بهروز صفدری : در شهر استراسبورگ چند سالی است که یک « انجمن فرهنگی ایرانیان » تأسیس شده و هر دو سال یک بار، به مناسبت نوروز، « دو هفتهی فرهنگی » برگزار میکند. در اوایل شروع فعالیتِ این انجمن، یکی از دوستان مرا به مدیر یا مسؤول اصلی آن، آقای سیامک آقابابایی، معرفی کرد. این شخص در این برخورد و ملاقاتِ اول به نظرم جوانِ با حجب و حیایی رسید. به من گفت که حیف است کسی چون من، که از ایرانیهای قدیمی این شهر و نیز اهل قلم هستم، در چنین انجمنی شرکت نکنم، و چندین بار تکرار کرد که « این انجمن را متعلق به خود بدانید». اما سپس با مشاهدهی نحوهی کارکردِ این مدیر، کیفیتِ برنامهها و فعالیتهای این انجمن شک و تردیدهایم سال به سال به یقینِ قویتری تبدیل شد که این بار نیز دکانِ چند نبشِ مجهزی باز شده که بهتر است اسماش را « بنگاهِ معاملات » بگذارند، با مواضعی بهشدت مسمومِ سیاست و محاسبه و معاملهگری. بنابراین امکان هرگونه مشارکت در این انجمن و حتا رفتن به برنامههایش را در ذهنم برای همیشه خط زدم.
باری، در بازگشتم از سفرِ پاریس، دوست رماننویسام بهییه نخجوانی به من اطلاع داد، که در آخرین روزهای برگزاری « دو هفتهی فرهنگیِ ایرانیان» ناگهان اسمِ او را به آخرین برنامهی این انجمن افزودهاند. این برنامه در سالن گردهماییِ یکی از کتابفروشیهای شهر برگزار میشد. دعوت از این نویسنده نه به ابتکار انجمن بلکه به اصرار شخصی مطلع از آثار او از طریقِ مدیریت این کتابفروشی، به گفتهی بعدیِ سیامکِ آقابابایی، « بر انجمن تحمیل شده » بود.
به دعوت این دوست نویسنده و صرفاً به قصد تنها نگذاشتنِ او در این شرایط به جلسهی یادشده رفتم. سخنانِ گردانندهی جلسه، همان جناب آقابابایی، مرا به یاد روزهایی انداخت که استراسبورگ جولانگاه سیاسیون چپولِ ایرانی بود، شماری قطبنمای ذهنشان کعبهی تیرانا را نشانه گرفته بود و با رهبر معظمِ آلبانی انورخوجه بیعتی ابدی بسته بودند تا ایران را هم مثل آلبانی سوسیالیستی کنند، شمار دیگری نیز به سوی کعبهی مسکو و پکن، و اخلافِ استالین و لنین و مائو سجده میکردند. اما همگی در یک چیز اتفاقنظر داشتند: همگی در « صف متحدِ خلق علیه امپریالیسم » هر کسی را که بیرون از این « صف » میایستاد، و منتقد و دگراندیش بود، در « صف » امپریالیسم ، سلطنتخواهی و بورژوازی میدانستند. هنوز طنین سخنانِ یکی از این رهبرانِ چپول به یادم مانده است: « باید کور بود تا مبارزهی ضدامپریالیستیِ آیتالله خلخالی را ندید».
چند دهه از آن زمان گذشته، و اکنون جای آن هواداران و « فعالانِ سیاسی » را دوستداران و « فعالان فرهنگی » گرفتهاند. اما آن گونه سیاستورزی و اینگونه فرهنگورزی گرچه در وادادگی و عدم استقلال اندیشگی از یک سرشت و ماهیتاند، از یک جنبه با هم فرق دارند. آن سیاسیکارها همراه با جهلِ خود در نوعی آرمانخواهی، سادهلوح و بیشیلهپیله، آمادهی جانباختگی و پاکباختگی بودند، اما فرهنگیکارهای کنونی همراه با جهلِ خود در تبوتابِ شهرت و نام و جاه و جایزه و در یک کلام وُدِت شدن، بهخصوص در نهادهای رسمی داخلی و بینالمللیاند.
به جلسهی کذایی برگردیم:
جناب آقابابایی رئیس انجمن که اکنون در مقام رئیس جلسه و کارشناس ادبیات صحنهگردانی میکرد، پس از پایان معرفیِ دو نویسندهی مهمان و کتابهایشان، نوبتِ سخن و پرسش را به حاضران در جلسه داد. من هم بلافاصله دست بالا بردم و این چند نکته را خطاب به رئیس جلسه گفتم:
- شما بارها تکرار کردید که ایران هم مانندِ هر کشور دیگری در دنیای کنونی است. حال آنکه چنین نیست و ما با شرایطی خاص و مسائلی آناکرونیک و خلافِ عرفِ زمان و زمانهی کنونی دست به گریبانیم.
- شما در آفیشها و پوسترهای بزرگ اعلام کردهاید که « نگاه دیگری در بارهی ایران » را ترویج میکنید، حال آنکه این نه « نگاهی دیگر » بلکه « نوعی نگاه » است که درست همخوان و سازگار با نگاهِ نهادهای مسلطِ رسانهای، تبلیغاتی و حکومتی هم در ایران و هم در فرانسه، بهویژه پس از « آشتی هستهای» است. نگاهی که به ایران و مردمش جز به مثابه بازار و منبعِ کسب سود نمینگرد.
- شما در طول چندین سال فعالیتِ انجمن فرهنگیتان هیچگاه هیچ هنرمند، نویسنده، یا صاحبنظرِ دگراندیشی را دعوت نکردهاید. حضور بهییه نخجوانی یک حضور نابههنگام است. « آشتی و پایان مناقشهی هستهای » هم رویکرد شما را تشدید کرده است. مثلاً از فریدون خاوند برای ارزیابیِ وضعیت اقتصادی ایران دعوت کردهاید، حال آنکه وی مدافع سرسختِ معاملهگریِ نئولیبرالیستی است. برای هزارمین بار به بزرگداشت عباس کیارستمی پرداختهاید و به رغم درخواستهای مکرر حاضر نشدهاید از سینماگر جوان و زندانی، کیوان کریمی، حتا نامی ببرید.
- با بریز و بپاشهای مالی کسانی را از اقصا نقاط جهان به اینجا میآورید اما از تواناییها و استعدادهایی که بیخ گوش شما هستند، و بعضیشان نیز در همین جلسه حضور دارند، غافلاید زیرا آنها را مخلِ رویکرد و مقاصدتان میدانید.
- در کلِ، فعالیتِ فرهنگی، دستاویزی برای سیاستهای معاملهگرانهی شماست.
سپس رئیس انجمن، با تظاهر به وقار و متانت، به دفاع از مواضعِ انجمن فرهنگیاش پرداخت و جان کلامش این بود که« این جا دموکراسی است و هر کس به شیوهی خود عمل میکند، اگر شما شیوهی کارِ انجمن ما را نمیپسندی خودت برو یک انجمن دیگر راه بینداز»!
اما بلافاصله پس از پایان جلسه و به هنگامی که حضار در حال ترک سالن بودند، جنابِ رئیس ، همراه با جوانی که نقشِ محافظ و بادی گاردِ او را ایفا میکرد، شتابزده به سوی من آمد و برافروخته به من توپید که « آقا من اصلاً شما را نمیشناسم، نباید در این جلسهی علنی چنین حرفهایی میزدید، اگر نقدی دارید عضو انجمن ما شوید و در آنجا مطرح کنید. کارتان بیادبی بود»!
جر و بحث بالا گرفت، اعضای دیگری از انجمن نیز واردِ این مشاجرهی لفظی شدند. برخی از آنها بعضی از انتقادهای مرا قبول داشتند. اما نحوهی بیانِ علنی آن را نمیپسندیدند. اما حتا بعضی از نزدیکانِ رئیس، به او یادآوری کردند که قبلاً مرا دیده و میشناخته است. ( بعداً شنیدم که گفته است شاید چنین باشد اما دچار فراموشی شده و آن شب مرا به جا نیاورده است! )
اما مسئلهی ریشهای و اساسی خیلی زود عریان شد. سیامکِ آقابابایی یکی از مشاوران شهردار استراسبورگ است و ( به رغم استعفایش از حزب سوسیالیست فرانسه) قصد دارد برای انتخاباتِ منطقهای و شاید مجلس کاندید شود. او به هنگامِ جنبش سبز و اقداماتِ سرکوبگرانه علیه آن، با شهردارِ سوسیالیستِ شهر استراسبورگ بیانیهای را در محکومشمردنِ احمدینژاد امضاء کرده بود. بودجهی این انجمن فرهنگی ایرانیان نیز عمدتاً از طریق شهرداری استراسبورگ تأمین میشود. گرچه زحمت کارهای عملی را جوانانی سادهلوح داوطلبانه انجام میدهند. وقتی به آقابابایی گفتم اما با این رویکردِ سیاسیِ انجمنتان بهزودی آقای قالیباف شهردار تهران را هم دعوت خواهید کرد، در پاسخی به خیال خودش دندانشکن گفت: « شهردار استراسبورگ با آقای قالیباف در تماس و رابطهی دائم است.» از او پرسیدم ولی این رابطه بر کار انجمنِ شما نیز تأثیر میگذارد، پاسخ داد « این دیگر مسئلهی خصوصی خودم است ».
این میانپرده را در فرصتی دیگر ادامه میدهم، همراه با متنهایی تکمیلی که به زبان فرانسوی در نقدِ این انجمن فراهم کردهام. فعلاً این نوشته را با یادآوری این نکته به پایان میبرم که : جزوهی معروف سیتواسیونیستها، « فقر و فلاکت در محیط دانشجویی »، نخستین بار در نوامبر ۱۹۶۶ در همین شهر استراسبورگ منتشر شد. در نقد فقر وفلاکتِ سیاسی و فرهنگی در میان برخی از ایرانیان در این شهر نیز گفتنیها کم نیست.
منبع : سایت بهروز صفدری
پاینوشت : متن خبر به فرانسوی
La quinzaine de l’iraniaiserie à Strasbourg
—————————————————————————————————————————————————————————————
آدرس و اسامی صفحات ما در فیسبوک
۲- فیسبوک عصر آنارشیسم
https://www.facebook.com/asranarshism
۳- فیسبوک بلوک سیاه ایران
https://www.facebook.com/iranblackbloc
۴ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidaritywiththeRojava
۵- فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
https://www.facebook.com/sedaye.bisedayan
۶ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
https://www.facebook.com/irananarchistlabors
۷- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
https://www.facebook.com/anarchistlibraryfa
۸ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
https://www.facebook.com/anarchistinsupportbaluchistan
۹ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
https://www.facebook.com/anarchistartistss
۱۰ – فیسبوک دانشجویا ن آنارشیست
https://www.facebook.com/anarchiststudents
۱۱ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
https://www.facebook.com/shahre.shahin
۱۲ – فیسبوک آنتی فاشیست
https://www.facebook.com/ShahinShahrPolitik
۱۳ – فیسبوک صدای زندانیان سیاسی
https://www.facebook.com/SupportPoliticalPrisoners
۱۴- صدای زندانیان سیاسی در تلگرام
telegram.me/VoiceOfPrisonersOfConscience
۱۵ – عصر آنارشیسم در تلگرام
https://telegram.me/asranarshism
۱۶- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
https://instagram.com/asranarshism/
۱۷ – عصر آنارشیسم در توئیتر
https://twitter.com/asranarshism
۱۸ – بالاچه عصر آنارشیسم در بالاترین
https://www.balatarin.com/b/anarchismera
۱۹- فیسبوک میتینگ دهه هفتاد و هشتادی ها
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل