مطلب رسیده / نویسنده کتاب: رضا پرچیزاده/ نویسنده مقاله : عباس خسروی فارسانی
«جمهوری اسلامی بعضا خود ما هستیم آنجایی که ناخودآگاه در محدوده گفتمانش بازی میکنیم؛ و آنجایی که ابتکار عمل خود را به برخی افراد و سازمانهای نزدیک به جمهوری اسلامی میسپاریم به این خیال خام که حرکت آنها به سوی دموکراسی است.» (از مقدمه کتاب)
پس از انقلاب ۱۳۵۷، تلاشهای فردی و گروهی بسیاری از سوی آزادیخواهان در مخالفت بنیادین با جمهوری اسلامی صورت گرفته است، به گونهای که بسیاری از آنان در راه آگاهی و رهایی ایران، از جان خود نیز گذشتند؛ اما یکی از ضعفهای بنیادین مخالفان جمهوری اسلامی را میتوان فقدان استراتژیها و تاکتیکهای مناسب و بازی آنان در زمین جمهوری اسلامی دانست. در تمام سالهای پس از انقلاب، آپوزیسیون جمهوری اسلامی هیچگاه نتوانسته به صورت جدی و همهجانبه برای خود یک گفتمان، پارادیم، و شالوده فکری شکل دهد؛ و همواره در زمین جمهوری اسلامی و بر اساس قوانین آن بازی کرده و بر شالوده آن بنیانِ خود را پی افکنده است. البته اختاپوس جمهوری اسلامی نیز پیوسته و به روشهای گوناگون از جمله حذف فیزیکی و ترور شخصیتیِ چهرههای تاثیرگذار و تولید مخالفان و آلترناتیوهای ساختگی و مقطعی و هژمونی بخشیدن به صدای خود در قالبها و فرکانسهای گوناگون، پارادایم خود را در پهنا، ژرفا، و ستبرا گسترانیده است.
طرحِ مفهومِ «تقابلهای دوگانه» و طرد آن توسط ژاک دریدا، فیلسوف شالودهشکن و ساختارزدای معاصر، میتواند در این زمینه روشنگر باشد. به اعتقاد دریدا، سنت متافیزیکی و فلسفی غرب از زمان شکلگیریِ فلسفه در یونان باستان تا دوران معاصر بر مبنای دوگانههایی چون «جوهر و عرض»، «ظاهر و باطن» و… شکل گرفته است؛ و شکستن این دوگانهها، ساختارها و شالودهها، راهگشای مسیری نوین در اندیشه بشری خواهد بود. انتقاد دریدا بر سنت متافیزیک و اندیشه غربی این است که از یک سو، این مفاهیم دوگانه را کانون تحلیلهای خود قرار میدهد و از سوی دیگر، یکی از این مفاهیم را بر دیگری استیلا میبخشد.
بر همین اساس، جمهوری اسلامی و تصمیمسازان آن ابتدا دوگانه و دوشاخهی «یا ما یا دیگران» (خودی و غیرخودی) را ترسیم کرده و «دیگران» را منحصر و محدود به تکچهرهها یا گروههای نامطبوع و نامطلوب میکند، و سپس با توجه به بدنامی و کارنامه مردودیِ چنین افراد و گروههایی، پارادایم خود را پایدار و هژمونی خود را ژرفا میبخشد و تمامی افراد و گروهها را در چنبره اختاپوسیِ پارادایم خود گرفتار میسازد. جمهوری اسلامی در ادامه، پس از کنار گذاشتن «دیگران» در دوگانه «یا ما یا دیگران»، به سراغ شاخه «ما» (خودیها) میرود، و با تقسیم «ما» به دوگانههای ساختگی چون «اصولگرایان و اصلاحطلبان»، بسته به موقعیت و شرایط داخلی و بینالمللی، یکی از این دو را بر دیگری استیلا و برتری میبخشد و بر اریکه قدرت مینشاند، و بدینسان بازیِ «نظام» خود را دوام، قوام، استمرار و استیلا میبخشد.
با توجه به لزوم وجود دو «جناح» برای پرواز پرنده استبداد، در هنگام بستگی و انسداد، یکی از این دو «جناح» به کمک دیگری میآید و پرنده را از سقوط و هبوط مرگبار رهایی میبخشد و در عین حال، نمایشی دروغین، ساختگی، هدایتشده و قابل مدیریت از اختلاف، تکثر و دموکراسی را بر پا داشته و مردم، فعالان سیاسی و رسانهها را بدان مشغول میسازد. بدینترتیب، بخشی از نظام با مخالفسازیِ جناح خودی، برای آن جناح، محبوبیت ایجاد میکند و باز در هنگامه انسدادی دیگر آن را برمیافرازد و با تکرار این چرخه باطل، همواره «اوجب واجبات» که «حفظ نظام» باشد را رقم میزند.
اما راه رهایی از چنبره چنین اختاپوس چموشی چیست؟ شکستن این دوگانه و برساختن نظمی دیگر ورای آن دو! دوست اندیشمندم رضا پرچیزاده، در نبود یک «گفتمان براندازانه فراگیر»، خود دست به کار شده و در چند سال گذشته با انتشار نوشتارهای متعدد، تلاش بر طرحِ چنین گفتمانی نموده است؛ و اینک مبانی چنین گفتمانی را در کتابی با عنوان «چرا باید جمهوری اسلامی را سرنگون کرد؟ جستارهایی در پدیدارشناسی جمهوری اسلامی» طرح کرده و تلاش نموده دوگانه دروغین و گفتمان هژمونیک جمهوری اسلامی را آشکار سازد و شالودهی پارادایمِ غالب در سپهر سیاسی ایران را برآشوبد و راهی نو برای شکلگیری و استقرار پارادایم براندازانه/دموکراسیخواهانه دراندازد.
نگارنده در مقدمهای که بر این کتاب نوشته است، با برشمردن برخی از جنبههای کارنامه عملی و نظری جمهوری اسلامی، ضمن آسیبشناسی آپوزیسیون جمهوری اسلامی، مینویسد: «از دلایل اصلی ناکام ماندن اعتراضات و جنبشهای اعتراضی به جمهوری اسلامی، یکی عدم شناخت نظری عمیق عمومی از این رژیم و ساز و کارهای آن، دیگری فقدان یک گفتمان “براندازانه” فراگیر با زیربنای نظری مستحکم، و دیگری عدم وجود یک گفتمان جامع دموکراتیک برای جایگزینیِ آن است».
به گفته نویسنده، «جستارهای این کتاب در درجه اول به این منظور نوشته شده که نشان دهد چرا برای پایان دادن به “روزمرگی شر” و پیاده کردن اصول حقوق بشر و دست یافتن به دموکراسی در ایران و احیانا در خاورمیانه باید جمهوری اسلامی را سرنگون کرد.» با این وجود، چنانکه وی مینویسد: «اینکه “شیوه” این براندازی چیست و چگونه میتواند باشد، موضوع خاص این کتاب نیست؛ چرا که نگارنده شیوه براندازی را مولود موارد مختلف و وابسته به عوامل و شرایط متفاوتی میداند که در زمان خاص و در مکان خاص به منصه ظهور میرسند و بعضا قابل پیشبینی هم نیستند.»
نگارنده در سراسر کتاب به تبیین دیدگاه و دغدغه خود از طریق بررسی دقیق پدیدارهای برسازنده نظام جمهوری اسلامی میپردازد؛ پدیدارهایی که به اعتقاد وی «به خاطر وجود و کارکرد ضد انسانی و ضد دموکراتیکشان، جمهوری اسلامی باید سرنگون شود.» پرچیزاده در این زمینه مینویسد: «موضوع مورد دغدغه من در این مجموعه مقالات، پدیدارهای عینیِ سیاسی، تاریخی، فرهنگی، و اجتماعی است که سیستمی به نام جمهوری اسلامی را برمیسازند یا به آن بازخورد میدهند. این پدیدارها موضوعات فراوانی همچون اسلامگرایی، بحرانسازی، قانونگریزی، انزواطلبی، آلترناتیوسازی، اسرائیلستیزی، فرهنگسالاری، اصلاحناپذیری، برونپردازی، اتمیزه کردن جامعه، امپریالیسم منطقهای و دخالت خارجی را در بر میگیرند»، که در متن مقالات، با جزئیات، تعریف، تشریح و تبیین شدهاند.
نویسنده در عین حال که نگاهی سیستماتیک و پدیدارشناسانه به جمهوری اسلامی دارد، جایگاه اجزاء و نیز نقش ما ایرانیان را در کارکرد، فرایند و فرآوردههای این سیستم نادیده نمیگیرد: «باید از فروکاستن یک سیستم (پدیدار کلی) به تنها چند جزء (پدیدار جزئی) قابل مشاهده اجتناب کرد، چرا که برآیند یک سیستم لزوما جمع اجزاء قابلمشاهده آن نیست، و همیشه عواملی غیرقابلمشاهده در درون سیستم و بلکه عواملی از خارج سیستم بر روی چیستی و بعضا کارکرد آن تاثیر میگذارند.»
او سپس اضافه میکند که «بر فرض مثال، جمهوری اسلامی فقط اسلام یا آخوند یا سپاه یا شستشوی مغزی یا شکنجه یا اعدام نیست؛ جمهوری اسلامی همه اینهاست به علاوه خیلی چیزهای دیگری که لزوما به چشم نمیآیند. جمهوری اسلامی بعضا خود ما هستیم آنجایی که ناخودآگاه در محدوده گفتمانش بازی میکنیم؛ و آنجایی که ابتکار عملِ خود را به برخی افراد و سازمانهای نزدیک به جمهوری اسلامی میسپاریم به این خیالِ خام که حرکت آنها به سوی دموکراسی است. در این حالت، جمهوری اسلامی از ما جدا نیست و حیاتی جدای از آن دسته از اندیشهها و رفتارهای ما که آن را امتداد میبخشد، ندارد.»
پرچیزاده یکی از اهداف خود از بررسی پدیدارشناختی جمهوری اسلامی را «بررسیِ تا حدِ ممکنِ اجزاءِ مختلفِ قابلِمشاهدهِ یک سیستم و انباشت دانش درباره آنها» میداند، چرا که شناختنِ این پدیدارها «”الگو”های رفتاریِ کلیِ آن سیستم را به ما میشناساند و در نتیجه توانایی پیشبینیپذیری ما نسبت به آن رفتارها را بالا میبرد؛ یعنی چیزی که برای انتخاب شیوه عمل در قبال آن سیستم لازم است».
نویسنده در بخشهایی از کتاب به برخی علل شکل نگرفتن گفتمان براندازانه/دموکراسیخواهانه و نیز عدم تکوین و تثبیت آپوزیسیون منسجم در سپهر عمومی جامعه ایران میپردازد؛ که از جمله آنها میتوان به علل و عوامل زیر، که همچون بازوهای گوناگون یک ساختار اختاپوسی عمل میکنند، اشاره کرد:
۱ـ نفوذ جمهوری اسلامی و مخالفان گفتمان براندازانه/دموکراسیخواهانه در قالب آپوزیسیون نمایشی و ساختگی در میان مخالفان رژیم؛
۲ـ صرف هزینههای هنگفت و استفاده از ظرفیتهای مالی و رسانهایِ برخی نهادهای سیاسی/اجتماعی و رسانههای پرمخاطب به منظور به حاشیه بردن و کمرنگ کردن صداهای مخالف؛
۳ـ ایجاد گفتمانهای کاذب و بینتیجه مانند «روشنفکری دینی»، «دموکراسی دینی»، «جامعه مدنی»، «اصلاحات»، «اعتدال»، «تدبیر و امید» و… و همچنین طرح شبهمسالههای غیربنیادین و انحراف افکار عمومی از مشکلات و مسائل واقعی؛
۴ـ نفوذ دادنِ چهرههای بیخطر و کمابیش وابسته در نهادها و رسانههای غربی و بینالمللی به عنوان مدیر و مسئول، کارشناس، نویسنده، روزنامهنگار، فعال حقوق بشر، زندانی سیاسی؛
۵ـ حشر و نشر داشتن با اندیشمندان، فعالان سیاسی، اجتماعی و حقوق بشری سرشناس جهان و القاء دیدگاههای خود در اذهان و اتاقهای فکر آنان؛
۶ـ قبضه کردن جایزههای بینالمللی حقوق بشری، روزنامهنگاری و… برای اعوان و انصار و اتباع خود به کمک لابیهای حرفهای پشت پرده و به دنبال آن افزایشِ بردِ گفتمانهای ساختگی خود و به حاشیه بردن گفتمانهای اصیل دموکراسیخواه و برانداز؛
۷ـ توسلِ پنهان به حکومتهای بهظاهر مخالف جمهوری اسلامی، نفوذ تدریجی در نهادها و ساختارهای آنان و در اختیار گرفتن رسانههای دولتی آنها همچون بیبیسی، صدای آمریکا و…؛
۸ـ پرده کشیدن بر پیشینه و اکنونِ تاریکِ حکومت استبدادی و تلاش برای به فراموشی سپردن جنایتهای ضد بشری جمهوری اسلامی.
نویسنده در پایان کتاب با نگاهی به تجربه انقلاب ۱۳۵۷ و با دفاع از مفهوم انقلاب به معنی «فروپاشی ساختار موجود» بر اساس آگاهی و احساس مسئولیت، ترسِ مارگزیدگان انقلاب ۵۷ از دگرگونی و سرنگونی را هراسی بیهوده میداند که توسط آلترناتیوهای حکومتیِ آپوزیسیونِ برانداز نظیر محمد نوریزاد، صادق زیباکلام و بسیاری دیگر، تبلیغ و ترویج میشود. پرچیزاده در این زمینه مینویسد: «امروز ما بر شانه نسل قبل ایستادهایم و خطاهای انقلابِ آنها را دیدهایم. درسی که میتوان از این حقیقت گرفت، عدم تکرار آن خطاهاست در حرکت به سوی آینده، نه ارتجاع به گذشتهای که شرایطِ آن انقلاب را فراهم آورد و نه اجتناب از انقلابی دیگر از ترسِ اینکه مبادا آنچه در انقلابِ قبلی روی داد این بار نیز رخ دهد؛ و البته توجه به این حقیقتِ بنیادین که تنها انقلاب بر ضد حکومت حاضر کافی نیست، و باید برای بعد از انقلاب برنامههای دموکراتیک داشت تا باز روز از نو و روزی از نو نشود».
پرچیزاده در پایان کتاب، یادآوری میکند که «باید این حقیقت را در خاطر داشته باشیم که مسیر دموکراسی از “آزمایشگاه تاریخ” میگذرد، و اینکه این آزمایشگاه تعطیلبردار نیست، چنانکه در کشورهای به اصطلاح دموکراتیکِ معاصر هم نبوده؛ چرا که دموکراسی نه یک پدیدهای ایستا که “فرآیند”ی پویاست، که در گذار زمان از طریق “آزمایش و خطا” در سایه “پیوستگیِ معرفتیِ تاریخی” رشد میکند و بهبود مییابد.»
کتاب «چرا باید جمهوری اسلامی را سرنگون کرد؟ جستارهایی در پدیدارشناسی جمهوری اسلامی» را انتشارات «باشگاه ادبیات» به زودی منتشر خواهد کرد.
عناوین جستارهای کتاب:
۱- دموکراسی/جمهوری از انقلاب مشروطه تا انقلاب ۱۳۵۷
۲- دموکراسی/جمهوری از انقلاب ۱۳۵۷تا امروز
۳- انقلاب فرهنگی: ابزاری برای کنترل سیاسی
۴- «سندروم دانشجویی» در خیزشهای ایران معاصر
۵- جنگ فرهنگی و «فرهنگسالاری» جمهوری اسلامی
۶- انگلیس، اسلامگرایی و استعمار
۷- جامعه اَتُمیزه و استعدادِ استبدادپذیری
۸- بحرانسازی و مدیریت بحران در جمهوری اسلامی
۹- «انزواطلبی» جمهوری اسلامی
۱۰- گفتمان «برونپرداز» در حوزه سیاسی/فرهنگی ایران معاصر
۱۱- چگونه اسلامگرایان در پی دخالت آمریکا به قدرت رسیدند
۱۲- اسرائیلستیزی: ابزاری برای «فرهنگسالاری»
۱۳- جمهوری اسلامی و مساله فلسطین
۱۴- جمهوری اسلامی و «هلال شیعی»
۱۵- جنگ ستارگانِ جمهوری اسلامی
۱۶- در «مشروط» بودنِ امرِ سیاسی
۱۷- گذری بر «نرمش قهرمانانه» در تاریخ جمهوری اسلامی
۱۸- «آلترناتیو»هایی که جمهوری اسلامی میسازد
۱۹- آلترناتیوسازی برای آپوزیسیون برانداز
۲۰- اخلاق «نتیجهمحور» یا بیاخلاقی مطلق؟
۲۱- «نسبی» بودن حقوق بشر در ایران
۲۲- مغلطه «فرهنگ دموکراسی» در قاموس اصلاحطلبان حکومتی
۲۳- انقلاب، فروپاشیِ ساختار موجود است
درباره نویسنده کتاب
رضا پرچیزاده، نظریهپرداز، تحلیلگر و فعال سیاسی است. تخصص او تئوری، تاریخ، فلسفه، و مطالعات فرهنگی است. او کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دریافت کرده، در رشته رسانهها و مطالعات ارتباطات در دانشگاه اوربروی سوئد تحصیل کرده، و هماکنون دانشجوی دوره دکترای نقد و ادبیات انگلیسی در دانشگاه ایندیانای پنسیلوانیا در آمریکاست. او همچنین سردبیر خبرنامه دپارتمان ادبیات این دانشگاه و ادیتور نشریه آن به نام اعمال و ایام می باشد. از او تا کنون پنج کتاب و تعداد زیادی مقالات به زبانهای فارسی و انگلیسی به انتشار رسیده است.
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل