جرج فلوید و حکم قاتل او در نگرش آنارشیستی

جرج فلوید و حکم قاتل او در نگرش آنارشیستی
Text Size

نویسنده: آریانام

 

در ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ شمسی برابر با ۲۰ فوریه ۲۰۲۱ میلادی، دِرِک چاوین (Derek Chauvin)، پلیسی که جورج فلوید (George Floyd) را به قتل رساند و به همین دلیل این جنایت در دادگاه محکوم گردید.

فاجعه ی قتل جورج فلوید در ۵ خرداد ۱۳۹۹ شمسی برابر با ۲۵ می ۲۰۲۰ میلادی رخ داد که  چاوین، این جانی فاشیست، ۹ دقیقه و ۲۹ ثانیه روی گردن جرج فلوید زانو زد و به این شکل او را به قتل رساند. این قتل از چندین زاویه فیلمبرداری شده بود و در این ویدیوها شاهد موارد بسیار خشم‌ انگیز وغمناکی بودیم که جورج فلوید در لحظات آخرعُمرش چندین بار التماس می کرد که دیگر “نمی تواند نفس بکشد” و مادرش را صدا می کرد. نه تنها همکاران چاوین قاتل از کمک مردم به جرج فلوید با اسلحه جلوگیری کردند بلکه در این ۹ دقیقه و ۲۹ ثانیه، همه ی التماس های جورج فلوید را نادیده گرفتند و اجازه دادند که یک همکار پلیس، یک انسان دیگر را به قتل برساند.

کثافتکاری های نیروی پلیس در اینجا به پایان نمی رسد. پلیس ها بجای اینکه چاوین قاتل را دستگیر کنند، یک دیوار سکوت به دور چاوین برای دفاع از او ساختند و در گزارشات خود به نفع او دروغ گفتند. در گزارشات اولیه پلیس، دلیل مرگ جورج فلوید را «پریشانی جسمی» از بیماری های پیشین و مسمومیت الکل نامیدند و هیچ اشاره ای به خفه شدن جورج فلوید بخاطر زانو زدن چاوین بر گردن او بمدت ۹ دقیقه و ۲۹ ثانیه نکردند. اگر یک نوجوان ۱۷ ساله از این جنایت فیلمبرداری و در اینترنت پخش نمی‌کرد، چاوین جنایتکار هنوز پلیسی بود که در خیابانهای مینیاپولیس پَرسه میزد و سیاه‌ پوستان بی‌گناه، هنوز هم در زیر دست او قربانی می‌شدند.

در حرکت مسخره ی روز بعد، اخراج چاوین توسط  اداره پلیس بود تا شاید از خشم مردم بکاهند، ولی این واقعا خنده‌آور بود. فقط پلیس‌ها فکر می‌کنند که با اخراج یک همکار قاتل بجای دستگیری و مجازات او، مشکلاتشان حل می‌شود. در گذشته ۱۸ بار از چاوین بخاطر رفتارش شکایت شده بود که تنها یکی از آنها به توبیخ او مُنجر گردید. در سال ۲۰۱۷ میلادی، چاوین با چراغ قوه آنچنان بر سر یک پسر سیاه پوست ۱۴ ساله کوبید که نیاز به بخیه داشت. قابل توجه است که بیشتر قربانیان بخاطر ترس از انتقام گیری، از پلیس شکایت نمی‌کنند. این جانی ۳ بار در تیراندازی پلیس شرکت داشته که یکی از آنها مرگبار بوده است. اگر یک سیستم انسانی و آدمهای با وجدانی در اداره‌ی پلیس وجود داشتند، چاوین را می بایستی سالها پیش اخراج می کردند و نه اینکه آنقدر صبر کنند تا او انسانی را جلوی چشم دیگر همکاران خود به قتل برساند. این تاکتیک نیز پیش تر در جاهای دیگر نیز استفاده شده است که یک پلیس پس از سوءاستفاده از قدرتش از یک منطقه اخراج می شود و سپس در یک شهر و کلانتری دیگری دوباره استخدام می شود تا به رفتارهای وحشی گرایانه و کثافتکاری های خود ادامه دهد.

اینگونه حرکات در کاهش خشم مردم تأثیری نداشت و شب ۲۸ می، سه روز پس از قتل جورج فلوید، مردم خشمگین، سومین کلانتری شهر مینیاپولیس را به آتش کشیدند. این ترس از بالا رفتن شعله ی خشم مردم بود که پلیس را مجبور کرد تا چاوین قاتل را در ۲۹ می، یعنی چهار روز بعد از قتل جورج فلوید دستگیر کند و باز به امید آنکه کمی از شعله ی شورش مردم  فروکش نماید. ولی این رشته از کِردار توسط پلیس، مبنی بر سرکوب کردن شدید تظاهرکنندگان، نه تنها از خشم مردم نکاست بلکه شعله ی شورش و قیام، سرتاسر آمریکا را فرا گرفت. در چند ماه تابستان سال ۲۰۲۰ میلادی، در همه ی آمریکا ما شاهد هجوم بی رحمانه و وحشیانه ی پلیس به شهروندان بودیم. نیروی ارتش برای کمک به سرکوب قیام مردم، وارد شهرها شد و از مُهمات جنگی در خیابان های آمریکا استفاده گردید. چندین انسان در این تظاهرات کشته و هزاران نفر زخمی شدند.

در میان این شورش، جنبشی به نام «براندازی پلیس» شکل گرفت که آنارشیست ها نیز در آن شرکت داشتند. فلسفه ی این جنبش بر این اساس است که نهاد پلیس، ریشه عمیقی در نژادپرستی و برتری سفیدپوستان و استعمار استقرار یافته ی آنها دارد و مشکلی نخواهد بود که اصلاح‌ گرایی بتواند آن را حل کند و یا حتی بهبود بخشد. این جنبش بر این باور است که بجای در اختیار گذاشتن و دادن ابزار بیشتر به پلیس برای سرکوب مردم، در زیر نام «خدمت بهتر پلیس به جامعه» و افزایش منابع مالی آنها پس از هر قتل و وحشیگری پلیس به عنوان «تعلیم و تربیت افسران پلیس»، این نهاد می باید مُنحل و خلع سلاح گردیده و بودجه آنها برای بهبودی و سلامتی جامعه بکار گرفته شود. متاسفانه چپی های دولت‌ گرای توخالی و لیبرال‌ها این جنبش را مصادره کرده و آن را به «بازپرداخت پلیس» به عنوان «عملی تر بودن درخواست» و یا «قدمی عملی تر به سمت براندازی» تغییر دادند. سیاستمداران نیز از این فرصت استفاده کرده و با چند قول و وعده های پوچ، این جماعت را گول می زنند. همچنین، با شرط اینکه فقط زمانی که تظاهرات «صلح‌جویانه» باشد و یا تماماً پایان یابد، این سیاستمداران می‌توانند این قوانین اصلاح گرایانه را مطرح و اجرا کنند. آنها برخی از این جماعت لیبرال را مانند سگ های هار به جان فعالان جنبش «انحلال پلیس» انداختند. به این شکل بود که جنبش «انحلال پلیس» قدرت خود را از حملات وحشیانه پلیس و خیانت لیبرال ها و چپی های دولت گرا از دست داد و شکست خورد. نتیجه ی خنده‌دار جنبش «بازپرداخت پلیس» این بود که در بعضی شهرها فقط حدود چند صد هزار دلار و آن هم از حوضه های فعالیت پلیس که برای جامعه مفید است را از بودجه چند میلیارد دلاری پلیس کاستند، اما در بیشتر شهرها نه تنها از بودجه پلیس کاسته نشد، بلکه چندین میلیارد دلار دیگر نیز به آن افزوده گردید.

قیام ما در همه جهت با شکست و سرخوردگی همراه نبود. پس از یک شورش سراسری با چندین کشته و هزاران زخمی و پیرامون ۸۹ میلیارد دلار صدمه اقتصادی، این دور از انتظار نبود که چاوین به جرم قتل یک انسان دیگر محکوم شود ولی تا لحظه اعلام حکم هیچ کس از نتیجه آن خبر نداشته باشد. پلیس و ارتش در همه جا در آماده باش بودند تا قیام پیشبینی شده مردم بخاطر حکم احتمالی بیگناهی چاوین را سرکوب کنند. این خشم مردم و خستگی پلیس و دولت به برخورد با مردم پس از یک سال شورش و تظاهرات بود که دیوار سکوت پلیس شکسته شد و همکارانش بالاخره برعلیه چاوین شهادت دادند تا سرانجام به محکوم شدن او کشیده شد.

بدون قیام گسترده مردم علیه پلیس، چاوین نه زندانی میشد و نه محکوم. بدون قیام و شورش مردم، این قاتل هنوز به عنوان بخشی از نیروی پلیس باقی می ماند با احتمال زیادی که چندین انسان بیگناه دیگر را نیز به قتل برساند. یک شورش چندین ماهه و با ارائه ی مدارک محکم مبنی بر انجام قتل توسط پلیس، توانست تنها یک قاتل را مجازات نماید، ولی هر ساله هزاران انسان بیگناه، قربانی این نیروی هیولائی فاشیستی به نام پلیس می شوند و این گونه، قاتلان هنوز هم در خیابان ها رژه میروند.

در این شرح واقعه درسی است که آن را پیوسته در طول تاریخ می آموزیم و ما آنارشیست ها مدام از آن سخن میگوئیم: هیچ امیدی نیست که دولت و پلیس، بدون قیام مردم کار درست را انجام دهند. هرگونه سازش و مُدارا با دولت و پلیس فقط وضعیت خانواده و جامعه ی ما را هر چه بیشتر به خطر می اندازد. برهمین پایه، دولت و نیروی پلیس باید منحل شوند تا مردم، قربانی این هیولاها نشوند و پیش از انحلال آنها، پشت این قاتلان از خشم مردم باید بلرزد که حتی به فکر کشتن مردم و پنهانکاری این اعمال خونین نیافتند. شورش و قیام ما دفاع از خود، خانواده و جامعه است و مبارزات ما باید تا نابودی باعث و بانیِ ستم و آزار ما ادامه داشته باشد.

پس از محکومیت چاوین، دوباره زمزه هایی از چپ های اصلاح‌گرا شنیده میشود. آنها میخواهند آنارشیست ها و دیگر انقلابیون از فعالیت های خود که پشت دولت و پلیس را میلرزاند دست بکشند و به مرداب سیاست‌بازی و قانون‌سازی و انتخابات برگردیم تا «پایگاه قدرت»‌ خود را بسازیم. ما هرگز نباید وقت و انرژی خود با این کارهای بیهوده به هدر بدهیم. بدون فشار پیوسته ما، دولت ها هیچ اعتباری به خواسته ها و نیازهای ما نخواهند داد. هرگز فراموش نکنیم که عقب نشینی ما همراه است با مرگ خانواده ها و همشهریان و همیاران و همقطاران ما؛ چونکه بدون مقاومتِ پیوسته ی ما دولت ها جسورانه تر و وحشیانه تر عمل خواهند کرد و به این ترتیب مردم بی‌گناه بیشتری قربانی این هیولاها میشوند. هدف و راه ما آنارشیست ها نیز در فشار به قدرتمندان و دولتمردان ختم نمیشود. فلسفه ما بر این اساس است که بجای این جنبش و کنش خسته و ناامید کننده میان مردم و دولت برای کنترل یکدیگر است. دولت را باید منحل کنیم تا مردم سرنوشت خود را آزادانه با خودسازماندهی و روابط داوطلبانه تعیین کنند. کمردولت ها نیز با عقب نشینی ما نخواهد شکست.

 

باید برای بدست آوردن آزادی و تا پیروزی به مبارزات خود ادامه دهیم!

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل
 

Explore More