سندیکا های ممنوعه: فعالین کارگری در ایران جان خود را به خطر می اندازند + متن به زبان سوئدی

مصاحبه ی سندیکالیست های سوئد با هاسه-نيما گلكار

Text Size

PERSIAN & SWEDISH

 

گزارشی در بولتن داخلی شماره ۵ – اُکتبر سال ۲۰۱۷ میلادی ویژه ی اعضای سندیکالیستهای سوئد

سندیکا های ممنوعه: فعالین کارگری در ایران جان خود را به خطر می اندازند.

حکومتگران ضد کارگر در ایران چه اصولگرا و چه اصلاح طلب، تابِ تحّمل دیدگاه های دیگری بغیراز تعبیرویژه ی خودشان ازتعاریف اقتصادی-اجتماعی-سیاسی اسلامِ شیعی ندارند. بهمین دلیل هرگونه دَرکِ دیگری هر چند در صفوف خودی، نوعی تهدید علیه سیستم سرمایه داری حاکم بر کشور تلقّی می شود.این پاسخ هَسّه گلکار؛ عضو سندیکای اتوبوسرانی دراستکهلم در باره ی زمینه ی زندانی شدن کُنشگران سیاسی و سندیکائی در ایران است واو ادامه می دهد که بر چسب استاندارد ” تهدید علیه امنیت کشور” یکی از انگیزه های زندانی کردن هرگونه دگر اندیشی می باشد. جنبش کارگری ایران با سمتگیری مُبارزاتی ضد سَرمایه داری که رضا شهابی همراه دیگرفعالین کارگری به این بخش تعّلق دارند، دارای توانِ سازماندهی کارگران در تشکل های سندیکائی هستند به همین دلیل دستگیری، زندانی، شکنجه کردن وتا حدّ کشتنِ برخی از پیشروان کارگری، یکی ازراهبُرد های آگاهانه ی رژیم ایران برای ترساندن، پراکنده کردن و سرکوب جنبش کارگری بوده وهست. از جُمله ی این کارگران، رضا شهابی عضو سندیکای اتوبوسرانی است که از روز ۱۸ مردادماه ۱۳۹۶ در زندان رجائی شهر دست به اعتصاب غذا زده که زنده ماندن او اکنون تنها به تارِ موئی بَند است. اعتصاب غذا آخرین حَربه ی او برای اعتراض به رژیم و جلب توّجه افکار جهانی برای هرآنچه در زندان ها می گذرد، می باشد. مطابق اخبار رسیده او از سَردرد شدید، سر گیجه، فشار خون پائین، خواب رفتگی و فلج شدن قسمت چپ بَدن، سوزش معده و مُشکلات دستگاه گوارشی رنج می بَرد. اوهمچنین دُچار۱۳ کیلو کاهش وزن شده است. سازمان عفو بین الملل می گوید که او به خدمات درمانی تخصصی احتیاج دارد ولی از گرفتن این گونه کُمَک ها مَحروم است. وضعیت سلامتی رضا شهابی اکنون در خطر جدّی قرار گرفته و او برای دفاع از عقیده اش حاضر به پرداختِ هزینه یِ سنگینِ از دست دادنِ جانش می باشد

سندیکا ی کارگری ممنوعه

رضا شهابی نخستین باردرخرداد ماه ۱۳۸۹ دستگیر و ۱۹ ماه در سلول انفرادی در زندان مخوف اوین نگهداری شد که زیر ضربه های شکنجه دُچارآسیب، درد مُزمن کمَر و گردن گردید. او بدون داشتن وکیل مُدافع در فروردین ماه ۲۰۱۲ به ۶ سال زندان به اتهام انتقاد و تبلیغ علیه سیستم حکومتی و در خطر انداختن امنیت کشور محکوم گردید. او در درازای زمان محکومیت اش در زندان، در اثر چندین اعتصاب غذا دچار آسیب رساندن به سلامتی خود شد که درسال ۱۳۹۳پس از فشارهای زیاد با مرخصی استعلاجی ودرمان او در بیمارستان موافقت گردید ولی پس از مُدتی مجبور شد که به زندان رجائی شهر برای گذراندن باقیمانده ی محکومیت اش به اضافه ی زمان بیشتری به عنوان جریمه، باز گردد. مطابق دیدگاه سازمان عفو بین الملل که مورد تایید هَسّه گلکار نیز قرار دارد، جُرم واقعی او سازماندهی بدونِ خشونت کارگران می باشد. هَسّه گلکار می گوید که “جُرم” رضا شهابی پیش ازهرچیزدیگر، فعالیت های سندیکائی اواست. رژیم ایران با فورمولبندی های فریبکارانه و تصویبِ قوانینِ ضّدِ حقوقِ کارگری، در تحلیل نهائی به نفع خریداران نیروی کارتمام شده ومی شود. هرگونه فعالیت مُستقلِ سندیکائی بیرون از چهارچوب توافق رژیم درعَمل ممنوع است. ولی “سندیکا” هائی وجود دارند که زیر نفوذ مُستقیم وهدایتِ پنهانِ رژیم به فعا لیّت های ضدِ کارگریِ خود ادامه می دهند. آزادیِ فعالیت انجمن ها و سندیکاهای کارگری پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران به شدیدترین شکلی از جُمله سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد در تهران ، تشکیلاتی که رضا شهابی یکی ار اعضای آن است، محدود گردید. این سندیکا در سال ۱۳۳۷ تاسیس گردید که به دلائل ممنوعّیتِ دراز مدت از فعالیت به گونه ای “مخفیانه” سازماندهی می شد. این سندیکا در سال ۱۳۸۳ از نو پس از یک دوره مُبارزه بخاطر عقب افتادن چندین ماهه ی پرداخت دستمزدِ کارگران دوباره فعالیت رسمی خود را با گُزینش رضا شهابی بعنوان صندوقداراز سَر گرفت. این تشکیلات دارای ۱۷۰۰۰ عضو است که بیشتر آنها در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران مشغول به کار هستند، ولی مقامات اداری ایران این تشکیلات را به رسّمیت نمی شناسند و فعالین آن به ویژه اعضای هیئت مُدیره ی را همواره مورد اذّیت و آزار، ترساندن از محکومیت در دادگاه قرار می دهند. البته اینگونه اقدامات برپایه ی قوانین کار که میگوید: مقامات اداری حق نظارت، دستگیری و اختلال در جلسات سندیکاها ئی که خارج از تایید نمایندگان دولت باشد را دارا می باشند. به همین دلیل نه تنها ازرضا شهابی سلب آزادی می شود، بلکه ابراهیم مَددئ نیزدرمردادماه ۱۳۹۵ بخاطرفعالیت کارگری درهیئت مدیره ی سندیکا بر اساس همان اتهاماتی که به رضا شهابی وارد کرده اند به ۵ سال رندان محکوم می شود. یکی دیگر از همین فعالین داوود رَضوی در فروردین ماه ۱۳۹۵به دلیل گذاشتن عکس دراینترنت و تماس برای ثبت نام درکنفرانس سازمان بین المللی کار، دستگیر می گردد. سازمان عفو بین الملل می گوید که هیچ گونه سند واقعی مبنی برعَمل خلاف قانون علیه داوود رضوی ارائه نشده است

عدم پرداخت حقوق کارگران به یک رَوّیه ی عادی تبدیل شده است

ایران به آندسته ازکشورها تَعّلق دارد که بر اساس “سازمان همکاری های بین المللی سندیکا های کارگری” بنام “کشورهای پ ۵” نامگذاری شده است. این کشورها دارای بَدترین کارنامه ، بواسطه ی عدَم کوچکترین ضمانت برای حقوق کارگران است. عراق، بنگلادش، چین، نیجریه و اندونزی از جمله ی کشورهای پ ۵ ویا بالاترهستند. سوئد و دیگر کشورهای اسکاندیناوی دارای مدرک شماره ی ۱ می باشند. بیش از۷۰درصد ازکارگران در ایران دارای قراردادهای استخدامیِ نا مُطمئن وبدون امنیّت شُغلی هستند. آنها بواسطه ی نوع جنّسیت و قومّیت در محل های کار، مورد تبعیض نژادی گسترده قرار می گیرند. اقلیت های قومی تحت تعقیب قرار گرفته و جُنبش های حقوق زنان با سرکوب سیستماتیک همراه هستند. وجودِ کودکانِ کار همچنین عادی بوده و بهبودی در این وضعیت محسوس نمی باشد. امروزه عَدم پرداخت دستمزد یکی از مُهمترین عوامل مبارزاتیِ کارگران در ایران است. همچنین بی توجّهی وعقب اُفتادن پرداخت دستمزد کارگران مابین ۶ تا ۱۴ ماه رَوالی عادی بخود گرفته است. آکسیون های سندیکائی، اعتراض ها و اعتصابات کارگری باعث می شود که اغلب بخشی از دستمزد آنها پرداخت شَود ورهبران سندیکائی از کار بَرکنارشوند ویا در لیستِ سیاه قراردادن آنها شرایط استخدامی اشان را در صورت پیدا کردن شُغل، در نزدِ دیگر خریدارانِ نیرویِ کار دُشوارمی سازد. با تمام این وجود، کارگرانی هستند که با سازماندهیِ مُقاومت؛ مجبورند برای اِمرار مَعاش خود وخانوادها یشان که درشرائطِ ناهنجارِمَعیشتی ، فَقرگُسترده و توّرم اقتصادیِ فزاینده بسرمی بَرند، جانِ خود را به مُخاطره بیندازند

یک کارگر نقاّش در زندان رجائی شهر جان خود را از دست داد

از سال ۱۳۹۲ تا کنون دهها کُنشگر حقوق بَشری و سندیکائی به اتهّام خلافکار و گاهی مامورمَخفیِ کشورهای بیگانه ، به زندان اُفتاده اند. این گونه زندانی ها در بیشتر مَواقع با استفاده ازاعتصاب غذا بعنوان ابزارفشارتا سَرحّد مرگ پیش رفته اند. ازآن جُمله شاهرخ زمانی، رئیس هیئت مدیره ی سندیکای نقاشها در تهران در تاریخ ۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۴ پس از زمانِ طولانی اعتصاب غذا درزندان رجائی شهردر تهران، جان خود را از دست داد. بنا به گفته ی سازمان عفو بین الملل او همانند رضا شهابی، به اتهامات امنیّتی و تبلیغ علیه نظام؛ از داشتن مُلاقات ، تماس تلفنی و مُراقبتهای پزشکی مَحروم ؛ وهمچنین تحت شکنجه های جسمی و روانی در زندان قرار گرفته بود. بر پایه ی شواهدی که سازمان عفو بین الملل ارائه کرده است، روابط نا هنجار در زندان رجائی شهربسیارجّدی می باشد، بطوری که با پوشاندن پنجره ، مانع از تَهویه ی هوا شده وزندانیان را مجبور می کنند که روی زمین بخوابند، و اجازه ی تماس تلفنی نداشته باشند. آنها حتّا با کمبود غذا و آب مواجهه می شوند. در تیرماه امسال، ده ها زندانی در اعتراض به روابط و رفتارهای بَد در زندان، دست به اعتصاب غذا زدند که رضا شهابی نیز درمُرداد ماه پس از بازگشت مُجّدد به زندان به آنها پیوست. مسئولین زندان در جواب به این اعتراض ها خدمات درمان پزشکی را قطع کردند و برخی از آنها را به سلولِ های انفرادی انداختند. در مورد وضّعیت وخیمِ رضا شهابی، دادستان تهران مُدعی شده بود که او “به اتهامِ اقدام علیه امنّیت کشورمحکوم گردیده است”. همسر رضا شهابی در شهریور ماه سال جاری دست به تظاهرات اعتراضی در جلوی ساختمان مجلس در تهران زد. اودر گفتگوبا سازمان عفو بین الملل این پُرسش را مطرح کرد که: “برای ما روشن کنید که رضا شهابی دقیقن چگونه امنیت کشور را به خطر انداخته است؟ آیا دفاع از حق رانندگان اتوبوس که دستمزد های خود را برای تهیّه ی غذا و پرداختِ اجاره ی مَسکن از طریق سازماندهی درسندیکا مُطالبه می کنند، خطرعلیه امنیت کشوراست؟”

اِعمالِ فشار از راهِ هًمبستگی بین المللی

اعتصاب غذا با اینکه خطرجانی دارد ولی میتواند توّجه و افکار سازمان های حقوق بشری را بجانب خود جَلب کُند. سازمان غفو بین الملل و سازمان همکاری های بین المللی سندیکا های کارگری از جمله تشکیلات هائی هستند که همواره رژیم ایران را زیر فشار قرار داده و نیروهای دیگرخارج از کشوربه گونه ای سَرسختانه به دفاع از حقوق رضا شهابی و دیگرفعالان زندانی پرداخته اند. هَسّه گلکار نیز از جمله کُنشگرانی است که ازطریق شبکه ی اجتماعی و شرکت در تظاهرات همبستگی که در میدان مرکزی شهر استکهلم در ۱۱ شهریورماه ۱۳۹۶ برگزار شده بود؛ در رساندن صدای فعالین زندانی به گوش دیگران، کوشا بوده است. او می گوید که : “تعداد بسیار زیادی از گروه های سیاسی چپ در سوئد وجود دارند. چندی پیش یکی از همین کُمیته های تازه تاسیس شده [کمیته ی دفاع از مُبارزات جنبش کارگری در ایران] از راهِ تماس با من پیشنهاد همکاری در تظاهرات داده بود و من این را با دیگراعضای هیئت مُدیره ی کارگران اتوبوسرانی سندیکالیست در استکهلم مطرح کردم که پس از بحث و گفتگو، نتیجه ی آن انتشار بیانیه ی پُشتیبانی از جنبش کارگری در ایران بخصوص مبارزه ی خستگی ناپذیر و شُجاعانه ی رفیقِ همکارمان رضا شهابی، عضو سندیکای کارگران اتوبوسرانی در تهران گردید”. هَسّه گلکار به عنوان راننده ی اتوبوس از سال ۱۳۵۹، فعالیت زیادی دردفاع ازمبارزات جُنبش کارگری بویژه ایران که کشورزادگاهش می باشد دارد. او میگوید: “از آنجائی که در یک خانواده ی فرو دَست بزرگ شده ام وهمچنین با نظر گرفتن ۱۰ سال مبارزه ی دانشجوئی خارج از کشور و ۸ سال مبارزه درجُنبش کارگری سندیکالیستها، وظیفه ی طبقاتی خود می دانم که از مبارزات سیاسی و سندیکائی کارگران در سراسرجهان بخصوص ایران دفاع کنم ” . من احساسِ گروهیِ ویژه ای نسبت به رضا شهابی به عنوان یکی از همکارانم که سندیکای اتوبوسرانی در تهران را از نو راه اندازی کرده است؛ دارم و دفاع از مبارزه ی او، دفاع از مبارزات طبقه ی کارگردر ایران و جهان است. گروه های کارگری وابسته به سازمان سراسری کارگران سوئد”اِل.او” [سوسیال دمُکرات] از جمله “اتحادیه کارگران ترابَری سوئد”، “اتحادیه کارگران کُمونال [شهرداری ها]” و ” اتحادیه کارگران فِلزکارسوئد” با انتشار بیانیه ی مُشترک و ارسال آن به رئیس جمهورحَسن روحانی ودیگرمقامات ایران، همچون سازمان عفو بین الملل و سازمان همکاری های بین المللی سندیکا های کارگری، ضمن محکوم کردن رژیم ایران دررابطه با فُقدان کامل احترام گذاشتن به حقوق اساسی بشر؛ خواهان آزادیِ فوری و بدون قید شرطِ رضا شهابی و دیگرزندانیان شده اند. آنها همچنین از حکومتگران ایران خواستارِ به اجرا در آوردن دستورات و توافق نامه های اصلی کنوانسیون های سازمانِ بین المللی کار هستند

مُبارزات عاملِ تغییر و بهبود شرائط است

محکومیتِ واهیِ زندانی شدنِ رضا شهابی در صورتی که در دادگاه های فرمایشیِ دیگربیشتر نشود تا کنون به ۹۶۸ روز افزایش یافته و بدین ترتیب دستکم تا ۱ دیماه ۱۳۹۷ ادامه خواهد داشت. ولی آیا اگر شرایط به همین رَوال پیش برَود او تا آن زمان زنده خواهد ماند؟ هَسّه گلکاردر جواب می گوید که: ” بر پایه ی آخرین گزارشات، شرایط سلامتی رضا شهابی بسیاروخیم است و مقامات زندان نسبت به وضعیت او کاملن بی توَجُهّی نشان می دهند. به همین دلیل صد ها کُنشگر سیاسی در ایران و خارج ازکشور، ازاو خواسته اند که به اعتصاب غذای اش که در صورت ادامه می تواند به مرگ او خاتمه یابد پایان دهد. او خوشبختانه پیشنهاد آرزومندانه ی دوستان خود را پذیرفت و در تاریخ ۵ مهرماه ۱۳۹۶ بطور مشروط و مُوقّت به اعتصاب غذا یِ خود پایان داد. ما و جنبش کارگری دیگر کشورها همراه با افکار عمومی جهان ، بایستی قادر باشیم که بتوانیم رژیم ایران را وادار کنیم تا زندانیان سیاسی، سندیکائی و عقیدتی را آزاد کُنَد. تمام تَجرُبه ها نشان داده است که مُبارزه عاملِ تغییر و بهبود شرائط است. من اُمیدوارم که رضا شهابی همراه با دیگر زندانیان آزاد شَوند و این آرزویِ من بجُز از راهِ اتحّادِ مُبارزاتیِ طبقه ی کارگرو همبستگیِ نیرومند بین الملی هم در ایران و هم در جهان بَرآ ورده نخواهد شُد. پایدار باد هَمبستگی بین المللی! / گزارشگر : فَن نی هوک بی؛ مسئول روابط عمومی سازمان مرکزی کارگران سوئد – سندیکالیستها

 

پاینوشت : متن بالا مصاحبه سندیکالیست های سوید با نیما هاسه گلکار در باره وضعیت اتحادیه کارگری در ایران و رضا شهابی است .

 



DE FÖRBJUDNA FACKFÖRENINGARNA
AKTIVISTER RISKERAR LIVET I IRAN

– De arbetarfientliga makthavarna i Iran, oavsett om de är fundamentalister eller reformister, tål ingen annans åsikt än sina egna tolkningar av det socioekonomiska och politiska shia-Islam. Därför räknas alla andra uppfattningar, även inom de egna leden, som ett sorts hot mot deras kapitalistiska styrsystem

Så förklarar Hasse Golkar, medlem i bussektionen SBS08 i Stockholm, bakgrunden till fängslandet av politiska och fackliga aktivister i Iran. Att fängsla människor med motivet att de ”hotar landets säkerhet” är en standardanklagelse mot oliktänkande

– Den iranska arbetarrörelsen med sin antikapitalistiska kampinriktning, där aktivister som Reza Shahabi med flera ingår, har haft en stark förmåga att organisera arbetare fackligt. Att arrestera, fängsla, tortera, till och med mörda framstående personer i arbetarrörelsen har varit och är den iranska regimens medvetna strategi för att skrämma bort, splittra och kuva arbetarrörelsen

Mannen han talar om, Reza Shahabi, är en fackligt organiserad busschaufför som sedan den 9 augusti genomfört en hungerstrejk i fängelset Raja’i Shahr. Hans liv hänger på en skör tråd, men hungerstrejken är den sista metoden han har för att protestera mot regimen och uppmärksamma omvärlden på vad som försiggår i de iranska fängelserna. Han lider enligt uppgifter av kraftig huvudvärk och yrsel, lågt blodtryck, domningar och förlamning i vänstra sidan av kroppen, brännande värk i magen och matsmältningssvårigheter. Han har också gått ner cirka 13 kilo i vikt. Den 31 augusti togs han till en läkare men fick enligt Amnesty International inte den specialistvård han hade behövt. Hans tillstånd är mycket kritiskt och risken att han får betala med sitt liv för sina övertygelser är överhängande

Den förbjudna fackföreningen

Reza Shahabi arresterades första gången i juni 2010 och hölls isolerad i 19 månader i det ökända Evin-fängelset i huvudstaden Teheran. Han berättar att han under den perioden blev torterad och slagen så illa att han fick kroniska smärtor i rygg och nacke. Han gavs ingen möjlighet att prata med en advokat och i april 2012 dömdes han till sex års fängelse för att ha spridit systemkritisk propaganda och planerat aktiviteter som hotar rikets säkerhet. Under tiden i fängelset deltog Reza i flera hungerstrejker och hans hälsa tog skada. Efter påtryckningar blev han 2014 inskriven på sjukhus men fick kort därpå återvända till fängelset Raja’i Shahr för att avtjäna resten av sitt straff, samt extra staffmånader. Hans verkliga brott var fredlig facklig organisering, enligt Amnesty. Hasse är av samma uppfattning

– Den främsta orsaken till Reza Shahabis ”brott” har varit hans fackliga verksamhet och inget annat. Den iranska regimens arbetarfientliga arbetsrättslagar har formulerats på ett hycklande sätt som i slutändan alltid gynnar arbetsköparna. All fri facklig organisering utanför regimens ramar är i praktiken förbjuden, medan vissa befintliga ”fackföreningar” har varit (och är) under regimens direkta styrning med dolda ledarskap, säger Hasse Golkar

Föreningsfriheten i Iran är gravt inskränkt och de flesta fackförbund förbjöds efter revolutionen 1979. Det gällde även Bussarbetarsyndikatet i Teheran, SWTSBC (Syndicate of the workers of Teheran and suburbs bus company), där Reza Shahabi var medlem. Fackföreningen grundades 1958 men hade på grund av förbudet en låg aktivitetsgrad som oftast organiserades ”under jord”. Tvåtusenfyra startades SWTSBC upp igen officiellt, detta efter att många bussarbetare inte fått ut sin lön på flera månader. Reza Shahabi valdes då till kassör; föreningen fick en mer legitim status och har nu ett medlemstal på cirka 17 000 arbetare – de flesta anställda på United bus company of Teheran (Sherekat-e Vahed)

Men iranska myndigheter har inte erkänt SWTSBC som en laglig fackförening, utan har konstant trakasserat, skrämt och åtalat dess medlemmar, speciellt styrelsemedlemmar. Detta har de rätt till enligt landets arbetsrättslagstiftning: myndighetspersoner kan observera, ingripa och störa fackföreningsmöten och de accepterar endast fackliga representanter som godkänts av staten. Det är alltså inte bara Reza Shahabi som frihetsberövats på grund av sitt engagemang i SWTSBC. Styrelsemedlemmen Ebrahim Madadi dömdes till 5 års fängelse i augusti 2016, på samma grunder som Reza Shahabi. Ytterligare en, Davoud Razavi, arresterades i april 2015 för att bland annat ha lagt upp foton på nätet och anmält sig till en ILO-konferens. Inga av de dokument som Amnesty International fått ta del av innehåller några faktiska bevis på brottsliga handlingar

Utebliven lön blivit norm

Iran tillhör de länder som världsfacket ITUC benämnt som ”P5-länder” – alltså länder som får sämst betyg när det gäller arbetares rättigheter. Sverige och övriga nordiska länder ligger på betyget 1. Iran, Irak, Bangladesh, Kina, Nigeria och Indonesien är exempel på länder som ligger på fem eller 5+. Inga rättigheter kan garanteras

Över 70 procent av arbetarna i Iran har osäkra anställningar utan anställningsskydd och diskriminering på grund av kön och etnicitet är utbrett på arbetsplatserna. Etniska minoriteter förföljs och kvinnorättsrörelser möts med systematisk repression. Barnarbete är också vanligt förekommande och några förbättringar är inte skönjbara. Förutom detta är obetalda löner är en av de viktigaste stridsfrågorna för iranska arbetare idag. Arbetare som inte fått ut sin lön på sex till 14 månader ignoreras helt och det har blivit norm att lönerna utbetalas med flera månaders mellanrum. Fackliga aktioner, protester och strejker resulterar oftast i att delbelopp utbetalas och att fackliga ledare blir av med jobbet. Genom att svartlista dem hos andra arbetsköpare får de väldigt svårt att hitta nytt arbete

Trots detta finns det arbetare som tar risken och organiserar motstånd. De är så illa tvungna med tanke på de dåliga levnadsförhållandena och den utbredda fattigdomen. För att kunna försörja sig och möta den stigande inflationen är de tvungna att agera – för sin egen och sina familjers skull

Målare avled i Raja’i Shahr

Sedan 2013 har dussintals människorättsaktivister (till exempel fackliga) fängslats i Iran och av myndigheterna beskrivs de som kriminella, ibland till och med som utländska hemliga agenter. Hungerstrejker har använts som påtryckningsmedel i flera fall, varav vissa fått dödlig utgång. Shahrokh Zamani, styrelseordförande i Teherans målarsyndikat, avled den 13 september 2015 efter en lång tids hungerstrejk i Raja’i Shahr-fängelset i Teheran. Precis som Reza Shahabi dömdes han för säkerhetshot och propagandaspridning och vägrades besök, telefonsamtal och läkarvård. Enligt Amnesty utsattes han också för fysisk och psykisk misshandel i fängelset

Missförhållandena i Raja’i Shahr-fängelset beskrivs av Amnesty som mycket allvarliga. Fångar vittnar om att fönsterna är övertäckta och att det inte finns något luftventilationssystem. De tvingas sova på golvet, får inte prata i telefon och det är brist på mat och rent dricksvatten. I juli 2017 protesterade mer än ett dussin fångar mot förhållandena genom att gå i hungerstrejk. Reza Shahabi anslöt sig till dem i augusti när han fängslades. Fängelseledningen svarade med att dra in läkarvården och sätta vissa fångar i isolering. Angående Reza Shahabis allvarliga tillstånd sa Teherans stadsåklagare i september att ”nämnda individ är dömd för brott mot landets säkerhet”

Reza Shahabis fru Robabeh Rezaie har sedan september deltagit i fredliga manifestationer utanför parlamentsbyggnaden i Teheran. ”Vi borde fråga dem exakt på vilket sätt han riskerat landets säkerhet. Är det en säkerhetsrisk att stödja busschaufförerna som bara vill ha råd med mat och hyra och organisera sig i sin egen fackförening?”, säger hon till Amnesty

Påtryckningar och internationell solidaritet

Hungerstrejkerna är livsfarliga men de har dragit åt sig människorättsorganisationernas uppmärksamhet. Amnesty och världsfacket ITUC utövar ständiga påtryckningar mot Irans regering och utomlands har stödet till Reza Shahabi och de andra fängslade aktivisterna varit ihärdigt. Hasse Golkar har försökt uppmärksamma frågan bland annat i sociala medier. Den 2 september deltog han i en solidaritetsmanifestation vid Sergels torg i Stockholm

– Det finns många iranska vänstergrupper och arbetarrättsaktivister i Sverige. För ett tag sedan fick jag en inbjudan från en nybildad solidaritetskommitté i Stockholm för att delta i en manifestation till försvar för Irans arbetarrörelse och Reza Shahabis outtröttliga och modiga kamp. Så efter kontakt med styrelsen i SBS08 (Syndikalistiska bussektionen i Stockholm) kom vi överens om ett stöduttalande för Teherans bussarbetarsyndikat, säger han

Hasses engagemang för Teherans arbetarrörelse är stort. Iran är hans födelseland och som busschaufför känner han extra starkt för bussarbetarsyndikatet

– Som uppväxt i underklassen och med 10 års organiseringsvana i studentrörelsen och 8 år i syndikalisterna känner jag förpliktelsen att försvara arbetarnas politiska och fackliga kamp över hela världen. I synnerhet i Iran, mitt födelseland. Jag har kört buss sedan 1981 här i Stockholm och känner därför en speciell tillhörighet till mina syndikalistiska arbetskamrater i Iran där Reza Shahabi är en av dem som kört stadsbuss och återaktiverat bussarbetarsyndikatet i Teheran. Att försvara Reza Shahabi är lika med att försvara arbetarklassen i Iran och i hela världen, säger han

Även de svenska fackförbunden Transport, LO, Kommunal och IF Metall har skrivit uttalanden och skickat till de iranska myndigheterna, inklusive Irans president Hassan Rouhani. I uttalandena kräver de, i likhet med Amnesty och ITUC, att Reza Shahabi och de andra fångarna friges omedelbart och ovillkorligt. De fördömer den iranska regimens totala brist på respekt för grundläggande mänskliga rättigheter och kräver att Irans styrande tillämpar ILO:s kärnkonventioner

”Kampen gör skillnad”

Reza Shahabis fängelsestraff landar på totalt 968 dagar – om inte straffet förlängs ännu mer i skendemokratiska rättegångar. Den 22 december 2018 ska han släppas, men kommer det hända? Och framför allt: kommer han överleva

– Enligt de senaste rapporterna är hans tillstånd mycket kritiskt, men på grund av fängelsemyndigheternas ignorerande beteende har hundratals politiska aktivister i och utanför Iran uppmanat honom att avsluta sin hungerstrejk – vilken i fortsättningen skulle leda till hans död. Den 27 september tillmötesgick han sina vänners önskemål och avslutade lyckligtvis sin protestaktion villkorligt och tillfälligt, säger Hasse

– Världsopinionen, vi och arbetarrörelsen i andra länder måste kunna pressa den iranska regimen att frige de politiska, fackliga, åsiktsfångarna. All erfarenhet har visat att kampen gör skillnad. Jag hoppas att Reza Shahabi och de andra ska släppas fria, men för att frige alla dessa fångar krävs en enad arbetarklass och en stark solidaritetsrörelse – både i och utanför Iran. Leve den internationella solidariteten

Fanny Hökby
Informationsorganisatör

Sveriges Arbetares Centralorganisation (SAC)

 

 

۱- آدرس ” دختران آنارشیست افغانستان ” در اینستاگرام

https://www.instagram.com/dokhtarananarshist_afghanestan

———————————————————–

۲- آدرس “دختران آنارشیست افغان ” در فیسبوک

https://www.facebook.com/Afghan-Anarchist-Girls-116992605591873

————————————————————–

۳- آدرس آنارشیستهای رشت در اینستاگرام

https://www.instagram.com/anarshist.rasht

———————————————————

۴- آدرس صفحه آنارشیستهای شهر بوکان (  ئانارکیسته کانی بوکان ) در اینستاگرام

https://www.instagram.com/bokan_anarchy

———————————————————–

۵- آدرس آنارشیستهای شاهین شهر در تلگرام

https://t.me/Anarshistsh2

————————————————

۶- آدرس آنارشیستهای شاهین شهر در اینستاگرام

https://www.instagram.com/anarshistshahinshahr

———————————————————

۷- آدرس کانال آنارشیستهای کردستان در تلگرام


بڵاوکردنەوەی بیرو هزری ئانارکیستی

—————————————————-

۸- آدرس آنارشیستهای مریوان در کانال نلگرام

https://t.me/anarchyinmarivan

——————————————–

۹- آدرس عصر آنارشیسم در اینستاگرام

https://instagram.com/asranarshism/

—————————————-

۱۰- آدرس عصر آنارشیسم در تلگرام

https://telegram.me/asranarshism

—————————-
۱۱- سایت عصر آنارشیسم
———————————–
۱۲ – فیسبوک عصر آنارشیسم
—————————————
۱۳ – فیسبوک بلوک سیاه ایران

————————————————–

۱۴ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidaritywiththeRojava

https://www.facebook.com/%D8%A2%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%88%DA%98%D8%A7%D9%88%D8%A7-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%88%D8%B1-Anarchists-in-solidarity-with-the-Rojava-434646579975914

———————————————————-

۱۵ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی

https://www.facebook.com/sedaye.bisedayan

————————————————————

۱۶ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران

https://www.facebook.com/irananarchistlabors

——————————————————

۱۷- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی

https://www.facebook.com/anarchistlibraryfa

————————————————–

۸ ۱– فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان

https://www.facebook.com/anarchistinsupportbaluchistan

—————————————————–

۱۹ – فیسبوک  هنرمندان آنارشیست

https://www.facebook.com/anarchistartistss

————————————————-

۲۰ – فیسبوک دانشجویا ن آنارشیست

https://www.facebook.com/anarchiststudents

——————————————-

۲۱ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک

https://www.facebook.com/shahre.shahin

———————————————–

۲۲ – فیسبوک آنتی فاشیست

https://www.facebook.com/ShahinShahrPolitik

————————————————

۲۳ – عصر آنارشیسم در تلگرام

https://telegram.me/asranarshism

———————————

۲۴- عصر آنارشیسم در اینستاگرام

https://instagram.com/asranarshism/ 

———————————

۲۵ – عصر آنارشیسم در توئیتر

https://twitter.com/asranarshism

——————————————–

۲۶ – بالاچه عصر آنارشیسم در بالاترین

https://www.balatarin.com/b/anarchismera

——————————-

۲۷- فیسبوک میتینگ دهه هفتاد و هشتادی ها

https://www.facebook.com/%D9%85%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7-505093803031731/

——————————————

۲۸ – گوگل پلاس عصر آنارشیسم

https://plus.google.com/u/0/114261734790222308813

——————————————-

۲۹ –  ساوندکلاود رادیو آنارشی

—————————————–

 

 

 

 

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل