسیع متمرکز و سازمان یافته، که حرکت های شان جمعی و شناخته شده است، توانایی مقابله با حکومت های ظالم را دارند. چرا که هم از جانب رژیم دیکتاتور فعالیت های شان شناخته شده و به آسانی قابل کنترل است، و هم در صورت نیازِ رژیمِ فاشیست، فشار قدرت ها و مافیاهای دولتی در همکاری با دیکتاتور، در سرکوب این سازمان های مبارز راحت تر انجام می گیرد. بنابراین در چنین وضعیتی، یک مبارزه ی واقعی و یک مبارز راستین باید با هماهنگی سازمان و بصورت مستقیم و نامتمرکز، خودگردان، فردی و پراکنده عمل کند. درواقع، یک مبارز انسانی و واقعی، مزد بگیر و در انتظار مقصود نیست.
و از سویی نیز باید توجه داشت که مبارزان قطره ها و جرقه های آغازین و نه دریاها و شعله های یک انقلاب هستند. بنابراین مهم ترین فعالیت شان شعله ور ساختن ققنوس انقلاب است.
باسط مرادی
——–——————————————————
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با مجموعه عصر آنارشیسم
The names and addresses that related to anarchism era website
۱- آدرس عصر آنارشیسم در اینستاگرام
https://instagram.com/asranarshism/
—————————————-
۲- آدرس عصر آنارشیسم در تلگرام
https://telegram.me/asranarshism
۳- عصر آنارشیسم در توئیترhttps://twitter.com/asranarshism
————————————————–
۶ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidaritywiththeRojava
———————————————————-
۷ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
https://www.facebook.com/sedaye.bisedayan
————————————————————
۸ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
https://www.facebook.com/irananarchistlabors
——————————————————
۹- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
https://www.facebook.com/anarchistlibraryfa
————————————————–
۰ ۱– فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
https://www.facebook.com/anarchistinsupportbaluchistan
—————————————————–
۱۱ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
https://www.facebook.com/anarchistartistss
————————————————-
۱۲ – فیسبوک دانشجویا ن آنارشیست
https://www.facebook.com/anarchiststudents
——————————————-
۱۳ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
https://www.facebook.com/shahre.shahin
———————————————–
۱۴ – فیسبوک آنتی فاشیست
https://www.facebook.com/ShahinShahrPolitik
————————————————
۱۵ – آدرس آنارشیستهای مریوان در کانال نلگرام
———————————
info@asranarshism.com
———————————
۱۷ – سایت عصر آنارشیسم
——————————————–
۱۸ – آدرس کانال آنارشیستهای کردستان در تلگرام
بڵاوکردنەوەی بیرو هزری ئانارکیستی
——————————-
۱۹- فیسبوک میتینگ دهه هفتاد و هشتادی ها
——————————————
https://plus.google.com/u/0/114261734790222308813
——————————————-
——————————————
۲۲- آدرس ” دختران آنارشیست افغانستان ” در اینستاگرام
https://www.instagram.com/dokhtarananarshist_afghanestan
———————————————————–
۲۳- آدرس “دختران آنارشیست افغان ” در فیسبوک
https://www.facebook.com/Afghan-Anarchist-Girls-116992605591873
————————————————————–
۲۴- آدرس آنارشیستهای رشت در اینستاگرام
https://www.instagram.com/anarshist.rasht
———————————————————
۲۵- آدرس صفحه آنارشیستهای شهر بوکان ( ئانارکیسته کانی بوکان ) در اینستاگرام
https://www.instagram.com/bokan_anarchy
———————————————————–
۲۶- آدرس آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر در تلگرام
————————————————
۲۷ – آدرس آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر در اینستاگرام
https://www.instagram.com/anarshistshahinshahr
—————————————————
۲۸- آدرس آنارشیستهای شیراز در تلگرام
—————————————————
۲۹ – آدرس آنارشیستهای شیراز در اینستاگرام
https://www.instagram.com/anarchy_shz_ism
——————————————————
۳۰ – آدرس آنارشیستهای گیلان در اینستاگرام
https://www.instagram.com/guilan_anarchism
——————————————————-
۳۱ – کانال عصیان در تلگرام
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل