درگیریهای خونین بین ارتش سرکوبگر اسد با حمایتهای مالی و نظامی رژیم ولایت فقیه ایران و دار و دسته های موسوم به “ارتش آزادیبخش سوریه” تحت حمایت رژیمهای عضو ناتو از یک سٔو و از سوی دیگر نیروهای داعش تحت حمایت رژیمهای ترکیه و رژیمهای عربی هر روز گسترش بیشتری یافته و ماشین سرکوب رژیم وابسته بشار اسد و مزدورهای وابسته به امپریالیسم ناتو یا جنایت کاران وابسته به عربستان و ترکیه, عنان گسیخته تر از قبل به قتل عام توده های به پاخاسته بر علیه دیکتاتوری حاکم می پردازند. کشتار روزمره مردم غیر نظامی، زنان و کودکان بی دفاع در روستاها و شهر ها، بمباران و گلوله باران مناطق مسکونی، بیمارستانها و زمین های زراعی و محل کسب و کار توده های زحمتکش سوری و شکنجه سبعانه مخالفین در سیاهچالها، جلوه هایی از وحشی گری کم نظیر و ضد انقلابی ست که بر علیه توده های رزمنده و مقاوم سوریه اعمال میشود.
بر بستر بحران مبارزات توده های محروم سوریه در مواجهه با دیکتاتوری وابسته حاکم ، توده های رزمنده و مقاوم سوریه با دار و دسته های ضد انقلابیای مواجه هستند که هر یک توسط قدرتهای امپریالیستی مختلف تغذیه و تسلیح شده اند.
برجسته ترین این به اصطلاح مخالفان، نیرویی ست که از ارتش سرکوبگر سوریه جدا شده اند و خود را “ارتش آزادیبخش سوریه” می نامند. در کنار این “ارتش” ضد انقلابی، نیروهای مزدور وارتجاعی دیگری هم از دار و دسته های ضد انقلابی که توسط امپریالیستها به آن کشور صادر شده اند، شکل گرفته اند که از القاعده گرفته تا جبهه نصرت مورد حمایت عربستان، داعش تحت حمایت رژیم ترکیه و سپاه قدس ایران و مزدوران حزبالله لبنان, مزدوران ارتجاعی رنگارنگ را شامل شده و در ارعاب و اعمال جنایت بر علیه مردم گوی سبقت را از یکدیگر میربایند. هریک از این دارو دسته های مرتجع به وظیفه پیشبرد منافع این یا آن قدرت ارتجاعی و امپریالیستی در سوریه که صد البته ربطی به خواستهای آزادیخواهانه مردم سوریه ندارد، مشغولند.
چگونگی پیدایش، ترکیب و منابع تغذیه مالی و تسلیحاتی این نیروها، بیانگر و منعکس کننده تلاش آشکار قدرتهای امپریالیستی و ارتجاعی از یک طرف برای نفوذ در جنبش انقلابی مردم سوریه و مصادره آن و کانالیزه کردنش در مسیر های دلخواه آنان می باشد، تا مبادا با پیشرفت مبارزات دلیرانه توده های به پاخاسته و در اثر آن، به اساس نظام وابسته حاکم و ساختارهای آن آسیبی وارد بشود؛ و از طرف دیگر روشن است که شکل گیری این نیروهای ضد انقلابی “اپوزیسیون”، در ارتباط با منافع قدرت های امپریالیستی جهانی و ارتجاعی منطقه در سوریه و تضاد فیمابین آنها قرار دارد.
واقعیت این است که موج بحرانی که جهان امپریالیستی و سرمایه داری را فرا گرفته و آنها را برای کسب منافع بیشتر و گسترش بازارهایشان به جان یکدیگر انداخته، باعث شده تا سوریه در لحظه حاضر به یکی از گره گاه های تضادهای سرمایه داری در منطقه خاورمیانه و میدانی برای تجلی رقابت امپریالیستهای غارتگر و ارتجاع منطقه ای خونخوار ( فاشیسم پان ترکیست “اخوان المسلمینی” حاکم بر ترکیه، فاشیسم پان ایرانیست شیعه حاکم بر ایران، و فاشیسم پان عربیست وهابی حاکم بر عربستان ) تبدیل گردد. این واقعیت، در صف بندی آشکاری که در میان قدرتهای امپریالیستی راجع به جنبش انقلابی مردم سوریه و چگونگی برخورد به رژیم مزدور اسد و سرنوشت آن ایجاد شده خود را بروشنی منعکس می کند. بطور مثال در حالی که دولت بریتانیا \ آمریکا با دخالت آشکار از طریق ترکیه و دولتهای وابسته و مرتجع عرب، مرتبا برای دارو دسته وابسته “ارتش آزادیبخش” سلاح، پول و خدمات و مربیان نظامی ارسال می کند، درحالی که دولت آمریکا از طریق رژیم وابسته ترکیه مرتبا به تهدیدات جنگی بر علیه رژیم اسد دست می زند و اوباما حتی از ایجاد “خط قرمز” و امکان “حمله نظامی” به سوریه سخن می گوید ، دولتهای روسیه و چین با توسل به مداخلات نظامی سیاسی مالی رژیم ولایت فقیه تهدید کرده اند که “اجازه تخطی” از قوانین بین المللی!! را به آمریکا و شرکا نخواهند داد و آمریکا را از اقدام “یکجانبه” برای مداخله “نظامی” در سوریه منع کرده اند.
البته چنین تنشها و اظهار نظرهایی با لفافه های فریبکارانه تبلیغاتی پوشیده شده اند. مثلا دولت آمریکا که دستانش تا مرفق به خون کارگران و خلقهای تحت ستم منطقه منجمله در عراق و افغانستان و لیبی آغشته است با سرمایه گذاری بر نفرت به حق توده های محروم سوری از رژیم ضد خلقی بشار اسد مدعی دخالت در سوریه با هدف “نجات” مردم از دست “دیکتاتوری” و کمک به تحقق “دمکراسی” و “حقوق بشر” در این کشور است. ادعای دروغین بزرگ و بیشرمانه ای که با توجه به تجربه زنده اعمال تبهکارانه دولت اوباما در افغانستان و عراق به خورد هیچ انسان اندک آگاه و با وجدانی نمی رود! دولت روسیه و شرکا نیز با ادعای “جلوگیری” از گسترش “جنگ” و فجایع آن، درست در زمانی که در حال تامین ساز و برگ مرگبار نظامی ارتش ضد خلقی سوریه و تسهیل کشتار مردم بیگناه این کشور هستند، این گونه جلوه می دهند که دارند برای برقراری “صلح” در سوریه تلاش می کنند! همه این قدرتهای متخاصم زیر نام “مردم سوریه” و در واقع بر علیه آنها مشغول توطئه هستند.
واقعیت این است که سوریه تنها یکی از جبهه های بروز اختلاف منافع و کشاکش رسمی فی مابین قدرتهای امپریالیستی در سطح بین المللی ست. اختلافات دائم التضاد بین راهزنان بین المللی، واقعیتی ست که در لحظه تاریخی حاضر در اقصی نقاط گستره گیتی، از آفریقا گرفته تا آسیا و اقیانوسیه و… در اشکال سیاسی و نظامی جریان داشته و انعکاس رشد چشمگیر بحرانی ست که نظام بحران زده امپریالیستی را در بر گرفته است.
اما مردم سوریه در تجارب عینی خود در جنبش موسوم به “بهار عربی” در تونس و مصر و لیبی و .. به عینه دیده اند که دشمنان کارگران و خلقهای تحت ستم خاورمیانه یعنی امپریالیستها و وابستگان به آنها چگونه در هنگام پیشبرد سیاستهای ضد انقلابی شان در این کشورها در مواجهه با جنبش های ضد امپریالیستی- دمکراتیک توده ها، کوشیده اند تا امر تعویض و جابجایی قدرت های وابسته شان را به پیش برده و با سیاست کنترل جنبش توده ای، آلترناتیو سازی های ضد انقلابی و مهمتر از همه حفظ ماشین بوروکراتیک – نظامی به مثابه ستون فقرات دیکتاتوری های موجود، امر سرکوب انقلاب، حفظ نظام و جایگزینی هر چه آرامتر آرایش سیاسی مورد دلخواه خویش را ممکن سازند. در نتیجه پیشبرد چنین سیاستی ست که ما می بینیم در تونس و مصر، ارتشهای ضد انقلابی این کشورها که حفظ و گسترش شان تنها با کمکهای میلیاردی قدرتهای امپریالیستی امکان پذیر شده چگونه در شرایط بحران و رشد جنبش های توده ای، پروسه تعویض قدرت از دست دیکتاتورهای وابسته و رسوا را با مزدوران جدید امپریالیسم نظارت و هدایت کرده و اجرا می کنند.
تمامی این موقعیت پیچیده و سیاستهای ضد انقلابی و جنایات حاصل از آن در زندگی توده ها، محصول مستقیم سلطه امپریالیستها و سرمایه داران غارتگر در سوریه و در دیگر کشورهای خاورمیانه است که برای حفظ منافع و نظام استثمارگرانه شان از دست زدن به هیچ اقدام تبهکارانه ای بر علیه مردم رنج دیده دریغ نمی ورزند.
این یک تجربه بزرگ و درسی ست برای تمامی توده های آزادیخواه منطقه تجربه ای که نشان می دهد تا توده ها خود با پرچم مستقل خویش بپا نخیزند و انقلاب مورد نیاز خود را شکل ندهند و مهمتر از آن تا دشمنان خود را در همه چهره ها نشناسند و همچنین به دخالتها و راه حل های قدرتهای امپریالیستی یعنی کسانی که بدون نابودی سلطه آنها آزادی دست نیافتی است دل خوش کنند، مبارزات آنها نمی تواند به پیروزی یعنی تحقق مطالبات برحقشان منجر شود. اما تجربه های تاریخی گواه آنند که توده های آگاه و انقلابی قادرند با مبارزه قاطع علیه امپریالیستها و نوکرانشان، در جامعه خود طرحی نو دراندازند. که تجربه ستودنی و حماسه کانتونهای روژاوا دلیلی بر این مدعا است.
منبع : روشنگری
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل