وجود دولت ها و مرزها ,مسبب آوارگی انسان و پناهندگی

به گزارش عصر آنارشیسم

بحران پناهندگى… این جمله ایست که این روزها زیاد میشنویم و در صدر اخبار قرار دارد. بحران را همه میدانیم چیست، به شرایط غیر عادى و حاد گفته میشود و نشان از چیزى منفى دارد. پناهنده را چه؟ آیا پناهنده را هم میشناسیم؟ آیا میدانیم چرا یک نفر و یا یک خانواده با یک کوله پشتى به پشت و بچه به بغل آواره راهها و جاده ها و کوهها و دریاها میشود؟ آیا میدانیم که این مدیاهاى مین استریم که از دولتها حمایت میکنند چرا به این پناهندگان دید منفى دارند و به چشم بحران بدانها مینگرند؟ اصلاً پناهنده کجا ساخته میشود؟ چگونه پناهندگان بوجود میآیند؟ مگر غیر از اینست که پناهنده یک فراریست؟ ولى از چه چیز؟

براى پاسخ به این پرسشها خوب که دقت کنیم میبینیم که همه چیز به دولتها برمیگردد. به دولتهاى کثافتى که براى منافع خودشان جنگ به راه مى اندازند، بدلایل مختلف اعدام میکنند، ثروتها را تاراج کرده و مردم را در گرسنگى نگه میدارند. پناهنده محصول کارخانه دولت در سیستم نکبت بار کنونیست. پناهنده آینه تمام قد سیاستها و کثافتکاریهاى دولت است. از سرنوشت یک پناهنده به راحتى و ملموس پى به شالوده فاسد و متعفن دولت میبریم که چگونه با زندگى انسانها بازى میکند در جهت منافع مادون بشرى خودش.

هر چه هست از دولت است.این بحران دولتهاست نه بحران پناهندگان. تا وقتى دولتى هست , پناهنده , آواره و فرارى هم هست.

همزمان با ورود پناهجویان به اتحادیه اروپا ابتدا شاهد اختلافات شدید و درگیری بین کشورهای عضو بودیم که تا هم اکنون نیز ادامه دارد و باعث شده پناهجویان بین مرزها سرگردان شوند و در شرایط غیر انسانی در سرما و زیر باران بسر برند.

سپس شاهد بالا رفتن دیوارهای بلند و سیم خاردارها در مرزها بودیم تا یادمان نرود که فروریختن دیوار برلین تنها و تنها نمایشی سیاسی بوده و لیبرالهای اروپایی بدنبال دادن پز آزادی و انسان دوستی بوده و هستند والا در پس این ظاهر شیک و فریبنده و کلمات قلنبه سلنبه شان چیز باارزشی یافت نمیشود. به یاد آن ضرب المثل قدیمى که میگوید: «خر همان خر است و فقط پالونش عوض شده».

اینکه این دولت بیاید و برود و یا آن شخص سیاسی با فلان شعار سیاسی رأی مردم را بدزدد به هیچ عنوان در اصل قضیه تفاوت ایجاد نمیکند. سیستم همان است که بود و دولتهای رنگارنگ همه در جهت پیشبرد منافع همین سیستم و بر علیه منافع مردم در حرکتند.

پس از موارد ذکر شده، اخیراً شاهد تغییرات سریع در قوانین مهاجرت کشورهای عضو هستیم.

نمونه هایی از قبیل: دولت فدرال آلمان می خواهد قانون دیپورت افغانهایی که منفی میگیرند را تصویب کند و آن هم در این شرایط افغانستان که جنگ و بی امنیتی و هرج و مرج به لطف تروریستهای اسلامی از یک طرف و دولت وابسته به خارجیان و امپریالیستهای بین المللی از طرفی دیگر بیداد میکند و کشور را به ورطه نابودی کشانده است.

و یا این خبر: کشورهای اروپایی و از جمله کشور سوید قوانین خود را برای پذیزش پناهندگان سخت تَر کرده اند . به تازگى قانون پناهندگى در کشور سوئد تغییر کرده است که از آن به نام اقامت موقت سه ساله نام میبرند و پس از سه سال اگر دولت تشخیص دهد که کشور آنان از امنیت برخوردار است برگرداننده می شوند و یا همچنین اگر در این سه سال موفق به وارد شدن به بازار کار نشوند از کشور اخراج می شوند و از اتحادیه اروپا خواسته است که پناهجویان داخل کشور سوئد را میان دیگر کشورها تقسیم کند.

گرچه تا به حال کشور سوئد یکى از بهترین قوانین پناهندگی را در اروپا داشت اما این قانون را به تازگی تصویب کرده است. به عنوان مثال ندادن اقامت دائم شامل پناهندگانی است که از کشور جنگ زده ی سوریه می آیند اما شامل کودکان زیر هیجده سال که به تنهایی به سوئد پناهنده می شوند نمی باشد.

حزب چپ سوئد در این توافقنانه ای که دولت با دیگر احزاب کشور تصویب کرده است شرکت نداشته و دلیل آن را چنین اعلام نمود که اقامت موقت تأثیری منفی بر همپیوستگی مهاجران با جامعه خواهد داشت .

در پی تصویب این قانون ، تظاهراتی در مخالفت با این قوانین جدید پناهندگى در روز ٢٨ اکتبر در شهر استکهلم برگزار می شود که فراخوان ان از طرف حزب چپ سوئد داده شده است.

نکته جالب اینکه این قوانین به شدت دست راستی و گاها فاشیستی به ادعاهای پوچ و مشمیز کننده دولتهای اروپایی شباهتی ندارد و تنها باطن این دول را آشکار میکند.

همین دولتهایی که از طریق ناتو و یا بطور مستقل در جهت منافع کثیف اقتصادی و امپریالیستیشان به دولتهای اسلام زده و دیکتاتورهای جنایتکار خاورمیانه سلاح میفروشند و برای فروش بیشترگروههای تروریستی اسلامی چون القاعده و داعش را بوجود می آورند و ساپورت میکنند تا در خلال جنگها تسلیحاتشان را به دو طرف درگیری بفروشند و در ازایش نفت و گاز را به مفت به تاراج برند و از آن سو نیز پرده ای کشیده شود جلوی جنایات دولت فاشیستی صهیونیستی اسرائیل که در فلسطین مشغول نسل کشی است.

حال همین مردم بیچاره ی جنگ زده که خانه و کاشانه و زندگیشان طعمه ی از یک سو تروریستها و فاشیستهای اسلامی و از سوی دیگر منفعت طلبی و سودجویی دولتهای امپریالیستی شرق و غرب شده، بدنبال سرپناهی برای زندگی و بزرگ کردن کودکانشان میگردند و عجب ماجرایی را ما شاهدیم!

از یکسو دولتهای اسلامی ( امثال جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، قطر، ترکیه متوهم از امپراطوری اسلامی عثمانی ) که خود از طریق داعش و جبهه نصرت والباقی تروریستها و زامبی های اسلامی، دستشان به خون صدها هزار کودک و زن و پیر و جوان آغشته است و کماکان دست از حمایت این جانیان آدمکش برنمیدارند، مرزهایشان را بروی آوارگان و فراریان از جنگ اسلامی بسته اند و گویی به آنها میگویند که همانجا بمانید تا آخر الأمر به دست دیکتاتور آنجا و یا به دست زامبی های اسلامی تکه پاره شوید و به بهشت بروید. ( همچون زامبی خلخالی که می گفت اعدام کنید، اگر گناهکار باشد به سزای عملش رسیده و اگر بیگناه باشد به بهشت میرود.)

و از سوی دیگر این مردم با به جان خریدن چه خطرات و سختیهای فراوانی پس از دادن تلفات بسیار به راهها و دریاها خود را به اروپا میرسانند که شاید بتوانند زندگی خود را اینجا با وصله پینه به پیش برند و سرپناهی برای خود و کودکانشان بیابند،

ولی… زهی خیال باطل که پشت این ظاهر لیبرال و دموکرات، زامبیهای وحشتناکی هستند که نمیخواهند اثر گریز ناپذیر سودجویی امپریالیستی و غیر انسانیشان را بپذیرند.

دم از انسان دوستی میزنند ولی کودکان خردسال و زنان حامله را در سرما و زیر باران نگه میدارند. اگر کمک مردم خودسازمان دهی شده و آنارشیستهای اروپا نبود مطمئنا با تلفات بیشتری روبرو میشدند در این مسیر عجیب و تونل وحشت گونه.

ارمغان اروپای متمدن برای این زجرکشیدگان و جنگ زدگان اینست: روز به روز دیوارها بلندتر، سیم خاردارها تیز و برنده تر و قوانین راست افراطی تر.

در این شرایط و روزهای دهشتناک خودبرتربینی و نژاد پرستی برخی ایرانیان ساکن اروپا ( که بالای نود درصدشان خود از طریق قوانین پناهندگی، راست و دروغ ادعاها و کیس هایشان بماند، وارد و ساکن اروپا شده اند) دل انسان را بیشتر به درد میآورد.

گویی اروپا و قوانین پناهندگی ارثیه آبا و اجدادیشان است که جملاتی از قبیل: « اروپا رو دارن پر ازین مسلمونها میکنن» و یا « این عربهای وحشی رو نباید تو اروپا راه بدن»، به استقبال این تازه واردان جنگزده میروند!!!

جالب اینکه همینان در این ایام سفره های محرم و ابوالفضلشان در اروپا پهن است و برای حسین عرب و ابوالفضل عرب سینه میدرند. عجب حال نذاری دارد فاشیسم و نژادپرستی ایرانی! واقعاً عجبا !!! تو گویی ورود اینان جایشان را تنگ میکند، برخوردشان در ایران با افغانیان را بدینجا آورده و با سایرین دشمنی میکنند. در اروپا با آن درصد فاشیست اروپایی همسو میشوند غافل ازینکه در چشم فاشیست اروپایی اینان نیز خارجی و اضافی هستند و بدنبال بیرون کردنشان هستند.

دولتهایشان هم ظاهرا در حال آماده سازی شرایط برای دیپورت ایرانیان هستند و پس از تصویب قانون دیپورت افغانها در آلمان احتمالا بزودی نوبت ایرانیان است.

چه خوب و جالب گفت برتولت برشت: بدترین بیسواد، بیسواد سیاسی است وی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمی‌داند که هزینه‌های زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.

او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو می‌اندازد و میگوید که…: “از سیاست بیزار است”. چنین آدم سبک‌مغزی نمی‌فهمد که بی‌توجهی به سیاست است که زنــان فــاحــشه و کــودکان خــیابانــی می‌سازد، قتــل و غــارت را زیاد می‌کند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت می‌افزاید…”

اگر امروز به دفاع از حقوق اتباع آلبانی ,کوزوو , مونته‌نگرو , مقدونیه, صربستان ,افغانستان و سایرین برنخیزید فردا که نوبت شما فرا میرسد کسی نمانده که از حقوقتان دفاع کند.

بهتر است دست از نژادپرستی و نفرت پراکنی برداشته و به انسانیت و همدلی روی آورید تا قبل از دیر شدن و از دست رفتن فرصت.

اول سراغ کمونیست ها آمدند، سکوت کردم چون کمونیست نبودم. بعد سراغ سوسیالیست ها آمدند، سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم. بعد سراغ یهودی ها آمدند، سکوت کردم چون یهودی نبودم. سراغ خودم که آمدند، دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید. ” شعر از مارتین نیمولر “

مجموعه ” عصر آنارشیسم” ۲۷٫۱۰٫۲۰۱۵

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages

۱- آدرس تماس با ما

asranarshism@protonmail.com

info@asranarshism.com

۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام

۳- عصر آنارشیسم در تلگرام

۴- عصر آنارشیسم در توئیتر

۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم

۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران

۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava