در حالی که تعامل آنارشیسم با انقلاب ادبی و تقابل آن با محافظه کاری مسجل است، با واکاوی لایههای پنهانتر این ارتباط، میتوان نشان داد که آنارشیسم چگونه بر خلاف تصور معمول با محافظه کاری ادبی تعامل دارد؛ تعاملی که بیشتر یک رابطه نادیدنی و مخفی است.
ریشه زندگی ادبیات در حد فاصل جریانهای متقابل و متعامل رشد میکند؛ فاصلهای که عزیمتگاه جریانهای ادبی و مسبب پویایی آنهاست.
آنارشیستها برخلاف آنچه معروف است، آشوبخواه یا هرج و مرج طلب نیستند و جامعه بیسامان نمیخواهند، بلکه به نظامی میاندیشند که بر اثر همکاری آزادانه پدید آمده باشد. آنارشیسم [۱] انسان را به ذات اجتماعی میداند و از این رو صبغهای سیاسی دارد. سابقه یونانی این اصطلاح anarkia (بیسروری) نشان دهنده مخالفت هواداران آن با دولت یا هر نهاد بالاسری است.
الیزه رکله میگوید: «هدف ما زیستن بدون دولت و قانون است.» آنارشیستها، به عقل قویا اعتماد دارند و تصور میکنند در صورت آزادگذاری فرد، جامعه به طور طبیعی بهترین شکل خود را میگیرد و متعالی میگردد.
صورت واقعی آنارشیسم ادبی در اثری نقاب میافکند که از یک سو به مولفههای برجسته – که در دوران وی شایع است – پشت کند و از دیگر سو بر صنعت با رویهای ویژه تاکید نورزد. به دیگر زبان، وقتی به روش نوشتن اجازه بدهیم تعادلی در انتخاب رویهها ایجاد کند، به آنارشیسم نزدیک شدهایم.
سودجستن از تمام امکانات ادبی باتوجه به اثری که دست اندرکار خلق آن هستیم، غایت آنارشیسم است. به این ترتیب، تعداد این گونه آثار را باید بسیار ناچیز دانست و یافتن دستهای از آنها بسیار دشوار مینماید، خاصه آنکه نسبی بودن اصطلاح، منظور ما را در قیدهای زمانی و مکانی میپیچید.
ممکن است اثری ادبی که در دوره خود آنارشیستی به نظر میآید، در دوران پسین، محافظه کار یا افراطی تلقی شود. اگرچه این نوشته قصد ندارد در نمونهها تحقیق کند و فقط میخواهد به شکلی نظری تعمقی در این باره داشته باشد، اما میتوان به صورت گذرا یادآورد که مسلما حفظ وزن و قافیه در تفکر نیما، آرکائیزم شاملویی، تصویرپردازی مفرط نادرپور و حتی موسیقی برگزیده براهنی نافی آنارشیسم هستند.
اگر جریانهای ادبی را به ۳ دسته محافظه کارها، میانه روها و انقلابیها تقسیم کنیم، یک آنارشیست در دسته دوم قرار خواهد گرفت تعجب نکنید؛ زیرا سکوت و ریسک ناپذیری محافظه کاران او را آزار میدهد و همپالگی انقلابهای ادبی با رادیکالیزم ادبی باعث آشفتگی آن میشود.
ضدیت با انقلاب
در مباحث ادبی نباید آنارشیسم را با اولترائیسم [۲] یا افراط گرایی خلط کرد، چه اولترائیسم ناظر بر مکتبهایی افراطی و مشخصی از قبیل اکسپرسیونیسم، سوررئالیسم و مانند آنهاست. این گونه مکاتب و اساساً مکاتب افراطی ادبی برای نفی اشکال پیشین از راه تفوق بخشیدن به جنبه و رویهای خاص در یک اثر ادبی وارد میشوند. به همین دلیل بزودی دچار نامگذاری میشوند. نام پذیری، شعاع فعالیت مولف را مرزگذاری میکند و وسعت عمل او را محدود میسازد و این با روحیه آنارشی ناسازگار است. جنبشهای آنارشیستی چه در جهان سیاست که از بحث ما بر کنار است و چه در دنیای ادبیات بازی موثر را در برهههای انقلابی نشان میدهند. آنها همیشه آمادهاند تا در کنار دیگر جریانات به سرنگونی قدرت مرکزی یاری رسانند، به طوری که میتوان گفت یکی از وجوه مشترک انقلابها یاوری و حضور آنهاست و همه انقلابیون میتوانند از این بابت آسوده خاطر باشند. هرگاه بخواهید یکی از این گروهها را ببینید، کافی است که انقلابی را در گوشهای تماشا کنید. به همین خاطر، به نظر میرسد رابطهای صمیمی میان دو پدیده یاد شده وجود دارد، در حالی که لزوما این گونه نیست و علت آن رابطه مخفی انقلاب و محافظه کاری است.
انقلاب به آنارشی که دوشادوش او ایستاده لبخند میزند، در حالی که در ذهنش طناب دار او را آماده کرده است. هر چه باشد، محافظه کاری چیزی است که در طول و دقیقا پس از انقلاب قرار مییابد. بنابراین اولترائیسم که به منظور پیاده کردن رویهای ویژه شکل گرفته است در نهایت نمیتواند آنارشیسم را تاب بیاورد، چرا که آگاه است، آنارشیسم بزودی علیه او نیز خواهد شورید.
شاعران و نویسندگان زیادی را میشناسیم که در طول عمر خود به مکتبهای گونه گونی سر سرپردهاند. شاید مهمترین دلیل جا به جایی موضع دست نیاوردن مراد باشد. مولف میاندیشد که میباید از وضعیت تنگ موجود برهد اما به زودی خود را در چارچوب تازهای مییابد، در حالی که انتظار آزادی را میکشید.
امروز که انبوه تجربهها به ما میآموزانند تا در برابر هیجانات صبور باشیم، احتمالا زمان آن رسیده که سرکشی علیه سالاری را حفظ کنیم، اما مراقب سروران تازه نفس باشیم.
تعامل با محافظه کاری
آنچه مساله محافظه کار را میسازد، اعتقاد و اصرار بر پایبندی به اصولی است که بیشتر حضور داشتهاند. تاکید او بر چیستی قواعد بازی محبوبش نیست، بلکه او بر چگونگی حفظ قواعد متمرکز میشود. علاقهای که به بحران زدایی نشان میدهد به سبب مخاطره آمیز بودن چالش است. او از هر جهت با آرامش موافقت میکند، زیرا میل ندارد در سلسله مراتب خللی ایجاد شود. معمولاً هر نیروی محافظه کار درگیر حمایت از سیستمی است، که در زمان وجود دارد. سیستمهای موجود، اغلب منظم هستند و مولفههای قدرت را به صورت سلسله مراتبی چیدهاند. چنانچه عاملی چیدمان را تهدید کند، این مولفهها که هرکدام به نوبه خود و نسبت به مولفههای پایین دستی سروری دارند احساس خطر میکنند بنابراین همواره در حال به زاویه راندن پدیدههای انقلابی هستند. هم از اینجاست که معمولا فرضیه دشمنی محافظه کاری با آنارشیسم طبیعی جلوه میکند. در حالی که ممکن است این طور نباشد. محافظه کاری در دو بعد نظری و عملی و در هر بعد به نوعی باعث بروز آنارشیسم میگردد. در بعد نظری، میتوان گفت ماهیت هر پدیده از راه تمایز با دیگر پدیدهها مشخص میشود، به این معنی که هستی آنارشیسم در مبارزه علیه محافظه کاری صورت میبندد. اگر جریان محافظه کارانه را از جهان حذف کنیم، هیچ گونه طغیانی و از جمله آنارشیسم محل اعراب نمییابد. در بعد عملی نیز باید به ویژگی درونی آنارشیسم اشاره کرد. تفکر خودگردانندگی و نظام خود به خودی آنارشیستی باعث تفارق در جریان آنارشی میگردد، در حالی که نیروهای درونی همگرا در ضعیفترین حالت ممکن خود قرار دارند، اما باز جریانهای مذکور همچنان ادامه حیات میدهند، چرا؟ شاید مهمترین دلیل آن فشارهای بیرونی است، که بر این بدنه متکثر و ناهمگون وارد میآید. محافظه کاران همواره در حالت ستیزش با آنارشیسم به سر میبرند، اما قانونی است که میگوید آنچه در حاشیه قرار بگیرد به شکلی زیرزمینی در آمده، متحد میشود.
در آن حالت حمله به نیروی مرکزی به صورتی آرمانی در میآید و بنا به مصلحت آرمان صلح و هماهنگی درونی ایجاد میشود. راست است که میگویند همیشه در هر استراتژی چیزهایی وجود دارند که علیه استراتژی به کار میافتند و آن را ضربه پذیر یا حتی در مواردی نابود میکنند. در نتیجه به نظریهای میتوان مهر تایید زد که معتقد است محافظه کاری عملا باعث احیا و بروز آنارشیسم است.
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل