بیانیه انفرادی لغو همکاری و عدم ادامه کار مشترک رو به افکار عمومی

Text Size

بیانیه انفرادی لغو همکاری و عدم ادامه کار مشترک رو به افکار عمومی
.آرش دوست حسین یکی از هیئت تحریریه سایت و جمع عصر آنارشیسم هستم
در سال ۲۰۰۹ به همراه عده ای از رفقای منفرد که فعالیت حزبی \ سازمانی
(هیراشیک) را نقد و معتقد به فعالیت افقی \ شورایی بودیم اولین جمع رسمی
آنارشیست های فارسی زبان را در قالب صدای آنارشیسم که درسال ۲۰۱۲ به شبکه
آنارشیستی تغییر نام داد، تشکیل دادیم
این دوره فراز و نشیب های بسیار داشت که از میان جمع دو بار ریزش نیرو صورت
گرفت که به دلیل عدم امکان ابراز نظر آنها در این متن به دلیل آن نمیپردازم
مجموعه عصر آنارشیسم حاصل ۶ سال تجربه اندوزی و دست زدن جسارت آمیز به
آزمون و خطا (قابل دفاع + قابل نقد) عده ای می باشد که با وجود اینکه در فضای
سیاسی فارسی زبان به عنوان نیرو \ جنبش آنارشیستی تجربه ای جدی قابل عنوان
کردن نیست، عصر آنارشیسم را می توان با تمام نقد هایی که بعضا وارد هم می باشد
اولین تجربه مداخله گر آنارشیستی در سپهر سیاسی فارسی زبان دانست
اما اینک به دلیلی که در ادامه به عنوان نقد مطرح می کنم مجبور به توقف همکاری و
جدا شدن از این مجموعه هستم، و از این پس هیچگونه مسولیتی را در قبال مسیری که
این سایت \ مجموعه طی خواهد کرد قبول نمیکنم، و در برابر مخاطبین و
سمپاتیزان های این مجموعه به عنوان نیروهای بالقوه آنارشیست این متن را به عنوان
نقدی به درون و از درون این مجموعه جهت ثبت در تاریخ و برای برداشتن بار
مسئولیت وجدان سیاسی از خودم انجام میدهم
اختلفات تئوریک و نظری میان مجموعه که به جدا شدن اینجانب در حال حاضر منجر
شد به اواسط فعالیت شبکه آنارشیستی باز میگردد
انتشار این کاریکاتور
https://www.facebook.com/WNABI/photos/pb.258014857667029.-2207520000.1442667333./413245118810668/?type=3&theater
و نقدهایی را که به عنوان نگاه جنسیت زده و مردسالرنه موجود در
کاریکاتور به اضافه دامن زدن به گفتمان دست راستی اسلم فوبیا مطرح و با انتشار آن
فعالین چپ سوریه هستند!! و نسخه … مخالفت نشان دادم با این دلیل که کاریکاتوریست ها خود
اصلی را آنها منتشر کردند، همچنین آته ایسم اینجانب اخلقی !! و شرقی !! است، و گیر
الکی میدهم!! منتفی دانسته شد و کاریکاتور منتشر شد، از حق دموکراتیک خودم هم به
عنوان نظر دهنده زیر پست به شکل کامنت و با عنوان “یکی از ادمین ها” نیز که استفاده
کردم، همانگونه که مشاهده می کنید، کامنتها حذف و سانسور شده اند، به دلیل اینکه نباید
افکار عمومی از اختلفات درونی مطلع باشند !! زیرا به جمع ضربه وارد می کند
سفانه به دلیل اتخاذ موضع پراگماتیستی از سوی من و تنها با حفظ جایگاه مخالف Œ متا
درون گروه فعالیت خود را ادامه دادم تا واقعه ترور
کاریکاتوریست های شارلی ابدو، فارغ از اینکه مخالفتم با تکرار کمپین “من شارلی هستم” از
سوی ما و به جای آن ، “من آنارشیست هستم” را پیشنهاد دادم مورد قبول واقع نشد، با
این حال اگر به مطالب درون سایت مراجعه کنید در این باره صف بندی نظرات مختلف
مشهود است، اما نکته مورد اشاره من انتشار فراخوان جمعی از سمپاتیزانهای داخل ایران
برای شرکت در تجمع مقابل سفر فرانسه جهت ابراز تاسف برای قربانیان بود
https://asranarshism.com/1393/10/20/%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87/
نقد های من با این محور که ما به عنوان آنارشیسم چگونه سفارت یک “دولت” کاپیتالیستی و
امپریالیستی را برای همدردی با قربانیان و همکاران نویسنده در شارلی آبدو به رسمیت
میشناسیم؟ این بار هم با “گیر الکی نده”!! رفقای داخل سازماندهی کرده اند و باید حمایت
کنیم، نقد به حاشیه رفت و حتی متنی که به رفقای داخل به عنوان کامنت به آن فراخوان
پیوست کردم، نیز از سوی نوک هرم آنارشیستی!! جمع حذف شد
سفانه به دلیل اینکه پیگیر بر موضع ادامه بحث انتقادی و انتقال آن Œ در این مورد نیز متا
به درون جمع نشدم، نوک هرم تصمیم گیرنده!! مجموعه عصر آنارشیسم با میان داری
کردن و کدخدا منشی مواضع پوپولیستی و اپورتونیستی خویش را به جای نقد درونی
به کرسی نشاند، و به جای آنکه در یک فعالیت افقی، تبادل نظر \ چالش افکار، وارد
بحث های سیاسی و تئوریک شویم تا به ارتقا بار نظری و تئوریک و بازده جمع افزود
شود ، این پیشنهاد را ایگنور و با این دلیل که وقت نداریم، و حوصله این مورد نیست
سفانه با در جا زدن در جایگاه اقلیت (تصور کنید در Œ دوباره به حاشیه راند، و من نیز متا
یکع جمع آنارشیستی هیراشی اکثریت موجود باشد!!) و حفظ موضع مخالف باز ادامه
همکاری دادم
این اختلفات به دلیلی که مطرح کردم، بدون پیگیری آن هم به دلیل میان داری و کدخدایی
ریش سفید جمع باقی ماند با این حال به امید اینکه طی مرور زمان رفقای دیگر با مطالعه
شخصی شاید به نقد هایی که مطرح می کنم همسویی \ همدلی پیدا کنند، به ارسال متون
انتقادی و مباحث تئوریک آنارشیستی به جمع ادامه دادم (همان گونه که در قبل تر اشاره
کردم این یک تجربه آزمون و خطایی بود و به دوستان جوان این حق وارد بود که اطلع و
آگاهی را به مرور کسب کنند
با اینحال متأسفانه نوک هرم تصمیم گیری با اصرار بر اینکه من مته به خاش خاش میگذارم!،
زیاد گیر میدهم! گروه پذیری ندارم!با مطرح کردن نقد هایم در فضای عمومی (زیر پست هایی
که پروبلماتیک بودن آنها را بال مطرح کردم) قصد در مطرح کردن خودم را دارم! به جمع از
درون ضربه میزنم! و به دلیل عدم حضور های طولنی در جلسات گروهی به دلیل فعالیت های
خیابانی در جنبش های جاری که در جامعه ای که حضور دارم انجام میدهم، در جریان تصمیمات
جمع نیستم، به همین دلیل نقد هایم وارد نیست
در نهایت این اختلفات با موضع گیری من زیر پستی با موضوع اسلموفوبیا که باز هم از
ساده ترین حق ابراز نظر زیر پستی با یک سوال باز و عمومی مطرح کردم به اوج خود رسید،
و مباحث میان جمع (البته با اعمال هیراشی کدخدا) و اینکه من قصد تخریب عمومی در فضای
مجازی را دارم!! و آنارشیسم (البته مدل منحصر به فرد عصر آنارشیسم) را با فاشیست های
ل و اسلم در جزع، انتزاعی و ریختن … اروپا مقایسه کرده ام،و چرا نقد های آنها را به دین در ک
آب به آسیاب گفتمان خارجی ستیز و بیگانه هراس راست های اروپا میدانم، با رد کردن دلیل
مطرح شده از سوی من دال بر اینکه این تنها مبادله نظریات و افکار در فضای عمومی
می باشد تا مخاطبین ما، خویش با خرد و آگاهی خود فارغ از هرگونه اعمال نظر یک طرفه
،حق شنیدن نظریات مختلف و انتخاب از میان آنها را داشته باشند
اختلفات و درگیریهای فکری نظری، در نهیات بسیار بال گرفت و برخوردها به
بی احترامی های سیاسی از سوی من به نوک هرم سبب شد
با وجودی که میان من و دیگر رفگها (منهای او) جلساتی برقرار بود و به تبادل افکار بر سر
دیگر › و از بال به این دلیل که قاعدتا › اختلفات مشغول بودیم، نوک هرم تصمیم گیری شخصا
از قیافه ام خوششان نمی آید (زیرا هر گونه اصول ابتدایی کار گروهی مثل : حق فراکسیون،
به رسمیت شناختن اپوزسیون درونی و … رعایت نشد) اقدام به حذف اکانت کاربری من و
سلب امکان استفاده به عنوان ادمین عصر آنارشیسم کردند
اینک با استناد به مباحث مطرح شده در بال و این که دیگر نمی خواهم در آینده ای که این
مجموعه با چنین روشی در پیش گرفته نقشی داشته باشم، از تمام مسئولیت های خویش در
این مجموعه (حتی به عنوان نویسنده میهمان) انصراف میدهم و هیچ گونه مسئولیتی در برابر
شعور و آگاهی مخاطبین این مجموعه و تاثیرات احتمالی بر نوع اندیشه و تفکرات مخاطبین
را از این تاریخ به بعد بر خود وارد نمی دانم
و از آنجایی که با توجه به شیوه و سبک کاری که آنرا نقد کردم کمترین شانسی برای استفاده
از آن مجموعه به عنوان تریبونی جهت منتشر کردن متن خویش ، برای ثبت در آنجا وجود
ندارد ، این متن را از طریق تریبونهای دیگر منتشر می کنم و امیدوارم دیگر دوستان فعال در
فضای سیاسی فارسی زبان این شانس را برای رساندن نقد و مواضع اینجانب به افکار
عمومی در اختیارم بگذارند
آرش دوست حسین
۲۲٫۰۹٫۲۰۱۵

////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

توضیح : بعد از انتشار, نویسنده, متن رو تغییر داده است و روز بعد ,متن جدید را ارسال کردند که تغییر متن از طرف خود نویسنده هست و هر ۲ در اینجا منتشر شده است.

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

بیانیه انفرادی لغو همکاری و عدم ادامه کار مشترک رو به افکار عمومی‌

آرش دوست حسین یکی از هیئت تحریریه سایت و جمع عصر آنارشیسم هستم

در سال ۲۰۰۹ به همراه عده‌ای از رفقای منفرد که فعالیت حزبی \ سازمانی (هیراشیک) را نقد و معتقد به فعالیت افقی \ شورایی بودیم اولین جمع رسمی‌ آنارشیست‌های فارسی زبان را در قالب صدای آنارشیسم که درسال۲۰۱۲ به شبکه آنارشیستی تغییر نام داد، تشکیل دادیم

این دوره فراز و نشیب‌‌های بسیار داشت که از میان جمع دو بار ریزش نیرو صورت گرفت که به دلیل عدم امکان ابراز نظر آنها در این متن به دلایل آن نمیپردازم

مجموعه عصر آنارشیسم حاصل ۶ سال تجربه اندوزی و دست زدن جسارت آمیز به آزمون و خطا (قابل دفاع + قابل نقد) عده‌ای می‌باشد که با وجود اینکه در فضای سیاسی فارسی زبان به عنوان نیرو \ جنبش آنارشیستی تجربه‌ای جدی قابل عنوان کردن نیست، عصر آنارشیسم را می‌توان با تمام نقد‌هایی‌ که بعضا وارد هم می‌باشد اولین تجربه مداخله گر آنارشیستی در سپهر سیاسی فارسی زبان دانست

اما اینک به دلایلی که در ادامه به عنوان نقد مطرح می‌کنم مجبور به توقف همکاری و جدا شدن از این مجموعه هستم، و از این پس هیچگونه مسولیتی را در قبال مسیری که این سایت \ مجموعه طی‌ خواهد کرد قبول نمیکنم، و در برابر مخاطبین و سمپاتیزان‌های این مجموعه به عنوان نیروهای بالقوه آنارشیست این متن را به عنوان نقدی به درون و از درون این مجموعه جهت ثبت در تاریخ و برای برداشتن بار مسئولیت وجدان سیاسی از خودم انجام میدهم

اختلافات تئوریک و نظری میان مجموعه که به جدا شدن اینجانب در حال حاضر منجر شد به اواسط فعالیت شبکه آنارشیستی باز میگردد

انتشار این کاریکاتور

https://www.facebook.com/WNABI/photos/pb.258014857667029.-2207520000.1442667333./413245118810668/?type=3&theater

و نقدهایی را که به عنوان نگاه جنسیت زده و مردسالارنه موجود در

کاریکاتور به اضافه دامن زدن به گفتمان دست راستی‌ اسلام فوبیا مطرح و با انتشار آن مخالفت‌ نشان دادم با این دلیل که کاریکاتوریست‌ها خود فّعالین چپ سوریه هستند!! و نسخه اصلی‌ را آنها منتشر کردند، همچنین آته ایسم اینجانب اخلاقی‌ !! و شرقی‌ !! است، و گیر الکی‌ میدهم!! منتفی دانسته شد و کاریکاتور منتشر شد، از حق دموکراتیک خودم هم به عنوان نظر دهنده زیر پست به شکل کامنت و با عنوان یکی‌ از ادمین هانیز که استفاده کردم، همانگونه که مشاهده می‌کنید، کامنتها حذف و سانسور شده اند، به دلیل اینکه نباید افکار عمومی‌ از اختلافات درونی‌ مطلع باشند !! زیرا به جمع ضربه وارد می‌کند

متأسفانه به دلیل اتخاذ موضع پراگماتیستی از سوی من و تنها با حفظ جایگاه مخالف درون گروه فعالیت خود را ادامه دادم تا واقعه ترور

کاریکاتوریست‌های شارلی ابدو، فارغ از اینکه مخالفتم با تکرار کمپین من شارلی هستماز سوی ما و به جای آن ، من آنارشیست هستمرا پیشنهاد دادم مورد قبول واقع نشد، با این حال اگر به مطالب درون سایت مراجعه کنید در این باره صف بندی نظرات مختلف مشهود است، اما نکته مورد اشاره من انتشار فراخوان جمعی از سمپاتیزانهای داخل ایران برای شرکت در تجمع مقابل سفارت فرانسه جهت ابراز تاسف برای قربانیان بود

https://asranarshism.com/1393/10/20/%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87/

نقد‌های من با این محور که ما به عنوان آنارشیسم چگونه سفارت یک دولتکاپیتالیستی و امپریالیستی را برای همدردی با قربانیان و همکاران نویسنده در شارلی آبدو به رسمیت میشناسیم؟ این بار هم با گیر الکی‌ نده“!! رفقای داخل سازماندهی کرده اند و باید حمایت کنیم، نقد به حاشیه رفت و حتی متنی که به رفقای داخل به عنوان کامنت به آن فراخوان پیوست کردم، نیز از سوی نوک هرم آنارشیستی!! جمع حذف شد

در این مورد نیز متأسفانه به دلیل اینکه پیگیر بر موضع ادامه بحث انتقادی و انتقال آن به درون جمع نشدم، نوک هرم تصمیم گیرنده!! مجموعه عصر آنارشیسم با میان داری کردن و کدخدا منشی مواضع پوپولیستی و اپورتونیستی خویش را به جای نقد درونی‌ به کرسی نشاند، و به جای آنکه در یک فعالیت افقی، تبادل نظر \ چالش افکار، وارد بحث‌های سیاسی و تئوریک شویم تا به ارتقا بار نظری و تئوریک و بازده جمع افزود شود ، این پیشنهاد را ایگنور و با این دلیل که وقت نداریم، و حوصله این مورد نیست دوباره به حاشیه راند، و من نیز متأسفانه با در جا زدن در جایگاه اقلیت (تصور کنید در یکع جمع آنارشیستی هیراشی اکثریت موجود باشد!!) و حفظ موضع مخالف باز ادامه همکاری دادم

این اختلافات به دلایلی که مطرح کردم، بدون پیگیری آن هم به دلیل میان داری و کدخدایی ریش سفید جمع باقی‌ ماند با این حال به امید اینکه طی‌ مرور زمان رفقای دیگر با مطالعه شخصی شاید به نقد‌هایی‌ که مطرح می‌کنم همسویی \ همدلی پیدا کنند، به ارسال متون انتقادی و مباحث تئوریک آنارشیستی به جمع ادامه دادم (همان گونه که در قبل تر اشاره کردم این یک تجربه آزمون و خطایی بود و به دوستان جوان این حق وارد بود که اطلاع و آگاهی‌ را به مرور کسب کنند

با اینحال متأسفانه نوک هرم تصمیم گیری با اصرار بر اینکه من مته‌ به خاش خاش میگذارم!، زیاد گیر میدهم! گروه پذیری ندارم!با مطرح کردن نقد‌هایم در فضای‌ عمومی‌ (زیر پست‌هایی‌ که پروبلماتیک بودن آنها را بالا مطرح کردم) قصد در مطرح کردن خودم را دارم! به جمع از درون ضربه میزنم! و به دلیل عدم حضور‌های طولانی‌ در جلسات گروهی به دلیل فعالیت‌های خیابانی در جنبش‌های جاری که در جامعه‌ای که حضور دارم انجام میدهم، در جریان تصمیمات جمع نیستم، به همین دلیل نقد‌هایم وارد نیست

در نهایت این اختلافات با موضع گیری من زیر پستی با موضوع اسلاموفوبیا که باز هم از ساده‌ترین حق ابراز نظر زیر پستی با یک سوال باز و عمومی‌ مطرح کردم به اوج خود رسید، و مباحث میان جمع (البته با اعمال هیراشی کدخدا) و اینکه من قصد تخریب عمومی‌ در فضای‌ مجازی را دارم!! و آنارشیسم (البته مدل منحصر به فرد عصر آنارشیسم) را با فاشیست‌های اروپا مقایسه کرده ام،و چرا نقد‌های آنها را به دین در کّل و اسلام در جزع، انتزاعی و ریختن آب به آسیاب گفتمان خارجی ستیز و بیگانه هراس راست‌های اروپا میدانم، با رد کردن دلایل مطرح شده از سوی من دال بر اینکه این تنها مبادله نظریات و افکار در فضای عمومی‌ می‌باشد تا مخاطبین ما، خویش با خرد و آگاهی‌ خود فارغ از هرگونه اعمال نظر یک طرفه حق شنیدن نظریات مختلف و انتخاب از میان آنها را داشته باشند،

اختلافات و درگیریهای فکری نظری، در نهایت بسیار بالا گرفت و برخوردها به بی‌احترامی‌های سیاسی از سوی من به نوک هرم سبب شد

با وجودی که میان من و دیگر رفقا (منهای او) جلساتی برقرار بود و به تبادل افکار بر سر اختلافات مشغول بودیم، نوک هرم تصمیم گیری شخصاً و از بالا به این دلیل که قاعدتاً دیگر از قیافه ام خوششان نمی‌آید (زیرا هر گونه اصول ابتدایی کار گروهی مثل : حق فراکسیون، به رسمیت شناختن اپوزسیون درونی‌ و رعایت نشد) اقدام به حذف اکانت کاربری من و سلب امکان استفاده به عنوان ادمین عصر آنارشیسم کردند

اینک با استناد به مباحث مطرح شده در بالا و این که دیگر نمی‌خواهم در آینده‌ای که این مجموعه با چنین روشی‌ در پیش گرفته نقشی‌ داشته باشم، از تمام مسئولیت‌های خویش در این مجموعه (حتی به عنوان نویسنده میهمان) انصراف میدهم و هیچ گونه مسئولیتی در برابر شعور و آگاهی‌ مخاطبین این مجموعه و تاثیرات احتمالی‌ بر نوع اندیشه و تفکرات مخاطبین را از این تاریخ به بعد بر خود وارد نمی‌دانم

آرش دوست حسین

۲۲٫۰۹٫۲۰۱۵

———————————————————————————————————————————-

پاسخ تیم فعال در عصر آنارشیسم به ” بیانیه انفرادى لغو همکارى و عدم ادامه کار مشترک رو به افکار عمومى ” نوشته آقاى آرش دوست حسین و منتشر شده در وبسایت و پیج عصر آنارشیسم در تاریخ ٣١ شهریورماه معادل با ۲۲٫۰۹٫۲۰۱۵
با توجه به اینکه هر دعوى که مطرح میشود بالطبع داراى دو طرف میباشد بر آن شدیم که براى مخاطب کنجکاو و حقیقت جو صحبتهاى طرف مقابل جناب دوست حسین را، که تیم نگارنده این متن باشد، را هم بیان کنیم تا ازین طریق افکار عمومى با علم کامل به جریانات بتواند واقعیت را درک کند. در اینجا قدم به قدم با متن آقاى دوست حسین پیش میرویم و اتهامات را بررسى کرده و تا جاى ممکن پاسخ میگوییم. نکته نخست براى روشن کردن افکار عمومى مربوط است به خط اول متن و جاییکه جناب دوست حسین خود را” یکى از هیئت تحریریه سایت و جمع عصر آنارشیسم” معرفى میکند، با کمال احترام باید گفته شود که عصر آنارشیسم هیچگونه هیئت تحریریه اى نداشته و ندارد و حتى براى این مورد فرصت همکارى با تعدادى از فرهیختگان و رفقاى آنارشیست را از دست داده ولى بر نظر خود که هیئت تحریریه نوعى از سلسله مراتب است پاى میفشارد. این عدم آگاهى جناب دوست حسین از اتفاقاتى که در ابتداى راه اندازى مجموعه عصر آنارشیسم افتاده بدین علت است که ایشان نه در ایده عصر آنارشیسم و نه در مباحث راه اندازى و سیاستهاى آن حضور نداشته و پس از فعال شدن مجموعه تنها بنابر دوستى و همکارى که با برخى اعضاى تیم عصر آنارشیسم در گذشته داشته بعنوان ادیتور وارد شده است و تا یک ماه گذشته هم فعالیت خاصى نداشته که با جو تیم آشنا شود.
ایشان در ادامه وارد مباحثى از گذشته میشود و از سال ٢٠٠٩ فاکت می آورد که ما بدنبال جواب دادن بدانها نیستیم، چرا که این مطالب مربوط به مجموعه عصر آنارشیسم نیستند و نیمى از تیم فعال در عصر آنارشیسم در جریان ماوقع نیستند و همچنین افرادى حضور داشته اند که اکنون در تیم نیستند. در نتیجه بحث کردن در اینباره منطقى نیست چرا که بطور نمونه شبکه آنارشیستى کماکان به فعالیت خود ادامه میدهد و عصر آنارشیسم هم مستقلا فعالیت میکند و تیم ها با هم کاملا متفاوت هستند. اینگونه خلط مبحث کردن ازسوی فردى که مدعى تجربه مبارزات سیاسیست جای تعجب دارد. بنابراین تیم عصر آنارشیسم تنها به اتهامات مربوط به پس از راه اندازى و فعالیت این مجموعه میپردازد چرا که این تیم قبل از عصر آنارشیسم وجود نداشته است.
موارد اتهامى به عصر با مورد کشته شدن کاریکاتوریستهاى شارلى ابدو در متن آقاى دوست حسین شروع میشود که لینکها هم در متن ایشان موجود هست. در اینباره باید گفته شود که جناب دوست حسین چنان از فضاى فعالیت بدور و غافل بوده اند که حتى متوجه این نکته اساسى نشده اند که فراخوان مذکور براى اجتماع در مقابل سفارت فرانسه را تیم عصر آنارشیسم مطرح نکرده است وتنها این فراخوان را بنابه درخواست دوستانی در داخل کشور منتشر کرده است و طبعا ما توان دست کارى و تغییر فراخوان دیگران را نداریم. ولى پیشنهاد جناب دوست حسین با فراخوان دهندگان مطرح شد که مورد قبول آنها واقع نشد. جناب دوست حسین حضور چندانى نداشته و در جریان هیچکدام ازین موارد نیست و گویا فقط در پى ایفاى نقش ناظم خط کش بدست هستند. که البته با ادعاى ایشان درباره آنارشیست بودن منافات جدى دارد ولى ما قصد وارد شدن به این مبحث را نداریم. در واقع در این مورد همان فردى از اعضاى تیم که ایشان با طعنه به رأس هرم آنارشیستى از وى یاد میکند نظرات ایشان را به دوستان داخل انتقال داده و جواب آنها را به آقاى دوست حسین گفته که گویا با توجه به اینکه ایشان خود را از نوابغ و نفرات برتر حوزه فلسفه و سیاست در دنیا میداند، به مزاجشان خوش نیامده است و به قول معروف دیوارى کوتاهتر از رفیق خود نیافته است.
مورد مطرح شده بعدى توسط آقاى دوست حسین مربوط است به سؤال مطرح شده در عصر آنارشیسم با این مضمون که چرا به چالش کشیدن مسیحیت مشکلى ندارد ولى به چالش کشیدن اسلام سریعا با سلاح اسلاموفوبیا سانسور و سرکوب میشود. در این مورد ابتدا باید عنوان کرد که تیم فعال در عصر آنارشیسم در زمان مباحث اولیه و سیاستگذاریها، یکى از سه هدف اصلى خود را مبارزه با دین بعنوان یکى از بزرگترین و مخربترین دستگاههاى قدرت تعیین کرد که یا بطور مستقیم قدرت و دولت را در اختیار میگیرد مانند کلیسا در قرون وسطى و یا حوزه علمیه در جمهورى اسلامى و یا بطور غیر مستقیم و به موازات دولت٫ مردم را برده میسازد مانند واتیکان و به قول باکونین : تا زمانیکه اربابی در اسمان باشد ما روی زمین برده خواهیم بود. و همانطور که اشاره شد چون جناب دوست حسین در آن مباحث حضور نداشته با این سیاستها آشنایى ندارد. ایشان کارزار اسلاموفوبیا را چنان بزرگ میکند که عملا نقد دین غیر ممکن میشود و این با تفکر اعضاى گروه در تناقض است و در نتیجه ادامه همکارى را بسیار دشوارمیسازد. از آنجاییکه بعنوان آنارشیست خود را آزادى خواه میدانیم، به طرز فکر و عقیده جناب دوست حسین درباره اسلاموفوبیا که به شدت شبیه به لیبرالهاى غربیست نمى پردازیم، چرا که بر خلاف نامبرده به آزادى بیان و عقیده معتقدیم و بدنبال یک دست و یک شکل سازى افکار مردم نیستیم با این شعار پوچ که:” همه باید آنارشیست شوند”. این سخن سخت ما را یاد فریادهاى مسلمانان تندرویى مى اندازد که با دهان کف کرده نعره میزنند:” یا مسلمان شو یا بمیر”. عجب تعریفى از آنارشیسم ارائه میدهند آقاى دوست حسین. ولى در اینجا نکته دیگرى خودنمایى میکند و مد نظر است و آن اینکه علیرغم گوشزد کردن سیاستهاى کارى مجموعه ایشان انتقادهاى خود را در زیر پستها بطور عمومى کامنت گذاشته و در پایان نام خود را هم قید میکند، چیزیکه در عصر آنارشیسم وجود ندارد. این حس معرفى خود به همه بعنوان یکى از اعضاى تیم که با سیاستهاى تیم مخالف است دقیقا تعریف جاه طلبیست و در تیمى که هیچکدام از اعضاى آن به ” من ” فکر نمیکند و تنها به تیم مى اندیشند جایى ندارد و تیم را به شدت آزرده مى کند تا جاییکه رسما از ادامه همکارى با آقاى دوست حسین ممانعت میشود. بدین ترتیب و بر اثر عدم رعایت سیاستهاى کارى تیم از سوى جناب دوست حسین، کم کم نظر جمع بدین سو رفت که از ادامه همکارى با وى ممانعت کند. در همین زمان ایشان تنش شدیدى را بر سر این موارد شروع کرد و به همان عضو تیم که ایشان با طعنه لقب کدخدا داده است بطور خصوصى و مخفیانه پیشنهاد حذف یکى دیگر از اعضاى تیم را میدهد که با پاسخ منفى روبرو میشود و با ناکام ماندن حس جاه طلبى اش عنان از کف میدهد که او را بیش از من احترام میکنید! در این زمان تیم در جلسه اى اضطرارى به این نتیجه میرسد که وى را تا ارام شدن از ادیتورى فیسبوک عصر آنارشیسم خارج کند، چرا که در گذشته تجربه تلخى در این زمینه بدست آمده بود. در نتیجه برخلاف پافشارى جناب دوست حسین مبنى بر تصمیم گیرى از بالا باید گفت که هیچ کدام از مواردى که ایشان مطرح کرده اند در متن بصورت انفرادى نبوده و تماما در جلساتى بین تمام اعضاى تیم به بحث گذاشته شده است و عدم حضور و فعالیت ایشان باعث این شده است که متوجه این مسایل نباشند و دچار سوء تفاهم شوند.
ایشان در پایان متن مینویسد:” از آنجاییکه با توجه به شیوه و سبک کارى که آنرا نقد کردم کمترین شانسى براى استفاده از آن مجموعه به عنوان تریبونى جهت منتشر کردن متن خویش، براى ثبت در آنجا وجود ندارد، این متن را از طریق تریبونهاى دیگر منتشر میکنم و امیدوارم دیگر دوستان فعال در فضاى سیاسى فارسى زبان این شانس را براى رساندن نقد و مواضع اینجانب به افکار عمومى در اختیارم بگذارند.”
تا اینجا جناب دوست حسین خود را شخص با پرنسیپ و تیم عصر آنارشیسم را بى پرنسیپ و غیر آنارشیست و غیره و ذالک معرفى میکند، حالا سوال اینجاست که آقاى دوست حسین پس از شنیدن جواب جلسه گروهى که منجر به توقف همکارى با وى در مجموعه عصر آنارشیسم شد ( متن بطور کتبى براى ایشان فرستاده شد و قابل استناد است) اعلام کرد که متن جدایى (؟!!) خود را روز سه شنبه جهت انتشار براى مجموعه میفرستد ولى چرا ایشان حداقل تا چهارشنبه صبر نکردند که ببینند واقعا منتشر میشود یا نه؟ ایشان با عدم شناخت از تیم عصر آنارشیسم از سویى و بى پرنسیپى و جاه طلبى و عطش قدرت خود از سویى دیگر نه تنها بنابر ادعاى خود بدنبال نقد و انتقاد نیست بلکه بدنبال تخریب است و در این راه منافع یک جنبش را به پاى خواستهای جاه طبانه خود میسوزانند. جالب اینجاست که ایشان پس از انتشار متن در وبسایت عصر آنارشیسم متن خود را ادیت کرده و این تکه پایانى را از آن حذف میکند و بدون اشاره به این اشتباه خود و عذرخواهى بابت ایراد چنین اتهامى متن دوم را میفرستد که ما آنرا زیر متن اول منتشر کردیم و مخاطب هر دو را میتواند بخواند. تناقض و ضد و نقیض گویى جناب دوست حسین تا بدانجا بالا میگیرد که جمعى را که به آوردن پلیس و به دادگاه کشاندن در مورد مالکیت خصوصى یک اکانت فیسبوکى تهدید کرده است غیر آنارشیست و خودش را آنارشیست دو آتشه مینامد!!! در متن مدعیست که نباید جلوى سفارت دولت سرمایه دارى و امپریالیستى فرانسه تجمع کرد ولى خود دست به دامان پلیس حکومت سرمایه دارى و امپریالیستى آلمان میشود و خود را آنارشیست هم مینامد …
( تیم عصر آنارشیسم جهت صدمه نزدن به منافع جنبش در پى انتشار عمومى این پاسخ نبود تا زمانیکه دریافتیم ایشان متن خود را در سایتهاى دیگر منتشر کرده و بدین ترتیب نیاز به پاسخگویى از طرف ما بوجود آمد. با این حال در تهیه جوابیه سعى شد که بسیار مختصر و کلى شده باشد تا صدمات کمترى به جنبش وارد شود.
اول مهرماه یکهزاروًسیصد و نود و چهار برابر با ۲۳٫۰۹٫۲۰۱۵
 

آدرس و اسامی صفحات مرتبط با فدراسیون عصر آنارشیسم

Federation of Anarchism Era Social Media Pages



۱- آدرس تماس با ما 
asranarshism@protonmail.com
info@asranarshism.com
۲- عصر آنارشیسم در اینستاگرام
۳- عصر آنارشیسم در تلگرام
۴- عصر آنارشیسم در توئیتر
۵ – فیسبوک عصر آنارشیسم
۶ – فیسبوک بلوک سیاه ایران
۷ – فیسبوک آنارشیستهای همراه روژاوا و باکورAnarchists in solidarity with the Rojava
۸ – فیسبوک دفاع از زندانیان و اعدامیان غیر سیاسی
۹ – فیسبوک کارگران آنارشیست ایران
۱۰- فیسبوک کتابخانه آنارشیستی
۱۱ – فیسبوک آنارشیستهای همراه بلوچستان
۱۲ – فیسبوک هنرمندان آنارشیست
۱۳ – فیسبوک دانشجویان آنارشیست
۱۴ – فیسبوک شاهین شهر پلیتیک
۱۵ – فیسبوک آنتی فاشیست
۱۶- تلگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۷ – اینستاگرام آنارشیستهای اصفهان و شاهین شهر
۱۸- تلگرام آنارشیستهای شیراز
۱۹ – تلگرام ” جوانان آنارشیست ”
۲۰ - تلگرام آنارشیستهای تهران
۲۱ – اینستاگرام جوانان آنارشیست
۲۲ – گروه تلگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۳ –  توییتر اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران - The Anarchists Union of Afghanistan and Iran
۲۴ – فیسبوک اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۵ – اینستاگرام اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۶ – کانال تلگرام خودسازماندهی مطالب گروه اتحاديه آنارشیست‌های افغانستان و ايران
۲۷ – گروه تلگرام خودساماندهی مطالب گروه اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
۲۸– اینستاگرام آنارشیستهای بوکان - ئانارکیستە کانی بۆکان
۲۹- کانال تلگرام کتابخانه شورشی
۳۰- کانال تلگرام ریتم آنارشی
۳۱- تلگرام آنارشیستهای اراک
۳۲- تلگرام قیام مردمی
۳۳- ماستودون عصرآنارشیسم
۳۴- فیسبوک آنارشیست‌های مزار شریف
۳۵- فیسبوک آنارشیست‌های کابل