جایزه صلح نوبل و جایزه‌گیران جنگ‌طلب

رکسانا تلارمی

Text Size

کمیته صلح نوبل ظاهرا نهادیست جدا از دولت و‌ یک نهاد مستقل می باشد که هر ساله توسط این کمیته در کشور نروژ جایزه ای به یک فرد یا نهادی که در راستای صلح فعال بوده است اهدا می شود. اما در سطح جهانی دیدگاههای گوناگونی در چگونگی انتخاب کاندیداهای ان وجود دارد و از این جهت جایزه صلح نوبل بحث برانگیز تر از دیگر جایزه‌هایی ست که در عرصه های فیزیک ،شیمی ،فیزیولوژی ،پزشکی و ادبیات داده می شود.

ایساک سونسون (Isak Svensson)، آکادمیسین تحقیقات صلح و درگیری، می‌نویسد: همیشه در تفسیر اساسنامه جایزه صلح نوبل تنش وجود خواهد داشت. نقد و انتقادات هم از سوی متخصصان این حوزه و هم در میان افکار عمومی صورت می گیرد. جایزه صلح نوبل توسط آلفرد برنهارد نوبل شیمیدان سوئدی، مخترع دینامیت، بنیان نهاده شده است و در وصیت نامه ای که در روز ۱۰ دسامبر سال ۱۸۳۳ از خود بجای گذاشت چنین نوشته است: «این جایزه به کسانی تعلق بگیرد که بیشترین سود را برای بشریت انجام داده اند.» او همچنین می نویسد چه افرادی با چه ویژه گی هایی واجد شرایط هستند که جزو هییت کمیته نوبل بشوند. اولین جایزه صلح نوبل در سال ۱۹۰۱ به هانری دونا ک بنیانگذار «صلیب سرخ » اهدا می شود که این انتخاب تحسین جهانی را با خود بهمراه می آورد. اما انچه که در روند تاریخی این جایزه صورت می گیرد چیزی است غیر از انچه که مورد نظر بنیان گذار ان الفرد نوبل بوده باشد.

یکی از منتقدان سرسخت آن فردیست بنام  فردریک هفرم‌هل (Fredrik Heffermehl) حقوقدان، نویسنده و فعال در زمینه صلح، و رئیس سابق شورای صلح نروژ، معاون سابق انجمن بین‌المللی حقوقدانان علیه سلاح‌های هسته‌ای می باشد. او در کتابی با عنوان «وصیت نامه نوبل چشم اندازی که نا‌پدید شد» که در سال ۲۰۰۸ هم زمان با برگزاری جشن نوبل منتشر می کند، می نویسد: اکادمی نوبل نتوانسته است با میل و اراده آلفرد نوبل مطابقت کند . زیرا بنا بر تحقیقاتی که انجام داده ام، ۸۶ درصد از جوایز قبل از سال ۱۹۴۸ به امور صلح تعلق می گرفت ولی پس از این تاریخ به ۴۵ درصد کاهش یافته است یعنی بعد از سال ۱۹۴۸، انتخاب اعضای اکادمی نوبل از پارلمان نروژ (برخلاف آنچه نوبل تجویز کرده بود) به احزاب سیاسی بزرگ واگذار شد.

به گفته حقوقدان فردریک هفرم‌هل (Fredrik Heffermehl)، احزاب سیاسی نروژی از عضویت در کمیته اکادمی نوبل با عنوان جایزه به سیاستمداران برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرده اند، به جای انکه افراد غیر حزبی با پیشینه واقعی در فعالیت های صلح را انتخاب کنند .
علاوه بر این، فردریک هفرم هل که خود از مخالفان عضویت نروژ در ناتو Nato است، می گوید که اجماع گسترده طرفداران ناتو در میان احزاب سیاسی نروژ، جایزه صلح نوبل را در جهت مشابهی منحرف کرده است. به گفته هفرم هل ، این برخلاف خواست و میل آلفرد نوبل می باشد .
با این استدلال که اعضا ی کمیته انتخاب کننده جایزه نوبل بر اساس یک توزیع سیاسی انتخاب می شوند که نشان دهنده توازن قدرت باشد . نتیجه این است که در کمیته هییت انتخاب کنندگان نوبل به جای انکه افرادی که روی مسائل صلح کار کرده باشند ،سالهاست که از سیاستمداران بازنشسته تشکیل می شود.
فردریک هفرم‌هل همچنبن گزارشی از تحقیقات خود را به مجلس پارلمان نروژ ارایه داد و توضیح داد که انچه در اکادمی نوبل صورت می گیرد برخلاف ان «صلحی » است که الفرد نوبل مد نظر داشته است . منظور نوبل ایجاد صلح از طریق ابزار نظامی دولتی نبوده است . ولی گزارش تحقیقی او از سوی مجلس رد و پذیرفته نشد و هیچکس از پارلمان از تفسیر او از صلح حمایت نکرد با این وجود کانون بازماندگان نوبل ظاهرا تقسیر او را جدی گرفتند و به کمیته اکادمی نوبل هشدار دادند.

برخی دیگر از منتقدین اظهار داشته اند که جایزه صلح نوبل به طور فزاینده ای مورد مناقشه و سیاسی شدن قرار گرفته است. با استدلال به اینکه این جایزه قرار بوده است که در مورد صلح و حقوق بشر باشد، تا جایزه به روسای جمهور و با یک نگاه تاریخی به جایزه صلح بدرستی در می یابیم که غالبا به روسای جمهور و بخصوص به روسای جمهور آمریکا اعطا شده است و یا به عقاب های سیاسی که جنگ ها را راه انداختند و بعد از پایان جنگ جایزه گرفتند.

بسیاری از منتقدین اعم از ژورنالیست ها و روشنفکران و بازتاب افکار عمومی در رسانه ها ی سوید و نروژ چنین مطرح می شود ، متاسفانه پاشنه این در بروی چرخه خشونت و جنگ افروزی باز شده است وقتی که چهره هایی نظیر کیسینجر , اسحاق رابین ، بارک اوباما ، و‌بسیاری دیگر از سیاست مدارانی که اتفاقا نقش بسیار مخرب برای بشریت داشته اند از برنده گان جایزه صلح نوبل بوده اند .

در لیست زیر فقط به چند نمونه از عملکرد و نقش مخرب سیاستمدارانی که جایزه نوبل گرفته اند اشاره می شود:

۱- هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه آمریکا، جایزه صلح را به دلیل مذاکره بر سر آتش بس در جنگ ویتنام دریافت کرده است اما آمریکا همزمان کامبوج را بمباران کرد . در زمان قدرتش همواره از دیکتاتوری های راست گرا حمایت و به آنها یاری رساند ه است . بطور نمونه کودتا در شیلی در سال ۱۹۷۳، و کودتای نظامی در آرژانتین در سال 1976 را می توان نام برد . نویسنده ای بنام کریستوفر هیچنز در کتابی بنام The Trial of Henry Kissinger می نویسد چرا هنری کیسینجر به اتهام نسل کشی و جنایت علیه بشریت محاکمه نشده است. به گفته نویسنده این کتاب، اعمال او که به طور رسمی کمتر در مورد آنها صحبت می شود، باید با برخی از جنایات مرتکب شده در طول جنگ جهانی دوم مقایسه شود و تقریباً مستحق دادگاه نورنبرگ جدید است.
به گفته وی ، کیسینجر، به عنوان مشاور امنیت ملی، برای مدت طولانی یکی از قدرتمندترین مردان ایالات متحده بوده است . از آنجا نیز دستانش به خون زیادی الوده می باشد . اگر قرار بود کسی به عنوان برترین امپریالیست جهان تاج گذاری شود، کیسینجر حداقل شانس خوبی خواهد داشت – درست وارد مسابقه شود. و آنطور که از طریق رسانه ها شاهد بوده ایم کیسینجر تا پایان عمر چهره بحث‌برانگیز و قطبی‌کننده‌ای در سیاست آمریکا باقی ماند که از سوی بسیاری روزنامه نگاران، کنشگران سیاسی و وکلای حقوق بشر به عنوان یک متهم به جنایات جنگی محکوم شد. اما جایزه صلح نوبل نصیب او هم شد.

۲- شیمون پرز، اسحاق رابین و یاسر عرفات (1994). آنها این جایزه را به خاطر امضای توافقنامه اسلو دریافت کردند که صلح را به ارمغان بیآورد. اما توافق اسلو هرگز صلحی به ارمغان نیاورد و منتقدان همچنین اشاره می کنند که شیمون پرز در برنامه تسلیحات هسته ای اسرائیل دست داشته است. بکی از ژورنالیست های سویدی که متخصص در اخبار فرهنگی می باشد کریستیان فورسبری است که در یک ارتیکل انتقادی در یکی از روزنامه‌های سوید می نویسد که شیمون پرز در سال 2009 متهم شده که به عنوان رئیس جمهور از حملات هوایی و زمینی اسرائیل علیه فلسطینی ها در غزه حمایت کرده است در جنگی که جان بیش از چندین هزار فلسطینی و سه غیرنظامی اسرائیلی را هم گرفت، ساختمان‌های سازمان ملل، مدارس، و مناطق مسکونی بزرگ ویران شدند. و دادن جایزه صلح به این فرد ، کاملا یک بی احترامی می باشد.
برگ فوره که یکی از اعضای کمیته نوبل نروژی بوده است در باره پرز گفت: صرف نظر از اینکه پرز جایزه صلح را پس می دهد یا نه، جایزه صلح باید هنگام لمس ان دستش را بسوزاند. اما جایزه صلح نصیب این سه عقاب سیاسی هم شد .

۳- بارک اوباما به عنوان رئیس جمهور در سال ۲۰۰۹ جایزه صلح نوبل را دریافت می کند و به گفته خودش از اینکه جایزه به او تعلق گرفته بسیارشگفت زده هم شده است. و همچنین سر و صدای بسیاری دیگر در ان زمان علیه این انتخاب بلند شد که او که نماینده کشوری جنگ طلب است. چرا اوباما؟ چگونه می‌توان رئیس‌جمهوری را که در عراق و افغانستان جنگ به راه انداخته است ، قهرمان صلح دانست، آیا معیاری که آلفرد نوبل ویژگی اصلی برنده صلح را تعیین کرده بود این بود؟
البته بعدها بگیر لوندستاد، رئیس کمیته نوبل بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۴، در خاطرات خود اعتراف کرده و نوشته است که از انتخاب اوباما بسیار زیاد پشیمان است. اما جایزه صلح نوبل نصیب او هم شد.

۴- یکی دیگر از برنده‌گان سان سوچی، رهبر میانمار است که در سال ۱۹۹۱ جایزه صلح را دریافت کرد. اکنون، بیش از 25 سال پس از آن انتصاب او بخاطر عملکرد سیاسی اش در زمان قدرت که موجب کشتار مردم روهینگیا در منطقه شد نیز امروز زیر سوال رفته است، البته تعداد رهبران و روسای جمهوری که جایزه صلح نصیب شان شد و دست به کشتار زدند بسیار است که پرداختن به ان در یک مقاله نمی گنجد و کتاب ها باید نوشته شود.

به گفته سردبیر یکی از روزنامه ها ی سوید، با اینکه بسیار ی از کاندیدهای جایزه صلح، روسای جمهور و یا عقاب های جنگ افروز بوده اند ولی از طرفی دیگر هرازگاهی برای نرمال سازی و فریب اذهان عمومی بنا بر اقتضای سیاست جهانی، چهره های ملایم و بی خطر برای دولت ها را که فعالان مدنی می باشند هم در کشورهای افریقایی اسیایی به منظور اهداف سیاسی عامدانه انتخاب می کنند.
چهره هایی که کمتر مورد نقد و انتقاد قرار گرفته اند چون «وانگاری ماتای» اولین زن در شرق و مرکز آفریقا که جنبش کمربند سبز را همراه با گروه های زنان برای محافظت از محیط زیست و در عین حال بهبود کیفیت زندگی زنان، به راه انداخت . ماتای ​​در سال ۲۰۰۴ به دلیل مبارزه برای حقوق بشر و حفاظت از محیط زیست جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.

یکی از روزنامه های لیبرال نروژ می نویسد ، بطور مثال نلسون ماندلا را که تا سال ۱۹۹۳ ایالت متحده و فرانسه او را به دلیل مبارزه‌اش علیه رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی او را یک تروریست می نامیدند، پس از مذاکراتی که با دولت ها داشت و به صلح انجامید این جایزه را دریافت کرد و سال بعد، او به عنوان اولین رییس جمهور آفریقای جنوبی با رای عمومی انتخاب شد .

بنا بر اخبار درج شده در رسانه ها ، فعالین مدنی حقوق بشری افعانستان هم از نامزدهای جایزه نوبل بوده اند، انها کدام ها هستند ؟
یکی از زنانی که در لیست پیشنهادی جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۲۰ بوده است فوزیه کوفی به عنوان فعال حقوق بشری که در مذاکرات و نشست با طالبان شرکت داشته است و به گفته یکی از ژورنالیست ها ی معتبر ، فوزیه کوفی بیشتر از این که یک فعال حقوق زنان باشد، فعالیت سیاسی اش بعنوان وکیل مردم بدخشان در پارلمان افغانستان بوده است وکیلی که زورگیری‌های زیادی انجام می‌داد و نقش زیادی در چپاول معادن لعل و لاجورد در ولایت‌ بدخشان داشت. ایشان، یک مافیا بود و مورد نقد بسیاری از زنان معترض مستقل افغانستان قرار گرفت .

یکی دیگر از فعالین زن حقوق بشری ، محبوبه سراج از افغانستان است که بسیار مورد توجه دولت های غربی قرار گرفته است . وی رابطه عمیق با طالبان دارد و با آنها ملاقات حضوری و مذاکره داشته است . اما فعالیت های مدنی و NGO او در میان زنان معترض افغانستان بسیار بدنام است . با این وجود به وی از سوی دولت فنلاند به پاس تلاش هایش برای حمایت از زنان جایزه سیصد هزار یورویی داده اند. محبوبه سراج هم در لیست نامزدهای کمیته نوبل قرار گرفته بود که موجب اعتراض زنان معترض مترقی افغانستان شد.

شیرین عبادی حقوق دان فعال حقوق بشر و چهره سیاسی اصلاح طلب نیز که در سال ۲۰۰۳ جایزه صلح نوبل را گرفته بود بنا بر قوانین اکادمی حق ان را داشته که به اکادمی صلح نوبل کاندیدای خود را پیشنهاد دهد که او با تاییدیه از سوی دولت های غربی ، نرگس محمدی فعال مدنی کنشگر ملی مذهبی که زندانی سیاسی است را پیشنهاد داده است که مورد تایید آنان قرار گرفت و در میان رهبران دولت ها امانوئل مکرون، جو بایدن و اولاف شولتز اعطای این جایزه به خانم محمدی را ستوده‌اند .

هدف از نوشتن تاریخچه جایزه نوبل و آوردن بخشی از نظرات متخصصین در این امور و روزنامه نگاران و نویسندگان این است که نتیجه گیری شود که هیچ جای پرسشی نیست که چرا نرگس محمدی فعال سیاسی اصلاح طلب جایزه صلح نوبل را می گیرد و زینب جلالیان زندانی سیاسی که شانزده سال است بدون مرخصی در زندان بسر می برد و سپیده قلیان ، گلرخ ایرایی و یا زنان معترض افغانستان که خواهان هیچ مذاکره ای با طالبان نمی‌باشند در لیست کاندیداهای مورد پسند هیت کمیته صلح نوبل قرار نمی‌گیرند . در همین راستای در فضای مجازی در این باره بحث و گفتگو ی و مطالب بسیاری نوشته شده است که این تحلیل نهایی داده شد که جایزه صلح نوبل یک انتخاب سیاسی دولتی است و هیچ افتخاری برای عدالت خواهان و آزادیخواهان واقعی نمی‌باشد.

بدین ترتیب می توان چنین نتیجه گرفت که اکادمی صلح نوبل، گاهی به سیاستمداران روسای جمهور جنگ طلب و گاهی به فعالان سیاسی، مدنی که اهل مذاکره و مطیع و مورد تایید دولت ها می باشند را انتخاب می کند و به آنها جایزه می دهد.

این مطلب بر اساس مدارک و اسناد برگرفته از کتاب و رپرتاژ های ژورنالیست های سوید و نروژ تهیه و تدوین و فقط در ارتباط با جایزه صلح نوبل نوشته شده است و بجایزه های دیگر نوبل که به فیزیک شیمی پزشکی و ادبیات می دهند مرتبط نیست.

در حواشی جایزه نوبل در ادبیات:

۱۹۲۶
جرج برنارد شاو نویسنده ایرلندی نشان نوبل را پذیرفت ولی جایزه نقدی را نپذیرفت و دلیل آورد که ابن پول از فروش مواد منفجره بدست می اید که در کارخانه ها ی متعلق به خانواده نوبل تولید می شود و در کشتار مردم استفاده می شود .

۱۹۶۴
ژان پل سارتر نویسنده فیلسوف فرانسوی جایزه ادبیات را رد کرد و نپذیرفت و در توضیح ان گفت این جایزه می تواند آزادی او را محدود کند .

۲۰۱۶
باب دیلن برنده ترانه‌سرایی که جایزه نوبل را دریافت می‌کند اما نشان داده می شود که خود دیلن نسبتاً به این جایزه علاقه‌مند نبود ه است چون چند هفته طول می کشد تا آکادمی از او پاسخی دریافت کند، در مراسم شرکت نمی کند و یک سخنرانی اجباری ضبط شده – را تنها در آخرین ثانیه ارائه می دهد.

 

رکسانا تلارمی

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل