مبارزه علیه کار

بخشی از کتاب «پاره‌های انسان‌شناسی آنارشیستی»

Text Size

نوشته: دیوید گریبر
ترجمه: آریانام

کتاب «پاره‌های انسان‌شناسی آنارشیستی» توسط نشر افکار به چاپ رسیده است. خوانندگان این مقاله به خواندن کامل کتاب با ترجمه بهتر آن تشویق می‌کنیم.


 

مبارزه علیه کار همیشه بخشی برجسته و محوری در سازماندهی آنارشیستی بوده است. منظور از مبارزه علیه کار، مبارزه برای شرایط بهتر کارگری یا دستمزد بیشتر نیست، بلکه مبارزه‌ایست برای حذف کامل کار به عنوان ابزار اقتدار و روابط سلطه‌ و کنترل. به این دلیل، شعار کارگران صنعتی جهان IWW ۱ “علیه نظام دست‌مزد۲” است. البته این هدفی بلندمدت است. در کوتاه‌مدت، آنچه را که نمی توان حذف کرد، حداقل می توان کاهش داد. در حدود اوایل سده بیستم میلادی، وابلی‌ها  Wobblies ۳  و دیگر آنارشیست‌ها نقشی برجسته‌ای را در پیروزی کارگران برای کار ۵ روز هفته و ۸ ساعت در روز داشته‌اند.

اکنون در دولت‌های سوسیال دموکرات اروپای غربی، برای نخستین بار پس از گذشت حدود یک قرن، باری دیگر در حال کاهش هفته کاری هستند. این تغییرات کوچکی هستند که ۴۰ ساعت به ۳۵ ساعت کار در هفته کاهش می‌یابد، اما در ایالات متحده هیچ کسی نیست که حتی در این مورد صحبت کند و بجای آن در حال بحث سر حذف اضافه‌کاری که یک ساعت و نیم حساب میشود هستند. این در حالی است که آمریکایی‌ها اکنون بیش از هر جمعیت دیگری در جهان، از جمله ژاپن، زمان بیشتری را صرف کار می‌کنند. بنابراین، وابلی‌ها دوباره با گام دیگری در برنامه‌های خود، با هفته کاری ۱۶ ساعته‌ (هفته‌ای ۴ روز و روزی ۴ ساعت) وارد صحنه شدند. در ظاهر، این برنامه کاملاً غیرواقع‌بینانه و حتی دیوانگی به نظر برسد، اما آیا کسی عملی‌بودن یا نبودن آن را به شکل علمی سنجیده است؟ از اینها گذشته، بارها نشان داده شده است که لزوم بخش قابل توجهی از ساعات کار در آمریکا فقط برای جبران مشکلات ایجاد شده توسط واقعیتی است که آمریکایی ها بیش از حد کار می کنند است. (در اینجا مشاغلی مانند پیک تمام‌روز پیتزا، شوینده سگ‌ها،  یا آن دسته از زنانی که در مهد‌کودک‌های شبانه از فرزندان زنان دیگری با مشاغل شبانه مراقبت می‌کنند را در نظر بگیرید…) بماند ساعات بی‌شماری که متخصصان آسیب‌های روانی و جسمی ناشی از کار زیاد، جراحات، خودکشی، طلاق، جنایات، و قتل‌عام را جمع و جور و ترمیم و داروهایی را برای آرام کردن کودکان تولید می‌کنند.

بنابراین، چه مشاغلی واقعا ضروری هستند؟

خب، اولاً اینکه مشاغل زیادی وجود دارند که ناپدید شدن آنها، تقریباً با توافق همگی، برای آدمی منفعت‌بار خواهد بود. در اینجا بازاریاب‌های تلفنی، تولیدکنندگان ماشین‌های شاسی‌بلند گنده، یا وکلای شرکت‌ها را میشود مثال زد. ما همچنین می‌توانیم کل صنایع تبلیغاتی و روابط عمومی را حذف کنیم، همه سیاستمداران و کارکنان وابسته به آنها را اخراج کنیم، هر شغلی که کوچکترین ارتباطی با سازمان‌های بیمه دارد را حذف کنیم؛ با حذف همه این مشاغل بدون اینکه حتی به آنهایی با کارکردهای اجتماعی بنیادی نزدیک شویم. حذف تبلیغات همه کالاها، همچنین تولید، حمل و نقل، و فروش محصولات غیر ضروری را کاهش می دهد، و اگر کالاهایی هستند که مردم واقعاً می خواهند یا به آن نیاز دارند، همیشه راهی برای یافتن آنها پیدا خواهند کرد۴. حذف نابرابری‌های اجتماعی به شکل رادیکال و ریشه‌ای به این معنی است که ما دیگر به خدمات میلیون‌ها انسانی که در حال حاضر مشغول به کار به عنوان دربان، نیروهای امنیتی خصوصی، نگهبانان زندان، یا تیم‌های ضربت (و ارتش را از یاد نندازیم)هستند، نیازی نداریم. فراتر از آن، نیاز به تحقیق است. سرمایه‌گذاران، بیمه‌کنندگان، و بانک‌داران سرمایه‌گذاری اساساً موجوداتی انگلی هستند، اما ممکن است برخی از عملکردهای مفید در این بخش‌ها وجود داشته باشد که به سادگی با نرم‌افزار جایگزین نشوند. در کل، ممکن است وقتی همه کارهایی را که واقعاً برای حفظ یک استاندارد زندگی راحت و پایدار از نظر زیست‌محیطی باید انجام شود را شناسایی کردیم و ساعات کاری را بر آن اساس دوباره تقسیم کردیم، آن موقع متوجه میشویم که موضع وابلی‌ها کاملاً واقع‌بینانه است. مخصوصاً اگر این نکته را در نظر داشته باشیم که قرار نیست که دیگران را بدون تمایل خود مجبور به توقت کار بعد از چهار ساعت بکنیم. بسیاری از مردم از شغل خود را مطمئناً بیشتر از در طول روز خانه نشستن و هیچ مشغولیتی نداشتن لذت می‌برند. (به همین دلیل است که در زندان ها، وقتی می خواهند زندانیان را مجازات کنند، حق کار را از آنها می گیرند). و اگر توهین‌های بی پایان و بازی‌های سادومازوخیستی که ناگریز در سازمانهای هیرارشیستی و بالا به پایین از بین بروند، انتظار می‌رود لذت از کار میان مردم خیلی بیشتر باشد. حتی ممکن است معلوم شود که نیازی نیست که کسی مجبور به کار بیش از تمایل خود شود.

 

نکته‌ای جزئی:

مسلماً، همه اینها همراه با پیش‌فرض سازماندهی مجدد و کامل نهاد کاراست؛ نوعی  تصور سناریوی «پس از انقلاب» که من استدلال کردم که ابزاری ضروری حتی برای شروع به تفکر درباره امکان‌پذیری شرایط مختلف آدمیان است حتی اگر انقلاب احتمالا هرگز شکلی این‌چنینی به خود نگیرد. این البته سوالی را مطرح می کند که «چه کسی کارهای کثیف را انجام خواهد داد؟» سوالی که همیشه از آنارشیست ها و یا دیگر آرمان‌شهر‌گرایان۵ می‌شود. پیتر کروپوتکین مدتها پیش به اشتباه‌بودن این استدلال اشاره کرده است. دلیل خاصی برای وجود مشاغل کثیف وجود ندارد. اگر وظایف ناخوشایند را به طور مساوی تقسیم کنیم، به این معنی است که تمام دانشمندان و مهندسان برتر جهان نیز باید آنها را انجام دهند؛ و آن زمان می‌توان انتظار ساخت تقریباً بلافاصله آشپزخانه‌های خود تمیزشونده و ربات‌های استخراج‌گر زغال سنگ را داشت.


 

یادداشت‌ها

۱  کوتاه شده از International Workers of the World، کارگران صنعتی جهان، یک سازمان بین‌المللی آنارکوسندیکالیستی که آمریکا تأسیس شده است. 

۲  متن انگلیسی Against Wage System به «علیه سیستم حقوق‌گیری» هم میشود ترجمه کرد.

۳  لقب اعضای سازمان کارگران صنعتی جهان

۴ نکته مترجم: فن‌آوری کنونی میتواند در یافتن محصولات و کالاهای مدنظر و مورد نیاز به ما کمک بزرگی باشد ولی تبلیغات برعکس باعث سردرگمی ما میشوند و کالاهای مدنظر خود را سخت‌تر می‌یابیم یا با محصولی با کیفیتی پایین‌تر ولی با زرورق غیرضروری بسنده می‌کنیم.

۵  دیوید گریبر همراه با بسیاری از آنارشیست ها معتقد است که برای شکست نظام‌های اقتدارگرای کنونی نیاز است که تصورات آرمان‌شهری از آینده‌ی سازماندهی آدمی داشته باشیم چونکه همه دستگاه‌های کنونی میخواهند تصور ما را محدود کنند تا این موقعیت کنونی که آنها در قدرت هستند را ناگریز بپنداریم و آزادی را غیرواقع‌بینانه تصور کنیم. مارکس هم به این دلیل طبقه پرولتریا را طبقه‌ای انقلابی میدانست که وقتی تولید و سازندگی این جامعه بر دوش کارگران است، با دیدگاهی تازه و با رهایی از زنجیر بردگی خویش، آنها میتوانند جهانی دیگری عاری از اقتدار و استبداد بسازند. به این دلیل، یکی از شعارهای محبوب آنارشیست‌ها از قیام ۱۹۶۸ فرانسه تا کنون «همه قدرت به تصورات» است.

 

 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل