خواندن شعری از مهدی سرباز
نویسنده: عبدالله سلاحی
«-میادی، میعادی…
چیزی شبیه نام من است
جلو میروم
و دوباره تکرار میکنم تلفظ درست نامم را
باید مطمئن شوم که منم
مهلت اقامتم را یادآور میشود
بودنم را یادآور میشود
و این یادآوری اشارهی کاردیست به تکه تکه بودن من
مسئول ثبتنام، در یک بخش مروبط به فلان اداره-که به اقتضای فضای شعر آن را ادارهای مربوط به مهاجران مد نظر میگیریم- میگوید؛ «میادی، میعادی…» و این تلفظ دیگر و نادرست از یک نام است که به زبان دیگر خوانده شده است.
این چیز غریبی است. ادای دیگر یا تلفظ اشتباه از یک نام که شاید نزدیک به لکنت باشد زیرا کسی که نام را میخواند، زبان دیگری دارد؛ و نیز بسیاری از زبانها در ادای نامهای زیادی، لکنت دارند. ولی لکنت، مشخصهای دارد که این ادای نادرست که اکنون مورد نظر ماست(میادی، میعادی…)، آن را ندارد
گوینده دچار لکنت، بر علاوهی آگاهی از نادرستی آنچه ادا میکند، تصوری هرچند بیان ناشدنی-که توان بیانش در او نیست- از نام دارد.
در حالی که اداکننده نادرست یک نام، مثلاً همین مسئول ثبتنام، ممکن بود در کنار گفتنِ «میادی، میعادی»، ادای درست آن را نیز بکار ببرد؛ اما متوجه آن نشود. او نمیداند کدام ادا برای آن حروفِ در مقابل چشمانش که روی ورقی به زبان او وارد شده، درست است. پس تلاش میکند با یکی دوبار ادای متفاوت از آن، چیزی را بگوید که دارنده نام را فرا بخواند.
دارنده نام با خودش میگوید «چیزی شبیه نام من است».
ادای نادرست مسئول ثبتنام از نام، او را دچار نوعی لکنتِ دریافت در چیزی کرده که از نوزادی، آن هنگام که هنوز نامی نداشت به تسخیر آن درآمد و تحت حکم زبان قرار گرفت. مسلم است که او دچار لکنتِ دریافتِ همان حکم است که پس از یکی دو بار اداهای متفاوتِ نامی شبیه به خود، نامطئن و با آن لکنتِ نابهنگام، جلو میرود
«چیزی شبیه نام من است
جلو میروم
و دوباره تکرار میکنم تلفظ درست نامم را
باید مطمئن شوم که منم
او پیش آمده تا شاهدی بدهد به نام خود و البته شهادت به حضور خود به واسطه نام در حیطهای که مجزا از تن و وجود فیزیکی اوست و مسئول ثبتنام با تکرار ادای مختلف از نام، قصدش این است که بگوید؛ بیا اینجا ببین که این (اشاره به چند حرف) تو هستی یا نه؟
با نامها و دیگر کلمهها، همواره چیزهایی چه از ما و چه از اشیاء برگزیده میشوند؛ و در کاملترین شروح نیز این گزینش هست؛ طوری که شرحه شرحه یا تکه تکه به بیان در میآید.
این بی شباهت به شکنجه، سلاخیشدن و لااقل کشته شدن نیست؛ آنگونه که موریس بلانشو، در صحبت از به نام درآمدن و یا گفتن نام خود، میگوید؛ «نامم را میگویم و این چنان است که گویی در حال زمزمهی سرود مرگ خود هستم».
به نام خوانده شدن، یعنی جدا شدن از هستی خود؛ بگونهای که به دریافتهای جدا جدا و بسیار کوچک تقلیل مییابیم. و شاید بتوان گفت، این نام است که میتواند ما را به شکل یک اقلیت بیاورد که در آن از یک هستی به زبان نیامدنی، فراگیر و درواقع پر از هیچ، به درکی محدود و سپس شکلی فشرده و درهمکوبیده در میآییم.
«مهلت اقامتم را یادآور میشود
بودنم را یادآور میشود
بودن کسی به مثابه مهلت اقامتش ( در یک جغرافیای مشخص با نظم سیاسی مشخص)؛ همان شاخصه تقلیلی است؛ خلاصهای در یک محدودهی زمانی مربوط به یک مهلت اقامت که کمترین وجه بودن است.
و این کمشدن بی توقف است.
نام، یک هستنده را از بودنش جدا میکند-یعنی به آن معنا میدهد- آن را به قابلیت خواندهشدن میرساند. باید گفت، آن را نقشی در صدا و نوشته میدهد تا فراخوانده شود و دیگر، لحظهی فراروی آن هستنده از خودش که از همین جا شروع میشود؛ هرگز پایان نمییابد.
یعنی فرایند نامگذاری همواره در حال شدن است و هر باری که نامی خوانده میشود، پس از آن-شاید بسیار استعاری- گزارهای میآید که همه آنچه را از نام وجود داشت به خود میخواند.
نامهای خاص بسیاری- اکثراً نامهای بد- در تاریخ دیگر بر کسی گذاشته نمیشود زیرا آنچه دارنده آن انجام داده و گزارشی که از آن به مردم رسیده است چنان با نام عجین شده که هرکس که آن را به زبان میآورد، گویی همان کردهها و گزارش را به طور بسیار اعجازانگیز نقل میکند.
و این با وجودی صورت میگیرد که همه آنچه انجام داده، نتوانسته در نام تجلی بیابد؛ ولی به هر روی، در نتیجه باز هم با گزینشی از یک زندگی طرف هستیم که بر همه آن تسلط یافته است.
نام همیشه حاوی یک حکم است که میتواند به سمتی مشخص اشاره کند و به چیزی اعمال شود. بیخود نیست که حتی ادوار تاریخی را که پر از گوناگونی بوده و شاهد اتفاقات بسیار، زیر یک نام میفهمیم و به آن میپردازیم.
نمیتوانیم تمام یک چیز را درست آنگونه که هست به گفتار درآوریم مگر این که تکه تکهاش کنیم. زبان کارش قطعه قطعه کردن است و با این حال هربار که به سراغش میرویم، قطعهای را به جای تمام یک چیز پیش میکشد.
ولی آنچه به زبان میآید کمترین امکان وجود خود است و ارجاعش به کل، محکوم کردنش به چیزی غیر از هستی آن است.
این منشاء استعاره و انواع آن است؛ وجه چند پهلوی زبان، نامفهوم بودن آن در بسیاری جاها، ناشی از همین حکم است.
ادامه دارد…
و نسخه کامل شعر:
-میادی، معادی…
چیزی شبیه نام من است
جلو میروم
و دوباره تکرار میکنم تلفظ درست نامم را
باید مطمئن شوم که منم
مهلت اقامتام را یادآور میشود
بودنم را یادآور میشود
و این یادآوری اشارهی کاردیست به تکه تکه بودن من
به پارهای که در خانهام مهلت ماندن ندادنش
پارهای که در راه ماند
پارهی غمگینی که با خود آوردهام
پارهای که مهلت معین دارد
چندمین بار است که از مرزی گذر میکنم
و با هر گذر، صفری بزرگ زندگیام را احاطه میکند
صفری برای ساختن سرپناه
صفری برای یافتن خانه
صفری برای یادگیری زبان، تنها چیزی که میتوانم در آن مسکن گزینم
دوباره سرپناه مییابم
دوباره کار
راه بازگشتن به خانه
دوباره زبان یاد میگیرم
و دوباره محکوم به اخراج
اخراج از خانه
اخراج از کار
اخراج از زبان
محکوم به در غیاب خانه زیستن
به در غیاب کلمه زیستن
محکوم به در غیاب
زیستن
همزاد حذف بودن
محکوم به احاطه بودن با صفر
به گردی دار
به گردی سنگی بر شانهی سیزیف
مهدی سرباز
ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۱
آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم
Federation of Anarchism Era Social Media Pages
۱- آدرس تماس با ما
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکور - Anarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ – توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیستهای افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیستهای مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیستهای کابل