یادداشتی از اعماق جان

حق دارید از در و دیوار و زمین و زمان و اسمان همیشه بر سرتان مَی بارد .
نخستین بار با شنیدن و خواندن افسانه های کهن ایرانی با نام تان اشنا شده ایم با نام فرهادی که فقط با داشتن یک تیشه ، کوه عظیم بیستون را مَی خواهد بکند .
فرهاد ی که اسطوره مَی شود نه فقط از برای اوازه عشق ، بلکه برای امید و تلاش اش در دل هر چه “ناممکن ها”
در حقیقت فرهاد مظهر و نماد همان انسان پر دل و جرات و جسوری است که در مقابله با “خسرو ” نماد قدرت ، برای خواسته و هدف ش مقاومت و پیگیری و تلاش می کند و این شخصیت را از خطه کردستان ” نظامی” به نظم در می اورد و در ادبیات به نمایش می گذارد .

از اینروست که صدها سال بعد أدیب نیشابوری شاعر دوران مشروطیت نیز وقتی که شعر مَی سراید ، از استقامت و تلاش فرهاد وأم مَی گیرد و مَی نویسد

همچو فرهاد بُوَد کوه کنی پیشه ما
کوه ما سینه ما ، ناخن ما تیشه ما

در طول تاریخ مبارزاتی سرزمین کردستان عاشقانی چون فرهاد پرشور، جسور و مقاوم در زندگی مبارزاتی کم نداشته است .
سرزمینی که همیشه عشق و مبارزه را در تمامی دوران با خود به همراه داشته است .

عشقی بزرگ و عظیم ،
عشقی که لازمه جنگیدن است در مبارزه و راه ازادی
عشقی به گستره ی نامِ نامی زیبای ازادی

از اینروست که مَی گوییم که حتی اگر زمین هم زیر پایتان بلرزد و سقف اسمان هم بر سرتان خراب شود که شوربختانه چنین شده است باز هم با نیروی عشق و امید و همبستگی که در شما وجود دارد مَی دانیم که خود را چون کوه بیستون محکم نگه مَی دارید چه در هنکام مصیبت به مانند هنگام جنگ

از پس خشم طبیعت نیز چون از پس قدرت دولت ها که همواره در طول تاریخ نشان داده اید بر امده و بر خواهید امد .
.
همه شاهدیم و یادمان باشد که دولت اسلامی ایران در این مصیبت هم به دادتان نرسیده و به یاری تان نیامده است و سیلی اش را به زیر گوش مردم ناچار و گرسنه و بر خاک نشسته در مصیبت ، زده است .

اما انکه نآن اورده است همان زنی است که فرزندش را در راه ازادی به کردستان هدیه داده است مادر معلم جان بأخته فرزاد کمانگر “دایه سلطنه ” با پتو و نآن به یاری تان امده است .
.
اه .
این روزها با همه بی سر و سامانی ها ،
با همه ویرانی ها
خستگی ها ،
با همه از دست دادن هایتان ،
با همه رنج ها و دردهایتان
مَی دانید که گذراست و این را هم از سر مَی گذرانید

همه خوب مَی دانیم که زمین لرزه که هیچ ، اگر زمین دهان باز کند و بخواهد شما را هم ببلعد دوباره از سر قله کوه ها سر بر مَی اورید و چون سرو ازاده بر سر پا مَی ایستید . .

اه .
امروز که بر سر ویرانه ها با چشمانی پر از أشک و دلی پردرد بر زمین عزا نشسته اید و کودکان دلبندتان ، شیره جانتان را به خاک مَی سپارید ما هم با شما مَی گرییم و درد مَی کشیم
اما مَی دانیم که در فردا ها ، وریا ، روژان ، ازاد ، روناک ، اگرین، کژال ، شورش ها ی جدیدی در ان سرزمین متولد خواهند شد
.
اری مبارزان دختری چون شهلا و نسرین کعبی ، مبارزانی چون کاک فؤاد مصطفی سلطانی را باز دوباره بدنیا مَی اورید و در دامانتان مَی پرورانید که به قلب و خانه تان دوباره روشنایی و جان خواهند داد تا که این بار زنده بمانند و انتقام از این بی رحمان و جنایتکاران تاریخ بگیرند
.
در این روزگار تلختر از زهر یادمان هم باشد که در ان سرزمین ملکه هایی متولد شده اند که سمبل مقاومت مَی باشند
از خواهر کاک فؤاد ملکه مصطفی سلطانی یاد مَی کنم از ملکه ی مقاومت ،
ملکه ی رنج ها ”
انگاری بعضی از انسان ها متولد می شوند که تمامی رنج ها ی این جهان را یک جا به تنهایی تجربه کنند مانند از دست دادن عزیزترین عزیزانشان را .
و هر بار با از دست دادن یکی ..
هزاران هزار بار خود بمیرند .. رنج ، رنج ، رنج نام دیگرشان باشد در حقیقت , همان ملکه ی رنج ها .
یک ، دو ، سه ، چهار ، پنج … تا چند باید شمرد داغ هایی که ملکه تجربه کرده است . ؟

هنگامی که او (ملکه مصطفی سلطانی ) در سرزمین گلگًون کردستان متولد شد و اسم ملکه را برایش انتخاب کردند ایا کسی می دانست که این کودک کدامین ملکه خواهد شد . ؟
ملکه ا ی با تاج الماس و لباس زربفت در کأخ ها ، ؟.
ملکه ی قدرت ها و دولت ها ؟
یا ملکه ی مقاومت و ایستادگی،
ملکه ی استقامت ،
ملکه ی سرزمین دشت های خونین کردستان .
ملکه ی پیشمرک ها .

یادمان باشد با خود پیمان بسته ایم زینب جلالیان ،رامین حسین پناهی ، سهیل عربی ، محمود صالحی ، سعید شیرزاد ، زانیارها و بی شماران زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر را که زندانی این دولت هستند را قرار است ازاد کنیم

یادمان باشد به احسان فتاحیان به فرزاد کمانگر ، به شیرین علم هولی به شیرکوه و دیگر جان بأخته گان قول داده ایم که دولتی که اعدام شان کرده است را به کمک هم ساقط کنیم
.
اری شما بر مَی خیزید این را همه مَی دانند شما قامت ایستاده ی مبارزه در تاریخ هستید هیچ مرگی شما را بر زمین نمَی زند .

مقاومت پیروزیست !
بژی کرد و کردستان !
#زلزله_کرمانشاه_کردستان_سرپل_ذهاب_

#کردستان
#فرزادکمانگر
#زلزله