(۱۹۲۶)
یادداشت:
در این مقاله ارریکو مالاتستا به دقت تمام اعلام میکند که آنارشیستها نه پیرو نظام دموکراتیک هستند چه آن نظام تسلط اکثریت بر اقلیت است و نه مرید دیکتاتوری هستند که نظامی با تحکم یک شخص یا تک حزب اکثریت است.
آنارشیستها مدافع خودمختاری اکثریتی بیموضع و بی الزاماند. تنها بدین ترتیب است که هماهنگی آزاد بنیاد میگیرد و تحول آزادانه امکان پذیر است.
برگرفته از کتاب “اندیشه و اراده” سال ۱۹۲۶- شهر رُم
* * *
واژهی “دموکراسی” در غالب نظری به معنای دولت مردمی است. دولتِ همه و امتیاز و رفاه همگانی و در عملکردی عمومی و همگانی. در نظام دموکراتیک مردم می توانند هر چه می خواهند به زبان بیاورند و نمایندهگان خویش را فراخوانند، از آنها دفاع و حفاظت کنند، و آنان را هر زمان خواستند انکار کنند.
حکومت دموکراتیک بطور نمایشی مدعی است هر یک از افرادی که خلق را تشکیل میدهد آزاد است هر عقیدهای را جامع عمل بپوشاند و بر هرآنچه علاقمند است بها دهد. مدعی است هر فردی از منظرگاه سیاسی و اقتصادی دارای استقلال است و هیچکس نباید در زیستن خود مجبور به تاسی و مماشات و زیر تسلط ِ دیگری باشد.
اگر طبقهای و افرادی فاقد ابزارهای تولید باشند به طور اتوماتیک وابسته به کسانی خواهند بود که ابزارهای تولید را در اختیار دارند و اینجاست که “دموکراسی” هیچ چیز مگر دروغ و فریب نیست. فریبی که سر توده ها را شیره می مالد و آنها را فرمانبر میسازد در تاسی به شبحی نادیدنی که تحکم و برتری ِقدرت مطلق است. بدین شکل برتری طبقه ممتاز است که تضمین میشود. دولت مردمی در دل دموکراسی نمی تواند به سوی حکومت سوسیالیستی قدم بردارد اگر بتواند باید در راه اشتراکی کردن ابزار تولید و زندگی اجتماعی و استقال سیاسی افراد آستین بالا بزند. با وجود این تصور می شود یک حکومت دموکراتیک به تضمین حقوق منفرد و روند عدالت و استقلال زندگی اجتماعی در مقایسه با نوع دیگرش ، پاسخ مثبت تری می دهد. و به تاریک و روشن چنین می اندیشیدند کسانی که در اختناق حکومت خودکامه میجنگیدند، رنج می بردند و میمردند.
اما با یک نگاه دقیق به واقعیات وقتی کلاهمان را قاضی کنیم میبینیم “دولت ِ همه” بخاطر تنوع و تضاد اندیشه و آرزوها و نیازها تنها در عنوان باقی میماند و هرگز و تقریبا هرگز به جایی نمیرسد که در موضوعی و خطابی نظر همه را جلب کند. پس چنین دولتی در حالت ایدهآلِ خود صرفا در عنوان میتواند “دولت اکثریت” محسوب شود.
برای دموکراتها و گاها سوسیالیستها چنین وضعی ایدآل است و با کمال میل به آن تن درمیدهند. وقتی آنها تن دادند روشن است که باید به حقوق اقلیت نیزپایبندی کنند.اما داستان بدینجا تمام نیست زیرا این اکثریت است که حقوق اقلیت را تبیین می کند یعنی اقلیت تنها عروسکی است که اکثریت نخ آن را تکان می دهد. حقوق اقلیت همان پشیزی است که قانون اکثریت مشخص کرده است. یگانه محدودیت داوری اکثریت بر اقلیت حق مقاومتی است که هویت آنان را نشان می دهد به این معنای مشخص که نبرد اجتماعی آنان ادامه خواهد داشت. آن چالشی که بخشی از اعضای کوچک در آن شرکت میکنند تا اراده ی خود را نشان دهند و به ندرت بخش وسیع تری از اجتماع با آنها همگام خواهند شد. من اینجا به استناد حقایق پیشین و معاصر نشان خواهم داد نه تنها حقیقت ندارد اکثریت توانسته باشد در هیئت یک دولت و راهبری وارد عمل شود و واقعا بتواند سکان فرماندهی را به دست گیرد بلکه نشان می دهم که در واقعیت دولت دموکراتیک هیچ چیز بیش از “دولت ثروتمندان” نیست. یک حکومت اقلیت بر اکثریت ونتیجتا نوعی از دیکتاتوری.
اما در مسیر اهداف این نوشتار هم که شده ترجیح می دهم یک ولخرجی از نوع دموکرات ها انجام بدهم و در رویاهایم به خود بقبولانم دولتی واقعا دموکرات و پر صداقتِ اکثریت میتواند وجود داشته باشد! پس لازم است نخست ببینیم معنای دولت چیست. دولت یعنی حق تنوین و تصویب قوانین و چپاندن آن به کله ی توابع به ضرب دَگَنَک. پس دولتِ بدون نیروی قهریه و ژاندارم وجود ندارد.
وقتی اکثریت این حق را به خودش اختصاص داده که به زور و قلدری بر اقلیت سرکش اراده ی خود را تحمیل کند آیا یک جامعه می تواند در صلح و آزادی به زندگی اجتماعی خود و به نفع همهگان ادامه دهد؟ آیا میتواند برای سعادت زندگی همه گانی و در همه زمینهها دست به دست هم دهد؟
دولت ِاکثریت در طبیعت خود پسرونده، گوشهنشین ، ساکت و محافظه کار ، دشمن تجدد و نو آوری، کند ذهن، جوشی و عاشق اعمال ناگهانی و ندانم کاری، اغراقآمیز، زیاده طلب و ناسیرآب، پیشنهادگیر، آسانگیر و در حال ترس غیر منطقی و وحشت دایم ِ بی دلیل است. هر ایدهی جدیدی که صادر می شود بعنوان راهِ بیرون رفت از بن بست مورد آزمایش قرار میدهد! حالا چه ایدهای بسیار مهم و حیاتی ،صادره از تک و توک افراد یا چیزی که حد اقل ِاکثریت را جلب کرده باشد ولی کافی است عنوان ایدهی تازه بر خود نهاده باشد و شاید هم بجای تازه بودن منسوخ شده و چوبی لای چرخ تحول بگذارد.
* * *
با این حساب آیا دولت اقلیت را میخواهیم؟
معلوم است که نمیخواهیم.
حاکمیت اقلیت به همان اندازه که دولتِ اکثریت ناحق و قراض و آسیبرسان است و اقلیت را زیر فشار و منگنه میبرد و در روند تحولات واقعی ِ اجتماعی سرعتگیر نصب میکند، حکومت اقلیتی خیلی بیش از آن تمام مردم را زیر تسلط خود میگیرد و به زور ایدههایش را به اکثریت دیکته میکند و از ایدههای نو با قلدری ممانعت به عمل میآورد ، خفقان را به نظم میآورد و سکوهای مجازات را میخ و چکش میکوبد.
گذشته از این نباید به فراموشی سپرد اقلیت این شاهکار را فلهای و همه رقم انجام می دهد. یک اقلیت خودپرست و خوبین و وحشی و خطاپیشه. یک مشت فناتیک که معتقدند حقیقت حقیقی را به کف آورده اند و مایلاند با این اعتقاد دهان باقی مردم را چِفت کنند و باور خود را بعنوان تنها راه نجات توی کله آنها فرو کنند. ایدههایی که عجیب و جنون آمیز است. اینها اقلیتی ارتجایی و کهنهاندیشاند همچنینآنانی که در کوی و برزن پخش شدهاند به نام اقلیت انقلابی
که هدف آنها به تاخیر انداختن یک انقلاب واقعی است. گروه های دیگری هم هستند که باید به مسیر منطقی شان انداخت. این که کدام اقلیت باید رهبری را در دست بگیرد منوط است به این که کدام خشنتر و زشتترعمل کنند و از همه موزی تر و توطئهچینتر باشند. در این گردو خاک روشن است که گروههای صادقتر و دلسوزتر ودارای منطق و اصول و ارزشها کلاهشان پس معرکه است. برای تصرف و به زیر افکندن واقعی ِ قدرت به ارزش و اعتبار نیاز هست و نیروهایی که اینک قصد دارند با عدالت و سعادت، پیروزی جهانی کسب کنند، فاقد آن صفات هستند.
من باز هم به اشتراک و یک معدل در امتیازات معتقدم و گروهی به حکومت برسد که حد اقل اعتبار بیشتری از دیگران داشته باشد به فرض سوسیالیستها و آنارشیستها اینجوری از تضاد اهدافشان با ایدههای من کمتر ممانعت به عمل خواهد آمد. این بهتر از آن است که شب بزنیم بیرون با چه کنم چه کنیم و چه خاکی به سر بریزیم.
برای به چنگ آوردن قدرتِ تصمیم گیری ، چه قانونی چه غیر قانونی، باید توی رهگزرها مقادیر زیادی از ایدهها را توی چمدان رها کرد و رفت و خود را از همه بندهای اخلاقی دست و پا گیر آزاد ساخت .
این که سوسیالیست ها و کمونیست ها وقتی به قدرت رسیدند چه کردند به اندازه کافی بحث شده و بر همگان روشن است. این که وقتی به قدرت رسیدند پرنسیپ و باورها و رفقا را به فراموشی سپردند هم روشن است و آن همه عناوین و شعارهای زیبا که زیر چه پرچم های سرخ و سیاهی بردند.
* * *
به همین دلیل است نه با حکومت اکثریت همسو هستیم نه با حکومت اقلیت همراهیم. نه همقطار دموکراسیها هستیم نه هم آواز دیکتاتوریها.
ما میخواهیم نظام قهریه و ژاندارمی و سرکوب را ملغی کنیم. در راه آزادی همهگانی هستیم و هوادار همکاری و توافق آزاد. توافق آزاد و بی زنجیر زمانی تحقق می یابد که هیچکس نیرویی بر سرکوب دیگری در دست نداشته باشد و همه به یک میزان در بهره وری روند اجتماعی سهیم بمانند. به همین دلیل است ما آنارشیست هستیم.
برگردان سیروس شاملو
——————————————————————————————————————————————————————————————————–
آدرس و اسامی صفحات ما در فیسبوک
۲- فیسبوک عصر آنارشیسم
https://www.facebook.com/asranarshism
۳- فیسبوک بلوک سیاه ایران
https://www.facebook.com/iranblackbloc
۴ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidaritywiththeRojava
۵- فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
https://www.facebook.com/sedaye.bisedayan
۶ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
https://www.facebook.com/irananarchistlabors
۷- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
https://www.facebook.com/anarchistlibraryfa
۸ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
https://www.facebook.com/anarchistinsupportbaluchistan
۹ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
https://www.facebook.com/anarchistartistss
۱۰ – فیسبوک دانشجویا ن آنارشیست
https://www.facebook.com/anarchiststudents
۱۱ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
https://www.facebook.com/shahre.shahin
۱۲ – فیسبوک آنتی فاشیست
https://www.facebook.com/ShahinShahrPolitik
۱۳ – فیسبوک صدای زندانیان سیاسی
https://www.facebook.com/SupportPoliticalPrisoners
۱۴- صدای زندانیان سیاسی در تلگرام
telegram.me/VoiceOfPrisonersOfConscience
۱۵ – عصر آنارشیسم در تلگرام
https://telegram.me/asranarshism
۱۶- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
https://instagram.com/asranarshism/
۱۷ – عصر آنارشیسم در توئیتر
https://twitter.com/asranarshism
۱۸ – بالاچه عصر آنارشیسم در بالاترین
https://www.balatarin.com/b/anarchismera
۱۹- فیسبوک میتینگ دهه هفتاد و هشتادی ها
https://plus.google.com/u/0/114261734790222308813
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل