* تابستان کوتاه آنارشی

منبع سایت آبگون

Text Size

 ه . م . انسنزبرگر*

ترجمه و اقتباس : فرهاد

« بخش نخست »

در یکی از روزهای اکتبر 1868 یک ایتالیائی وارد مادرید پایتخت اسپانیا شد. شغلش مهندسی و تقریبا چهل ساله بود.ریش پرپشت ، چشمانی براق ، قوی هیکل . مصمم به نظر می رسید. به دنبال آدرسی بود که در دفترش یاداشت کرده بود. بالاخره در کافه ای با عده ای از کارگران (حروف چین) چاپخانه روبرو و با آنان آشنا شد.

« تن صدا و طرز بیان او سبب میشد تا گفتارش مورد قبول واقع شود. زمانیکه از استبداد ،استثمار و خفقان صحبت میکرد صدایش می گرفت به طوری که سخت ناراحت میشد و درد و غم  چهره اش را می پوشاند. جالب بود که : وی زبان اسپانیائی نمی دانست. گاهی فرانسوی صحبت میکرد که عده قلیلی از شنودگان می فهمیدند و یا آنکه ایتالیائی که تقریبا میتوان حدس زد؛ منظورش چیست. اما در پایان شخنانش شور و هیجان فوق العاده ای بر همه مستولی میشد»… هنوز هم بعد از گذشت 32 سال آنسلمو لورنسو* (خبرنگار) می توانست اولین برخورد  خود را با فانلی* یعنی اولین کسی که آنارشیسم را به اسپانیا آمورد؛ به خاطر آورد که هنگام بازگشت فریاد میزد: ..چه وحشتناک …Cosa orribile spavetosa

« سه ، چهار شب متوالی فانلی سرگرم تبلیغ برای ما بود. او هنگام گردش و یا در کافه با ما صحبت میکرد. همچنین اساسنامه بین الملل ، برنامه اتحادیه سوسیالیست های دموکرات و چند شماره نشریه ((Glocke)) را که مقالات و سخنرانی های باکونین * در آن درج شده بود را برای ما به جای گذاشت. قبل از اینکه با ما خداحافظی کند یک عکس دستجمعی گرفتیم که او را در میان ما نشان می دهد».

 قبل از جوزپه فانلی هیچکس از وجود سازمانی به نام بین الملل اتحایه کارگران خبری نداشت. او یکی از طرفداران باکونین و عضو جناح آنتی آتوریته (اقتدار ستیز) در بین الملل اول بود و ارمغانش به اسپانیا؛ آنارشیسم بود.

موفقیت این آموزه های انقلابی بینظیر بود. خیلی سریع در مناطق صنعتی و کشاورزی گسترش یافت. مخصوصا در مناطق غربی و جنوبی اسپانیا تفکر آنارشیسم به شدت شعله ور شد. به طوری که در اولین کنگره سال 1870 حنبش کارگری اسپانیا به نفع باکونین و علیه کارل مارکس موضع گرفت. دو سال بعد در نشست کوردویا فدراسیون آنارشیستها چهارصد و پنجاه هزار عضو فعال داشت. طغیان های دهقانی در آندولوزبا (1873) همه تحت رهبری آنارشیست ها بود. اسپانیا تنها کشوری است در جهان که آموزه های انقلابی باکونین تحقق یافت و تا سال 1936 جنبش کارگری اسپانیا عملا تحت اختیار آنارشیستها بود. آنان نه تنها در اکثریت بلکه قوی ترین و مبارزترین فراکسیون ها را تشکیل و سامان دادند.

از نظر تاریخی پیشرفت آنارشیسم در اسپانیا را میتوان به پایه اقتصادی این کشور دانست. صرفنظر از چند ایالت و بخش اسپانیا تا قبل از جنگ جهانی اول، این کشور با اقتصاد کشاورزی اداره میشد. تضاد طبقاتی چنان در جامعه حکمفرما بود که می توان از دو دولت  و حکوما در این سرزمین سخن گفت. طبقه سیاسی که دستگاه دولت و ارتش را در اختیار داشت ، بیشتر از زمین داران بزرگ تشکیل شده بود که با کلیسا نیز  ارتباط بسیار نزدیکی داشت. در حالیکه بورژوازی در دیگر کشورهای اروپای غربی مترقی بود؛ این طبقه در اسپانبا فاسد ، رشوه خوار و در اجرای رفرم و تولید؛ ناتوان بود. زندگی پارازیت وار آنان اجازه رشد نیروهای مولد را از طریق انباشت سرمایه سد میکرد. در همین رابطه خرده بورژوازی در این کشور بسیار کوچک و ناتوان بود – صرفنظر از صنعتگران فقیر و بازرگانان کوچک – آنان به قول مارکس ” دولتمردان کثافت ” بودند که تنها در خدمت دستگاه اداری قرار گرفته بودند.

اکثریت عظیم زحمتکشان اسپانیائی در روستاها و بر روی زمین ها کار میکردند. قرن ها بود که تضاد طبقاتی در این کشور تبلور یافته بود. در قسمت های شمالی شیوه مالکیت قرون وسطائی هنوز برقرار بود. تمام جنگل ها و مراتع سرسبز و پر محصول به شیوه مالکیت قدیمی کاملا از اقتصاد مالی در شهرها جدا مانده بود.

در مناطق دیگر آندولوزیا و سواحل لواندل تازه در سال 1836 بورژوازی زمین دار و نوپا بوجود آمد. رژیم پارلمانی(سال 1843) در واقع نشان سیاسی طبقه جدید بود که در شهرهای بزرگ زندگی میکردند و روستا های خود را مانند کشورهای مستعمره از طریق مباشر، کدخدا ( و یا استیجاری ) اداره میکرند.

در این وضعیت تعداد عظیم پرولتاریای دهقانی به وجود آمد که سه چهارم اهالی آندولوزیا تا شروع جنگ داخلی در بارسلون به صورت روزمزد و با وضع بد مالی روز را شب میکردند. و نیروی کار خود را برای فرار از گرسنگی به هدر میدادند. 12 ساعت کار روزانه آنهم در زمان برداشت محصول که بیشتر از شش ماه از سال نبود، بیکاری در نیم دیگری از سال را به دنبال داشت. به طوری که بیکاری به صورت یک عادت اجتماعی درآمده بود که نتیجه آن فقر عمومی، سوتغذیه و فرار از روستا را موجب میشد.

خشونت دولتی در روستاها ، نقش نیروی اشغالگر را بازی میکرد. یکسال بعد از به قدرت رسیدن طبقه جدید. ارتش جدیدی به نام  « گارد ملی » به بهانه مبارزه با راهزنان در روستاها بوجود آمد که در واقع وظیفه محدود کردن دهقانان را داشت. افراد گارد ملی از مناطق دوردست انتخاب میشدند و اجازه ازدواج با افراد محلی را نداشتند. این افراد ( ژاندارم ها ) اجازه خروج غیرمسلح را از محل خدمت خود نداشتند و از آنجا که این افراد همیشه باهم بودند، امروز هم آنان را در روستاها « جفت ها یا دوقلو ها » می نامند.

نفرت عمومی در آندولوزیا همیشه در شکل جنگ های کوچگ داخلی متبلور میشد. جنگ های چریکی که همیشه خودجوش به وجود آمده و به طغیان عمومی دهقانی منتهی میشد. این شورش ها مانند همه جنبش های توده ای با کشتار فراوانی از هردو طرف ؛ خاتمه می یافت. معمولا این جنبش ها روال نسبتا مشابهی داشتند. کارگران زراعی، ژاندارم های گارد ملی را از میان میبردند ، کشیش ها و کارمندان را دستگیر و کلیسا ها را آتش میزدند.

اسناد و دفاتر مالی ازباب ها را نابود می کردند . سیستم مالی را بی اعتیار و از دولت محلی جدا شده و نهایتا اعلام استقلال می کردند و به نام یک کمون مستقل شروع به زراعت میکردند. بسیار جالب بود ک این دهقانان بیسواد البته نا آگاهانه، دقیقا آموزش های باکونین را اجرا میکرند. البته از آنجائی که این شورش ها محلی بود، حالت عمومی بخود نمی گرفت. مدتی دوام داشت تا اینکه ارتش آنرا به خاک و خون میکشید و نابود میکرد.

در روستا های آندولوزیا برای اولین بار بذر آنارشیسم – در اسپانیا-  پراکنده شد و جنبش های « خود جوش» کارگران روستائی با برخورداری از آموزش های آنارشیسم؛ زمینه را برای یک انقلاب اجتماعی فراهم آورد.

در اوائل قرن گذشته در کلیه روستاهای  جنوبی اسپانیا « مبلغین ایده آنارشیسم » را می توان مشاهده کرد که سوار بر پشت الاغ ، پیاده و یا بر روی کامیون ها در حرکت بودند. بدون آنکه پولی در جیب داشته باشند ، کارگران از آنها استقبال کرده و به آنان غذا و محل خواب میدادند (( قابل توجه ! از ابتدا تا امروز جنبش آنارشیستی اسپانیا ، هرگز از خارج مورد پشتیانی مالی قرار نگرفت!)) . بدین ترتیب یک جنبش آمورشی توده ای به جریان افتاد.

همه جا کارگران و دهقانان مشغول مطالعه بودند. در میان بیسوادان ، تعداد کثیری را می توان یافت که مقالات نشریات و مجلات را حفظ کرده بودند. در هر روستا یک « روشنگر » و یا یک کارگر مطلع وجود داشت که هرچه را که فرا گرفته بود به دیگران منتقل می کرد. این شخص را از آنجا میتوان شناخت که : سیگار نمی کشید. ورق بازی نمی کرد. مشروب نمی نوشید و ادعای بی خدائی میکرد و به همسر ازدواج نکرده اش وفادار بود و بچه هایش را غسل تعمید نمی داد.

از نظر اقتصادی نقطه مقابل جنوب و غرب اسپانیا که اکثرا خشکسالی بود. ایالت کاتالونیا بسیار ثروتمند و از نظر صنعتی پیشرفته ترین ایاللت اسپانیا را تشکیل میداد. بارسون ( بارسلونا) مرکز کشتیرانی ، صادرات ، بانک ها و صنعت نساجی بود. مقدار درآمد سالیانه از مالیات در این منطقه دو برابر نسبی تمام اسپانیا بود. غیر از باسک ، کاتالونی ( کاتالونیا ) تنها ایالت این کشور بود که بورژوازی نسبتا با قدرتی بوجود آمده بود. بانکداران و کارخانه داران کاتالونیا برخلاف زمینداران بزرگ در سایر نقاط به دنبال انباشت سرمایه و ولخرجی نبودند. در بین سال های 1870 تا 1936 بارسلون و اطرف آن تحت تاثیر وجود صنعت بزرگ ، پرولتاریای صنعتی بوجود آمد…ادامه دارد

چاپ نخست در ماهنامه آبگون  شماره (24 /25)  سال چهارم .      مهر – آبان 1365. اکتبر/ نوامبر 1986

Der Kurze Sommer der Anarchie* 

Hans Magnus Enzensberger*

Anselmo Lorenzo *

Giuseppe Fanelli (1827 – 1877)

Michail Alexandrowitsch Bakunin(1814 – 1876)

ترجمه و تلخیص از فصل دوم کتاب :

 ( تابستان کوتاه آنارشی )

 

منبع: سایت آبگون

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل