عـمـل مـسـتـقـیـم

بـرگـردان: تـوفـان آراز
اسـاس بـرگـردان:
Emile Pouget: L’Action Directe(1907),
Bibliothèque Syndicaliste 4,
edit de “La guerre Sociale”, Paris, 1910

از دهـۀ 80 سـدۀ نـوزدهـم تـا 1914 اتـحـادیـه هـای صـنـفـی فـرانـسـه مـبـادلـۀ کـار(Bourse du Travail) و کـنـفـدراسـیـون عـمـومـی کـار( ثـی.جـی. تـی)(Confèdèration Gènèrale du Travail(CGT)) مـیـدان تـکـامـل اشـکـال و عـمـلـیـات آنـارکـو- سـنـدیـکـالـیـسـتـی بـودنـد. آنـارکـو- کـمـونـیـسـت و روزنـامـه نـگـار پـوژو(1931- 1860) بـه عـنـوان نـایـب دبـیـر ثـی.جـی.تـی( 08 – 1901) و یـک تـهـیـیـجـگـر عـمـده نـقـش بـااهـمـیـتـی در جـنـبـش صـنـفـی انـقـلابـی ایـفـاء مـی نـمـود.
یـک گـفـتـمـان کـلـیـدی در سـنـدیـکـالـیـسـم(و آنـارشـیـسـم) ” عـمـل مـسـتـقـیـم” اسـت. پـوژو در نـوشـتـۀ زیـر بـه تـعـریـف آن مـی پـردازد.

عـمـل مـسـتـقـیـم مـبـیـن سـنـدیـکـالـیـسـم عـامـل فـعـال اسـت. اسـلـوبـی اسـت مـعـرف پـیـکـار عـلـیـه اسـتـثـمـار و سـرکـوب. آن بـا آشـکـارایـی ذاتـی اعـلان کـنـنـدۀ مـحـتـوی و سـمـت تـلاشـی اسـت، کـه طـبـقـۀ کـارگـر در حـمـلـۀ دائـمـیـش بـه سـرمـایـه داری بـه عـمـل مـی آورد.
عـمـل مـسـتـقـیـم گـفـتـمـانـی آن چـنـان روشـن و شـفـاف اسـت، کـه خـود را فـقـط بـا ذکـر شـدن نـامـش تـعـریـف و تـو ضـیـح مـی دهـد. آن مـشـخـص کـنـنـدۀ ایـنـسـت، کـه طـبـقـۀ کـارگـر، کـه در تـضـاد مـداوم بـا مـحـیـط روزانـه قـرار دارد، چـشـم داشـتـی از افـراد، مـقـامـات یـا نـیـروهـای بـیـرون از خـود نـدارد، و شـرایـط پـیـکـار خـود را ایـجـاد مـی کـنـد و وسـایـل عـمـلـش را از خـود مـی گـیـرد. آن مـشـخـص کـنـنـدۀ ایـنـسـت، کـه از حـال بـه بـعـد مـولّـد بـه ضـدیـت بـا جـامـعـه ای مـی پـردازد، کـه تـنـهـا شـهـرونـد را مـی شـنـاسـد. آن گـاه کـه مـولّـد دریـابـد دسـتـگـاه اجـتـمـاعـی یـک نـمـونـۀ نـظـام تـولـیـد اسـت، او قـصـد حـمـلـۀ مـسـتـقـیـم بـه شـرائـط تـولـیـد سـرمـایـه داری جـهـت تـغـیـیـرشـان، از مـیـان بـرداشـتـن کـارفـرمـا و بـدیـنـوسـیـلـه تـصـرف اسـتـقـلال خـود در مـحـل کـار را مـی کـنـد – امـری کـه شـرط لازم آزادی واقـعـی اسـت.

ردّ دمـوکـراتـیـسـم

عـمـل مـسـتـقـیـم در نـتـیـجـه مـسـتـلـزم ایـنـسـت، که طـبـقـۀ کـارگـر بـه جـای تـسـلـیـم گـردیـدن بـه اصـل قـدرت، بـه انـدیـشـه‌هـایـی چـون آزادی و اسـتـقـلال مـتـشـبـث شـود. زیـرا در اثـر اصـل قـدرت، کـه پـایـۀ دنـیـای مـعـاصـر اسـت – و دمـوکـراتـیـسـم بـیـان نـهـایـیـش مـی بـاشـد -، انـسـان، کـه بـه هـزار بـنـد اخـلاقـی و مـادی مـقـیـد اسـت، اخـتـه مـی شـود و اراده و شـرط لازم هـر گـونـه ابـتـکـار مـسـتـقـلانـه را از دسـت مـی دهـد.
از ایـن ردّ دمـوکـراتـیـسـم بـه دروغ آلـوده و ریـاکـارانـه، کـه آخـریـن حـد تـبـلـور قـدرت اسـت، کـل اسـلـوب سـنـدیـکـالـیـسـم بـه وجـود مـی آیـد. عـمـل مـسـتـقـیـم بـه ایـن گـونـه بـه صـورت تـجـسـم آزادی، مـحـقـق در تـوده هـا ظـاهـر مـی گـر دد: نـه چـون هـمـیـشـه بـه صـورت نـمـونـه هـای مـجـرد، مـبـهـم و مـه آلـود، بـلـکـه بـه صـورت اصـطـلاحـات روشـن و عـمـلـی، قـادر بـه تـولـیـد ارادۀ پـیـکـار مـورد مـطـالـبـۀ نـیـاز زمـان؛ مـوضـوع بـر سـر از بـیـن بـردن روحـیـۀ فـرمـانـبـردا ری و تـسـلـیـم شـدن بـه پـیـش آمـدهـاسـت، کـه افـراد را تـضـعـیـف و بـه بـردگـان خـود خـواسـتـه تـبـدیـل سـاخـتـه اسـت – و شـکـوفـایـی یـک روح شـورش، کـه بـایـد عـنـصـر ثـمـربـخـشـی در جـامـعـۀ انـسـان هـا بـاشـد.

ایـن شـکـاف اسـاسـی و کـامـل بـیـن جـامـعـۀ سـرمـایـه داری و دنـیـای کـارگـر، کـه یـک هـمـنـهـاد(سـیـنـتـز) “عـمـل مـسـتـقـیـم” اسـت، را ” بـیـن الـمـلـل” بـا شـعـار ” آزادسـازی کـارگـران کـار خـود کـارگـران خـواهـد بـود” بـیـان داشـتـه بـود. و آن سـهـمـش را در مـحـقـق گـردیـدن ایـن شـکـاف از طـریـق قـرار دادن سـنـگـیـنـی اصـلـی بـر گـروه بـنـدی هـای اقـتـصـا دی اداء کـرده بـود. امـا اهـمـیـت تـعـیـیـن کـنـنـده ای کـه بـه آن هـا مـی گـذاشـت، هـنـوز تـا حـدی مـغـشـوش بـه نـظـر مـی رسـیـد. در ضـمـن آن دریـافـتـه بـود، کـه کـار تـغـیـیـر اجـتـمـاعـی بـایـد در پـایـه آغـاز گـردد، و تـغـیـیـرات سـیـاسـی صـر فـاً بـرآیـنـد تـغـیـیـرات اِعـمـال شـده در نـظـام تـولـیـد هـسـتـنـد. بـنـابـرایـن آن کـارکـرد گـروه بـنـدی هـای تـعـاونـی را تـحـر یـک مـی نـمـود، و بـه شـکـل کـامـلاً طـبـیـعـی بـه اسـلـوب آن هـا مـشـروعـیـت مـی داد، کـه عـبـارت بـود از نـمـایـانـدن نـیـروی حـیـات و نـفـوذ آن هـا، در تـنـاسـب بـا تـشـکـیـلات شـان – و ایـن نـیـز چـیـزی جـز هـمـان عـمـل مـسـتـقـیـم نـیـسـت.

عـمـل مـسـتـقـیـم واقـعـاً یـک بـرآیـنـد طـبـیـعـی سـنـدیـکـاهـا و مـبـیـن یـک نـشـان خـاص سـاخـتـار آن هـاسـت؛ مـسـلـمـاً بـه دور از عـقـل مـی بـود اگـر چـنـیـن گـروه بـنـدی هـایـی فـقـط بـه جـوش دادن مـزدگـیـران بـه هـم جـهـت هـمـآهـنـگ سـازی بـهـتـر آنـان بـا سـرنـوشـتـی راضـی مـی شـدنـد، کـه جـامـعـۀ بـورژوایـی بـه آن مـحـکـوم شـان سـاخـتـه – یـعـنـی تـولـیـد کـردن بـرای دیـگـران. کـامـلاً بـدیـهـی اسـت، کـه افـراد بـدون انـدیـشـه هـای اجـتـمـاعـی چـنـدان روشـنـی در سـنـد یـکـا بـرای دفـاع از خـود و پـیـکـار شـخـصـی و مـسـتـقـیـم بـه هـم مـی پـیـونـدنـد. آن هـا جـذب تـوافـق مـنـافـع مـی شـونـد: خـالـصـاً غـریـزی. و در ایـن کـانـون امـر تـخـمـیـر، کـار شـکـل دهـی و آمـوزش بـه جـریـان مـی افـتـد: سـنـدیـکـا بـه آگـاه سـازی کـارگـران کـه فـریـب تـعـصـبـاتـی را خـورده انـد کـه طـبـقـات حـاکـمـه بـه آن هـا تـلـقـیـح کـرده انـد، مـی پـردازد؛ آن ضـرورت اجـبـارآمـیـز پـیـکـار و شـورش را بـه آنـان مـی نـمـایـانـد؛ آن آن هـا را از طـریـق تـأکـیـد هـمـبـسـتـگـی نـیـرو هـای شـان بـرای جـنـبـش اجـتـمـاعـی آمـاده مـی سـازد. بـر طـبـق چـنـیـن آمـوزه هـایـی، هـر کـس بـایـد عـمـل کـنـد، و هـرگـز فـعـالـیـت بـه نـفـع خـود را بـه دیـگـران واگـذار نـسـازد. و در ایـن کـار تـلـقـیـن ارزش نـفـس فـرد بـه او و واداشـتـن وی بـه ارج گـذاری بـدانـسـت، کـه نـیـروی ثـمـربـخـش عـمـل مـسـتـقـیـم قـرار دارد. آن انـگـیـزۀ اصـلـی انـسـان را تـشـدیـد مـی کـنـد، طـبـیـعـت انـسـان را اسـتـوار مـی سـازد، و نـیـرو را پـالایـش مـی دهـد. آن خـودبـاوری مـی آمـوزد! اعـتـمـاد تـنـهـا بـه خـود را مـی آمـوزد! اربـاب خـود بـودن را! کُـنـشـگـری بـه ارادۀ خـود را!

امـا اگـر اکـنـون اسـلـوب هـای بـه کـاربـرده شـده در گـروه بـنـدی هـای دمـوکـراتـیـک و تـشـکـلات حـزبـی را مـقـایـسـه کـنـنـد، تـأیـیـد خـواهـنـد کـرد، کـه آن هـا دارای هـیـچ وجـه اشـتـراکـی بـا ایـن اشـتـیـاق بـه آگـاه سـازی تـصـاعـدی نـیـسـتـنـد، نـه حـتـی بـا ایـن اعـتـیـاد بـه عـمـل، کـه مـیـدان فـعـالـیـت گـروه بـنـدی هـای اقـتـصـادی مـی بـاشـد. قـابـل قـبـول نـیـسـت، کـه اسـلـوب هـای عـامـل در اخـیـرالـذکـر کـشـیـده شـدنـی بـه طـرف آن نـخـسـت بـاشـنـد. در خـارج از حـوزۀ اقـتـصـادی عـمـل مـسـتـقـیـم اسـلـوبـی بـی مـعـنـاسـت، زیـرا آن بـا شـرایـط کـار دسـتـگـاه دمـوکـراتـیـک نـاسـازگـار مـی بـاشـد، کـه سـازوکـار تـحـمـیـلـیـش نـظـام نـمـایـنـده دارسـت، نـظـامـی کـه اسـاسـاً مـسـتـلـزم بـی فـعـالـیـتـی افـراد مـی بـاشـد. مـوضـوع بـر سـر اعـتـمـاد بـه نـمـایـنـدگـان اسـت! اطـمـیـنـان بـه آنـان! اجـازۀ عـمـل بـه آنـان!

خـصـیـصـۀ کُـنـشـگـری مـسـتـقـلانـه و شـخـصـی طـبـقـۀ کـارگـر، کـه عـمـل مـسـتـقـیـم نـمـایـنـدۀ آنـسـت، بـا ظـاهـر شـدن ایـن در حـوزۀ اقـتـصـادی تـدقـیـق مـی شـود و حـدّت مـی یـابـد، آن جـا کـه ابـهـامـات ازهـم مـی پـاشـنـد، آن جـا کـه سـخـنـی از سـوء تـفـاهـمـات نـمـی تـوانـد در بـیـن بـاشـد، و آن جـا کـه هـر تـلاشـی سـودمـنـد اسـت. در ایـن حـوزه رابـطـۀ دمـوکـراتـیـسـم تـرکـیـب شـده بـه صـورت مـصـنـوعـی از بـیـن مـی رود، رابـطـه ای کـه افـراد بـا مـنـافـع اجـتـمـاعـی مـتضـاد را بـاهـم مـخـلـوط مـی سـازد. در ایـن جـا دشـمـن مـرئـی اسـت. اسـتـثـمـارگـر و سـرکـوبـگـر نـمـی تـوانـنـد امـیـدوار بـاشـنـد در لـبـاس مـبـدل فـریـب دهـنـده فـرار کـنـنـد، یـا قـادر بـه نـیـرنـگ زدن بـا تـزیـیـن خـود بـا زرق و بـرق ایـدئـولـوژ یـک بـاشـنـد: آن هـا دشـمـنـان طـبـقـاتـی هـسـتـنـد – و بـه ایـن گـونـه عـلـنـی و بـی رحـم ظـاهـر مـی گـردنـد! در ایـن جـا پـیـکـار رو در رو بـه عـمـل مـی آیـد، و در ایـن جـا هـمـۀ ضـربـات کـاری هـسـتـنـد. هـر تـلاشـی بـه بـرآیـنـدی مـلـمـوس، مـشـهـود مـنـجـر مـی گـردد: آن هـنـایـش سـریـعـی بـه صـورت کـاهـش قـدرت کـارفـرمـا، شُـل شـدن بـنـدهـای دسـت و پـاگـیـر کـارگـر در مـحـل کـار، و آسـایـش نـسـبـتـاً زیـادی دارد. و بـه ایـن دلـیـل بـه شـکـل کـامـلاً مـنـطـقـی بـروز ضـر ورت اجـبـاری نـیـل بـرادران طـبـقـاتـی بـه تـفـاهـم درمـورد پـیـکـار بـه هـمـراه هـم، و جـبـهـه گـیـری بـر ضـد دشـمـن مـشـتـرک را مـوجـب مـی گـردد.

بـنـابـرایـن طـبـیـعـی اسـت، کـه آنـاً بـا تـشـکـیـل یـافـتـن یـک گـروه بـنـدی تـعـاونـی، از پـیـدایـش آن مـی تـوان نـتـیـجـه گـرفـت، کـه کـارگـران جـمـع آمـده بـه صـورت آگـاهـانـه یـا نـاآگـاهـانـه خـود را جـهـت تـرتـیـب امـورشـان آمـاده مـی سـازنـد؛ کـه آنـان صـاحـب ارادۀ خـیـزش بـر ضـد حـاکـمـان شـان مـی بـاشـنـد، و تـنـهـا از نـیـروی عـمـل خـود مـنـتـظـر بـر آیـنـدهـا هـسـتـنـد؛ کـه آنـان هـرگـاه مـهـم انـجـام کـامـل وظـایـف ضـروری اسـت، تـمـرکـز را بـر عـمـل مـسـتـقـیـم، بـدون وا سـطـه و بـدون چـشـم داشـتـی از دیـگـران مـی گـذارنـد.

عـمـل مـسـتـقـیـم بـدیـن گـونـه عـمـل سـنـدیـکـالـی واقـعـی اسـت، بـدون هـیـچ نـوع ضـمـیـمـۀ سـازش‌جـویـی، بـه دور از هـر گـونـه آلـودگـی، بـدون ضـرب خـورهـای خـفـیـف کـنـنـدۀ تـصـادمـات جـنـگـجـویـان، بـدون انـحـرافـات تـحـریـف کـنـنـدۀ مـحـتـوی و تـیـررس پـیـکـار: چـاپـلـوسـی بـه کـارفـرمـایـان، آن چـه سـتـایـشـگـران “صـلـح اجـتـمـاعـی” خـواسـتـارنـد؛ عـمـل سـنـدیـکـالـی بـدون ارتـبـاط نـزدیـک بـا دولـت – بـدون دخـالـت نـامـربـوط ” دسـت نـشـانـدگـان”.