مصاحبه رفقای آمازون برزیل (ترجمه فارسی)

۱) چه جبهه های اصلی مبارزاتی را هم‌اکنون توسعه داده اید یا قصد دارید در آینده نزدیک توسعه دهید؟

هسته اولیه ما از ۱۵ دسامبر ۲۰۰۹ در خارج از ایران شکل گرفت و سال ۲۰۱۸ اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران و سپس فدراسیون عصر آنارشیسم را شکل دادیم.
ما ( فدراسیون و سایر آنارشیستها ) هم مانند همه آنارشیستهای جهان در همه جنبش های ( زنان ، کارگری ، دانشجویی ، محیط زیستی، دفاع از حیوانات و غیره ) در ایران و افغانستان حضور عملی یا فکری داریم و طبیعتا مستقیم یا غیر مستقیم تاثیرات خاص خودمان را داریم.
ما امید داشتیم و همچنان داریم که بتوانیم همراه با آنارشیستهای عرب یک فدراسیون آنارشیستی برای کشورهای عربی شکل دهیم با توجه به اینکه ایران و افغانستان به روی هم چند میلیون عرب دارند.
علاوه بر این امید داریم که روزی بتوانیم با توجه به جمعیت چند ده میلیونی آنها در ایران و افغانستان یک شبکه آنارشیستی تورک همراه با آنارشیستهای کشورهای تورک شکل دهیم.

۲) در خارج از ایران، مبارزات زنان در کشور شما به خوبی شناخته شده و درباره آن صحبت میشود. آیا سازمان شما رفقای زن دارد؟ اگر چنین است، آنها چگونه در مبارزات جاری شرکت و مشارکت می‌کنند؟

به روی هم، بخش قابل توجهی از رفقای ما در ایران و افغانستان زنان و ال جی بی تی کیو هستند.
مبارزات جاری ایران در دو عرصه ، یکی مبارزات مدنی و علنی در نه گفتن به حجاب اجباری و عدم رعایت حجاب اجباری توسط بخش بزرگی از زنان جامعه ایران در جریان است که رفقای زن ما نیز به عنوان بخش کوچکی از جامعه زنان ایران با آن همراه هستند اما عرصه دوم مبارزاتی همانا مبارزات مخفی است که بخش اصلی مبارزات رفقای زن فدراسیون را در بر می گیرد.

در افغانستان از ۱۵ اگوست ۲۰۲۱ که دولتها قدرت را به طالبان تحویل دادند ما شاهد حضور زنان معترض افغانستان دو روز بعد از آن یعنی ۱۷ آگوست علیه حضور طالبان به خیابان امدند و پس از آن تا کنون زنان معترض ده ها گروه مبارزاتی علیه طالبان تشکیل دادند و ما از مبارزات زنان معترض علیه طالبان همچنان حمایت می کنیم و خطر حذف زنان از حضور در جامعه افغانستان بسیار جدی است و رفقای زن فدراسیون به اشکال مختلف از این مبارزات حمایت کردند.

۳) دین (به عنوان یک نهاد انسانی ظلم و ستم به نام خدا) موضوع اصلی نگرش آنارشیستی و انتقاد از قدرتی است که دین آن را نمایان می‌سازد. نظر شما در این مورد چیست و چگونه می توانید در رابطه با این موضوع موضع‌گیری کنید؟

خدایانی جز در تخیلات ما آدمیان وجود ندارند. استبداد دینی، استبداد و استثماری از خدایان نیست بلکه از طبقه ای از مردم است. این طبقه ستمگران طبقه روحانیون هستند، طبقه‌ای مالک با نخستین و انحصاری‌ترین مالکیت: مقدسات و الهیات. مقدسات هر چیزی می‌تواند باشد: زمین، دانش، صنعت، رسم، آیین، اندیشه، احساس. هر چیزی. با این حال، طبقه روحانیت خود کاری انجام نمی‌دهد، چیزی تولید نمیکند. روحانیون فقط خیال‌پردازی می کنند، تأمل می‌کنند، مطالبه می کنند، دستور می دهند، تنبیه و مجازات صادر می کنند. این ما مردم هستیم که برای برآورده کردن آرزوها و به حقیقت پیوستن خیال‌پردازی‌های روحانیون زحمت می کشیم، ناراحت می‌شویم، عرق می‌ریزیم، و فداکاری می‌کنیم. روحانیون برای ما ارزهای دینی صادر می کنند تا ما بین خود با مبادله و مضاربه و قمار در انتخاب این دین و آن دین، این رسم و آن رسم بدویم تا شاید بتوانیم در زندگی کنونی خوبی و خوشی با عزت و شرافت به دست آوریم و یا سعادت ابدی را در آخرت بخریم، یا «کارما» و سرنوشت خوبی در زندگی بعدی داشته باشیم. نتیجه قماربازی ما مهم نیست، برنده نهایی همان روحانیونی هستند که از زحمات ما بهره می‌برند. نیاز به تأمل زیادی نیست که متوجه شویم که دین هیچ چیزی از خود خلق نکرده است. هرچه دین دارد از دیگران گرفته، تخریب کرده، تصاحب کرده، دزدیده، و فاسد کرده است. اکثر آداب و رسوم، آیین‌ها و داستان‌های باستانی و بسیار اجتماع‌گرایانه و آنارشیستی ما اکنون در یک آشفتگی پیچیده، ساختگی، و متناقض پر از نیمه‌حقیقت‌ها صرفاً برای بازتولید دین آلوده شده‌اند.

با این حال، پس از قرن‌ها شستشوی مغزی مذهبی و تولید رضایت توسط روحانیون، به نظر می رسد که ما این امور را فراموش کرده‌ایم. اکنون، بسیاری از مردم دین را بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ می‌دانند، نه خرابکار و غارتگر واقعی آن. در این آشوب، روحانیون رده‌پایین و مومنان بیگاری برای روحانیون رده‌بالا انجام می دهند، برخی به منظور بالا رفتن از منبر دین و رسیدن به سکوی قدرت، برخی فقط برای انجام امور نیک، و برخی برای ایجاد رفراندوم در ساختار و امور خود ادیان. در این میان، ادیان کهن و نو از خود به شکلی تعریف می‌کنند انگار از دماغ فیل افتاده‌اند: تنها راه حل، تنها راه نجات. پس از همه اینها معنویت‌گرایان هستند با رابطه کمرنگ‌شده‌ای با دین اما خود به طور رادیکال از مفاهیم الهی و مقدسات دست نکشیده‌اند و بدین شکل دوباره دین را حفظ و بازتولید می‌کنند. این حکایت سرمایه‌داری و دولت است، گویی ما آنها را توصیف می کنیم، اما دین بر سرمایه‌داری و دولت مقدم است. بنظر میرسد دین نهادی است که سایر نهاد‌های سلسله‌مراتبی را به واقعیت تبدیل کرد.

بسیاری نمی‌خواهند با این حقایق در مورد دین روبرو شوند، و با اصرار که ادیان برابری‌طلبانه وجود دارند. اما، قدرت نیرویی افشاگر نیت و سرانجام اعمال قدرتمندان است و اکنون بر همگان هویدا ساخته است که هر زمانی که به دین فرصت دهیم، هر زمانی و مکانی که سرانجام مقاومت جامعه در برابر قدرت و سلطه از بین برود، دین اقتدارگرا خواهد بود. ما در فدراسیون عصرآنارشیسم نمی توانیم دین را با همان بهانه‌هایی که چپ‌گرایان برای توجیه دولت و سرمایه‌داری به کار می برند، توجیه کنیم. برای ما مقام رهبر معظم، مجلس، قضات، وکلا، پلیس، ارتش، زمین‌داران، سرمایه‌داران، خرده‌سرمایه‌داران، بخش بزرگی از متجاوزین، بخش بزرگی از زن‌ستیزان، قاتلان کودکان، و بسیاری دیگر از جنایات و تبه‌کاری‌ها از طبقه روحانیون آخوند هستند. این یک واقعیت دولت دین‌سالار است. با توجه به همه اینها، موضع ما ساده است: باید دولت دین‌سالار و تئوکراتیک را سرنگون کنیم، ایدئولوژی آنها را سرنگون کنیم، مذهب آنها را سرنگون کنیم، و روی زمینه ایدئولوژیکی را که این کابوسها از آن رشد کردند نمک بپاشیم تا هیچ کس دیگر در آینده این دوره‌های وحشت‌آمیز را تجربه نکند.

۴) در سطح منطقه ای با کدام سازمان‌ها ارتباط دارید؟ آیا ایجاد روابط همبستگی ملموس دشوار است؟

در این حدود 15 سال ما با گروه های مختلف آنارشیستی در نقاط مختلف جهان نوعی ازهمکاری های مقطعی و موردی داشتیم اما با توجه به اینکه بیشترین نیروی ما در جغرافیای ایران و بخشی در افغانستان است و نیروی کمی در خارج داریم بنابراین با توجه به منطقه جغرافیایی که ایران و افغانستان در آن قرار دارد تشکیل احتمالی 2 شبکه آنارشیستی که به آن اشاره داشتیم می تواند ما را به سمت حرکت های دوام‌دار بعدی سوق دهد.
در واقع این تشکل مشترک منطقه ای است که همکاری ملموس‌تری را ممکن می گرداند.

۵) آیا با جامعه مبارز و شورشی کرد در سوریه در ارتباط هستید؟ در مورد مبارزه آنها که اغلب مبتنی بر امتناع از راه حل دولت‌گرایانه است، چه فکر می‌کنید؟

ما در گذشته به امکان حضور برخی از آنارشیستهای ایران در مبارزات روژاوا کمک کرده ایم. ما با برخی از آنارشیستهای سوریه در خارج ارتباط داریم و با فعالین کورد به نوعی مرتبط با روژاوا در خارج نیز تماس داریم.

طبیعتا ما از مبارزات کردهای روژاوا با همین توضیحی که شما دادید حمایت می کنیم و برای ما نقطه امید است از نمو نه های واقعا موجود جوامع غیر دولتی همانطور که مبارزات زاپاتیست ها در مکزیک یا کمون آزاد بارباچا در منطقه کابیلیا الجزایر مناطقی هستند که مورد توجه ویژه آنارشیستها قرار دارد.

۶) از نظر تئوریک، کدام خط سازمانی را انتخاب می کنید، مشابه‌تر به سنتز‌گرایی (فور یا ولین) و یا پلتفرمیستی (ماخنو و آرشینوف)؟ آیا این تفاوتها در اشکال سازمانی برای شما منطقی است؟

ما پلتفرمیست نیستیم و سنتزگرا هستیم ولی در عرصه سازماندهی طبیعتا سازماندهی خاص خودمان را داربم‌.
فدراسیون عصر آنارشیسم به عنوان فدراسیونی سنتزگرا تنها با گرایش‌های مختلف پیرو مذهب، کپیتالیزم، ناسیونالیزم و پاسیفیزم همکاری ندارد و بنابراین از خودسازماندهی‌های گوناگونی به صورت گروه‌ها، کلکتیوها، شبکه‌ها، اتحادیه‌ها، و افراد با استقلال عمل، تفکر و روابط ارگانیک و پیچیده شکل یافته است. به این ترتیب از ایگوئیست (و آنارکوایگوئیست که اغلب به صورت فردی خود را در ارتباط با فدراسیون می‌بینند) تا آنارکوسندیکالیست و آنارکوپریمیتیویست تا آنارکوترنس‌هیومنیست و غیره، فعالیت خود را مرتبط و خود را هموند و مشارک فدراسیون عصر آنارشیسم می‌دانند.

7) نظر شما در مورد حمایت‌هایی که از سایر سازمان ها در سطح بین‌المللی تاکنون دریافت می‌کنید چیست؟ با کدام یک بیشتر ارتباط دارید؟

حمایت هایی که ما دریافت کردیم تا کنون از جنبش آنارشیستی بین الملل بسیار متفاوت بوده است و هر وقت نیاز به کمک مشخصی داشتیم آنارشیستهای منفرد و سازمان های آنارشیستی از هر گونه کمک به ما دریغ نکرده اند.
در واقع آنارشیستها در سطح جهانی واقعا مانند پیکری واحد عمل می کنند و صرف آنارشیست بودن برای پیوند آنارشیستها به یکدیگر کافی است و بودن در جغرافیاهای متفاوت با زبان های متفاوت سد راه همکاری آنارشیستها با یکدیگر نمی گردد.
ارتباط ما در هر مقطعی وابسته به آن فعالیتی است که مشترکا انجام می دهیم اما می بایست راهی پیدا کنیم که با بخشی از جنبش آنارشیستی در هر گوشه ای از جهان ارتباط دائم برقرار کنیم.

۸) برای جمع بندی، آیا درخواستی برای انتقال به جنبش سازمان یافته آنارشیست برزیل دارید؟ چگونه ما میتوانیم به شما کمک کنیم؟

طبیعتا همین مصاحبه ها ،ترجمه و نشرآنها کمک به جنبش آنارشیستی ایران و افغانستان محسوب می شود و همینطور مصاحبه ای که ما به زودی با شما رفقا انجام خواهیم داد باز به جنبش آنارشیستی ما در منطقه اطلاعات آنارشیستی زیادی را از مبارزات شما رفقا در برزیل و جهان منتقل خواهد کرد.
این مصاحبه شما ما را به این ایده سوق داد که به فکر همکاری مدام تر با بخشی از جنبش آنارشیستی باشیم. فقط باید دید چگونه می توانیم زمینه آن را فراهم کنیم.
در پایان بسیار از شما رفقا تشکر می کنیم که این مصاحبه با سئوالات بسیار خوب را طرح کردید.