اردوگاه مراقبتی ورامین (عسگرآباد، تهران)
هر مهاجری که دستگیر میشود تنها آرزویش زودتر اخراج شدن است!
چند هفتهای میشود که طرح جمعآوری مهاجرین افغانستانی در تهران و دیگر شهرهای ایران شروع شده و به صورت جدی در حال انجام هست.
هرچند که این طرح از ۱۵ حمل/فروردین سال جاری شروع شده بود و بعد از چند روزی متوقف شد.
طرح جمعآوری گویا بنا به دلیل حضور مهاجرین غیرقانونی که از مرزهای افغانستان و پاکستان وارد شدهاند، انجام میشود.
روزانه از تهران و دیگر شهرهای ایران بالای چند صد مهاجر دستگیر میشوند و به اردوگاههای همان شهرها انتقال داده میشوند.
تا این قسمت که مهاجرین دستگیر میشوند و به اردوگاهها انتقال پیدا میکنند برای برخی از مخاطبان و کسانی که اخبار میخوانند و یا میشنوند عادی هست؛ چه آن شنونده و یا مخاطب که یک ایرانی باشد و یا هم؛ اهل هر جغرافیای دیگر.
اما برای یک مهاجر افغانستانی شنیدن اینگونه اخبار هراسناک و دلهرهآور است، بخصوص وقتی که میشنوند به اردوگاههای اخراج مهاجرین انتقال پیدا کردند!.
این روزها شنیدن اسم اردوگاه از خود اخراج یا همان ردمرز کردن ترسناک تر شده؛ هرچند که از قبل این واژه برای یک مهاجر نه تنها ترسناک؛ بلکه شبیه به شنیدن؛ آشویتس است!.
ولی به شکل مدرنتر و کمی هم با رنگ و بوی سازمان مللی و حقوق بشری!، و دارای بوفههای خوراکی و غذا، اما تاریخ مصرف گذشته!.
اینها را مهاجرینی میتوانند درک بکنند که چند روزی را در آنجا گذرانده باشند.
اخباری که از اردوگاههای اخراج مهاجرین بخصوص اردوگاه عسگرآباد در تهران؛ میان مهاجرین پخش شده آنها را نگران کرده و این باعث شده که بیشتر مهاجرین در طرح ۱۰۰ میلیون تومانی دولت ایران که برای مهاجرین شروع شده بود و البته داوطلبانه هست
روی بیاورند و به صورت اقساط در این طرح داوطلبانه، از روی جبر شرکت بکنند.
مهاجرین افغانستانی در ایران به دو دسته تقسیم میشوند:
کسانی که دارای مدرک قانونی هستند(ویزا،اقامت، برگهسرشماری) و کسانی که غیرقانونی هستند.
طرح جمعآوری مهاجرین افغانستانی به گفتهی دولت ایران برای مهاجرینی هست که غیرقانونی در ایران زندگی میکنند/(اصلاح میکنم)؛ زنده هستند و کار میکنند و برای دولت ایران خطرناک به حساب میآیند و باید هرچه زودتر اخراج شوند.
اما کسانی که دارای مدرک قانونی هستند از این طرح مبرا خواهند بود؛ حرفی که فقط در مقابل دوربین رسانهها گفته میشود، اما وقتی طرح جمعآوری در منطقهای یا شهری شروع شود همه را دستگیر میکنند و به اردوگاه میبرند!(هیچ تفاوتی نیست؛ هردو گروه فقط زنده هستند و کار میکنند)
وقتی در جمعی که تماما کارگران افغانستانی باشند و ناگاه در مورد اردوگاه حرفی گفته شود سکوتی برای چند لحظه حکمفرما میشود؛ این سکوت سرشار از ناگفتههاست!
در این اردوگاهها چی میگذرد که هر مهاجری که دستگیر میشود تنها آرزویش زودتر اخراج شدن است؟!
چرا هیچ حرفی از داخل این اردوگاهها در هیچ رسانهای گفته نمیشود؟
از شکنجه ها، از تحقيرها، از نگهداشتن در زیر آفتاب برای زمان طولانی، از فروش مواد غذایی فاسد و…
این چند هفته که طرح جمعآوری شدت پیدا کرده؛ خبرهایی از مهاجرینی که از اردوگاه عسگرآباد به اردوگاه سنگسفید و بعدش به افغانستان فرستاده شدهاند برای مهاجرینی که هنوز داخل ایران هستند بازگو شده.
بعد از دستگیری و انتقال به اردوگاه عسگرآباد آنها را در محیطی بزرگ و یا هم سولهای که در آنجا موقعیت دارد ميفرستند و بعد از چند ساعت کسانی را که مدرک قانونی دارند از کسانی که ندارند جدا میسازند.
آنانی که مدرک قانونی دارند، اگر ویزا و اقامت یکساله و دوساله داشته باشند بعد از پرسیدن چند سوال آزاد میکنند و کسانی که دارای برگه های سرشماری(سبز و سفید) باشند باید هفتخوان را بگذرانند تا بتوانند از آنجا آزاد شوند.
اول اینکه چرا در طرح ۱۰۰ میلیونی شرکت نکردید؟
چرا کارت کارگری ندارید؟
چرا از منطقهای که برگه را گرفتید همانجا نماندید؟
چرا برگه سفید را به سبز تبدیل نکردید؟
چرا چرا چرا؟
بعد از پرسیدن این چراها پیشنهادی که به آنها داده میشود،
پرداخت ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان هست و اگر نپردازند باید از ایران خارج شوند، آنانی که برگه سبز دارند و کارتکارگری نسبتا از این امر معاف میشوند و کارتها در بعضی موارد پاره شده و باید در طرح ۱۰۰میلیونی شرکت بکنند و اما آنانی که برگه سفید دارند باید پول را بپردازند، چونتاریخ حضورشان در ایران تمام شده و باید جریمه شوند!
اشخاصی که پول را پرداخت کردند، فردای همان روز و یا روز دیگر از ایران اخراج میشوند و حق هیچشکایتی را ندارند و اگر هم شکایتی بکنند جوابش خشونت هست و باتوم.
آن عده که دستهی دوم هستند:
بدون مدرک یا همان غيرقانونی،
آنان توسط ماموران ایرانی، به داخل محفظههایی شبیه به حمام فرستاده میشوند، از ۷ تا ۱۰ نفر را داخل آن محفظهها میفرستند و توسط ماموران آن محفظهها تا نزدیک به زانوی مهاجرین آب پر میشود و به آنان گفته میشود که باید ۱۵ و یا ۲۰ میلیون تومان پول بدهند تا آنان را اخراج بکنند!
آنان به مدت دو روز و یا سه روز در آنجا زندانی میمانند تا پول را بدهند، اگر کسی میتوانست آن هزینه را میپرداخت و اگر هم نمیداشتند بعد از بیرون شدن از محفظهها آنقدر شکنجه میشدند که دیگر توان راه رفتن نداشتند و بعدش اخراج میشدند و به سمت اردوگاه سنگ سفید فرستاده میشدند و معلوم نبود در آنجا چه داستانی در انتظارشان خواهد بود.
اردوگاه عسگرآباد به محلی برای اخاذی از مهاجرین تبدیل شده و اگر پولی نداشته باشی از هر نوع شکنجه استفاده میکنند تا پول را بدهی.
برای شکنجه روش های گوناگونی دارند که فقط داستان محفظههای آب آن تا کنون بازگو شده و شکنجه توسط کمربند.
این داستان ها توسط مهاجرینی که از ایران به افعانستان اخراج شدند بازگو شده و هر مهاجری که گذراش به آن اردوگاه افتاده به خصوص مهاجرین غیرقانونی، حتما داستان تلخی از آنجا دارد و این قضیه اخاذی و شکنجه به قول مهاجرین اخراج شده: بعد از طرح ۱۰۰ میلیون تومانی بیشتر شده و در بسیاری موارد کسانی که پول پرداخت کردند باز هم از ایران اخراج شدهاند.
در بسیاری از مناطق تهران وقتی پولیس های کلانتری در گشتهای شبانه کارگران افغانستانی را میبینند؛ آنان را دستگیر میکنند ولی به کلانتری نمیبرند و از آنان در قبال آزادی پول درخواست میکنند.
چندتن از کارگران افغانستانی میگفتند:
در جایی که ما هستیم؛ قبلا وقتی پولیس ما را میگرفت از ما در خواست یک میلیون و یا فوقاش ۲ میلیون تومان داشت ولی بعد از طرح ۱۰۰ میلیونی؛ الان درخواست آنان ۵ تا ۸ میلیون تومان شده..
آنهم از کارگری که درماه ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان حقوق دارد.
این طرح ۱۰۰ میلیونی هرچند که داوطلبانه است ولی با داستان هایی که دارد اتفاق میافتد آن را جبری کردهاند.
و ۱۰۰ میلیونی که مهاجرین میپردازند به صورت امانت به دولت ایران سپرده میشود و هر زمان که میخواهند برگردند به افغانستان، این پول به آنها بازخواهد گشت، اما مهاجری که بخواهد دوباره پول را بگیرد و برگردد با این قضیه سردچار میشود:
۳۰ الی ۵۰ درصد پول بخاطر مالیات و شهرداری کممیشود و مابقی پول نقد پرداخت نمیشود و باید به مدت سه تا پنج ماه از فروشگاهی که آنان معرفی میکنند؛ میتواند لوازم و وسایل خوراک و آشپزخانه بخرد!!.
این قسمتی از سرگذشت مهاجرین افغانستانی در ایران هست
و چه داستانهایی که در لابهلای این تاریخ ۴۰ساله فراموش شدند و از یاد و خاطر رفتند.
در پایان:
این اخبار توسط مهاجرین بازگو شده.
از همهی مهاجرینی که گذرشان به اردوگاه عسگرآباد و یا دیگر اردوگاه ایران افتاده؛ بیشترین آنها از شکنجهها و اخاذی ماموران دولت ایران داستانهایی دارند و بیشتر مهاجرین اتفاقات داخل (اردوگاه سنگسفید) را نیز اینگونه تعریف میکنند.
و قابل یادآوری است که پارسال به قول منابع دولتی جمهوری اسلامی، یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن از مهاجرین افغانستانی، اخراج شده بودند.
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل