یاد مریم فرجی و تمامی آزادیخواهان اسیر و مفقود شده یا جانباخته در راه مبارزه با جنایتکاران جمهوری اسلامی گرامی باد

Text Size

 

تاکنون آمار رسمی و دقیقی از ناپدیدشدگان سیاسی در ایران وجود ندارد.نهم شهریور ماه، روز جهانی ناپدیدشدگان اجباری است. نام و پرونده ۵۲۲ نفر که طی۴۰ سال گذشته در جمهوری اسلامی ایران به شکل قهری ناپدید شده‌اند در گروه کاری ناپدید شدگان سازمان ملل ثبت شده که حدود ۱۰۰ نفر از این تعداد زن هستند. اطلاعات اندکی درباره این ناپدیدشدگان تاکنون منتشر شده اما اعضای نخستین محفل بهائیان ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷، پیروز دوانی و سعید زینالی از خبرسازترین ناپدیدشدگان سیاسی در ایران در طی ۴۰ سال گذشته هستند.

در حقوق بین‌الملل، ناپدیدشده قهری به کسی گفته می‌شود که توسط دولت یا یک سازمان سیاسی یا شخص یا اشخاص ثالث با اجازه، حمایت یا با اطلاع دولت یا سازمان سیاسی به طور مخفیانه ربوده یا زندانی شده باشد و و این وضعیت با خودداری از اعلام سرنوشت یا محل نگهداری شخص به قصد قراردادن قربانی در خارج از حمایت قانون، تداوم یابد.

ما در اینجا به وقایع ثبت شده تعدادی از پروژه های مشکوک نهاد های امنیتی در باره افرادی از شناخته شده ترین فعالین مذهبی ،سیاسی و مدنی کشته شده یا مفقود شده می پردازیم که ابتدا از مریم فرجی عزیز که یادش گرامی و راهش پر رهرو باد آغاز می کنیم.

 

۱- مریم فرجی :

 

مریم فرجی را یزدلانه جنایتکاران جمهوری اسلامی حاکم، ربودند و سپس کشتند ( این حالت در صورتی  ست که مریم فرجی واقعاً همین جسدی باشد که مطرح میکنند. بر اساس یک فرضیه دیگر امکان دارد که مریم همچنان اسیر شکنجه گران باشد و جسد سوخته فرد دیگری را به نام جسد مریم به خانواده تحویل داده باشند .در دست حکومت دهها و شاید صدها جسد وجود دارد که « ناشناخته و بی صاحب»اند. هرآن میتواند مبارزی را به دزدد، و به جای او « یک جسد بی صاحب» را جا بزند.) و با ساختن یک پروژه و سناریو تقلبی به خیال خودشان ردی از جنایات سیستماتیک خود بر جای نگذاشته اند و گویا افکار عمومی و مردم بعد از ۴۰ سال حاکمیت داعش شیعه (داعشیعه) با سناریوها و دروغ های نخ نمای آنها در این ۴۰ سال آشنا نیست .

مریم فرجی، ۱۲ دیماه ۹۶، همزمان با نا آرامی‌ها و اعتراضات دانشجویی دی‌ماه در تهران، بازداشت شد و ۱۰ روز در بند ۲۰۹ اطلاعات اوین تحت بازجویی بود. مریم فرجی فعال مدنی آزادیخواه در دادگاه بدوی ، ۱۹ فروردین ۹۷ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی احمدزاده برگزار شد و به ۳ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.

جسد سوخته شده‌ی مریم فرجی، فعال مدنی ۳۳ ساله کورد و دانشجوی ارشد مدیریت بین الملل ناپدید شده ، که پنج‌شنبه ۱۴ تیر ۹۷ از منزل خارج شده بود، توسط پلیس آگاهی کشف شد و پزشک قانونی با گرفتن DNA از پدر این فعال مدنی، ادعا کرد که هویت جسد تایید می شود. ( قتل فجیع مریم فرجی، « کار کار خودشان است»)

به باور من متهم اصلی در این پرونده ناپدید شدن و قتل مریم فرجی همه کسانی هستند که با پرونده او در دادگاه و زندان و نهادهای امنیتی آشنا و در ارتباط بودند یعنی قاضی احمد زاده در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب و همچنین بازجویان مریم فرجی در زندان اوین بند ۲۰۹ اطلاعات که از او بازجوئی کردند . کلا همه کسانی که در دادگاه و زندان و نهاد های امنیتی پرونده مریم فرجی و سرنوشت زندگی او در دستتان آنها بوده است. اینان متهمان ردیف اول در پرونده مریم فرجی هستند که روزی بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی توسط خانواده و دادگاهی مردمی بررسی و رسیدگی خواهد شد.

 

 

۲ – ندا آقا سلطان:

 

ویکی پدیا (۳ بهمن ۱۳۶۱ در تهران – ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در تهران) یکی از ده‌ها نفری بود که در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ (۲۰ ژوئن ۲۰۰۹) در محلهٔ امیرآباد تهران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچهٔ خسروی) به ضرب گلوله یک بسیجی کشته شد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد، بازتاب‌های فراوانی در رسانه‌های جهان به‌دنبال داشت. به نوشته هفته نامه تایم، لحظه جان سپردن وی پربیننده‌ترین مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد. عامل قتل ندا آقاسلطان را یکی از موتورسواران شبه نظامی بسیج می‌داند که برای مدت کوتاهی توسط مردم معترض دستگیرشده‌است. این متهم به قتل که بعدها از وی با نام عباس کارگرجاوید یاد شد، یک سال بعد از مرگ وی از سوی دادگاه برای ادای توضیحات فرا خوانده شد اما ناپدید شده‌است. این واقعه در پی آنچه عفو بین‌الملل «چراغ سبز علی خامنه‌ای در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ به نیروهای سپاهی، بسیجی و انتظامی برای سرکوب معترضین» می‌خواند، اتفاق افتاد.

 

اما سید احمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان و امام جمعه موقت تهران نیز در نماز جمعه پنجم تیر به این موضوع اشاره کرد و آن را کار خود معترضان که او «اغتشاش‌گران» نامید، دانست: «در اغتشاشات اخیر، یک خانم کشته شد، اوباما برایش اشک تمساح ریخت و غرب معرکه گرفت. هر عاقلی که فیلمش را ببیند متوجه می‌شود کار خود اغتشاشگران است. به‌گونه‌ای که از جایی که ماشین این خانم هم پارک شده‌است عکس گرفته‌اند. این خانم در کوچه خلوت بوده‌است. در کوچه خلوت که نمی‌کشند، دستگیر می‌کنند. معلوم است که اگر کار نظام بود، در خیابان برخورد می‌کرد.»

عزت‌الله ضرغامی گفته بود «سی‌ان‌ان و بی‌بی‌سی یک به یک برخی تصاویر ساختگی مثل مرگ همان خانم (ندا آقا سلطان) را به نمایش گذاشتند و بعد آقایی به نام آرش حجازی در این زمینه جوسازی کرد و اکنون نیز گم و گور شده و پیدایش نیست را به راه انداختند…». سفیر ونزوئلا نیز تعریف می‌کرد که «در دور دوم انتخابات این کشور نیز چنین صحنه‌ای نظیر مرگ آن خانم را در آن کشور به راه انداختند و این سناریو هم در آنجا پیاده شد و می‌خواستند بگویند که رای آقای چاوز هم ساختگی است؛ اما موفق نشدند.»[

  • بر اساس گزارش ایرنا در زمان حادثه یعنی عصر شنبه در محل این قتل یعنی خیابان امیرآباد شمالی هیچ درگیری خاصی رخ نداده و محل تیرخوردن، از محل ناآرامی‌های عصر شنبه ۳۰ خرداد یعنی خیابان آزادی بسیار دور بوده‌است.

در مورد قتل ندا آقاسلطان در رسانه‌های حامی یا نزدیک به دولت، روایت‌های مختلف و متفاوتی ارائه شده‌است:

  • مهدی کلهر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد، ندا آقاسلطان را «دختر ساده‌ای دانست که خود را جلوی دوربین به مردن زد و سپس در آمبولانس به دست پزشک فراری به انگلیس (آرش حجازی) کشته شده». وی هم‌چنین ادعا کرد که: «به معنای اسم ندا آقاسلطان توجه کنید. ترجمه اسمش به انگلیسی می‌شود فریاد آقای شاه. یعنی این مملکت با سابقه ۳۰ سال جمهوری اسلامی به جایی نرسید و باید آقای رضا پهلوی برگردد».
  • روز ۲۱ خرداد ۱۳۸۹ فیلمی به نام «تقاطع» از شبکه ۳ تلویزیون ایران پخش شد. در این فیلم فرض‌های مختلف دربارهٔ قتل ندا طرح شد. گروه مجاهدین خلق یک‌نفر را در ایران می‌کشد. خانواده ندا، دعوت سازندگان این فیلم را برای حضور در آن، رد کردند.
  • سفیر ایران در مکزیک در مصاحبه با سی‌ان‌ان اسپانیولی، ادعا کرد که احتمالاً عامل قتل، سازمان سیا می‌باشد

رسانه‌های رسمی و وابسته به جمهوری اسلامی ضمن مشکوک قلمداد کردن این حادثه واکنش‌ها متفاوتی ار اعلام کردند.

  • به گفته تابناک خبرگزاری فارس مدعی شد که ندا آقا سلطان زنده است
  • رجا نیوز هم به نقل از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران علام کرد که آرش حجازی قاتل اصلی ندا است
  • از دیگر موارد مطروحه می‌توان به همکاری ندا با قاتلین خود (مطرح شده توسط صدا و سیما) و پروژه خواندن این موضوع در از سوی برخی مخالفان نظام و شبکه‌های جاسوسی غربی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی توسط روزنامه وطن امروز نام برد
  • روزنامه جوان، ارگان سپاه پاسداران مدعی شد که خبرنگار سرویس بی‌بی‌سی، برای قتل ندا سلطان، اوباش را اجیر کرده‌بود.
  • خبرگزاری رسمی ایرنا مدعی شد که شواهد به دست آمده توسط کارشناسان انتظامی و امنیتی کشور، این فرضیه را تقویت می‌کند که ندا آقاسلطان اشتباهاً به عنوان خواهر یکی از اعضای مجاهدین خلق اعدام شده مازندرانی، از سوی تک تیراندازان این گروه هدف قرار داده شد.

    تصاویری از ندا سلطانی در سال ۱۳۸۸ به به جای ندا آقا سلطان در فضای مجازی منتشر شد و بسیاری در مراسم‌های گوناگون عکس‌ها او را به جای عکس‌ها ندا در دست گرفتند. او در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز مدعی شد که از سوی وزارت اطلاعات ایران تحت فشار بوده تا به عنوان ندا آقاسلطان مقابل دوربین قرار گرفته و اعلام کند که کل ماجرای قتل ندا توطئه بوده‌است. او بعد از این ماجرا ایران به ترکیه رفته و از کشور آلمان پناهندگی گرفته و در آنجا ساکن شدو او در کتابی به نام چهر سرقت شده‌ام به شرح این ماجرا پرداخت.

  • در آذر ماه ۱۳۸۸ دانشجویان بسیجی در مقابل سفارت انگلستان اقدام به تظاهرات کرده و ضمن متهم کردن بی‌بی‌سی به دست داشتن در این حادثه خواستار استرداد آرش حجازی به عنوان قاتل ندا آقا سلطان شدند .

    به گزارش فارس، در ابتدای این تئاتر خیابانی یکی از دانشجویان به عنوان مجری شبکه BBC فارسی به ایفای نقش پرداخت. سپس یکی دیگر از دانشجویان در نقش مأمور سازمان جاسوسی انگلیس MI6 مأموریت آرش حجازی برای قتل ندا آقا سلطان را تشریح کرد. وی با دادن مبالغ، اسلحه و بیان نحوه مأموریت آرش حجازی و همچنین دادن بلیت رفت و برگشت به ایران، حجازی را برای انجام مأموریت روانه ایران کرد. در قسمت بعدی این تئاتر، دانشجویی که نقش آرش حجازی را بازی می‌کرد و چهره خود را با تصویر این فرد پوشانده بود، نحوه قتل ندا آقا سلطان را به یکی از همکارانش توضیح داد. قسمت بعدی این تئاتر صحنه قتل ندا آقا سلطان بود. آرش حجازی با حضور در کنار ندا آقا سلطان وی را علیه جمهوری اسلامی و سر دادن شعار تحریک کرده و وی را به گوشه‌ای از محل قتل راهنمایی می‌کرد. همکار وی نیز در این زمینه او را به این کار تشویق می‌کرد و بعد از آن نیز هنگامی که ندا آقا سلطان در حال شعار دادن بود، همکار آرش حجازی از پشت سر وی با اسلحه‌ای که در پیراهن خود پنهان کرده بود، پشت سر ندا آقا سلطان را مورد هدف گلوله قرار داد و وی را به قتل رساند و بعد از آن سوار بر وسیله نقلیه خود، از محل دور شد. در قسمت بعدی آرش حجازی با حضور در محل قتل با ایجاد سر و صدا و هیاهو مردم را به سمت خود و جنازه ندا سوق داد و شروع به سردادن شعارهایی علیه جمهوری اسلامی کرد. این تئاتر خیابانی نیز با سر دادن شعار از سوی دانشجویان به پایان رسید

     

    این نمایش مورد اعتراض خانواده آقا سلطان قرار گرفت و اعلام کردند که تنها مسئولان دولتی را مسبب قتل ندا می‌دانند.(ویکی پدیا)

 

 

۳ – صانع ژاله :

صانع ژاله (۱۳۶۳ در پاوه – ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران) دانشجوی رشتهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران و از کردهای سنی‌مذهب بود که در جریان اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بر اثر برخورد گلوله کشته شد.

منابع خبری معترضان، ژاله را یکی از تظاهرات‌کنندگان معرفی کردند که توسط نیروهای امنیتی کشته شده‌است. وب‌سایت کلمه وی را از اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی معرفی کرده و وب‌سایت سحام نیوز تصویری را منتشر کرده‌است که در آن صانع ژاله در کنار آیت الله منتظری دیده می‌شود. وی هم چنین مقالاتی در مجله آزما از مجلات هوادار جنبش سبز می‌نوشته‌است. او هم چنین در فیلم کوتاهی به نام آجری در دیوار که محتوایش اعتراض به وضعیت جامعه‌است بازی کرده بود که توسط دولت توقیف شده‌است.

رسانه‌های حکومتی او را یک بسیجی معرفی کرده که در خلال تظاهرات روز ۲۵ بهمن به دست نیروهای سازمان مجاهدین خلق کشته شده‌است. خبرگزاری فارس نیز دست به انتشار تصویری زده‌است که ادعا می‌شود تصویر کارت عضویت ژاله در نیروی مقاومت بسیج است. برخی از دوستان وی از جمله هاتف سلطانی از بازداشت شدگان بازداشتگاه کهریزک این وابستگی را رد کرده و او را از هواداران جنبش سبز می‌دانند.«راه سبز» نیز مدعی شده که خانوادهٔ تحت فشار حکومت قرار دارند تا او را از طرفداران حکومت معرفی کنند. خبرگزاری فارس مصاحبه‌ای را با پدر و پسرخاله وی منتشر کرده و از قول پدر او نوشته که پسرش حافظ قرآن بود و همه عمرش را برای خدا کار می‌کرد اما عده‌ای از خدا بی‌خبر نگذاشتند میوه زندگی‌ام به ثمر برسد. و از قول پسرخاله‌اش هم نوشته فتنه‌گران می‌خواهند جوانانی مانند صانع که پاک و حافظ قرآن بود، را به کام مرگ بفرستند.

در حالی‌که رنجبران، مدیرکل تشکل‌های «نهاد نمایندگی مقام رهبری در دانشگاه‌ها» تصویر ژاله در کنار منتظری را جعلی دانسته بود، حسین شریعتمداری در گفتگویی با تلویزیون دولتی ایران ژاله را جاسوس و نفوذی حکومت اعلام کرد که در هنگام ملاقات با منتظری خبرهای خوبی را به آن‌ها داده بود.این اظهارات در زمانی مطرح شد که قانع ژاله برادر صانع هرگونه ادعایی مبنی بر بسیجی بودن او را تکذیب کرد و گفت کارت بسیج همان روز کشته شدن برادرشان برای او از طرف حکومت صادر شده‌است.

همچنین دو تن از مسئولین بسیج غرب کشور، مبلغ ۷۵ میلیون تومان پول نقد برای پدر صانع ژاله می‌برند، که این پدر از قبول آن خودداری می‌کند.

بهمن محمودی دبیر شورای صنفی خوابگاه رهساز دانشگاه هنر چند ساعتی قبل از آزادی دستگیرشدگان روز تشییع جنازه صانع ژاله با خبرگزاری فارس در تاریخ ۲۸/۱۱/۱۳۹۰ مصاحبه‌ای انجام داد که ظاهراً منجر به آزادی این ۳۳ نفر گردید: “دانشگاه هنر تهران به هیچ عنوان انجمن اسلامی ندارد که صانع ژاله عضو این تشکل دانشجویی باشد. محمودی در حالی که بسیار متأثر بود و به سختی سخن می‌گفت، تاکید کرد: دوباره تاکید می‌کنم دانشگاه هنر تهران به هیچ عنوان انجمن اسلامی دانشجویان نداشته و صانع ژاله به هیچ عنوان در این دانشگاه عضو هیچ گروه و دسته‌ای نبود.

مراسم تشییع وی در روز ۲۷ بهمن با حضور انبوهی از جمعیت از دانشگاه هنر تا دانشگاه تهران برگزار شد. که این مراسم به صحنهٔ درگیری طرفداران و مخالفان حکومت تبدیل شد.کلمه گزارش داد که از اوایل صبح دانشگاه هنر به اشغال نظامیان طرفدار حکومت درآمده بود و تعدادی از دانشجویان مورد حمله قرار گرفته و شماری نیز دستگیر شدند، از قول سجاد رضایی دبیر انجمن اسلامی دانشگاه نیز نوشته که دانشجویان اجازهٔ شرکت در تشییع جنازه را نداشته‌اند. در روز برگزاری مراسم خاکسپاری، قانع ژاله، برادر صانع ژاله در مصاحبه با شبکه صدای آمریکا طرح کرد که صانع ژاله بسیجی نبوده و خانواده‌اش توسط ماموران حکومت تحت فشار هستند. در ادامه این مصاحبه برادر صانع ژاله گفت: او از هواداران آیت الله منتظری و جنبش سبز همچون بهمن قبادی بود و کارت بسیج منتسب به وی توسط پسرخاله‌اش که از کارمندان وزارت اطلاعات می‌باشد، جعل شده‌است. او هم چنین در این مصاحبه گفت: متأسفانه جسد صانع ژاله را به ما تحویل نمی‌دهند، خانواده ما در مراسم ختم او شرکت نخواهند کرد و این مراسم توسط دشمنان صانع ژاله برگزار می‌شود.پس از این مصاحبه قانع ژاله برادر صانع ژاله با صدای آمریکا در رابطه با افشاگری درباره صانع ژاله، او توسط ماموران وزارت اطلاعات در پاوه بازداشت شد.(ویکی پدیا)

 

 

۴ – قتل های زنجیره ای :

 

وزارت اطلاعات ایران با انتشار بیانیه‌ای مسئولیت قتل پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، ۴ منتقد و دگراندیش در سال ۱۳۷۷ را بر عهده گرفت و اعلام کرد که گروهی از کارکنان “خودسر” این وزارتخانه در قتل آنها دست داشته‌اند، هرچند که بر اساس اعلام خانواده‌های قربانیان، “رسیدگی قضایی به این قتل‌ها یا انجام نشد و یا به بیراهه کشیده شد.”

پیروز دوانی اما، کلا از پرونده قتل‌های زنجیره‌ای کنار گذاشته شد. برادر او گفته است: “پیروز و مجید شریف را از پرونده کشیدند بیرون و در ۴ قتل، پرونده قتل‌های زنجیره‌ای را خلاصه کردند. همان موقع آقای زرافشان که یکی از وکلای خانواده‌ها بود مصاحبه کرد و این مساله را عنوان کرده و پرسید پرونده این دو نفر کجاست؟ او گفت حکم دوانی را دری نجف آبادی با فتوای محسنی اژه‌ای داده. نه تنها جوابی ندادند که آقای زرافشان را هم که پی‌گیر این دو پرونده بود بازداشت کردند اما بعدها قسمتی از پرونده در خارج از کشور منتشر شد و آقای لاهیجی، این پرونده را شکافت و توضیح داد که دری نجف آبادی گفته اینها کمونیست هستند و باید کشته شوند و محسنی اژه ای فتوای قتل را صادر کرده است.”

ویکی پدیا : گرچه در مجموع قتل‌ها در طول چندین سال اتفاق افتاده، قربانیان این قتل‌ها بیش از ۸۰ نفر از نویسندگان، مترجمان، شاعران، کنش گرایان سیاسی و شهروندان عادی بودند که با روش‌های گوناگونی مانند تصادف خودرو، ضربات چاقو، تیراندازی در سرقت‌های مسلحانه و تزریق پتاسیم به منظور شبیه‌سازی حمله قلبی به قتل رسیدند.

در اسناد بازجویی سعید امامی آمده‌است: «علی فلاحیان با وجود آنکه خود حاکم شرع بود، اما معمولاً و در موارد حساس احکام حذف محاربان را شخصاً صادر نمی‌کرد. او این احکام را از آیت‌الله خوشوقت، آیت‌الله مصباح، آیت‌الله خزعلی، آیت‌الله جنتی و گاهی نیز از محسنی اژه‌ای دریافت می‌کرد و به دست ما می‌داد. ما فقط به آقایان اخبار و اطلاعات می‌رساندیم و بعد هم منتظر دستور می‌ماندیم».

 

۵ – پیروزدوانی :

 

“سوم شهریور ماه ۱۳۷۷ پیروز دوانی ، نویسنده و مترجم ایرانی از خانه مسکونی خود در تهران خارج شد و هرگز به خانه بازنگشت. دستگاه امنیتی و قضایی ایران تاکنون بعد از گذشت ۲۰ سال هیچ توضیح رسمی درباره سرنوشت اقای دوانی ارائه نداده و غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل ویژه روحانیت وقت که متهم به صدور فتوای قتل پیروز دوانی شده بود اعلام کرد او را نمی‌شناسد.

پیروز دوانی به گفته روزنامه نگارانی که جریان قتل دگراندیشان در سال ۱۳۷۷ را پی‌گیری می‌کردند از قربانیان این قتل‌ها است که به قتل‌های زنجیره‌ای معروف شد . او براساس اعلام خانواده‌اش سوم شهریور ماه ۱۳۷۷ به قصد دیدار با خواهرش از منزل خارج شد اما هیچ گاه به منزل او نرسید. روزنامه کار و کارگر در ایران، آذرماه ۱۳۷۹ به نقل از اکبر گنجی، روزنامه نگاری که پی‌گیر قتل‌های زنجیره‌ای بود، غلامحسین محسنی اژه‌ای، دادستان وقت دادگاه ویژه روحانیت را آمر قتل او معرفی کرد.

جسین دوانی می‌گوید: “آقای حجاریان [از مقام‌های پیشین امنیتی در ایران و از نظریه پردازان جریان اصلاحات] قبل از اینکه ترور شود به همسر خواهرم گفته بود که پیروز را کشته‌اند. امیرفرشاد ابراهیمی [از اعضای سابق انصار حزب الله] هم اعلام کرده بود که او در باغچه ساختمان ۱۶۰ در شمال تهران که به پاتوق معروف است به خاک سپرده شده. اما تنها پاسخی که از مسولان ما شنیدیم اظهار بی‌اطلاعی و در نهایت این بود که اصلا پیروز را نمی‌شناسند.”

پیروز دوانی، شهریور ماه ۱۳۶۱ به دلیل هواداری از سازمان جوانان حزب توده دستگیر و هفت ماه زندانی شده بود. او دوازدهم اسفند ۱۳۶۹ بار دیگر بازداشت و پس از هفت ماه بازداشت به سه سال زندان و پنجاه ضربه شلاق محکوم شده بود.

او هنگامی که ناپدید شد ۳۷ سال داشت و به گفته خانواده‌اش از سوی نیروهای امنیتی مورد تهدید قرار گرفته بود. در حالی که خانواده آقای دوانی از نهادهای قضایی و امنیتی ایران خواستار توضیح درباره سرنوشت او بودند در دی ماه سال ۱۳۸۰ و همچنین در سال ۱۳۸۱ از دادگاه انقلاب به نام او و “برای ارائه پاره‌ای توضیحات” احضاریه دریافت کردند.

حسین دوانی معتقد است که این احضاریه‌ها بخشی از بازی روانی حکومت با خانواده او بوده است. او می گوید: مدام به خانه زنگ می‌زدند و از این کارهای بسیار وجشتناک روان پریشانه می‌کردند. می‌گفتند پسرت را کشتیم بیا جنازه‌اش را تحویل بگیر و بعد می‌خندیدند. این تلفن‌ها تمامی نداشت. مادرم می‌رفت ولی می‌گفتند برای چه آمده‌ای می‌خواهی بدن لخت مردان را ببینی؟ خیلی وحشتناک بود مادرم را رسما داغون کردند. به خانه زنگ می‌زدند و می‌گفتند باید جشن عروسی برای پسرت در قبرستان بگیری و…

او ادامه می دهد: “به مادرم می‌گفتم مادر اینها می‌خواهند شما را دیوانه کنند نکن جواب نده نرو اما می‌گفت نمی‌توانم نروم پسرم است، بچه‌ام است و باید پی‌گیری کنم. می‌گفتم می‌دانم تو مادری اما اگر زنده باشد روزی برمی‌گردد. وقتی کسی را می‌ربایند یا اینقدر شکنجه می‌دهند که پشت تلویزیون بیاورند یا او را می‌کشند یا اگر زنده باشد او را در تلویزیون خواهی دید و اگر هم نه که او را کشته‌اند. اما مادرم طاقت نمی‌آورد باز می‌رفت و پی‌گیری می‌کرد. او سکته کرد و فوت شد.

حسین دوانی یادآوری می کند: “رضا یوسفیان، نماینده‌ ششم مجلس هم در یک کمیسیون تحقیق و تفحص در یک مصاحبه اعلام کرد که ما از دری نجف آیادی در مورد پیروز سوال کردیم و در مورد قتل پیروز دوانی مطالبی گفت اما بعدها کمیسیون مشکلاتی پیدا کرد و دیگر این مساله تکرار نشد”.

پی‌گیری‌های خانواده پیروز دوانی در داخل ایران به هیچ نتیجه‌ای نرسید و آنها دی ماه ١٣٨١ به شورای حقوق بشر سازمان ملل شکایت بردند.”

 

۶ – سعید زینالی :

 

بیست و سوم تیرماه ۱۳۷۸ سعید زینالی، فارغ التحصیل رشته کامپیوتر دانشگاه تهران در خانه مسکونی خود در تهران بازداشت شد و با گذشت ۱۹ سال هیچ خبری از سرنوشت او در دست نیست. غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی فعلی قوه قضائیه ایران ۱۳ دی ماه ۱۳۹۴ اعلام کرده است که “هیچ مدرکی” مبنی بر بازداشت او وجود ندارد.

ده ماه بعد از ناپدید شدن پیروز دوانی در تهران، سعید زینالی در مقابل چشم‌های مادرش در منزل مسکونی خود بازداشت شد. او به گفته خانواده‌اش فارغ التحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه تهران بود و تنها ۵ روز بعد از ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ و درگیری‌های کوی دانشگاه بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد. پی‌گیری های خانواده آقای زینالی درخصوص وضعیت و سرنوشت او تاکنون بی‌نتیجه بوده است.

اکرم نقابی، مادر سعید زینالی در گفت و گویی با بی‌بی‌سی فارسی اعلام کرده است: “سه مامور با اسلحه آمدند و گفتند سعید را برای ۱۰ دقیقه سوال می‌برند. سعید در زمان بازداشت ۲۲ ساله بود. دو یا سه ماه بعد از بازداشت از زندان تماس گرفت، گفت من خوب هستم و دنبال کارهایم باشید، بعد از آن هیچ خبری از پسرم ندارم”.

محمود سالارکیا، معاون سابق دادستان تهران در امور زندان‌ها و محمدرضا نقدی، رئیس حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در سال ۱۳۷۸ از جمله مسئولانی هستند که به گفته خانم نقابی با او درباره فرزندش صحبت کرده‌اند و محمدرضا نقدی خطاب به او گفته است که پسر شما را بچه‌های عملیات ما دستگیر کرده‌اند.

اما پی‌گیری‌های خانواده سعید زینالی در نهایت به هیچ نتیجه‌ای نرسید و غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه عنوان کرد که بازداشت او تایید نشده است.

سی‌ام آبان ماه سال گذشته هاشم زینالی ، پدر سعید زینالی بازداشت و با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. آقای زینالی که به ۹۱ روز زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد، اعلام کرد که در مدت بازداشت در بند ۲ الف سپاه زندانی بوده و از او خواسته‌اند سرنوشت فرزندش را پی‌گیری نکند.

پیش از آن، در هفدهم مهرماه ۱۳۸۹ هم مادر و خواهر سعید زینالی بازداشت و با قرار کفالت آزاد شده بودند. به گفته خواهر سعید زینالی: “بازجو گفت بعد از یازده – دوازده سال مادرت افتاده دنبال دو تا تکه استخوان؟ گفتم او مادر است حق دارد. همان دو تا تکه استخوان را مادرم می‌خواهد. استخوان بچه‌اش است. همان دو تا تکه استخوان را نشان مادرم بدهید. اگر مرده، قبرش را نشان مان بدهید بگویید که زنده نیست تا ما بدانیم سعید ما کجاست زنده یا مرده‌اش کجاست. اما گفت به مادرت بگو اگر باز دنبال سعید بگردد و پی‌گیری کند برای همه اعضای خانواده شما مشکل ایجاد می‌شود. ”

 

 

۷ – یوسف سیلاوی :

 

یوسف سیلاوی شهروند ۵۹ ساله عرب اهوازی که در سن ۵۰ سالگی و ۹ سال پیش ناپدید شد و علیرضا پیری دندانپزشک تبریزی از جمله ناپدید شدگان در سال‌های اخیر هستند و گلرو راحمی پور، دیگر ناپدید شده اجباری در ایران است که براساس گزارش سازمان عدالت برای ایران به تازگی نام او به لیست گروه کاری ناپدید شدگان سازمان ملل اضافه شده است.

یوسف سیلاوی، شهروند عرب اهوازی به گفته خانواده اش ۱۷ آبان ماه ۱۳۸۸ از منزل مسکونی خود خارج و ناپدید شده است. سازمان عفو بین الملل اردیبهشت سال جاری در بیانیه ای خطاب به مسولان جمهوری اسلامی خواستار روشن شدن وضعیت این شهروند ایرانی شده بود. براساس گزارش‌هایی که وب سایت‌های حقوق بشری منتشر کرده‌اند دو دختر آقای سیلاوی در کشور سوریه تحصیل می‌کردند و او پس از بازگشت از سوریه در ایران ناپدید شده است.

پی‌گیری‌های خانواده آقای سیلاوی تاکنون نتیجه‌ای به دنبال نداشته و مونا سیلاوی، فرزند یوسف سیلاوی در رابطه با آخرین وضعیت پدرش در مصاحبه‌ایی با سازمان عدالت برای ایران گفته است: “از روزی که پدرم مفقود شده، ما هیچ اطلاعاتی از وضعیت او در دست نداریم. هرچند که برخی به ما گفتند که در زندان اهواز بوده و بعد او را به زندان اوین منتقل کردند اما به صورت رسمی هیچ کس اطلاعاتی در مورد پدرم در اختیار ما قرار نداده است.”

 

۸ – علیرضا پیری :

 

دندانپزشک تبریزی دیگر شهروند ایرانی است که خانواده‌اش از ناپدید شدن او خبر داده‌اند. خانواده آقای پیری می‌گویند که او ۲۹ دی ماه ۱۳۸۹ هنگام بازگشتن از محل کار ناپدید شده است.

پدر علیرضا پیری می‌گوید که برخی از کسانی که از بازداشتگاه اطلاعات تبریز آزاد شده اند گفته‌اند او را آنجا دیده‌اند. نگهبان یک پارکینگ طبقاتی که ماشین آقای پیری آنجا پیدا شده هم گفته که دیده سه نفر او را با خود برده‌اند. اما مسئولان رسمی نهادهای امنیتی و قضایی تاکنون هیچ توضیحی درباره سرنوشت و وضعیت این دندانپزشک نداده‌اند.

آقای پیری می‌گوید که با گذشت ۸ سال هیچ خبری از وضعیت و سرنوشت فرزندش ندارد: “ما همه جا رفته‌ایم، آگاهی، دادستانی، زندان و اطلاعات و هرجایی که لازم بود. به ما هیچ جوابی نمی‌دهند. دو هفته پیش باز به آقای فرهنگی، نماینده تبریز در مجلس نامه دادیم و هیچ کسی جواب درستی به ما نمی‌دهد.”

مادر علیرضا پیری اما می‌گوید که بازداشت فرزندش را انکار می‌کنند و در پاسخ به آنها می‌گویند که احتمالا کسی بلایی سر او آورده است.

خانواده آقای پیری پیشتر به وب سایت روزآنلاین گفته بودند که او هیچ فعالیت سیاسی نداشته، شغل و درآمد خوبی داشت و در سال ۱۳۸۸ مدتی مغازه او به ستادی برای تبلیغات انتخاباتی میرحسین موسوی تبدیل شده بود.

 

۹ -گلرو راحمی پور، نوزادی ۱۵ روزه، ناپدیدشده قهری :

گلرو راحمی پور، نوزادی ۱۵ روزه، که حالا در صورت زنده بودن ۳۴  سال دارد، از عجیب ترین مواردی است که به عنوان ناپدید شده قهری در گروه کاری ناپدیدشدگان سازمان ملل متحد ثبت شده است.

براساس گزارش سازمان عدالت برای ایران، گلرو راحمی‌پور، نوزاد ناپدید شده دو تن از زندانیان سیاسی، ۲۰ فروردین ۱۳۶۳ ، در پی بازداشت مادر و پدرش، در زندان اوین تهران متولد شد. ماموران زندان ۱۵ روز پس از تولد گلرو به بهانه آزمایش‌های پزشکی او را از مادرش در بندعمومی زندان اوین جدا کرده و پس از آن بدون نشان دادن جسد و ارائه هرگونه سند و مدرکی، به مادرش گفتند که نوزاد مرده است.

با وجود پیگیری‌های مادر و پدر گلرو از داخل زندان و خانواده او در خارج از زندان، جسد این نوزاد به خانواده تحویل داده نشده و تا کنون هیچ اطلاعاتی درباره چگونگی مرگ، ‌محل دفن و مدرکی که مرگ او را گواهی کند،‌ به خانواده ارائه نشده است. براساس همین گزارش. حسین راحمی پور، پدر گلرو راحمی پور، دندان‌پزشک و از اعضای سازمان “راه کارگر” بوده که ۶ ماه بعد از تولد او در زندان اعدام شده است.

 

۱۰ – بهائیان مفقود شده از خرداد ۵۸ تا مرداد ۵۹ :

 

سی‌ام مرداد ماه ۱۳۵۹ اعضای نخستین محفل بهائیان بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران و دو همکار آنها ناپدید شدند. با گذشت ۳۸ سال یعنی بیست ماه بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران هیچ خبری از سرنوشت  ۹ عضو محفل بهائیان در این کشور نیست. عبدالحسین تسلیمی، هوشنگ محمودی، ابراهیم رحمانی، دکتر حسین نجی، منوهر قائم مقامی، عطاالله مقربی، یوسف قدیمی، بهیه نادری و کامبیز صادق‌زاده در جریان هجوم افراد مسلح به جلسه محفل بهائیان بازداشت شدند و تاکنون هیچ خبری از وضعیت آنها و یوسف عباسیان و حشمت الله روحانی که همزمان بازداشت شده بودند در دست نیست.

آنها اما اولین بهائیانی نبودند که به چنین سرنوشتی دچار می‌شدند. در خرداد ماه ۱۳۵۸ محمد موحد شهروند بهائی و ۲۰ آبان ماه ۱۳۵۸علیمراد داودی، منشی محفل بهائیان و استاد فلسفه‌ دانشگاه تهران ناپدید شده بودند. پی‌گیری‌های خانواده‌های هیچ یک از این افراد به نتیجه‌ای نرسید و تاکنون نهادی مسئولیت برخورد با آنها را برعهده نگرفته است.

 

۱۱- محمد مختاری :

محمد مختاری (۱۹ شهریور ۱۳۶۸ – ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران) یکی از دو نفری است که در جریان اعتراضات خیابانی بیست و پنجم بهمن ماه سال ۱۳۸۹ در تهران کشته شد.خبرگزاری فارس مسوول تیراندازی به این جوان را «عوامل فتنه‌گر و گروهک مزدور و تروریستی منافقین» دانست.مجید مختاری برادر محمد مختاری، پس از کشته شدن برادرش در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در یک مصاحبه تلفنی با مسیح علی‌نژاد خطاب به نیروهای امنیتی گفت: دردآور است که حتی تابوت برادرم را هم دزدیده‌اند.

پدر مختاری در آستانه سالگرد کشته شدن فرزندش در راهپیمایی اعتراضی ۲۵ بهمن می‌گوید: می‌خواستند محمد را بسیجی معرفی کنند اما محمد پیش از مرگ خودش را معرفی کرده بود و آنها نمی‌دانستند اگر محمد را بسیجی معرفی کنند جواب نوشته‌های فیسبوکی اش را چه بدهند پس از گذشت یک سال اسماعیل مختاری پدر محمد مختاری در گفتگو با سرخ سبز در توضیح آنچه در روز تشییع جنازه بر این آنها گذشته است می‌گوید برخی از زنان که برای خانوادهٔ ایشان هم ناشناس بوده‌اند با حضور در مراسم تشیع جنازه در مقابل دوربین‌ها نقش مادر محمد مختاری را بازی کرده و شعارهایی را سر می‌دادند که در آن شرایط باعث رنجش این خانواده نیز شده بودند. مراسم تشییع جنازه محمد مختاری، یکی از کشته شدگان ۲۵ بهمن آن زمان وقتی توسط هواداران دولتی برگزار شده بود، مخالفان دولت آن را به «شهید دزدی» تعبیر کرده بودند. اینک پدر محمد مختاری که به گفتهٔ خودش هنوز نمی‌داند که به خانوادهٔ وی اجازه برای برگزاری مراسم سالگرد را می‌دهند یا نه، پرده از تلاش‌هایی که یک سال قبل برای بسیجی معرفی شدنِ محمد مختاری صورت گرفته بود برمی‌دارد و می‌گوید شبی که محمد جان باخت، ساعت دو نیم بعد از نیمه شب به منزل آنها مراجعه کردند و از آنان خواستند تا عکسی از محمد را در اختارشان قرار دهند که او را پیش از روز تشییع جنازه به عنوان بسیجی معرفی کنند. در آستانه سالگردِ کشته شدنِ محمد مختاری در راهپیمایی اعتراضی ۲۵ بهمن ۸۹، با پدر وی «اسماعیل مختاری» در مورد برخی از جزییات آنچه در زمان جان باختن و به خاک سپردن این جوان و همچنین آنچه در این یک سال بر آنها گذشته است.(ویکی پدیا)

 

———————————————————————————————–

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان

Anarchist Union of Afghanistan and Iran, May 24, 2018

P.S:The possibility of joining new people and groups of anarchists will be permanent

The Union has many social media and other communication channels. You will find them at the bottom of this page

 

 

۱- آدرس عصر آنارشیسم در اینستاگرام

https://instagram.com/asranarshism/

—————————————-

۲- آدرس عصر آنارشیسم در تلگرام

https://telegram.me/asranarshism

—————————-
۳- عصر آنارشیسم در توئیتر
———————————–
۴ – فیسبوک عصر آنارشیسم
—————————————
۵ – فیسبوک بلوک سیاه ایران

————————————————–

۶ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidaritywiththeRojava

https://www.facebook.com/%D8%A2%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%88%DA%98%D8%A7%D9%88%D8%A7-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%88%D8%B1-Anarchists-in-solidarity-with-the-Rojava-434646579975914

———————————————————-

۷ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی

https://www.facebook.com/sedaye.bisedayan

————————————————————

۸ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران

https://www.facebook.com/irananarchistlabors

——————————————————

۹- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی

https://www.facebook.com/anarchistlibraryfa

————————————————–

۰ ۱– فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان

https://www.facebook.com/anarchistinsupportbaluchistan

—————————————————–

۱۱ – فیسبوک  هنرمندان آنارشیست

https://www.facebook.com/anarchistartistss

————————————————-

۱۲ – فیسبوک دانشجویا ن آنارشیست

https://www.facebook.com/anarchiststudents

——————————————-

۱۳ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک

https://www.facebook.com/shahre.shahin

———————————————–

۱۴ – فیسبوک آنتی فاشیست

https://www.facebook.com/ShahinShahrPolitik

————————————————

۱۵ – آدرس آنارشیستهای مریوان در کانال تلگرام

https://t.me/anarchyinmarivan

———————————

۱۶-آدرس تماس با ماcontact us

info@asranarshism.com

———————————

۱۷ – سایت عصر آنارشیسم

——————————————–

۱۸ – آدرس کانال آنارشیستهای کردستان در تلگرام


بڵاوکردنەوەی بیرو هزری ئانارکیستی

——————————-

۱۹- فیسبوک میتینگ دهه هفتاد و هشتادی ها

https://www.facebook.com/%D9%85%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7-505093803031731/

——————————————

۲۰ – گوگل پلاس عصر آنارشیسم

https://plus.google.com/u/0/114261734790222308813

——————————————-

۲۱ –  ساوندکلاود رادیو آنارشی

——————————————

 

۲۲- آدرس ” دختران آنارشیست افغانستان ” در اینستاگرام

https://www.instagram.com/dokhtarananarshist_afghanestan

———————————————————–

۲۳- آدرس “دختران آنارشیست افغان ” در فیسبوک

https://www.facebook.com/Afghan-Anarchist-Girls-116992605591873

————————————————————–

۲۴- آدرس آنارشیستهای رشت در اینستاگرام

https://www.instagram.com/anarshist.rasht

———————————————————

۲۵ –  آدرس پیج آنارشیستهای شهر بوکان (  ئانارکیسته کانی بوکان ) در اینستاگرام

https://www.instagram.com/bokan_anarchy

———————————————————–

۲۶- آدرس آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر در تلگرام

https://t.me/Anarshistsh2

————————————————

۲۷ – آدرس آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر در اینستاگرام

https://www.instagram.com/anarshistshahinshahr

—————————————————

۲۸- آدرس آنارشیستهای شیراز در تلگرام

https://t.me/ShirazAnarchist

—————————————————

 

۲۹ – آدرس آنارشیستهای شیراز در اینستاگرام

https://www.instagram.com/anarchy_shz_ism

——————————————————

۳۰ – آدرس آنارشیستهای گیلان در اینستاگرام

 

https://www.instagram.com/guilan_anarchism

——————————————————-

۳۱ – کانال عصیانگر در تلگرام

https://t.me/AcabFai

————————————————-

۳۲ – آدرس کانال ” جوانان آنارشیست ” در تلگرام

https://t.me/young_anarchists

————————————————

۳۳- آدرس آنارشیستهای مشهد در کانال تلگرام

https://t.me/anarchismera

 

————————————————-

۳۴ -آدرس کانال آنارشیستهای تهران در تلگرام

t.me/tehran_anarchists

——————————————–
————————————

 

آنارشیستهای جنوب یکی از اعضای تشکیل دهنده ” اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان” می باشند که در ایران حضور دارند.

———————————————————

۳۷ – آدرس پیج” آنارشیستهای خراسان “در اینستاگرام

 

https://www.instagram.com/khurasan_anarch

 

آنارشیستهای خراسان یکی از اعضای تشکیل دهنده ” اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان” می باشند که در ایران حضور دارند.

——————————————————————————

۳۸ – آدرس بالاچه عصر آنارشیسم در بالاترین

 

https://www.balatarin.com/b/anarchismera

 

———————————————————————-

۳۹ – آدرس وبلاگ اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان

 

https://tauai.wordpress.com

 

————————————————————————

۴۰ – آدرس  «کمیتهٔ آنارشیستی خلق‌های ایران (کاخا)» در تلگرام

 

https://t.me/ACOIP

 

«کمیتهٔ آنارشیستی خلق‌های ایران (کاخا)» یکی از اعضای تشکیل دهنده ” اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان” می باشند که در ایران حضور دارند.

 

——————————————————————————

۴۱ – آدرس اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان در فیسبوک

 

https://www.facebook.com/TAUAI/?modal=admin_todo_tour

 

————————————————————————————–

۴۲ – آدرس اتحادیه آنارشیستهای ایران و افغانستان در اینستاگرام

 

https://www.instagram.com/union9387

 

—————————————————————————————

۴۳ – آدرس پیچ آنارشیستهای اهواز در فیسبوک

 

https://www.facebook.com/%D8%A2%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2-2021321021440113

 

 

 

 

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل