کندوکاو: تعریف استقلال‌طلبی، تجزیه‌طلبی، جدایی‌طلبی، خودمختاری و جامعۀ آنارشیستی

Text Size

سری مقاله‌های کندوکاو برای پاسخ به سوالات رایج مربوط به آنارشیسم میباشد. بقیه مقالات را با دنبال کردن هشتگ کندوکاو در سایت ما میتوانید بیابید.


 

پرسش: بنظر می‌آید که مواضع [فدراسیون] بسیار تحت تأثیر ناسیونالیست‌های اتنیکی هستند و با ناسیونالیست‌های میهن‌گرا بیشتر سر ستیز دارید. آیا این مسئله، به‌دلیل ظلم مضاعف به دیگر تبارها است یا کلاً ناسیونالیسم قومی مورد پسند شما ست؟

 

ما اساساً مخالف ناسيوناليسم ( ناسيوناليسم غالب و مغلوب) و مخالف وجود دولت هستيم و درپی نابودی همۀ ٢٠٦ دولت موجود هستيم. دولت، شر مطلق است.

اگر جایی از جوامع موجود در جغرافیای موسوم به ایران صحبت می‌شود کاملاً بحث با ناسیونالیسم مغلوب و جدایی‌طلبان متفاوت است به دو دلیل: ۱. آنارشیسم با ناسیونالیسم هیچ پیوندی نداشته و ندارد زیرا ناسیونالیسم را زایندۀ اقتدار می‌داند. ۲. دولت، چه کوچک و بزرگ، چه فدرال و چه کارگری(!)، تجسد سلسله‌مراتب و اقتدارگرایی است.

اما این‌که در حال حاضر بیشتر با ناسیونالیسم تمرکزگرا و مدافع دولت مرکزی سر ستیز داریم از جمله ناشی از ظلم مضاعفی است که آن‌ها همیشه بر علیه دیگر جوامع مردمی ساکن جغرافیای ایران یعنی جوامع کورد، تورک، عرب، بلوچ، سیستانی، لر و غیره اعمال کرده‌اند و در واقع نه مبارزان راه آزادی بلکه سرکوب‌کنندۀ مبارزین آزادی‌خواه، برابری‌طلب و عدالت‌خواه بوده‌اند و برای حفظ تمامیت ارضی مدعی خود، فقط به سرکوب و نیروی نظامی و امنیتی متکی هستند.

مبارزه علیه ناسیونالیسم غالب از سوی هر جامعه‌ای که باشد، مردمی است؛ مگر این که جهت‌گیری‌ها و تصامیم آن را افراد و گروه مشخصی زیر نام بزرگان قومی، اپوزیسیون حزبی و غیره بگیرد که در نتیجه منجر به خارج شدنش از شکل مردمی شود.

تا زمانی که مبارزه بر سر این است که چرا باید جامعه‌ای بر دیگر جوامع حاکم باشد، مسئله‌ای ندارد؛ اما همین که بحث این شود که چرا “قوم ما” سهمی در حاکمیت ندارد، دیگر مسئله‌دار شده است. چرا؟ چون می‌بینیم که اعتراض بر وجود حاکمیت نیست؛ بلکه به در دست دیگری بودن آن است.
چنین افراد و چنین گروه‌هایی، فقط برای سهیم‌شدن در جنایت و اعمال زور بر دیگران است که داد از برابری می‌زنند؛ و برابری مد نظر آنان، داشتن سهمی در دستگاه حکومتی است؛ نه در از هم‌پاشیدن این دستگاه!

زمانی که معیارِ برابری سهمیه‌ای از قدرتِ دولتی باشد، برای ما آنارشیست‌ها، یک فاکت ناسیونالیستی محسوب شده و غیرقابل تحمل است. چون این نگرش در پی حفظ ساختار حاکم (دولت) است و سهمیه بیشتر برای خود در درون آن می‌خواهد. جداشدن از این ساختار و ویران کردن این ساختار از خواسته‌های این نگرش نیست.
این نگرش بادادامه محروم‌ نگه‌داشتن دیگر جوامع، مشکلی ندارد. ولی ما با مبارزه‌ای با این محتوا مشکل داریم حتا اگر به نام یک جامعه محروم صورت بگیرد؛ دلیل مان هم این است که آنان به وابستگی به دولت شدت می‌دهند و نه این که به جدایی از دولت، کمک کرده باشند.

عمدتاً مناطق محروم، همان محل زندگی جوامع مختلف مردمی هستند که در طی دو حاکمیت ناسیونالیستی و مرکزگرای تاج و عمامه، مورد شدیدترین سرکوب‌ها قرار گرفتند؛ از آموختن سواد به زبان مادری‌ شان محروم شدند؛ مجبور به آموزش زبان موردپسند دولت مرکزی (فارسی ناب تهرانی) شدند؛ فرهنگ خاص خود را از دست دادند؛ منابع و ثروت جغرافیای شان توسط حکومت مرکزی بلعیده شد؛ برای امرار معاش، مجبور به کوچ به جغرافیای مرکزی برای پیداکردن کار شدند.

جدایی‌طلبی و فاصله‌گیری از عوامل ستم و آزار، امری کاملا طبیعی و عملکردی منطقی است؛ چه جدایی و دوری از آزارگران جسمی و جنسی باشد، چه فاصله‌گیری از ایدئولوژی‌ها و ادیان حاکمان و سرکوبگران باشد، چه سرکشی کارگران از سیستم سرمایه‌داری باشد که آن‌ها را به بردگی کشیده است و نهایتاً چه جدایی‌طلبی از دولت حاکم که بر ما ستم می‌ورزد. تحمل ستمگران و صبوربودن برای اصلاح‌شدن آزارگران و وفا به قول قول‌شکنان، چه از عناصر رژیم کنونی باشند یا رژیم پیشین، خوش‌خیالی محض و یک اشتباه بزرگ است. آنارشیست‌ها خواهان جوامعی هستند که اعضای آن بتوانند آزادانه و داوطلبانه روابط خود را برقرار کرده یا آن‌ها را قطع کنند.

پس مشکل از ماهیت جدایی‌طلبی نیست؛ ولی اگر جدایی‌طلبی به ساخت دولت جدید منجر شود، آنگاه بر تعداد دولت‌هایی که جامعه بشری را اکنون به ۲۰۶ کشور تجزیه کرده‌ افزوده می‌شود و آن‌ها نیز تجزیه‌طلب محسوب خواهند شد. این‌بار آنان هستند که با استفاده از ارگان‌های سرکوب دولتی مردم خود را سرکوب خواهند کرد. اگرچه شرایط زندگی مردم از لحاظ اقتصادی و اجتماعی و غیره تا حدی تغییر خواهد کرد اما ماهیت و کارکرد دولت یکی است و به آزادی و رهایی مردم از شر دولت ختم نخواهد شد.

ولی اگر مردم جدایی‌طلب درصدد نابودی دولت برآیند و از دولت مستقل شوند، آنگاه استقلال‌طلب محسوب می شوند که از دولت استقلال یافته و دست به روند افزایش تجزیه جامعه جهانی و افزایش دولت‌ها (تجزیه‌طلبان حقیقی) نزده‌اند.

اگر جدایی‌طلبان به سمت ایجاد خودمختاری و ایجاد شبه‌ دولت بروند و دولت خودمختار تشکیل دهند، آنگاه هنوز وابسته به دولت مرکزی بوده و تنها زمانیکه خودمختاری به مفهوم خودمدیریتی و خودسازماندهی؛ بدون تشکیل هرگونه جامعه ی «دولت-ملت» منجر شود، استقلال‌طلبی تحقق می‌یابد.

در واقع تا دولت هست، استقلالی وجود ندارد و ما استقلال را، تحت تسلط در آوردن بخشی از یک جغرافیا توسط مردم( به هر شیوه‌ای) نمی‌دانیم؛ ما استقلال را در اراده مردم به شکل دادن روابط اجتماعی می‌دانیم.
زمانی که مردم، خود روابط اجتماعی‌شان را سازمان بدهند؛ استقلال و جدایی‌طلبی از دولت را ممکن می‌سازند.

این جدایی، به این معنی نیست که مرزهای جغرافیای تحت تسلط دولت را به رسمیت بشناسیم. جدایی، جداشدن از یک جغرافیا نیست- ما باور به تجزیه زمین نداریم- این جدایی، جداشدن از یک ساختار اجتماعی است. ساختاری که کاملا با مردم در تقابل است و در واقع هیچ اراده‌ای در سازماندهی آن از سوی مردم وجود نداشته است.

مسئله ما مسئله خاک نیست؛ مسئله ما سازماندهی روابط اجتماعی است که باید به دست مردم انجام شود و به استقلال از سازماندهی دولتی در روابط اجتماعی برسیم.

بنابراین استقلال‌طلبان همان آنارشیست‌ها هستند و تجزیه‌طلبان همان مدافعین دولتگرایی و تمرکزگرایی هستند که مردم را همچنان برده و نوکر دولت در یک مرزکشی تازه می‌خواهند.

تا زمانی که مبارزات رهایی‌بخش و آزادی‌بخش منجر به تشکیل دولتی نشده است و نشانی از دولت‌طلبی و دولت‌مداری در آرمان‌های این مبارزان نیست، ما در کنار این نیروها می‌توانیم با دولتگرایان تمرکزگرا و فاشیست‌های خامنه‌ای‌پرست مقابله و مبارزه کنیم و به نیروهای مشابۀ آن‌ها مانند پهلوی‌پرستان که روی دیگر سکۀ اقتدارگرایی هستند اجازه ندهیم که بازی دوگانۀ دیکتاتوری تاج-عمامه ادامه بدهند.

 

بخش رسانه‌ای اتحادیۀ آنارشیست‌های افغانستان و ایران
(بخشی از خودسازماندهی‌های فدراسیون عصرآنارشیسم)

 

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل